۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

:: زمانی برای حصر: سخنی با مقامات عالی نظام | محمد تقی کروبی: وضعیت پدرم از زندانیان اوین نگران‌کننده‌تر است


اگر به خاطر داشته باشید در روز ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ آقای جنتی در نماز جمعه تهران به نمایندگی از حاکمیت فرمان حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی به اتفاق همسرانشان را چنین صادر کرد: “کاری که قوه قضاییه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند . در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.” برخلاف نظر جناب جنتی که برای اعمال حصر خانگی از قوه قضائیه نام برد، دستگاه قضایی در این پرونده اساسا به بازی گرفته نشد و مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس رهبران جنبش اعتراضی حتی به لحاظ شکلی طی نگردید، احدی از مقامات کشور مسئولیت این حبس را تاکنون بر عهده نگرفته و از همه مهمتر دامنه و قلمرو آن معین نشده است. همانطور که میدانیم واژه “حصر خانگی” در قوانین موضوعه کشور تعریف نشده لیکن در عمل می توان به رویه ی دوران قاجار علیه میرزا تقی خان فراهانی یا همان امیر کبیر اشاره کرد. مرحوم دکتر مصدق و مرحوم آیت الله العظمی منتظری دو نمونه برجسته اعمال این رویه در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی هستند. هدف این نامه به چالش کشاندن فعل حاکمیت در بازداشت و حبس غیر قانونی و یا فقدان سنخیت رفتار فعلی با واژه حصر در قیاس با موارد یاد شده نمی باشد، بلکه با عنایت به شرایط بشدت ناعادلانه حبس انفرادی پدرم در یکسال گذشته صرفا می خواهم از مقامات عالی نظام بپرسم آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونی اش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟ اجازه دهید خلاصه ای بسیار کوتاه از نزدیک به ۱۸ماه دوران حبس غیر قانونی پدر دربندمان که یکسال آن تاکنون در انفرادی سپری شده را با هم مرور کنم. در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ مجتمع مسکونی آنان به محاصره ماموران امنیتی درآمد و کلیه ارتباطات قطع گردید. در غروب دوم اسفند ماه بدنبال یورش ماموران به درون مجتمع مسکونی، محل سکونت والدین اشغال شد. همزمان اموال سایر شرکاء مجتمع به تصرف مامورین امنیتی درآمد. فقدان رعایت بدیهیات شرع و قانون در تصرف عدوانی اموال غیر، موجب رنجش بسیار پدر شد که بدنبال پافشاری و تهدید ایشان سرانجام در هشتم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰ مجتمع تخلیه و اموال تصرف شده به صاحبان اش مسترد گردید. در اول همان ماه مبارک پدر به آپارتمانی یک خوابه با حضور تعدادی از ماموران امنیتی منتقل شد. حضور دائمی ماموران در درون آپارتمان زمینه خروج موقتی مادر از حبس را فراهم ساخت و مقرر شد که پس از آماده شدن منزل مسکونی، والدین مان به اتفاق در حبس خانگی قرار گیرند. به سرعت مکانی در جماران تهیه کردیم اما با خلف وعده مقامات امنیتی ایشان به منزل مسکونی اش منتقل نگردید. آنان همچنین به مدت ۱۰۰ روز پدر را در مکانی بدون دسترسی به پنجره و هوای آزاد محبوس کردند که ناراحتی ریوی تنها بخشی از آسیب های جسمی ایشان است. در آن زمان خروج از آپارتمان مذکور را منوط به تهیه مکانی به تشخیص خود و پرداخت بخشی از مال الاجاره توسط خانواده کردند. نگرانی از وضعیت جسمی پدر و امید به خروج از وضعیت انفرادی موجب توافق خانواده با این خواسته غیر شرعی و قانونی مقامات گردید. خانه امن به تشخیص و انتخاب آنان مهیا شد اما تغییری ماهوی در وضعیت حبس ایشان بوجود نیامد. اصرار بر حبس انفرادی پدر آنجا هویدا گردید که از بازگشت مادر به حبس به بهانه های واهی ممانعت بعمل آمد و درب آپارتمان به مدت ۹ ماه بر روی ایشان قفل گردید. در کنار محرومیت از هواخوری، ماه ها خانواده در بی خبری قرار گرفت و پدر در تنهایی و غربت دوران حبس بی مدت خود را می گذراند. بنا به گفته پدر هر ۱۰ ساعت یکبار یکی از ماموران از طریق آیفون و یا حضوری جویای وضعیت ایشان می شوند. از آن زمان تاکنون آقای کروبی از حقوق به رسمیت شناخته شده زندانی بطور غیر قانونی و سلیقه ای محروم شده که از آنجمله می توان به وضعیت ملاقات های ایشان اشاره کرد. دیدار با فرزندان نه به عنوان حق این زندانی بلکه به عنوان عطیه ی حکومتی هرازگاهی آنهم با شرایط خاص خود اعطا می گردد. شاید مناسب باشد به آخرین دیدار در شب چهارم همین ماه مبارک رمضان اشاره کنم. در این شب ملاقاتی برای مادرم در نظر گرفته شد تا شبی پدر روزه اش را با همسرش افطار کند، ملاقات و افطاری این روحانی ۷۵ ساله که امام از او بعنوان دوست خوب خود و مبارز صف اول نام برده بود با همسرش من البدو الی الختم در حضور یک مامور مرد امنیتی انجام می شود. هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد. دسترسی به روزنامه و مجله برای همه زندانیان صرف نظر از جرم ارتکابی و یا مجازات تحمیلی در نظر گرفته شده است، اما این حق بدیهی بطور سلیقه ای از آقای کروبی سلب گردیده است. برای آنکه بی صداقتی نکرده باشم باید بگویم تنها به مدت چند هفته و به تشخیص امنیتی ها ۲ روزنامه جام جم و اطلاعات در اختیار ایشان قرار گرفت و آنهم بدون ذکر دلیل قطع گردید. به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر نقض سایر حقوق ایشان بعنوان یک زندانی از جمله حق دسترسی منظم به تلفن، هواخوری در محیطی آزاد و یا مرخصی صرف نظر می کنم. در عین حال لازم میدانم از برخورد مناسب و انسانی ماموران امنیتی حاضر که بر خلاف تیم قبلی که مبنای شان بر اصول غیر انسانی بنیان نهاد شده بود، تشکر کنم زیرا به همت این گروه مدتی است درب آپارتمان گشوده شده و پدر می تواند روزانه ساعتی در پارکینگ سرپوشیده قدم بزند، اگرچه فقدان فضای مناسب موجب محرومیت ایشان از هوای آزاد گردیده است. مقامات عالی نظام همانطور که پیشتر اشارت داشتم واژه حصر در سیستم مدون حقوقی کشورمان همچون دیگر کشورهای جهان سومی تعریف نشده اما در مقام عمل بارها در قبال بزرگان این ملک اعمال شده است. نگاهی گذرا به وضعیت فعلی پدرم گواه این واقعیت است که وضعیت ایشان از دوستان زندانی در اوین نگران کننده تر است. اگر اعتباری برای سخن و یا دستور خود مبنی بر حصر و یا حبس خانگی آقای کروبی قائل هستید، دستور دهید ایشان را به منزل مسکونی اش در جماران انتقال دهند و امنیتی ها قوانین و مقررات مربوط به زندان ها را بدون هیچ گونه تبعیضی اعمال نمایند. اما اگر با وجود گذشت ۱۸ماه از حبس غیر قانونی هنوز بر تشدید مجازات ایشان بدین نحو اصرار دارید، لااقل همانطور که خود بارها تاکید کرده اند ایشان را به زندان اوین و در کنار همراهانش منتقل کنید تا همچون دیگر زندانیان اولا از حقوق مندرج در قوانین و مقررات برخوردار شود؛ ثانیا از وضعیت انفرادی خارج و ثالثا هزینه زندان و زندانبان از زندانی اخذ نگردد.

۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه

6 محور پیشین که در شماره دیروز منتشر شده، در صفحه اول امروز نیز قابل مشاهده است 8 محور دیگر از گزارش دریافتی پیک نت

نتشار نکاتی از بخش دوم گزارشی که دریافت کرده ایم و بخش اول آن با عنوان " دو 6 ماه در جمهوری اسلامی" در شماره روز گذشته منتشر شد، همزمان شد با دیدار علی خامنه ای با کارگزاران دولت و نظام و لشگری ها و کشوری ها. او در این دیدار از سیاست اتمی و نظامی اش دفاع کرد و دستی هم بر سر و گوش دولتی که با کودتا به مردم تحمیل کرده کشید. بجای پاسخ به مردمی که این روزها برای یک عدد مرغ یخ زده یا در صف های طویل ایستاده اند و یا دست به شورش می زنند، از پیروزی ها گفت و نظام را به کوهنوردی تشبیه کرد که به قله نزدیک می شود!

اما، اینها همه ظاهر سازی و آرایش بیرونی چهره زشتی است که خود در درون نظام هم تاب دیدن آن را ندارند. پشت این ظاهر سازی ها و نمایش ها، بموجب گزارشی که بدست ما رسیده، اوضاع بسیار وخیم است و پر تضاد و تنش. به نکات دیگری از گزارش دریافتی توجه کنید:

7- تمام نگرانی نظام در باره 6 ماه دوم سالی که دو انتخابات ریاست جمهوری در امریکا و در ایران برگزار خواهد شد، وحشت از عملیات تخریبی و پیش بینی نشده باند احمدی نژاد است. به همین دلیل معاونت ویژه راهبردی برای وزارت اطلاعات تعیین کرده اند.

8- فرماندهان سپاه تصمیم قاطع دارند که احمدی نژاد را تا پایان دوره ریاست جمهوری اش در انزوا و فاقد هر گونه اختیار نگهدارند و حتی اجازه سخنرانی و مصاحبه مطبوعاتی نیز به او ندهند. این تدابیر برای آنست که بتوانند جلوی مانورهای تخریبی او را که می تواند به تحریک جنگی بیانجامد و یا کارشکنی در مذاکرات اتمی بشود بگیرند.

9- در یکی از دیدارهای فرماندهان ارشد سپاه با علی خامنه ای، که برای بررسی بحران تشکیل شده بود، آنها بصورت محترمانه به وی گفتند که حمایت وی از احمدی نژاد در اولین نماز جمعه پس از انتخابات درست نبود و خامنه ای نیز در پاسخ گفته است "مصلحت بود!" در همین دیدار، موضوع اصلاح طلبان مطرح شد و تلویحا احمدی نژاد را خارج از چارچوب قبول و حفظ نظام توصیف کرد. او گفت: "لااقل بنده قبول دارم که امثال آقایان خاتمی و موسوی نظام را قبول دارند!" و این "لااقل" اشاره به بی اعتقادی احمدی نژاد نسبت به حفظ نظام ارزیابی شد.

10- تا آنجا که زمزمه می شود، مذاکراتی با خاتمی و موسوی انجام شده است. البته نه بصورت مستقیم. آنها مسئله پایبندی همگان به قانون اساسی را مطرح کرده اند که این "همگان" شامل آقای خامنه ای هم می شده است. از قول خامنه ای نقل می شود که او نیز پایبندی به قانون اساسی را پذیرفته اما اشاره کرده که در این قانون باید تغییراتی به مقتضای شرایط کنونی و زمان کنونی بوجود آورد. در واقع او قبول و اجرای قانون اساسی موکول به تغییراتی کرده که بی شک این تغییرات در جهت تقویت موقعیت او باید باشد.

11- درباره فعالیت های اقتصادی سپاه و بویژه قرار گاه خاتم الانبیاء، تقریبا اتفاق نظر وجود دارد که پس از پایان دوره احمدی نژاد، تجدید نظرهای اساسی در فعالیت قرارگاه خاتم الانبیاء بشود و قدرت و اختیارات کنونی آن به بخش خصوصی منتقل شود.

