۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

آقای علیرضا خان افتخاری , بوی تعفنت مشام مرا به شدت ازار می دهد !



معلوم نیست چرا هر چند اسم علیرضا افتخاری را بر زبان نمی آوریم و چیزی در موردش نوشته نمی شود تا خوانده شود , خودش سریعا وارد گود می شود تا اسمش بر سر زبانها بیفتد , انگاری مثل قدیمی , کرم از خود درخت است , در مورد این فرد صادق است . باز علیرضا افتخاری به سخن آمد . این بار شیپور را از سر گشادش به زدن مشغول شده است . نه تنها رفتن به خارج را منکر شده بلکه مدعی هم شده است که نه تنها مردمی است بلکه همه چیزش را از مردم دارد و ضمن طعنه به استاد شجریان , مدعی شده که نمی توان برای صدا و سیما تکلیف کرد که چه چیزی پخش شود و چه چیزی نه ! گویا افتخاری فراموش کرده که مردم تا زمانی با کسی همراهی می کنند که به آنها پشت نکند و ارمانهای آنها را در زیر پای نگذارد . آقای افتخاری فراموش کرده که آنچه را از مال و ثروت ناشی از فروش کاست و سی دی هایش به دست آورده از صدقه سری همین مردمی است که الآن مدعی آنها شده است . آقای افتخاری فراموش کرده که با درآغوش کشیدن کالبد ناپاک احمدی نژاد , به رو در رویی با همان مردمی پرداخته است که وی را بدین جایگاه رسانده اند و هر چه دارد به راستی از همین مردم دارد که با مشی وی مخالف اند . چه شده که در این زمان به ادعا برخاسته است ؟ آیا فردی مثل استاد شجریان می تواند از حق خود استفاده کند که بدون اجازه وی چیزی را پخش کنند یا باید از روش و منش فردی مثل افتخاری باید تبعیت کند که به مانند علف هرز در هر مکانی مثل مرداب رشد کند هر چند بوی گندابه دهد ؟ آقای افتخاری ! بد نیست سری به فروشگاههای محصولات فرهنگی همین رژیم اسلامی بزنی تا میزان افت در فروش آهنگهایت را خود با چشمانت ببینی . آقای افتخاری ! من عاشق صدایت بودم . عاشق ان زخم خنجر بودم و عاشق یاران یارانت اما چه کنم که این دست غدار روزگار است که با این همه ادعا و شرمنگی ازهم آغوشی با یکی از پلید های زمانه هر چند رئیس جمهور تو باشد اما فردی دیوانه از نظر ما , از تو موجودی ساخته است که تنها بوی تعفن می دهی . بوی تعفنی که مشام من و دیگران را به شدت آزار می دهد و به راستی که شرمنده ام از اینکه تو هم ولایتی من هستی !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر