۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

ادعاهای آقای خامنه ای همان دروغ های احمدی نژاد است!

عکس مربوط به مراسم روز بسیج است که سردار شکنجه "محمدرضا نقدی" ترتیب داده و فرمانده کل قوا نیز روز گذشته در آن شرکت کرد.
آقای خامنه ای در جریان این حضور یک سخنرانی هم کرد و با این خیال خام که مردم ایران نقش بسیج در انتخابات 22 خرداد و پس چماقداری آن در کودتا علیه برنده انتخابات یعنی میرحسین موسوی ایفاء کرد فراموش کرده اند. با همین تصور گفت: بسيج سياسي است اما «سياست‌زده، سياسي کار و جناحي» نيست. بي انضباط و افراطي نيست، متحجر و خرافي نيست، با بصيرت است اما از خودراضي نيست، اهل جذب حداکثري است، در اصول تسامح نمي‌کند...
آقای خامنه ای به سبک قذافی که جنبش 99 امریکا را حاصل رهنمودها و دستوراتش اعلام کرده بود، در همین سخنرانی گفت: در شهرهاي مختلف امريکا و کشورهاي منطقه صدای الگوی جمهوری اسلامی شنيده مي‌شود. کساني که با حقيقت الهام بخش انقلاب اسلامي آشنا بودند، سي سال در انتظار اين خيزش پربرکت بسر مي‌بردند. اکنون جمهوري اسلامي به کانون اصلي حرکت بيداري ملت‌ها تبديل شده است.» این ادعاها را باید مقایسه کرد با اختلاس و دزدی، اعتیاد و غارت و سرکوبی که در جمهوری اسلامی برپاست و هرچه می کوشند جلوی اخبار آن را بگیرند باز از یک گوشه ای می زند بیرون. و همچنین خیزش دوباره نسل جوان مصر در میدان التحریر که فریادهایشان هیچ ارتباطی با آنچه آقای خامنه ای مدعی است ندارد و حتی حسابشان را از اخوان لمسلمین جدا کرده اند. همچنین فریاد عدالتخواهی در کشورهای بزرگ سرمایه داری که فریاد سرکوب شده کارگران و حقوق بگیران و چند ده میلیون مردم ایران نیز اکنون همین است. یعنی فریاد علیه برنامه ریاضت اقتصادی که در جمهوری اسلامی نیز تحت نام خصوصی سازی درحال اجراست. حتی احزاب اسلامی تونس و مراکش و مصر هم از وحشت این که مردم آن کشورها تصور نکنند جمهوری اسلامی کنونی الگوی آنهاست، به محض ورود به عرصه انتخابات و یا پیروزی در انتخابات حساب خود را از اسلامی که در ایران حاکم است جدا اعلام می کنند. مگر سلفی های وابسته به عربستان سعودی در مصر و سوریه و لیبی و تونس و مراکش مورد عنایت آقای خامنه ای باشند، که آنها را امریکا برای جنگ سنی و شیعه ذخیره کرده و به محض دست یابی به قدرت و سلاح، علیه ایران روانه شان خواهند شد. چنان که ارتش صدام حسین را کردند.
پیک نت 7 آذر

۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

تلاش تیم کودتای 22 خرداد برای ادامه خواب غفلت حکومت


حسین شریعتمداری از تئوریسین های بغل دست مجتبی خامنه ای و محرم بیت آقای خامنه ای، روز گذشته در همایشی که شیخ محمد یزدی دبیر توطئه گر و کودتاچی مدرسین حوزه علمیه قم با عنوان «انسجام داخلی، اقتدار جهانی» در قم ترتیب داده بود شرکت و برای خودی ها و بی خبران سخنرانی کرد. سخنان او آشکارا نشان داد که حاکمیت کاسه چه کنم را برای انتخابات مجلس در دست دارد. نمی داند چگونه اصلاح طلبان را به صحنه بکشد و از آنها استفاده ابزاری کند و سپس افراد دستچین شده را به مجلس ببرد. این در شرایطی است که بی اعتنائی مردم به انتخابات و کاهش شرکت آنها در انتخابات انعکاسی جهانی خواهد داشت. بویژه که سازمان ملل قطعنامه ای صادر کرده که بموجب آن خواستار آزادی موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی و همچنین انتخابات تحت نظارت داخلی و خارجی در ایران شده است. شریعتمداری در این سخنرانی مشتی دروغ و دغل را سر هم می کند که می خوانید و فاجعه آنست که این سخنان مالیخولیائی همان است که از دهان رهبر و احمد جنتی و فرماندهان سپاه نیز بیرون می آید و این یعنی همه همدیگر را با دروغ فریب داده و آرام می کنند و در واقع دست های دیگری همه را در خواب کرده است. بخوانید:
«اگر اصلاح طلبان اعلام کنند در انتخابات شرکت می کنند، در واقع اعتراف کرده اند شعار تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دروغ بوده است.
من با جرأت می‌گویم بر اساس مستندات موجود نگاه مدعیان اصلاح طلبان در انتخابات به بیرون است، آن‌ها از درون کشور نا‌امید هستند و از مشکلات بزرگ آن‌ها در انتخابات اینست که اگر شرکت کنند وزنشان مشخص می‌شود.
در فتننه ۸۸ همه در صحنه وارد شده بودند. جنگ احزاب بود. در فتنه۸۸ منافقان، بهایی‌ها، مارکسیست‌ها و... حضور جدی داشتند. شیمون پرز با صراحت اعلام کرد که جبهه سبز و اصلاحات بزرگ‌ترین سرمایه آن‌ها در داخل کشور است. مصاحبه اخیر کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا با مشورت برخی اصلاح طلبان در بروکسل و لندن انجام شده است. اگر مدیریت مقام معظم رهبری نبود همه چیز رفته بود به دلیل اینکه فتنه ۸۸بسیار گسترده بود و نمی‌توان آن را شوخی نامید.
جان کین مسئول مرکز مطالعات دموکراسی در لندن، مهرماه سال ۸۸ برای ارزیابی شکست فتنه وارد کشور شد و با یکی از مراجع تقلید قم دیدار کرد؛ البته آن مرجع تقلید از ماهیت این شخص و دیدار اطلاعی نداشت. وی اقدام به برگزاری کارگاه آموزشی در کشور ما کرد و بسیاری از افراد از طریق او با دختر دیک‌ چنی در دبی و هلند ارتباط برقرار کردند.
پیک نت 5 آذر

۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

استدلال رئیس قوه قضائیه جان ایرانی ها را می گیریم درغرب هم حقوق بشر نیست

لاریجانی شماره 2، یعنی رئیس قوه قضائیه، روز گذشته در جلسه مسئولان عالی قضایی شرکت کرده و در ادامه دروغگوئی و دغل بازی لاریجانی شماره 3 که رئیس کمیته حقوق بشر قوه قضائیه است گفت:
«در مساله حقوق بشر دست آمریکایی‌ها و غربی‌ها رو شده، که آخرین نمونه‌اش همین رفتاری است که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها با مردم خودشان دارند و همه مردم دنیا می‌بینند که رفتار پلیس آنها با عده‌ای که به ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها معترض هستند و اعتراض‌شان هم مسالمت‌آمیز است، چگونه است و چطور عده‌ای از مردم که به بی‌عدالتی‌ها معترضند به خاک و خون کشیده‌ شده‌اند.»
حجت الاسلام صادق لاریجانی نقض بی وقفه ابتدائی ترین حقوق انسانی در جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر در امریکا وصل کرده و میوه پیوندی ارائه فرمودند!
این که درامریکا و اروپا پلیس به تظاهر کنندگان حمله می کند، توجیه کننده آن توحشی است که در خیابان ها علیه مردم مرتکب شدید و در زندان ها مرتکب می شوید؟ اگر در امریکا و اروپا حقوق بشر نقض می شود، به معنای آنست که در جمهوری اسلامی می شود هر جنایاتی را علیه مردم مرتکب شد؟
یعنی همه آنچه که تاکنون نوری زاد و خزعلی و ملکی و دهها زندانی دیگر کودتای 22 خرداد که امکان یافته اند دست به قلم ببرند و نوشته اند را نخوانده اید؟ خوانده اید و خوب هم میدانید چه کرده اید و چه می کنید. بنابراین روز روشن در جمع عده ای حجت الاسلام دیگر دروغ می گوئید و دروغ می شنوید و دروغ تائید می کنید. می گوئید نه، همراه همان قضائی که برایشان سخنرانی کرده اید تشریف ببرید بیت آیت الله وحید خراسانی پدر همسرتان تا اگر به داخل راهتان داد، برایتان بگوید دروغ می گوئید و به فتوای ایشان از دین خارج اید!
حتی اگر آقای وحید خراسانی شما را دیگر به بیت خود راه ندهد، لاریجانی شماره یک که اخیرا قم بوده و گویا دیداری هم با وی داشته است. هر سه برادر جمع شوید زیر یک سقف و فکری برای این بی آبروئی داخلی و جهانی بکنید و نتیجه را به اطلاع مقام معظم فرزانه هم برسانید.
پیک نت 3 آذر

۱۳۹۰ آبان ۳۰, دوشنبه

درحاشیه مصاحبه پورمحمدی چرا نام افراد باند احمدی نژاد یک جورهائی رستاخیزی است؟

حجت الاسلام پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور و اولین وزیر کشور کابینه احمدی نژاد، روز گذشته درباره پرونده اختلاس 3 میلیارد دلاری مصاحبه کرد و به توپی هم که احمدی نژاد درباره افشای پرونده های فساد دیگران آمده بود پاسخ داد. پورمحمدی در پاسخ به اعتراض احمدی نژاد به بازداشت قائم مقام بانک مرکزی گفت: اگر واقعاً آقای رییس‌جمهور یا همکاران ایشان متهمان دیگری را می‌شناسند که جرایم سنگین دارند، به دستگاه قضایی معرفی کنند.
البته یک سر فساد در خارج از بانک بوده، چرا که متهم ردیف اول این پرونده مدیرعامل و سهامدار اصلی گروه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا، آقای مه ‌آفرید امیر خسروی است که در حال حاضر دستگیر و نزدیک به دو ماه است که در بازداشت به سر می‌برد. سه ماه می‌گذرد. تعداد زیادی احضار،‌ بازجویی، ‌بازداشت و برای آنها قرار صادر شده است.
حاشیه ای بر متن
بعنوان حاشیه ای بر متن، بد نیست یکبار خبرنگاران داخلی از مقاماتی که چپ و راست مصاحبه می کنند و از انحراف و فتنه سخن می گویند، از جمله از پورمحمدی سئوال کنند:
قربان! در این 20 سال اخیر یک لیست اسامی به ثبت احوال ابلاغ شده که مردم مجبورند نام نوزادانشان را مطابق آن لیست انتخاب کنند. چه دختر و چه پسر.
حالا چگونه است که نام اعضای کابینه احمدی نژاد یکباره می شود
"رامین" و یا "خوش چهره" و یا "جوانفکر" و یا نام یکی از آن چند فقره ای که می فرمائید دستگیر شده اند شده "مه آفرید" و یا گروهی که 3 میلیارد دلار پول مملکت را بالا کشیده نامش بوده "امیرمنصور آریا" و...؟
ضمنا این راست است که تمام کادر سازمان جوانان حزب رستاخیز شاه، از طریق انجمن حجتیه سازماندهی شده و دراختیار آقای مصباح یزدی قرار گرفته و تبدیل به رویش یافتگان زمان آقای خامنه ای شده اند؟
پیک نت 30 آبان

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

پرسش از عضو هیات رئیسه مجلس آقا مجتبی در اختلاس 3 میلیارد دلاری دست داشته؟

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می‌توان گفت یکی از پاک‌ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.
حسین فدائی، عضو هیات رئیسه مجلس و همچنین رئیس جمعیتی است بنام "ایثارگران انقلاب اسلامی". از وی بعنوان عامل و آمر بخشی از جنایات پس از کودتای 22 خرداد یاد می شود. بررسی جنایات بازداشتگاه کهریزک را برعهده او گذاشتند و در واقع دنبه را دادند که گربه نگهداری کند. هر نتیجه ای که از بررسی جنایت کهریزک در حاکمیت و در مجلس گرفته اید، به حساب نقش حسین فدائی بگذارید.
حسین فدائی دو روز پیش در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حضور یافت و در پاسخ به یکی از حاضران در نشست که از او در باره نقش مجتبی خامنه ای در اختلاس 3 میلیارد دلاری پرسیده بود، آن را تکذیب کرد.
سئوال کننده پرسید:
اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبت هایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند. چقدر مقرون به صحت است؟
فدائی گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم. دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.
پیک نت 23 آبان