12- در مورد هاشمی رفسنجانی، موقعیت او تا حدود زیادی احیاء شده و در میان فرماندهان سپاه نیز از او بعنوان پیش بینی کننده تحولات یاد می کنند. درباره نماز جمعه او، تفاهمی میان وی و خامنه ای در زمینه حاضر نشدن او در نماز جمعه حاصل شده است. همه میدانند که با اعلام حضور او در نماز جمعه از کرج تا دانشگاه تهران و از میدان امام حسین تا دانشگاه تهران جمعیت راه خواهد افتاد و این شکست بزرگی است برای علی خامنه ای. ضمنا هاشمی هم مایل نیست در نماز جمعه شرکت کند زیرا باید حرف هائی را بزند که این جمعیت را پشتوانه خود حفظ کند و اکنون شرایط گفتن آن حرف ها نیست.

13- فرمانده جدید قرارگاه خاتم الانبیاء، فرد سالم و خوبی است. فرمانده جدید سپاه قدس نیز فرماندهی میانه رو و درعین حال آگاه به مسائل سیاسی و مسلط به فنون نظامی است.

14- درحال حاضر، یگانه فردی که برای رئیس جمهوری روی او حساب می کنند، قالیباف شهردار تهران است. بحث علی لاریجانی تقریبا منتفی است زیرا باندازه قالیباف در میان مردم اعتبار ندارد.

پیک نت 5 مرداد

۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه

آقای مجتبی واحدی، به جمع ایرانیان خواهان سکولار دموکراسی خوش آمدید!


مجتبی واحدی سیاست مدار برجسته، سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد و مشاور [سابق] مهدی کروبی مطلب مهمی را در وبلاگ خود منتشر کرده است که در این نوشته به بررسی آن میپردازم. در مطلب مذکور وی مخالفت صریح خود را با هر نوع حکومت مبتنی بر دین اعلام مینماید و از آنجایی که مهدی کروبی را همچنان معتقد به نظام جمهوری اسلامی و حکومت دینی میداند، به طور رسمی اعلام میکند که پیوند رسمی خود با وی را قطع میکند تا آزادانه تر بتواند همراه و همگام با مردم ایران در راهی که صحیح میداند به ایران و رهایی ایران از چنگال استبداد کمک کند. و اما چند نکته در رابطه با این نوشته: ۱- در جای جای مطلب آقای واحدی، پایبندی به سکولاریسم با جدایی نهاد دین از نهاد سیاست به چشم میخورد و دلیل اصلی پایان همکاری او با مهدی کروبی همین اختلاف دیدگاه وی با کروبی میباشد که یکی اساسا حکومت دینی را قبول ندارد و آن را عامل بدبختی مردم ایران میداند و دیگری همچنان معتقد به حکومت دینی و پایبند به جمهوری اسلامی است. علاوه بر این موضوع، از زمان حصر مهدی کروبی در بهمن ۸۹ به این طرف و به ویژه از زمانی که مجتبی واحدی صراحتا اعلام کرد که دیگر خود را اصلاح طلب نمیداند (+)، بارها و بارها شده بود که مجتبی واحدی مصاحبه‌ای را با یکی از خبرگزاری ها انجام داده یا مطلبی را نوشته بود و بلافاصله بعد از سخن وی، مصاحبه گر از او پرسش میکرد که به عنوان مثال این صحبتی که الان کرده است و جمهوری اسلامی را اصلاح ناپذیر دانسته و اینکه دیگر خود را اصلاح طلب نمیداند، نظر مهدی کروبی است که از زبان مجتبی واحدی به عنوان مشاور او بیان میشود و یا اینکه نظر شخصی خود اوست؟ مثلا چنین حالتی در مصاحبه واحدی با پارازیت و یا مصاحبه سال گذشته او با برنامه به عبارت دیگر بی بی سی فارسی پیش آمد. یا در موارد متعددی شده بود که مجتبی واحدی موضع تندی در قبال حکومت گرفته بود (مثلا رد کلی هرگونه شرکت در انتخابات حکومتی یا تلاش برای تشکیل کنگره ملی متشکل از گروههای مختلف اپوزیسیون) و یا به اصلاح طلبان نقد جدی وارد کرده بود (مثلا زمانی که سال گذشته محمد خاتمی شروطی را برای شرکت در انتخابات مطرح نمود)، که در نتیجه مورد حملات شدید و نکوهش‌های متعدد اصلاح طلبان و رسانه‌های آنها قرار گرفته بود، به گونه‌ای که حتی در یکی دو مورد جرس سایت وابسته به اصلاح طلبان، خبری را منتشر و در صدد بی اعتبار کردن واحدی برآمد، که البته خبر بلافاصله توسط سحام نیوز تکذیب شد (لینک). به نظر میرسد کلیه موارد ذکر شده در بالا در کنار نگرانی روزافزون واحدی از احتمال تشدید فشارها بر مهدی کروبی در نتیجه ی تندتر شدن مواضع اتخاذی وی، او را بر آن داشته است که رسما و علنا راه خود را از مهدی کروبی جدا کند و به همکای و ارتباط با او پایان دهد. این تصمیم به ویژه در هنگامه‌ای که با وخیم تر شدن شرایط رژیم در داخل و خارج از کشور، بار دیگر تحرکات موزیانه اصلاح طلبان به سرکردگی محمد خاتمی و مشایعت عبدالله نوری، مهدی خزعلی و چهره‌های آشنای دیگر، به شدت پر رنگ شده است، بسیار مهم و حائز اهمیت میباشد. مجتبی واحدی به دلیل سالها آشنایی و نزدیکی با اصلاح طلبان با زیر و بم فعالیتهای آنها به خوبی آشناست و آزادانه تر میتواند به افشای اهداف و برنامه‌های این عده بپردازد. جالب اینکه خود وی در این ارتباط مینویسد: ... لذا باید شجاعت آقای واحدی در مشخص کردن راه خود و جدا کردن مسیر خود از کسانی که همچنان سنگ حکومت دینی را به سینه میزنند را تحسین کرد. باید ورود او به جرگه طرفداران سکولار دموکراسی را شادباش گفت. یقینا اکنون که واحدی دیگر در قید و بند عنوان «مشاور مهدی کروبی» نیست بهتر و آزادانه تر میتوانند فعالیت کند و نقش به مراتب موثرتری را هم در فشار بر حاکمیت، هم در افشای حیله‌های اصلاح طلبان برای ادامه حیات حکومت و هم در اتحاد میان مخالفان، میتواند ایفا نماید. ...

۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه

نامه یک معلول به پیک نت نه پای فرار از ایران داریم نه طاقت ماندن و زجر کشیدن!


سلام .. من خبر شما رو در مورد معلولان خواندم . خودم یک معلولم 26 ساله ام. دوست دارم چند کلمه ای از هم طیفان خودم بنویسم اگر چه بی فایده است.

اگر دنبال قشر مظلوم هستید، بدون اغراق سراغ معلولان را بگیرید .خداوند را گواه می گیریم که در این مملکت هیچ غمی بالاتر از معلولیت نیست . معلولیت یعنی بیکاری، بدبختی، بی پناهی، دربه دری، سربار دیگران بودن، بی پولی و ترحم.

آنهایی که دم از حقوق بشر می زنند چرا به فکر ما زنده ها نیستند؟ نگاهی به زندگی فلاکت بار ما بیاندازند. باور کنید خیلی وقتا دوست دارم بمیرم اما سربار دیگران نباشم !

از قتل عام در سوریه می نویسند اما از زنده به گور کردن ما معلولان نمی نویسند!

تمام کارمندان بهزیستی یا دزدند یا فاسد، یا همیشه در مرخصی، یا همیشه در ماموریت! بعضی وقتا دوست دارم زندانی سیاسی باشم تا حداقل از من هم یاد بشود.

دوست دارم کار کنم اما با کدام سرمایه؟ دولت حتی به ما وام با بهره پایین نمی دهد؟ چه برسد به کمک بلا عوض!

وام هم اگر بدهند بعد از شش ماه دویدن با پای نداشته 4 تا 6 میلیون است. با این پول فقط میشود کرایه تاکسی که در این شش ماه دویدی را صاف کنی.

پیک نت 27 تیــــــر