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

خاطرات رفسنجانی- از 15 مرداد تا 24 مهر 1364 کشاکش 26 ساله میان خامنه ای، موسوی، رفسنجانی

سه‌شنبه 15 مرداد 1364
شب با آقای خامنه‌ای جلسه‌ای طولانی داشتیم، درباره كابینه آینده، ایشان مایل نیست كه مهندس موسوی [مجددا] نخست‌وزیر شود. خط اقتصادی ایشان را قبول ندارند. از من توقع دارند كه همراهی كنم. قرار شد ایشان این مسئله را با امام در میان بگذارند. مشكل را جدی می‌بینم؛ دو سلیقه در مورد وزرا و برنامه‌ها. رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در طول چند ماه گذشته، نتوانسته‌اند در مورد سه وزیر دفاع، برنامه و بودجه و راه‌وترابری توافق نمایند.
پنجنشبه 17 مرداد *
بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم ... آقای خامنه‌ای شرح مذاكرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نیست كه آقای مهندس موسوی از نخست‌وزیری كنار بروند و از ایشان شدیداً حمایت کرده اند.
یكشنبه 20 مرداد
شب با آقای خامنه‌ای درباره نخست‌وزیری مذاكره كردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض كابینه كار كنم. پیشنهاد دادند كه امام به نحوی گفته خودشان را كه ابقای آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمایند و بعید می‌دانم كه امام بپذیرند
دوشنبه 21 مرداد
احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاكرات آقای خامنه‌ای و امام را درباره نخست‌وزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است كه تعویض مهندس میرحسین موسوی مصلحت نیست و مایلند كه این نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آقای خامنه‌ای .پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم كه اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود. ولی آقای خامنه‌ای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند كه نخست‌وزیری ایشان را بپذیرند و می‌گویند فقط در صورت حكم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در كارها دخالت نخواهند كرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب می‌كنند. به هر حال مشكل بزرگی در پیش داریم.
چهارشنبه 23 مرداد *
شب مهمان احمدآقا بودیم. امام هم در جلسه شركت كردند. آقای خامنه‌ای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحث‌ها بر سر نخست‌وزیر آینده و اختلاف نظر بین آقایان خامنه‌ای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم
شنبه 2 شهریور
خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابینه آینده، با توجه به عدم موافقت آقای
خامنه‌ای با آقای موسوی مذاكره كردم، اما نتیجه‌ای به دست نیامد.
امام همان حرف قبلی خودشان را تكرار فرمودند كه تغییر دولت را صلاح نمی‌دانند و حاضر هم نیستند در این خصوص امر صادر كنند و اظهارنظر را كافی می‌دانند.
در مورد این‌كه به شورای نگهبان توصیه كنند در تفسیر قانون اساسی كه معرفی نخست‌وزیر را بعد از انتخاب مجدد رئیس‌جمهور لازم می‌دانند، تجدیدنظر كنند كه خود به خود دولت بماند، امام فرمودند: نمی‌خواهیم این بدعت باب شود كه موجب تضعیف شورای نگهبان شود. گفتم، فتنه پیش خواهد آمد .فرمودند: با آقای خامنه‌ای صحبت كنیم و ایشان را قانع كنیم و ضمنا گفتند: برای خود آقای خامنه‌ای ضرر دارد و خبر از رسیدن نامه آقای خامنه‌ای و جواب خودشان به همین مضامین دادند .آیت‌الله خامنه‌ای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به كابینه گفته‌اند و اكنون حجت دارند، ولی نمی‌خواهند از نظر امام تخلف كنند
یكشنبه 3شهریور
عصر آقایان [شیخ] محمد یزدی و سیدجعفر كریمی از طرف جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] آمدند و برای تغییر دولت آقای موسوی از من استمداد كردند. مشكلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقای موسوی است و نمی‌شود با آن مخالفت كرد .
دوشنبه 11 شهریور
وزیر امور خارجه ... با توجه به اظهار امام كه مصلحت نمی‌دانند آقای موسوی عوض شود، گفت: به آیت‌الله خامنه‌ای بگویم كه اسم آقای ولایتی را به عنوان نخست‌وزیر مطرح نكنند و حاضر نیست در این شرایط مسئولیت را بپذیرد
عصر آقای ناطق نوری آمد. ایشان هم درباره همین موضوع صحبت كرد و اصرار داشت كه امام را باید راضی كرد. طرفدار نخست‌وزیر شدن آقای علی‌اكبرولایتی است
چهارشنبه 13 شهریور
ساعت 9 صبح به زیارت امام در حسینیه جماران رفتم. مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تكیه بر محرومان و مستضعفان تأكید نمودند. آقای خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملكرد دولت با كنایه یاد كردند.
شنبه 16 شهریور
پیش از ظهر آقای رئیس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند ... نظر آقای خامنه‌ای این است كه اینها خوب كار نكرده‌اند و جایز نیست دوباره مأمور تشكیل كابینه شوند. زمان طولانی بحث كردیم، ولی به نتیجه نرسیدیم. مشكل عمده ایشان، اظهارنظر امام است.
دوشنبه 25 شهریور
با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاكره كردیم. معلوم شد ایشان مصمم‌اند كه در این جلسه شركت كنند. نامه‌ای به ایشان نوشتم و نكاتی را ذكر كردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد كه امروز آقایان مهدوی كنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری كه مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای میرحسین موسوی، نخست‌وزیر فرموده‌اند، پس بگیرند یا جبران كنند كه آقای خامنه‌ای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفته‌اند و محكم گفته‌اند كه مصلحت نیست دولت عوض شود
شب آقایان بهزاد نبوی و محسن نوربخش آمدند و از تصمیم‌ آقای خامنه‌ای
مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی كردند و از من خواستند دخالت كنم و مانع شوم.
سه‌شنبه 26 شهریور
آقای خامنه‌ای در جلسه سه‌شنبه نمایندگان شركت كردند و انتقاداتی علیه دولت داشتند اما نگفتند كه می‌خواهند دولت را عوض كنند، ولی مخالفت خود را به نحوی گفتند
چهارشبنه 27 شهریور*
حدود هشتاد نفر از نمایندگان طرفدار دولت آقای موسوی آمدند و از اظهارات دیروز آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد كردند. نامه‌ای برای امام تهیه كرده‌اند كه مشغول جمع‌آوری امضا هستند.
شنبه 30 شهریور
عصر آقای ناطق [نوری] برای چاره‌جویی در موضوع كابینه آمد؛ به نظر می‌رسد فهمیده‌اند كه با توجه به حمایت امام آقای موسوی را نمی‌توان عوض كرد و گفت: آقای خامنه‌ای هم تا حدودی به همین نتیجه رسیده‌اند و دیگر آن احساس تكلیف را ندارند
سه‌شنبه 2 مهر
بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه خصوصی داشتیم. آماده شده‌اند كه آقای میرحسین موسوی را به مجلس معرفی كنند، ولی بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گیری نمایند.
شنبه 6 مهر
پیش از ظهر احمد آقا آمد و نتیجه مسافرت به خارك را به ایشان گفتم كه خدمت امام بگویند. خبر داد كه امام جواب نامه 135 نماینده مجلس در حمایت از آقای موسوی را داده‌اند و نوشته‌اند كه نظرشان ابقای آقای موسوی است. این تأیید كتبی مجدد، لابد آقای رئیس‌جمهور و جناح مقابل آقای موسوی را عصبانی‌تر می‌كند
حضرت امام در پاسخ به نامه نمایندگان چنین مرقوم كرده‌اند:
«بسم‌الله‌الرحمن الرحیم. با تشكر از حضرات آقایان، اینجانب چون خود را موظف
به اظهارنظر می‌دانم، به آقایانی كه نظر خواسته‌اند، از آن جمله جناب حجت‌الاسلام مهدوی و بعضی آقایان دیگر، عرض كردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد و در وضع بسیار پیچیده كشور، دولت ایشان را موفق می‌دانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمی‌دانم. ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی محترم است ـ
5 مهر 64 ـ روح‌الله الموسوی الخمینی».
پنجشنبه 18 مهر
صبح زود به مجلس رفتم. عفت و خانواده امام هم، برای شركت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور به مجلس آمدند... من به خاطر اقداماتی كه هفته‌های اخیر در تضعیف آقای خامنه‌ای شده، ‌از ایشان تمجید و تجلیل زیاد كردم
شنبه 20 مهر
آقای توسلی [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقای خامنه‌ای در مراسم تحلیف گله داشت كه به نحوی اعلان تحمیل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پریروز آقای خامنه‌ای ناراحت شده‌اند و معلول شیطنت اطرافیان ایشان می‌دانند و می‌خواهند به ایشان در این خصوص پیغام بدهند. راجع به اعضای دولت آینده بحث شد و ترجیح دادیم آقای منتظری هم به نحوی در شورای حكمیت [در انتخاب وزرا] باشند و امام هم موافقت فرمودند.
یكشنبه 21 مهر
اولین دستورمان رأی‌گیری برای دولت بود. شركت نمایندگان در جلسه كم‌ سابقه بود. 261 نفر از مجموع 267 نفر نماینده آمده بودند. 162 موافق، 73 مخالف و 26 نفر ممتنع بودند. 99 رأی مخالف و ممتنع كه [به رغم تذكر قبلی] برخلاف نظریه امام بود، باعث ناراحتی شدید اكثریت نماینده ‌ها شد و وسیله‌ای برای بد نام شدن و ضد ولایت فقیه معرفی شدن جریان محافظه‌كار گردید. بعضی این را از اشتباهات بزرگ سیاسی آنها می ‌خوانند. نقطه مثبت آنها تعبد آنها بود كه با این رأی از دستشان ممكن است گرفته شود و خود آنها این را وظیفه‌شناسی نمایندگی می‌دانند و فكر می‌كنند امام هم راضی نیستند نماینده برخلاف نظرش
رأی بدهد .
دوشنبه 22 مهر*
احمد‌آقا آمد و گفت: امام آماده‌اند برای ختم غائله‌ای كه در اثر مخالفت 99 نماینده مجلس با نظر امام درخصوص نخست‌وزیر ایجاد شده، با نمایندگان ملاقات نمایند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برویم. مطالبی را هم كه امام به آقای خامنه‌ای درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب (اشاره به اطرافیان خامنه ای که در بالا به آن اشاره شده است- پیک نت) گفته‌اند، نقل كرد و گفت: آقای رئیس‌جمهور پذیرفته‌اند. درباره وزرای پیشنهادی آقای میرحسین موسوی هم مذاكره كردیم .
سه‌شنبه 23 مهر
قبل از جلسه رسمی به نمایندگان اطلاع دادم كه فردا به ملاقات امام می‌رویم؛ خوشحال شدند. بعد از تنفس به دفترم آمدم.
چهارشنبه 24 مهر
امام فرمودند: من قبلا از آقایانی كه زحمت دادم، معذرت می‌خواهم، لكن بعضی مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقایان برسم و آن چیزی كه تكلیفم هست، عرض كنم. اولا كه هیچ نگرانی‌ای در این مسائل نیست و من تأیید می‌كنم مجلس را و همیشه سفارش می‌كنم به ملت كه مجلس را باید تأیید كنند و مجلس از ارگان‌هایی است كه لازم است بر همه ما كه او را تأیید كنیم و هیچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتی بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و یك مسئله‌ای است كه همیشه باید در مجلس باشد و این امری است كه گذشت و در او هیچ صحبتی نیست. آن چیزی كه موجب زحمت آقایان است، این است كه ما راجع به آتیه صحبت كنیم، گذشته گذشته است.
پیک نت 21 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه

امام جمعه اهل سنت زاهدان سفره دل را گشود مگر اهل سنت مسلمان نیستند چرا با مسلمانان چنین می کنید؟

مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز عید قربان این شهر از تشدید فشارها بر اهل سنت به شدت انتقاد کرد و گفت:
سیاست ما همواره این بوده که حتی الامکان مسایل خود را از طریق تریبون عمومی مطرح نکنیم. اما زمانی که به مسایل ما توجه و رسیدگی لازم انجام نگیرد و راه حل گفتمان برای حل مشکلات ثمربخش نباشد، به ناچار زبان به گلایه می گشاییم و برخی مسایل و بی مهری ها را بیان می کنیم.
اهل سنت از ابتدا با انقلاب اسلامی همراه بوده اند و در پیروزی انقلاب سهیم بوده و در طول انقلاب در همه صحنه ها حضور فعال داشته اند. جمعیت قابل توجه اهل سنت در ایران، که حداقل 20 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، تاثیر بسزایی در برقراری وحدت و امنیت ملی داشته و دارد و با توجه به اینکه اکثریت جمعیت مسلمانان جهان را اهل سنت تشکیل می دهند اهل سنت ایران بهترین فرصت برای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده اند تا این نظام با مهرورزی نسبت به اهل سنت و رعایت حقوق آنان به الگوی عملی وحدت برای جهان اسلام تبدیل می شد و روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر را بهبود می بخشید. اما متاسفانه از این فرصت به خوبی استفاده نشده است.
در طول 33 سال انقلاب، اهل سنت در کابینه هیچ دولتی حضور نداشته اند. هیچ مسئولیت و مدیریت کشوری به آنان واگذار نشده و به هیچ یک از نمایندگی‏ها و سفارتخانه های جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر راه نیافته اند، و در مدیریت های منطقه ای و استانی بطور مساوی و عادلانه بکار گرفته نشده اند. بطور مثال در دانشگاه زاهدان از حدود 400 عضو هیات علمی کمتر از 15 نفر آنان اهل سنت هستند و با اینکه اهل سنت در استان اکثریت جمعیت را دارا هستند، در شورای تامین استان حتی یک نفر از اهل سنت حضور ندارد. در شورای اداری استان نیز تعداد مدیران اهل سنت بسیار کم و انگشت شمار هستند.
ما ایرانی هستیم و ایران از آنِ ماست و نمی خواهیم به ما به چشم بیگانه و مهاجر نگریسته شود. در نیروهای مسلح و انتظامی که وظیفه دفاع از کشور و برقراری نظم و امنیت را بر عهده دارند اهل سنت استخدام نمی شوند. در حالیکه در رژیم گذشته بسیاری از اهل سنت دارای درجه ها و مراتب عالی نظامی و انتظامی بوده اند. متاسفانه سیاست نانوشته ای در کشور وجود دارد که حتی حضور و شهادت ما را در کنار برادران شیعه ما برای دفاع از حریم مرزهای کشور بر نمی تابد و تحمل نمی کند، حضور اهل سنت در نیروهای نظامی از سطح بسیجی فراتر نمی رود. شیعه و سنی هر دو منتسب به اسلام و با هم برادر هستند. ما هیچ کشور اسلامی را سراغ نداریم که مانع حضور برادران شیعه در نیروهای مسلح شوند و یا آزادی نماز و عبادت شیعیان از آنان سلب شود. امروز روز عید قربان است و اهل سنت در بسیاری از شهرهای کشور، مانند اصفهان و تهران اجازه برگزاری نماز عید قربان را ندارند. محدود کردن آزادی های اساسی و قانونی اهل سنت به حوزه تعلیم و تربیت نیز کشیده شده است و به نام "برنامه ریزی و ساماندهی مدارس دینی" محدودیتهای دیگری بر اهل سنت اعمال شده است. مسئله دردآور دیگری که اخیرا پیش آمده این است که دو تن از علمای شاخص اهل سنت؛ مولانا احمد نارویی و مفتی محمدقاسم قاسمی، که افراد تاثیرگذاری در امنیت و وحدت بوده و هستند، در حالیکه عازم سفر حج بودند، از سفر معنوی آنان ممانعت به عمل آمد و علیرغم پیگیریهای استانی و کشوری نتوانستند به زیارت خانه خدا بروند. من نیز امسال قصد عزیمت به این سفر معنوی را داشتم که به دلیل توقیف گذرنامه نتوانستم به حج بروم و تصور نمی کنم در هیچ جای دیگری از دنیا با رفتن مردم و علما به سفر حج اینگونه مخالفت و ممانعت شود. برقراری امنیت و وحدت با شعار و سمینار قابل اجرا نیستند، بلکه تامین امنیت و برقراری وحدت در گرو اجرای عدالت و برقراری مساوات و رفع تبعیض و آزادی مذهبی است
پیک نت 19 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

هشدار جهانی وزیر خارجه روسیه حمله به ایران قربانیان بی شماری خواهد گرفت!

اشپیگل آنلاین: سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه ، دیروز(دوشنبه) در مسکو اعلام کرد: "حمله به ایران یک خطای بسیار جدی است که عواقب آن قابل پیش بینی نیست. ضربات نظامی قربانیان بیشماری خواهد گرفت اما مسئله مورد مناقشه را حل نمی کند".
"واشنگتن پست" از قول منابع دیپلماتیک غرب و کارشناسان اتمی که نامی از آنها نمی برد می نویسد برنامه اتمی ایران دشوار ترین موانع را پشت سر گذاشته است. طبق این اطلاعات گویا ایران با کمک های فنی یک دانشمند روس بنام Wjatscheslaw Danilenko توانسته به فنآوری بسیار دقیق تولید واکنش های زنجیره ای در چاشنی اتمی دست یابد.
http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,druck-796212,00.html
پیک نت 17 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۲, پنجشنبه

گوشت دم توپ می خواهند "فرزند کمتر زندگی بهتر" شعار دشمنان ج. اسلامی است!

زهرا سجادی، معاون احمدی نژاد در امور زنان گفت:
سیاست تنظیم خانواده در ایران که موضوع اصلی آن آموزش شیوه های جلوگیری از بارداری است، مروج فرهنگ غرب است. ایران تا چند سال دیگر به مرحله ای می رسد که مجبور است مانند کشورهای اروپایی برای ترغیب به بچه دار شدن سیاست های تشویقی به کار گیرد. تک فرزندی تبلیغات سو دشمن است و دوران فرزند کمتر، زندگی بهتر گذشته است. ما اصراری نداریم که کتاب شکوه همسرداری در دانشگاه ها تدریس شود، اما تاکید داریم کتاب تنظیم خانواده از کتاب های دانشگاهی حذف شود.
شکوه همسرداری عنوان کتاب تازه ای است که دولت اصرار بر تدریس آن در دانشگاه ها دارد و محتوی آن بر خلاف تدریس شیوه های تنظیمخانواده و جلوگیری از بارداری، عمدتا تشویق به ازدواج و داشتن فرزندان بی شمار است!
پیک نت 9 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

∙روزی که امیرکبیر گریست∙


سال
1264 قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر
آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند.
اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روى
ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و
دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به
خون انسان مى‌شود*/∙ هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى
آبله جان باخته‌اند، امیر بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله
بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با
این فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم
بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج
تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه
مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند*/*روز بیست و
هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و
روستاهاى پیرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز،
پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر
به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب
فرستادیم.پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر
بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى،
حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌اى باید پنج تومان هم جریمه
بدهی.. پیرمرد با التماس گفت*/باور کنید که هیچ ندارم.. امیرکبیر دست در
جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، این پنج
تومان را به صندوق دولت بپرداز*
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که
فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند.
روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد*/..*در آن هنگام میرزا
آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت
را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از
بیمارى آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که
میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس،
به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار
بقال و چقال در شأن شما نیست∙ /*امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت:خاموش باش،

تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم∙.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند
امیر
با صداى رسا گفت: و مسئول جهل شان نیز ما هستیم.. اگر ما در هر روستا و
کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را
جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از این مى‌گریم که
چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند