۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه
مرگ پدر میرحسین موسوی و اندک وجدان نداشته آیت الله خامنه ای
اطلاعیه فرزندان میرحسین.... بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حاج میر اسماعیل موسوی پدر بزرگمان، پدر میر حسین موسوی در آرزوی دیدار فرزند، دیده از جهان فرو بست. پدر میرحسین موسوی امروز ظهر در منزل خود دار فانی را وداع گفت و به رحمت خدا پیوست. وی در آرزوی دیدار فرزند خود این چهل و پنج روز را در حالتی شبیه احتضار می گذراند و هر روز سراغ میرحسین را از همسر خود می گرفت. فرزندان میرحسین موسوی و بقیه اقوام وی به خاطر کهولت سن او در جواب سوال های مداومش، در مورد نبود میرحسین موسوی که هر هفته به دیدار پدر می رفت و هر روز تلفنی جویای حال پدر خود بود می گفتند که پدرمان به مسافرت رفته است و به زودی بر می گردد و گاهی برای رفع دلتنگی های پدربزرگ پیر یکی از پسران دیگرش از جانب میر حسین موسوی حالش را می پرسید. احوال پرسی ای که با سکوت دردمندانه و معنا دار او روبرو می شد. مردی که خانه پاکش باغ روییدن پاکترین و خالص ترین فرزندان این خاک و بوم شد و سفره پاک و پر از روزی حلالش و عبادتهای شب و روزش سالهای سال بهشتی زمینی را پدید آورده بود که جان و دل در باغ آسمانیش آرام می یافت. مردی که ستون معنوی خانواده خود بود.... پیام تسلیت خانواده کروبی....انا لله و انا الیه راجعون پدری از بند آزاد شد و پسری که هنوز در بند ناعادلانه ای گرفتار آمده است ملت شریف ایران؛ خانواده میر اسماعیل موسوی در آغازین روزهای بهار شاهد رحلت پدری مهربان از میانمان هستیم. پدری که تا آخرین دقایق حیات پر برکت خویش چشم به راه فرزندی بود که در زندان جبر حکومت گرفتار آمده است. پدری که آخرین آرزویش دیدار فرزند خویش، بر بالینش بود......
۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه
اعلام موجودیت سایت بانک اطلاعاتی شهدای جنبش سبز
جــرس: به کوشش جمعی از فعالان جنبش سبز، سایت اینترنتی بانک اطلاعات جنبش سبز مدتی است راه اندازی شده است و خبرهای مربوط به شهدای سبز را منتشر می کند. این سایت که تحت عنوان «سرخ سبز» و توسط سبزهای گمنامی از ایران، اروپا و آمریکا راه اندازی و اطلاعات شهدای جنبش سبز را گردآوری نمود، در بخشی از یادداشت اعلام حضورش آورده است: "اینجا ایران است سی سال و اندی پس از حکومتی که به دلیل نداشته های مورد اعتراض مردم آن زمان، سرنگون شد و اینجا هنوز همان ایران است انگار. یک سال و اندی پیش پس از انتخابات مخدوش دهمین دوره ریاست جمهوری، جمع زیادی که هنوز آمار روشنی هم در اختیار نیست، در آن کشته شدند. نه در اثر سانحه رانندگی، حوادث طبیعی، دعوا و نزاع های خیابانی، قومی و قبیله ای و نه حتی در اثر وقوع جنگی تحمیلی. از قرار درست در روزهایی که عده ای دقیقا به نظرات رسمی حکومتی اعتراض داشتند و به آمار و ارقام و نظرات اعلام شده توسط آنها درباره ی انتخابات ریاست جمهوری دهم اعتمادی نداشتند و برای این بی اعتمادی دلایلی نیز داشتند، در خیابان ها و کوچه های شهر با گلوله و چاقو و باتوم و خودروی نیروی انتظامی و یا در زندان بر اثر شکنجه به قتل رسیدند. جسد ها تحویل داده نمی شدند و پس از آن هم اجازه هیچگونه مراسمی به خانواده ها داده نمی شد. جنازه ها گاهی شبانه دفن می شد، گاهی به نشان و دسته جمعی در بهشت زهرا و گاهی بعد از چندین ماه جنازه را تحویل خانواده های می دادند. خانواده های کشته شدگان تهدید و ارعاب شدند و می شوند به سکوت. عده ای سکوت کردند و عده ای دیگر نه. وعده ای هم پس از سکوت مجبور به پس گرفتن مصاحبه شدند و هنوز هم این فشارها کمر بسیاری از خانواده ها را به راستی شکسته است. آنچه روشن است عده ای جان دادند و آنانکه باید پاسخگو باشند نیستند و نه قاتلی و نه آمری دستگیر شده اند و عده ای دیگر به بهانه های دیگر دستگیر شدند و می شوند و از قرار دستگیرشدگان هم از جنس همان معترضین کشته شده هستند و قاتلینی که تازه توسط بسیاری از خانواده ها شناسایی هم شده اند کماکان در آزادی به سر می برند و اصرار خانواده ها برای دستگیری و محاکمه سعید مرتضوی و فرمانده نیروی انتظامی کماکان بی پاسخ است. هیچکس پاسخگو نیست!" سایت سرخ سبز شامل بانک اطلاعاتی شهدای سبز و آخرین خبرها، مصاحبه ها و عکس و فیلم از آن ها و دارای امکاناتی جهت اعلام سالگرد ها و زادروز های شهدای جنبش سبز می باشد. در این سایت اطلاعات بیش از ۱۵۰ شهید سبز گردآوری شده است و در بخشی از یادداشت آغاز به کار سایت آمده است: "سرخ سبز، تمامی سبزها را فرامی خواند به همراهی، اطلاع رسانی و تکمیل خبر و اطلاعات کشته شدگان انتخابات خونین سال ۱۳۸۸. در این راه از تمامی خبرنگاران، تحلیل گران و فعالین سیاسی و اجتماعی نیز طلب یاری می کنیم." بر اساس اعلام گردآورندگان سایت به خبرنگار جرس، در حال حاضر و همچنان اطلاعات مربوط به شهدای جنبش در این سایت در حال تکمیل و به روزرسانی می باشد.
۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه
عید شما مبارک دوباره می آئیم اما پس از تعطیلات نوروزی
یک سال، پر خبر و پرحادثه سیاسی در ایران سپری شد. پیک نت، درحد توان و امکانات خود، گزیده ای از مهم ترین آنها را منتشر کرد. گاه بصورت خبر و گاه با افزوده ای از تحلیل بر خبر. گهگاه نیز، نظر جمع کارکنان پیک نت پیرامون برخی رویدادهای مهم ایران و یا مرتبط با ایران، با امضای "یادداشت سردبیری" انتشار یافت.
در این یکسال، سهم آنها که از داخل کشور خبر به پیک نت می رسانند و یا آنها که برخی مشکلات عمومی جامعه را برای پیک نت می نویسند، افزایش یافت، که این به معنای درکی است که خوانندگان پیک نت از آن، بعنوان رسانه ای درخدمت مردم و علیه سانسور و استبداد دارند. ما از این درک بسیار خرسندیم و برای گسترش و تعمیق این درک عمومی خواهیم کوشید. نا گفته پیداست که نگاه پیک نت به داخل کشور است و اگر تجربه و فن و حرفه ای از روزنامه نگاری و سیاست در بضاعت دارد، در خدمت همین نگاه است. دشوار است، از دور، بسیار دور، دراز کردن دست، برای گرفتن نبض جامعه، ما تاکنون چنین کرده ایم و در آینده نیز به یاری آنها که با عبور از هر سدی که حکومت تاکنون ایجاد کرده به پیک نت رسیده اند، چنین خواهیم کرد. درعین حال، کوشش ما، ایجاد پل پیوندی است میان داخل و خارج برای اطلاع بیشتر از سمت و سوی رویدادها، پیشینه 32 ساله حوادث و شخصیت ها در جمهوری اسلامی. دراین عرصه نیز، از به میدان آوردن هر آنچه در آرشیو مکتوب و آرشیو حافظه ای خود داشته و داریم، دریغ نکرده و نخواهیم کرد. یاری شما، ضامن موفقیت ما در اهدافی است که در بالا به آن اشاره شد.
دست آنهائی را که در این یکسال، درحد توان مالی خویش ما را یاری کردند و آبونمان مطالعه و بهره گیری از پیک نت را، پیش و یا پس از یادآوری ما پرداخت کردند، صمیمانه می فشاریم و یکبار دیگر تاکید می کنیم: پیک نت با هزینه ای انتشار می یابد، که اگر یاری مالی علاقمندان انتشار آن نباشد، زیر بار این هزینه کمرخم خواهیم کرد. برخی خوانندگان پیک نت تصور درستی از این هزینه ندارند و ما نیز توضیحات بیشتری را ضروری نمی دانیم، مگر در زمانی مناسب تر از شرایط کنونی. از این گروه خوانندگان خویش نیز انتظار داریم به گروه متعهد به پرداخت آبونمان پیک نت بپیوندند و جمع وسیع تری را شکل ببخشند. پیک نت حاصل یک کار جمعی است. از نویسنده و مترجم تا خبر نویس و خبر رسان، از امور فنی تا امر دشوار کنترل گاه بالای 200 ای میل در روز که همه آنها باید کنترل شده و پس از عبور از فیلتر ویروس باز شوند. از مرور و کنترل بی وقفه تمام سایت ها خبری و شمار زیادی از وبلاگ ها تا پاسخ به نامه ها و پیام ها. از باز کردن هر روزه چندین آدرس ای میل – بویژه جی میل- جدید برای تماس با داخل کشور، تا کنترل پیام ها و خبرهائی که به قصد فریب ما حکومتیان ارسال می کنند. از محکم کردن در و پیکرها برای هک نشدن، تا قلعه بندی در برابر ارتش سایبری – امنیتی حکومت برای فلج کردن پیک نت… به این کار جمعی، آنهائی را هم باید افزود که با یاری مالی خویش در کنار ما قرار می گیرند. به این کار جمعی خوش آمدید!
برای همه این جمع و آنها که در حاشیه این جمع اند و خواننده پیک نت، سالی با رویدادهائی بهتر و خوشحال کننده تر آرزو می کنیم و دست همگی را تا پایان تعطیلات رسمی در ایران و آغاز انتشار دوباره نشریات داخل کشور می فشاریم. البته اگر رویداد مهمی در این فاصله رخ دهد، باز هم در خدمت شما خواهیم بود و پیک نت را با انعکاس آن رویداد به روز خواهیم کرد.
شاد و شیرینکام باشید
در این یکسال، سهم آنها که از داخل کشور خبر به پیک نت می رسانند و یا آنها که برخی مشکلات عمومی جامعه را برای پیک نت می نویسند، افزایش یافت، که این به معنای درکی است که خوانندگان پیک نت از آن، بعنوان رسانه ای درخدمت مردم و علیه سانسور و استبداد دارند. ما از این درک بسیار خرسندیم و برای گسترش و تعمیق این درک عمومی خواهیم کوشید. نا گفته پیداست که نگاه پیک نت به داخل کشور است و اگر تجربه و فن و حرفه ای از روزنامه نگاری و سیاست در بضاعت دارد، در خدمت همین نگاه است. دشوار است، از دور، بسیار دور، دراز کردن دست، برای گرفتن نبض جامعه، ما تاکنون چنین کرده ایم و در آینده نیز به یاری آنها که با عبور از هر سدی که حکومت تاکنون ایجاد کرده به پیک نت رسیده اند، چنین خواهیم کرد. درعین حال، کوشش ما، ایجاد پل پیوندی است میان داخل و خارج برای اطلاع بیشتر از سمت و سوی رویدادها، پیشینه 32 ساله حوادث و شخصیت ها در جمهوری اسلامی. دراین عرصه نیز، از به میدان آوردن هر آنچه در آرشیو مکتوب و آرشیو حافظه ای خود داشته و داریم، دریغ نکرده و نخواهیم کرد. یاری شما، ضامن موفقیت ما در اهدافی است که در بالا به آن اشاره شد.
دست آنهائی را که در این یکسال، درحد توان مالی خویش ما را یاری کردند و آبونمان مطالعه و بهره گیری از پیک نت را، پیش و یا پس از یادآوری ما پرداخت کردند، صمیمانه می فشاریم و یکبار دیگر تاکید می کنیم: پیک نت با هزینه ای انتشار می یابد، که اگر یاری مالی علاقمندان انتشار آن نباشد، زیر بار این هزینه کمرخم خواهیم کرد. برخی خوانندگان پیک نت تصور درستی از این هزینه ندارند و ما نیز توضیحات بیشتری را ضروری نمی دانیم، مگر در زمانی مناسب تر از شرایط کنونی. از این گروه خوانندگان خویش نیز انتظار داریم به گروه متعهد به پرداخت آبونمان پیک نت بپیوندند و جمع وسیع تری را شکل ببخشند. پیک نت حاصل یک کار جمعی است. از نویسنده و مترجم تا خبر نویس و خبر رسان، از امور فنی تا امر دشوار کنترل گاه بالای 200 ای میل در روز که همه آنها باید کنترل شده و پس از عبور از فیلتر ویروس باز شوند. از مرور و کنترل بی وقفه تمام سایت ها خبری و شمار زیادی از وبلاگ ها تا پاسخ به نامه ها و پیام ها. از باز کردن هر روزه چندین آدرس ای میل – بویژه جی میل- جدید برای تماس با داخل کشور، تا کنترل پیام ها و خبرهائی که به قصد فریب ما حکومتیان ارسال می کنند. از محکم کردن در و پیکرها برای هک نشدن، تا قلعه بندی در برابر ارتش سایبری – امنیتی حکومت برای فلج کردن پیک نت… به این کار جمعی، آنهائی را هم باید افزود که با یاری مالی خویش در کنار ما قرار می گیرند. به این کار جمعی خوش آمدید!
برای همه این جمع و آنها که در حاشیه این جمع اند و خواننده پیک نت، سالی با رویدادهائی بهتر و خوشحال کننده تر آرزو می کنیم و دست همگی را تا پایان تعطیلات رسمی در ایران و آغاز انتشار دوباره نشریات داخل کشور می فشاریم. البته اگر رویداد مهمی در این فاصله رخ دهد، باز هم در خدمت شما خواهیم بود و پیک نت را با انعکاس آن رویداد به روز خواهیم کرد.
شاد و شیرینکام باشید
۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه
گزارش کمیسیون انرژی مجلس 11 میلیارد دلار نفتی گم شده یابنده اطلاع بدهد و جایزه بگیرد
کمیسیون انرژی مجلس، در آخرین روزهای سالی 89 رقم تخلفات نفتی دولت را 11 میلیارد دلار اعلام کرده و گزارش داد که پرونده ای در این ارتباط تشکیل شده که برای رسیدگی تسلیم دستگاه قضائی شده است.
کمیسیون انرژی مجلس، گزارش خود را با استناد به گزارشات نظارتی دیوان محاسبات تهیه کرده است.
گزارش کمیسیون انرژی مجلس، روز گذشته در جلسه علنی مجلس قرائت شد که با رای اکثریت نمایندگان حاضر ارجاع آن به مراجع ذی صلاح تصویب شد.
در این گزارش آمده است، که مازاد درآمد نفت باید به حساب خزانهداری کل کشور واریز شده و پس از منظور نمودن سهم صندوق توسعه ملی و سهم شرکت نفت، مابقی را دولت باید به حساب ذخیره ارزی واریز کند که چنین نشده است. 4 میلیارد و 300 میلیون دلار از این محل به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است و 6 میلیارد بدهی مشتریان نفتی به حساب ذخیره ارزی ریخته نشده است.
کمیسیون انرژی مجلس، گزارش خود را با استناد به گزارشات نظارتی دیوان محاسبات تهیه کرده است.
گزارش کمیسیون انرژی مجلس، روز گذشته در جلسه علنی مجلس قرائت شد که با رای اکثریت نمایندگان حاضر ارجاع آن به مراجع ذی صلاح تصویب شد.
در این گزارش آمده است، که مازاد درآمد نفت باید به حساب خزانهداری کل کشور واریز شده و پس از منظور نمودن سهم صندوق توسعه ملی و سهم شرکت نفت، مابقی را دولت باید به حساب ذخیره ارزی واریز کند که چنین نشده است. 4 میلیارد و 300 میلیون دلار از این محل به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است و 6 میلیارد بدهی مشتریان نفتی به حساب ذخیره ارزی ریخته نشده است.
۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سهشنبه
واقع بینی هاشمی در سخنرانی مجلس خبرگان چشم ها را باید باز کرد منطقه وارد مرحله تازه ای شد
در ابتدای اجلاس اخیر مجلس خبرگان رهبری که در آن هاشمی رفسنجانی صندلی ریاست این مجلس را دراختیار آیت الله مهدوی کنی گذاشت، هاشمی یک سخنرانی نسبتا مشروح ایراد کرد. بخشی از سخنرانی او، یک جمعبندی از اوضاع منطقه و تاثیر پذیری ایران از قیام مردم منطقه بود. اشاره هائی که او در این زمینه کرد، تفاوت اساسی با برداشت هائی دارد که امام جمعه ها و فرماندهان سپاه و خامنه ای با برچسب اسلام خواهی مردم قیام کرده در خاورمیانه تا کنون طرح کرده اند. از این سخنرانی، صرفا همین بخش را استخراج کرده ایم که آن را بعنوان هشدار هاشمی در مجلس خبرگان منتشر می کنیم:
«دو سه نکته را در این جلسه عرض کنم. اشارهای به وضع منطقه و جهان خواهم داشت. بالاخره در این تحولات باید مراقب بسیاری از موارد باشیم. خیلی روشن است که منطقه ما در یک وضع کاملاً جدیدی قرار گرفته که عموماً چنین حرکت وسیعی در این سطح در آن نبوده و قبلاً هم دیده نشده بود.
عده زیادی از وابستگی کشورهای خود به خارج و نفوذ استکبار و استعمار و از سلطه استکبار جهانی به تنگ آمده اند، عده زیادی از مردم از فساد حاکم بر حکومتهایشان که از دیکتاتوری سیاسی شدید و فساد اقتصادی و اخلاقی سرچشمه میگیرد رنج میبرند و بعضیها هم با قاعده تغییر، مبارزه را ادامه میدهند. همه این شعارها شنیده میشود و اطلاعاتی که انسان به دست میآورد همینگونه است. مجموعه مردم، وضع موجود کشورشان را نمیخواهند تحمل کنند. حرکتی که آغاز شده به نظر میرسد برگشتناپذیر است .روشن است فراز و نشیب نیز داشته باشد. گاهی فشار و آزار کمی مردم را به عقب براند و گاهی آنها موج بلندتری از پیشرفت را تجربه کنند. یعنی آگاهی عمومی هم دیده میشود و معلول تجربههای طولانی آنهاست که قدم به قدم خواستههایشان را مطرح میکنند مثلاً شما در تونس، مصر، بحرین و جاهای دیگر میبینید. اول خواستههای خودشان را عمومی گفتند و بعد از چند قدمی که پیروز شدند یک دولت جدید تشکیل میشود.
در بعضی از کشورها قساوت خیلی زیاد است. حتی با- بمباران هوایی هم مردمشان را مورد هدف قرار میدهند و برای آنها امری طبیعی است چون هستی و موجودیت خودشان را در خطر میبینند. این وضع دیگر برگشتناپذیر است.
اگر مردم در جایی ناموفق بشوند، در جای دیگر پیروز میشوند و این موج پیروزی دوباره حرکت میکند و تجدید خواهد شد. البته این سابقه یک بحران جهانی است که نمیشود گفت فقط در خاورمیانه و در میان کشورهای اسلامی، آفریقایی این وجود دارد و بقیه دنیا از آن فارغ هستند. چرا که آنها هم قبلاً این بحران را به طریق دیگری پشت سر گذاشتند. به طوری که در بعضی از کشورها تظاهرات و اعتراضات وسیع میلیونی آغاز و هنوز هم در بعضی کشورها ادامه دارد و به خواستههای مردم هنوز جواب داده نشده است و آنها بیشتر خواستههایشان رفاهی، اقتصادی و اشتغال و اینگونه موارد است.
حرکتی که در خاورمیانه، بخصوص در مناطق نفت خیز آغاز شده آثارش را در جهان باصطلاح پیشرفته و صنعتی هم خواهد گذاشت. به خاطر اینکه مواد حامل انرژی مشکل پیدا میکند یا نگران میشوند و همین نگرانی باعث میشود که به فکر ذخیره بیفتند و ذخیره باعث گرانی شده و به مشکلات آنان دامن میزند و در حال حاضر مواد غذایی در دنیا این مسئله را پیدا کرده است.
به نظر میرسد وضع موجود در دنیا در حال گذر است، تا حدودی میتوان حدس زد و پیشبینی کرد، چون عوامل اصلی در اختیار ما نیست. فعلاً به نظر میرسد که آن اخطار مبهم است. در کشورهایی که حکومتشان بسیار نوپاست و با انتخاب خودشان بوده است، مثل عراق به بهانههای دیگری میبینید مردم نمیخواهند از مردم دیگر عقب بمانند، اما میگویند آب و برق نداریم، بعضیها میگویند چرا اشغالگرها اینجا هستند و به همین دلایل وارد میدان میشوند.
این شرایط را باید فرض کنیم که طولانی و مسری میشود.
- باز گردیم به ایران- مسائل جوانان باید مورد توجه بیشتر ما باشد. کسانی که از نسل ما بودند آنها مثل ما هستند و مشکلی ندارند، ولی ما باید به فکر جوانهای امروز باشیم. امروز میبینیم اخلاق در جامعه آسیب دیده، دروغها از سطوح رسمی تا دیگران خیلی وسیع شده، آمار دروغ گفتن، وعده دروغ دادن، تخلف وعده کردن، تهمت زدن، فریب دادن، ریاکاری، شعارهای بیمحتوا دادن. اینها همه برخلاف اسلام است، ما باید فکری برای این معضل بکنیم. آمار طلاق افزایش یافته و آمار ازدواجها کم شده است، میبینیم بحث دختران فراری یک مسأله جدی شده و در خیابانها آن چیزی که باید باشد نیست. آن شرایطی که بعد از انقلاب سالها هم ادامه داشت و در زمان جنگ به خصوص بیشتر مراعات میکردند باید آنگونه مراعات بکنیم. با ترساندن و با زور و زندان رفتن درست نمی شود. البته در اسلام زور، حد، مجازات و تعزیر هست. اما بعد از این که ایمان و اعتقاد مردم را تقویت نماییم.
من نمیتوانم خدمت شما عرض نکنم که متأسفانه خیلی از افراد و نهادها از رهبری، زیادی خرج و هزینه میکنند. هر کاری که میکنند به نحوی متکی میکنند به رهبری ولو اشتباه و خلاف کرده باشند. با الفاظ و القاب مسئله حل نمیشود. رهبری همان مقامی است که قانون اساسی درنظر گرفته شده است. اگر امروز امیدی باشد که دستی از آستین در بیاید و وحدتی جدی در جامعه ایجاد کند باز هم آن مقام رهبری است. این جمع میتواند کمک کند، ولی رهبری میتوانند مسائل را حل کند. »
رفسنجانی درجریان حضور سنتی جمعی از اعضای مجلس خبرگان در آرامگاه آیت الله خمینی نیز طی سخنانی کوتاه، یک نکته دیگر را در ارتباط با تحولات منطقه با صراحت بیشتری مطرح کرد که ما آن را به این خلاصه می افزائیم. او گفت:
"بیداری مردم ممکن است مثل لیبی گران تمام شود، اما بالاخره به نتیجه می رسد. علاوه بر کشوری مثل لیبی، این اتفاقان ممکن است جای دیگر هم روی دهد. همانطور که در 15 خرداد اتفاق افتاد و رژیم فکر می کرد با برخورد تند می تواند مردم را عقب براند."
«دو سه نکته را در این جلسه عرض کنم. اشارهای به وضع منطقه و جهان خواهم داشت. بالاخره در این تحولات باید مراقب بسیاری از موارد باشیم. خیلی روشن است که منطقه ما در یک وضع کاملاً جدیدی قرار گرفته که عموماً چنین حرکت وسیعی در این سطح در آن نبوده و قبلاً هم دیده نشده بود.
عده زیادی از وابستگی کشورهای خود به خارج و نفوذ استکبار و استعمار و از سلطه استکبار جهانی به تنگ آمده اند، عده زیادی از مردم از فساد حاکم بر حکومتهایشان که از دیکتاتوری سیاسی شدید و فساد اقتصادی و اخلاقی سرچشمه میگیرد رنج میبرند و بعضیها هم با قاعده تغییر، مبارزه را ادامه میدهند. همه این شعارها شنیده میشود و اطلاعاتی که انسان به دست میآورد همینگونه است. مجموعه مردم، وضع موجود کشورشان را نمیخواهند تحمل کنند. حرکتی که آغاز شده به نظر میرسد برگشتناپذیر است .روشن است فراز و نشیب نیز داشته باشد. گاهی فشار و آزار کمی مردم را به عقب براند و گاهی آنها موج بلندتری از پیشرفت را تجربه کنند. یعنی آگاهی عمومی هم دیده میشود و معلول تجربههای طولانی آنهاست که قدم به قدم خواستههایشان را مطرح میکنند مثلاً شما در تونس، مصر، بحرین و جاهای دیگر میبینید. اول خواستههای خودشان را عمومی گفتند و بعد از چند قدمی که پیروز شدند یک دولت جدید تشکیل میشود.
در بعضی از کشورها قساوت خیلی زیاد است. حتی با- بمباران هوایی هم مردمشان را مورد هدف قرار میدهند و برای آنها امری طبیعی است چون هستی و موجودیت خودشان را در خطر میبینند. این وضع دیگر برگشتناپذیر است.
اگر مردم در جایی ناموفق بشوند، در جای دیگر پیروز میشوند و این موج پیروزی دوباره حرکت میکند و تجدید خواهد شد. البته این سابقه یک بحران جهانی است که نمیشود گفت فقط در خاورمیانه و در میان کشورهای اسلامی، آفریقایی این وجود دارد و بقیه دنیا از آن فارغ هستند. چرا که آنها هم قبلاً این بحران را به طریق دیگری پشت سر گذاشتند. به طوری که در بعضی از کشورها تظاهرات و اعتراضات وسیع میلیونی آغاز و هنوز هم در بعضی کشورها ادامه دارد و به خواستههای مردم هنوز جواب داده نشده است و آنها بیشتر خواستههایشان رفاهی، اقتصادی و اشتغال و اینگونه موارد است.
حرکتی که در خاورمیانه، بخصوص در مناطق نفت خیز آغاز شده آثارش را در جهان باصطلاح پیشرفته و صنعتی هم خواهد گذاشت. به خاطر اینکه مواد حامل انرژی مشکل پیدا میکند یا نگران میشوند و همین نگرانی باعث میشود که به فکر ذخیره بیفتند و ذخیره باعث گرانی شده و به مشکلات آنان دامن میزند و در حال حاضر مواد غذایی در دنیا این مسئله را پیدا کرده است.
به نظر میرسد وضع موجود در دنیا در حال گذر است، تا حدودی میتوان حدس زد و پیشبینی کرد، چون عوامل اصلی در اختیار ما نیست. فعلاً به نظر میرسد که آن اخطار مبهم است. در کشورهایی که حکومتشان بسیار نوپاست و با انتخاب خودشان بوده است، مثل عراق به بهانههای دیگری میبینید مردم نمیخواهند از مردم دیگر عقب بمانند، اما میگویند آب و برق نداریم، بعضیها میگویند چرا اشغالگرها اینجا هستند و به همین دلایل وارد میدان میشوند.
این شرایط را باید فرض کنیم که طولانی و مسری میشود.
- باز گردیم به ایران- مسائل جوانان باید مورد توجه بیشتر ما باشد. کسانی که از نسل ما بودند آنها مثل ما هستند و مشکلی ندارند، ولی ما باید به فکر جوانهای امروز باشیم. امروز میبینیم اخلاق در جامعه آسیب دیده، دروغها از سطوح رسمی تا دیگران خیلی وسیع شده، آمار دروغ گفتن، وعده دروغ دادن، تخلف وعده کردن، تهمت زدن، فریب دادن، ریاکاری، شعارهای بیمحتوا دادن. اینها همه برخلاف اسلام است، ما باید فکری برای این معضل بکنیم. آمار طلاق افزایش یافته و آمار ازدواجها کم شده است، میبینیم بحث دختران فراری یک مسأله جدی شده و در خیابانها آن چیزی که باید باشد نیست. آن شرایطی که بعد از انقلاب سالها هم ادامه داشت و در زمان جنگ به خصوص بیشتر مراعات میکردند باید آنگونه مراعات بکنیم. با ترساندن و با زور و زندان رفتن درست نمی شود. البته در اسلام زور، حد، مجازات و تعزیر هست. اما بعد از این که ایمان و اعتقاد مردم را تقویت نماییم.
من نمیتوانم خدمت شما عرض نکنم که متأسفانه خیلی از افراد و نهادها از رهبری، زیادی خرج و هزینه میکنند. هر کاری که میکنند به نحوی متکی میکنند به رهبری ولو اشتباه و خلاف کرده باشند. با الفاظ و القاب مسئله حل نمیشود. رهبری همان مقامی است که قانون اساسی درنظر گرفته شده است. اگر امروز امیدی باشد که دستی از آستین در بیاید و وحدتی جدی در جامعه ایجاد کند باز هم آن مقام رهبری است. این جمع میتواند کمک کند، ولی رهبری میتوانند مسائل را حل کند. »
رفسنجانی درجریان حضور سنتی جمعی از اعضای مجلس خبرگان در آرامگاه آیت الله خمینی نیز طی سخنانی کوتاه، یک نکته دیگر را در ارتباط با تحولات منطقه با صراحت بیشتری مطرح کرد که ما آن را به این خلاصه می افزائیم. او گفت:
"بیداری مردم ممکن است مثل لیبی گران تمام شود، اما بالاخره به نتیجه می رسد. علاوه بر کشوری مثل لیبی، این اتفاقان ممکن است جای دیگر هم روی دهد. همانطور که در 15 خرداد اتفاق افتاد و رژیم فکر می کرد با برخورد تند می تواند مردم را عقب براند."
۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه
:: دروغ با احمدی نژاد به جمهوری اسلامی نیامد، دروغ با جمهوری اسلامی به ایران آمد!
این متن امروز ربط مستقیمی به جریانهای در حال اتفاق ندارد. به نظرم بعد از آنهمه حمله و توهینهائی که به خاطر «جنایت» خواندن قتل مسافران کشتی کمکهای انسانی به مردم غزه توسط سربازان اسرائیلی به من شد به کمی استراحت نیاز دارم! بگذریم. داشتم جریانهای «صدر انقلاب» را مرور میکردم و به جریان فرار بنی صدر رسیدم و حکایتی که آن روزها در روزنامه های جمهوری اسلامی (بله، در همان روزهای «امام») منتشر شد از بنی صدر، که با استفاده از حجاب از ایران فرار کرده است، و شعاری که امت مذاب میخواندند ان روزها و در تلویزیون پخش میکردند، که «اونی که میگفت 'مقاومت' در رفته، مرد نبوده لچک به سر در رفته.» باز طبق معمول حکایت به تقلب کاری جمهوری اسلامی ختم شد، و فکر کردم بد نباشد برای شما هم تعریف کنم این قصه را. خوب یادم هست که برایمان مایهٔ حیرت شده بود این کار که یعنی چه، خوب حالا چرا با روسری؟! و متاسفانه باید این بیست سی سال میگذشت تا متوجه بشویم که این رژیم چطور از همان اولش بر پایهٔ هیچ نایستاده الا خرافات و تعصبات دینی ملت، و بقیه اش را هم هرکجا کم آورده از دروغ مایه گذاشته. خوب البته آن که آن روز بود و روزنامه های آن روز. اما هنوز هم دست بردار هم نیستند این جماعت. همین پارسال بود مثلا، که اخبار آمد از غرفه ای که روزنامه «جمهوری اسلامی» در نمایشگاه مطبوعات برپا کرده بود، و در آن با افتخار تمام عکس «تاریخی» فرار بنی صدر با لچک را هم به دیوار زده بود. همان عکسی که در زیر میبینید. فارس نیوز از قول «جلال الدین فارسی» مینویسد، «پايان كار بنيصدر آن طور شد كه مجبور شد با روسري و مانتو و آرايش زنانه از كشور خارج شود. همين طرز خارج شدنش از كشور گوياي خيلي چيزهاست. درست مثل يك زن سفيد آب و سرخاب كرده بود، سبيلش را تراشيده بود و مژه مصنوعي كار گذاشته بود.»، و وبسایت «جام جم»، مثل بسیاری دیگر از سایتهای فرمایشی، همین الان مقاله ای دارد با تیتر بنی صدر از صعود تا سقوط ، که بالایش همین عکسی که بالاتر دیدید را زده است، و در متنش هم میگوید، «بنی صدر با لباس و آرایش زنانه در حالی که در توالت هواپیما مخفی شده بود به فرانسه گریخت.» دروغ، حتی دروغهائی تا این حد سخیف و به وضوح ساختگی، با احمدی نژاد به جمهوری اسلامی نیامد. دروغ با جمهوری اسلامی به ایران آمد. تا جائی که سربازان بینام جمهوری اسلامی مجبور بودند حتی پیش از اختراع فتوشاپ مهارت خاصی در «فتوشاپ کردن» عکسها پیدا کنند. مثل همین عکسی که در زیر میبینید، که چه ناشیانه هم کار شده؛ یا عکس مشهور خمینی در حال پائین آمدن از پله های هواپیما که هر چند سال یکبار باید «فتوشاپش» میکردند تا چهره دیگری از فرزندان خمینی که خودش یا یارانش قصد «خوردنش» کرده بودند را از آن حذف و به خیال خودشان «ناپدید» کنند. غافل اما که زندگی و تاریخ از این بازی ها زیاد دیده است و از اینها هوشمند تر هم زیاد در خاطر دارد، قبیله های تاراجگری که گرچه چند روزی همچون فواره هائی از دروغ و ظلم و فریب بلند شدند، اما دیر یا زود ناگزیر به خاک باز افتادند... اگر ناشیانه بودن بیش از حد عکس بنی صدر محجب، یا حتی این سئوال که چرا وی باید روسری بر سر و در بحبوحه چنان فراری بایستد و به دوربین لبخند ملیح بزند، به اندازه کافی ساختگی بودن آن را ثابت نمیکنند، نگاهی بیاندازید به عکس اصلی که مورد استفاده قرارگرفته بود... عکس سمت راست: عکسی که در روزنامه «جمهوری اسلامی» در مورد فرار بنی صدر با روسری و آرایش زنانه منتشر شد؛ عکس سمت چپ: عکس فارغ التحصیلی ابوالحسن بنی صدر از دانشگاه در سال ۱۳۳۸. و نهایتا، اگر هنوز قانع نشده اید (که البته مگر بسیجی باشید که اینهمه دلیل قانعتان نکرده باشد!)، توصیه میکنم این مقاله از نیویورک تایمز را هم بخوانید، که در همان روزها (دوم آگوست سال 1981، برابر با یازدهم مرداد 1360) منتشر شده بود و با گزارشی از فرار بنی صدر توسط یک فروند جت نیروی هوائی، حکایت مضحک زیر ابرو برداشتن و غیره را هم اشاره و رد میکند، چون خودش بنی صدر را درست بعد از فرار دیده، و معمولا ابروهای برداشته شده در عرض سه چهار سرجایشان برنمیگردند...
۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سهشنبه
آن که مقابل توپ ایستاده، شلیک کننده نیست، بلکه آزادیخواهی است که به توپ بسته شده تا با شلیک توپ تکه پاره شود! سرگذشت غم انگیز آزادیخواهی در ایران
اگر تا مدتی پیش با تردید گفته می شد، امروز با یقین می توان گفت که کودتای 22 خرداد، بخش نظامی کودتائی بود که در اساس علیه انقلاب 57 و آیت الله خمینی صورت گرفت. نشانه های بسیاری در تائید این نظر وجود دارد که مستندترین آن، اظهارات خود رهبران و هدایت کنندگان کودتای 22 خرداد و بویژه مطالب رسمی و غیر رسمی منتشر شده در وبلاگ های شبکه کودتا در اینترنت است. توپ این کودتا میان دو دست پاس داده می شود. یک دست در داخل حاکمیت و همان ماجرای "امام زمان" و بت تراشی از خامنه ایست که او نیز خود زیر چرخ امام زمانی ها له خواهد شد، و دست دوم سلطنت طلب ها و همه زخم خوردگان از حوادث و رویدادهای پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی در ایران است. دسته اول، با بیرون کشیدن جملاتی از میان دهها سخنرانی و بیانیه آیت الله خمینی او را دژخیمی نشان میدهند که گوئی همه آنچه که اکنون بنام جمهوری اسلامی می شناسیم دست پخت اوست، و درعین حال که از این جملات و موضع گیری ها بنزین موتور کودتا را تامین می کنند، آگاهانه و زیرکانه خود او را نیز زیر چرخ دنده کودتا می گیرند. به این شکل که هم جمهوری اسلامی کنونی را حاصل کار او می دانند و هم روی موج تبلیغاتی، دژخیم واقعی، یعنی ارتجاع طالبانی را جایگزین می کنند. بخشی از سخنان مصباح یزدی که این روزها فیلم کوتاه آن در یوتیوب قرار گرفته، مانیفست این ارتجاع طالبانی است.
سلطنت طلب ها نیز تصور کرده اند که این موج هم مردم را به این نتیجه خواهد رساند که انقلاب 57 و سرنگونی شاه یک اشتباه تاریخی بود و هم آب رفته به جوی باز خواهد گشت. درحالیکه آن آبی که به جوی باز میگردد، آب ارتجاع شیخ فضل الله نوری است و نه آب آیت الله مدرس ها. زخم خوردگان از عملکرد 32 ساله جمهوری اسلامی نیز، اغلب در این میان، دو دل و سرگردان اند و رهبران جنبش سبز برای بازشناساندن این توطئه و کودتا و فاجعه خود را به آب و آتش زده، زندان ها را پر کرده اند و بیم آن می رود که سرنوشتی شبیه سرنوشت مشروطه خواهان، پس از به توپ بسته شدن مجلس در زمان محمدعلی شاه قاجار پیدا کنند.
شما از این سخنان حجتالاسلام "طائب" رئیس سازمان اطلاعات سپاه و یکی از اعضای اصلی ستاد کودتای 22 خرداد، که به نقل از بولتن محرمانه بسیج مدرسه علمیه الهادی قم نقل می کنیم جز آن متوجه می شوید که دربالا اشاره شد؟:
«... نقطه ضعف موسوی در خارج این است که در سالهای اعدام گسترده ضد انقلاب، نخستوزیر بوده است، اگر بخواهد آن دوره را نفی کند، حضرت امام را نفی کرده چون ایشان دستور داده (دستوری که گفته می شود به خط احمد خمینی است و نه آیت الله خمینی و کل ماجرا توطئه کسانی بوده که امروز حاکمیت را دراختیار دارند!) و این باعث میشود ارادتمندان امام در داخل کشور که متاسفانه هنوز موسوی را قبول دارند و انحراف او را باور نکردهاند از او فاصله بگیرند. اگر هم بخواهد تایید یا سکوت کند اپوزیسیون خارج کشور را که همه بر محور سران فتنه متحد شدهاند از دست میدهد.کافی است شما یکی از این عناصر ضد انقلاب را که هم کینه حضرت امام را به دل داشته باشد و هم جاهطلب باشد غیر مستقیم اجیر کنید، پول یک سایتی، چیزی را به او بدهید، تامینش کنید و شیرش کنید که هر روز از آن اعدامها بنویسد و از موسوی و سران فتنه بخواهد اظهارنظر کند، خوب ما این کار را کردیم و گرفت. 14 اسفند»
به بحث ها آستانه انتخابات 22 خرداد در میان فعالان سیاسی و همسوئی و سینه چاک دادن های طرفداران نظام گذشته در متهم ساختن موسوی به قتل عام سال 67 را بخاطر باید آورد و در پشت باصطلاح دفاع طائب از آقای خمینی، نشاندن او بر صندلی جنایت را فراموش نکنید.
در دوران اولیه ریاست جمهوری آقای خاتمی، یک روزنامه که تنها دو شماره منتشر و سپس خود از وحشت آنچه که منتشر کرده بود، خود را تعطیل اعلام کرد، جسارت به خرج داد و نوشت: قتل های زنجیره ای، کار همانهاست که قتل عام 67 را ترتیب دادند! فیلم سخنان مصباح یزدی را نیز در همین شماره پیک نت ببینید و بشنوید!
۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه
ادعای جدید طائب: دشمنان برای ضربه زدن به وزارت اطلاعات قتلهاي زنجيرهاي را طراحی کردند
رئيس سازمان اطلاعات سپاه با ادعای عملكرد موفق جامعه اطلاعاتي كشور در طول سالهاي انقلاب اسلامي گفت: حوادثي مانند قتلهاي زنجيرهاي براي ضربه زدن به اين جامعه اطلاعاتي شكل گرفت
به گزارش فارس، حسين طائب رئيس سازمان اطلاعات سپاه در همايش چشمان آسماني ويژه شهداي جامعه اطلاعاتي سپاه كه صبح امروز در سالن 5 آذر برگزار شد، با اشاره به نقش اطلاعات در دفاع از انقلاب گفت: قدرت انقلاب اسلامي كه 32 سال از عمرش ميگذرد، قدرت نرم است و امام(ره) در اوايل انقلاب اعلام كردند اطلاعات ما 36 ميليوني است و اين توليد يك قدرت جديد در انقلاب بود.
وي افزود: اول انقلاب دشمن، باقيماندههاي رژيم شاهنشاهي را سازماندهي كرد و در طرف ديگر، اطلاعات انقلاب اسلامي به سرعت خود را سامان داد و در مقابل آنها ايستاد. به عنوان مثال در تجزيه طلبي كه اين افراد در كردستان انجام ميدادند سازمان اطلاعات ايراني به سرعت خود را شكل داد.
* تودهايها به دنبال نفوذ در شبكه سپاه بودند
طائب ادعا كرد: شبكه مخفي حزب توده متكثر از آدمهاي متخصص بود و هيچ سازماني حتي سازمانهاي آمريكايي هم فكر نميكردند كه بتوان به آنها ضربه زد چون روسها پشت سر آنها بودند ولي شاهد بوديم جوانان اطلاعاتي انقلاب ايران چه ضرباتي را به اين حزب وارد كردند. تودهاي ها در ارتش، صدا و سيما و … حضور داشتند و به دنبال نفوذ در شبكه سپاه بودند.
وي همچنين به اقدامات منافقين اشاره و خاطرنشان كرد: زماني كه شبكه منافقين دست به اسلحه بردن جامعه اطلاعاتي و مردم ما شهدايي دادند اما به سرعت با آنها مقابله كردند.
رئيس سازمان اطلاعات سپاه در ادامه با بيان اينكه در دوران دفاع مقدس و اوايل انقلاب يك شبكه جاسوسي توسط آمريكاييها و اسرائيليها تشكيل شده بود، گفت: اين شبكه جاسوسي با پيشرفته ترين امكانات و نامرئي نويسيها اطلاعات را به آمريكاييها ميدادند و زماني كه ما به اين شبكه ضربه زديم اول اعلام كردند كه عامل روسها هستند كه بعد روسها اين موضوع را تكذيب كردند و آمريكاييها از اقدامات اطلاعاتي نيروهاي انقلاب متعجب شده بودند.
طائب افزود: در زمان جنگ تحميلي به 2 سازمان MI5 و MI6 انگليس ماموريت داده شده بود تا يكي بررسي كند كه كدام شركتها تحريم عليه ايران را ميشكند و ديگري هم مامور شده بود پروژههاي ايران را شناسايي كند تا طي چند مرحله به دست خودشان بيفتد كه در اين زمان سازمان اطلاعاتي كشور با هر دوي اين سازمانها برخورد كرد.
رئيس سازمان اطلاعات سپاه با اشاره به موضوع قتلهاي زنجيرهاي در اواخر دهه 70 و بدون اشاره به نقش مدیران درجه اول این وزارت خانه، مدعی شد: براي ضربه زدن به هر نظامي ابتداء سازمان اطلاعات آن را از كار مياندازند و در قتلهاي زنجيرهاي دشمنان ميخواستند به سازمان اطلاعات ما ضربه بزنند كه در اين موضوع اطلاعات سپاه وارد شد و در يك عمليات و در يك روز 40 خانه عملياتي يكي از گروههاي مربوط به اين قضيه را شناسايي و عوامل آنها را دستگير كرد.
گفتنی است حمله به کوی دانشگاه و حوادث کهریزک را هم سال پیش رئیس دولت نهم منتسب به عوامل نفوذی و منافقان کرده بود.
طائب با بيان اينكه امروز برخوردار از سيستمهاي متكثر اطلاعاتي در مورد توطئههاي دشمن هستيم، به ضعف ساختار اطلاعاتی کشور در شناسایی عوامل ترور استادان دانشگاه اشاره نکرد و گفت: امروز دشمن در تلاش است تا مسير اشتباه را پيش روي ما بگذارد ولي ميدانيم ويژگي شهدا ما اين بود كه به رهبر اعتقاد داشتند و از او پيروي ميكردند و اين رمز پيروزي است و ما هم بايد اين راه را دنبال كنيم.
۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه
بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه قم عده ای خائن، وطن فروش و فاسد 3 دهه کارگزار ج. اسلامی بودند؟
مجمع مدرسین و محققین حوزه عملیه قم با صدور بیانیه ای، درباره حصر خانگی و ربودن امنیتی موسوی و کروبی و همسرانشان نوشت:
"در کدام باور می گنجد که خطیبانی (احمد جنتی و خطبه اش برای حصر خانگی موسوی و کروبی) که لباس روحانیت بر تن و شعار اسلام بر لب دارند، در مقامی که باید دعوت به تقوا و نزاهت و خدا ترسی باشد، تهمت و بهتان و ناسزاگویی را درآمیزند و حکم غیر حق دهند و رفتار غیر مرضی خداوند مرتکب شوند؟ کدام تحلیلگر هوشمند سیاسی کشف کرده است که همه مسئولان طراز اول انقلاب، اکثر اعضای شورای انقلاب، سران دولت های سه دهه نخست انقلاب، یاران نزدیک بنیانگذار انقلاب و... همه خائن وطن فروش، خود باخته و یا فاسد بوده اند؟
چگونه تربیتی در جامعه و فضای سیاسی ما رواج دارد که بانویی محترم (فائزه هاشمی) را در جوار حرمی مقدس با زشت ترین و وقیحانه ترین ناسزاها دوره می کنند و هیچ دادرسی داد او را نمی ستاند؟ ما از همه اولیاء امور در هر مرتبه و حدی که بسط ید دارند می خواهیم تا دیر نشده است به راه نورانی آرمان های انقلاب باز گردند.
"در کدام باور می گنجد که خطیبانی (احمد جنتی و خطبه اش برای حصر خانگی موسوی و کروبی) که لباس روحانیت بر تن و شعار اسلام بر لب دارند، در مقامی که باید دعوت به تقوا و نزاهت و خدا ترسی باشد، تهمت و بهتان و ناسزاگویی را درآمیزند و حکم غیر حق دهند و رفتار غیر مرضی خداوند مرتکب شوند؟ کدام تحلیلگر هوشمند سیاسی کشف کرده است که همه مسئولان طراز اول انقلاب، اکثر اعضای شورای انقلاب، سران دولت های سه دهه نخست انقلاب، یاران نزدیک بنیانگذار انقلاب و... همه خائن وطن فروش، خود باخته و یا فاسد بوده اند؟
چگونه تربیتی در جامعه و فضای سیاسی ما رواج دارد که بانویی محترم (فائزه هاشمی) را در جوار حرمی مقدس با زشت ترین و وقیحانه ترین ناسزاها دوره می کنند و هیچ دادرسی داد او را نمی ستاند؟ ما از همه اولیاء امور در هر مرتبه و حدی که بسط ید دارند می خواهیم تا دیر نشده است به راه نورانی آرمان های انقلاب باز گردند.
۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه
از 12 ظهر دیروز تا غروب دیروز پرواز هلیکوترهای ویژه از تهران به شهر قم
طلبه ای از قم- روز گذشته، از حوالی ساعت 12 به بعد، در فاصله های یکساعته، هلیکوپترهای ویژه ای که معمولا سران درجه اول حاکمیت از آن برای سفر از تهران به قم استفاده می کنند، وارد قم شدند. این هلیکوپترها در فاصله پائین پرواز می کردند و تا آنجا که شخصا شمارش کردم، 5 هلیکوپتر ویژه را دیدم که از ظهر تا بعد از ظهر وارد قم شدند. این مسئله آنقدر جلب توجه کرد؛ که مردم در شهر حدس و گمان های خودشان را با هم در میان می گذاشتند. عده ای می گفتند تدارک مجلس خبرگان است، عده ای می گفتند دارند از شهر فیلمبرداری می کنند و عده بیشتری هم می گفتند، یک جلسه مهم مشورتی در قم تشکیل شده که در آن مراجع بزرگ شرکت کرده اند، اما این که هدف از جمع کردن و یا جمع شدن آنها چه بوده و به ماجرای ناپدید شدن امنیتی موسوی و کروبی ارتباط دارد یا خیر نیز معلوم نیست. خلاصه، مردم پشه روی هوا بپرد و یا مورچه روی زمین راه برود، آن را تعقیب می کنند تا سر در بیآورند در حکومت چه خبر است!
۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه
اعتراضات مردمی به بازداشت رهبران جنبش در خیابانهای تهران پیام دهم اسفند به حاکمیت
جــرس: بنا به گزارش منابع خبری و شاهدان عینی، در جریان اعتراضات حامیان جنبش سبز به بازداشت میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسران آنها، روز سهشنبه دهم اسفند، تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله شیراز، اصفهان و مشهد بار دیگر شاهد سرکوب خشونت بار مردم توسط نیروهای امنیتی، یگان های ویژه پاسداران و لباس شخصی های حامی حکومت بود، که منجر به زخمی و بازداشت شدن دهها نفر از تظاهرات کنندگان شد . منابع خبری جرس امروز عصر گزارش دادند که بعد از تعطیلی دانشگاه تهران و حاکمیت جو پلیسی - پادگانی در دانشگاه و خیابان های اطراف، چهره مناطق مرکزی پایتخت تغییر کرد و این فضای امنیتیِ حاکم بر تهران و چند شهر دیگر، شباهت زیادی به حکومت نظامی اعلام نشده داشت و هر تجمعی از مردم و جوانان، با واکنش شدید نیروهای انتظامی و امنیتی روبرو شد و به طور مداوم گازهای اشک آور به سمت جمعیت شلیک می شد.
منابع خبری جرس گزارش داده بودند که هسته هایی از تجمعات و تظاهرات، ابتدا در میدان فردوسی، خیابان انقلاب، کارگر شمالی، چهارراه ولی عصر و میدان انقلاب شکل گرفت و سپس به میدان ها و خیابان های دیگر کشیده شد.
خبرگزاری آلمان نیز غروب امروز به نقل از شاهدان و منابع خبری خود از سطح خیابان های تهران گزارش داد که مردم در خیابانهای نواب و بهبودی در تقاطع خیابان آزادی نیز تجمع داشته اند و همزمان با تاریک شدن هوا، هجوم نیروهای امنیتی و لباسشخصی به تظاهرکنندگان شدت گرفت و نیروهای گارد ضد شورش از جمله با استفاده از باتوم، شوکرهای برقی و گاز اشک آور به مردم حمله کردهاند.
خبرنگار جرس از تهران گزارش داد که صدای شلیک گلوله در مناطق مرکزی تهران از جمله میدان انقلاب و خیابانهای اطراف آن تا شامگاه شنیده می شد و همزمان گزارشهای دیگری نیز از درگیری میان تظاهر کنندگان و لباسشخصی ها در حد فاصل چهار راه ولیعصر تا میدان ولیعصر و بلوار کشاورز و کارگر شمالی خبر داده اند.
سامانه خبری کلمه نیز نوشته بود غروب سهشنبه نیروهای لباس شخصی و گارد ضد شورش، از تردد مردم از سمت چهار راه ولیعصر به سمت میدان انقلاب جلوگیری کرده و عملاً ورودیهای میدان انقلاب را مسدود کردهاند .
بر اساس این گزارش، در بزرگراه رسالت نیز نیروهاى ضد شورش مستقر شده و دلیل آن ظاهرا به خاطر انتشار خبر انتقال آقاى موسوى و كروبى به زندان حشمتیه است كه در یكى از خیابانهاى منتهى به اتوبان رسالت واقع است.
برخى گزارشها از استقرار نفربرهاى شهرى تازه اى در برخى نقاط شهر تهران حكایت دارد كه تا پیش از این دیده نشده بوده این نفربرها به رنگ سیاه اند و سقف مشبكى دارند.
پیش از این گزارش شده بود که از مغازه داران مناطق مركزى تهران از جمله از مغازه هاى اطراف دانشگاه تهران و خیابان كریم خان، خواسته شده تا امروز زودتر محل كسب خود را تعطیل كنند.
قریب به اتفاق سایت های خبری و رسانه های گزارش دهنده، شمار جمعیت حاضر را قابل مقایسه با میزان جمعیت در تظاهرات روز ۲۵ بهمن دانسته و خاطرنشان کرده بودند که خیابان انقلاب و خیابان آزادی و نیز خیابانهای منتهی به این دو خیابان، عصر سه شنبه شاهد تجمعهای معترضان بود، که شعارهای "یاحسین میرحسین"،"یا مهدی شیخ مهدی" و "مرگ بر دیکتاتور" سر میدادند و اتومبیل های شهروندان نیز، با ایجاد ترافیک، و بوق زدن ممتد، از تحرک ماموران جلوگیری می کردند.
سحام نیوز نیز گزارش داده بود که در جریان درگیری هایی در حوالی خیابان آزادی، پلیس به سمت کسانی که شعار یا حسین، میرحسین و یا مهدی شیخ مهدی می دادند، حمله کرده و از فلکه صادقیه نیز گزارش شد که نیروهای ضد شورش با مردم درگیر شده اند و به سمت آنها گاز اشک آور شلیک کرده اند.
كانون حمایت ازخانواده های جان باختگان و بازداشتی ها نیز گزارش داد که در خیابان فرودسی مسیر خودرو ها را بسته بودند و ماشین ها بطور ممتد بوق می زدند، میدان انقلاب پر از جمعیتی بیسابقه بود، که در جریان حملات ماموران تعدادی دستگیر شدند.
در آخرین گزارش، جو خیابانها و میادین مرکزی تهران بشدت ملتهب و تهران آبستن حوادث برای روزهای آتی گزارش شده است.
بازداشت همسر تاجزاده
بنا به گزارش منابع خبری، فخر السادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده نیز، در جریان اعتراضات روز دهم اسفند در تهران بازداشت شد.
بر اساس گزارش شاهدان عینی، ماموران امنیتی عصر سه شنبه در خیابان های مرکزی تهران همسر تاج زاده را بازداشت کرده اند. فخرالسادات محتشمی پور پیش از این دو بار بازداشت شده بود، که یک بار در راه مراسم درگذشت آیت الله منتظری (٨٨) و بار دیگر نیز روز عاشورای ٨٩، در مقابل زندان اوین، که هر دو بار بعد از چندین ساعت بازداشت شده بود.
هنوز از آخرین میزان بازداشت شدگان و تعداد زخمی های حوادث دهم اسفند ماه تهران گزارشی منتشر نشده است.
مشاهدات یک نویسنده و بلاگر، از نمای نزدیک
مهدی خزعلی، پزشک و تحلیلگر سیاسی در شرح مشاهدات خود از حوادث تهران در روز ۱۰ اسفند ۱۳۸۹، به دویچه وله می گوید "ظاهرا از صبح امروز، نیروهای ضدشورش آمادهباش بودند. این نیروها از صبح در تقاطعهای اصلی و خیابانهای حساس مستقر بودند. از ساعت ۵ به بعد نیروهای یگان ویژه و نیروهای بسیجی، خیابان آزادی، انقلاب، محور بلوار کشاورز و میدان هفت تیر را کاملا پوشش دادند و مانع هرگونه تجمعی شدند. منتهی از ساعت ۶ بعد از ظهر به بعد که هوا رو به تاریک شدن رفت، جمعیت بهصورت راهپیمایی آرام و ساکت بهسمت میدان آزادی حرکت کرد. پیادهروها کاملا پر بود. در ساعت ۷ شب هیچ مغازهای در مسیر منتهی به میدان آزادی باز نبود. مردم با هم شوخی میکردند که همه برای خرید عید بیرون آمدهایم. در تقاطعهای مختلف مثل تقاطع جمالزاده یا تقاطع اسکندری درگیری شد که با فشار باتوم و زدن مردم، راهپیمایان را به داخل فرعیها هدایت میکردند."
ضرب و شتم یک بانوی کهنسال توسط ماموران
مهدی خزعلی از شنیدن صدای تیراندازی در ناآرامیها ۱۰ اسفند خبر داد گفت: "چندینبار صدای تیراندازی شنیدیم. در چهارراه ولیعصر، در جمالزاده و هم در میدان ولیعصر، صدای تیراندازی شنیدیم. هنوز هم درگیری بهصورت پراکنده ادامه دارد. الان هم که با هم صحبت میکنیم (ساعت ۱۰:۳۰ شب به وقت تهران) طرف میدان آزادی و بالای میدان درگیریها ادامه دارد. امروز دستگیری هم خیلی زیاد بود. بعضیجاها یکدفعه حمله میکردند و ۲۰ تا ۳۰ نفر را میریختند در مینیبوس. اینها چیزهایی است که در خیابان آزادی و خیابان انقلاب دیدم. البته دور کاملی هم تا میدان هفتتیر زدم."
این وبلاگ نویس مخالف دولت، از صحنههای جالبی که روز سه شنبه در راهپیمایی شاهدش بود می گوید: "در خیابان آزادی صحنه جالبی بهوجود آمد. یک پیرزن چادری با قدی کوتاه که شاید ۷۰ سال سن داشت در خیابان آزادی حرکت میکرد و مرتب رو به نیروهای ضدشورش میگفت، "خجالت بکشید، حیا کنید و..." سر تقاطع اسکندری این پیرزن را زدند. مردم اعتراض کردند. دور این پیرزن را گرفتند. پیرزن پوست و استخوان بود. من هم برای اینکه به این پیرزن لطمه نخورد جلو رفتم. به یکی از این بسیجیها که سنی از او گذشته بود گفتم این رفتار درست نیست، این پیرزن جای مادربزرگ شماست. بسیجی جلو آمد و من را شناخت. بعد از این که یک ساعت با هم صحبت کردیم به من گفت، "تو سوژه خیلی خوبی برای بازداشت بودی. تو را میگرفتیم و میگفتیم فلانی را هم در اغتشاشات گرفتیم". گفتم فکر نمیکنید به اندازه کافی سوژه دارید و این سوژه به ضررتان خواهد بود. گفتم تا کی میخواهید دنبال چنین سوژههایی بگردید که، فلانی و فلانی را گرفتیم. گفتم، حالا فرض کنید که من را بگیرید، بعد آیا من نخواهم گفت چه دیدم؟ چرا متعرض من شدید؟ معترض من شدهاید برای دفاع از یک پیرزن چادری محجبه."
مردم باتوم میخوردند ولی عکسالعملی نشان نمیدادند
این نویسنده منتقد دولت از ویژگی راهپیمایی ۱۰ اسفند و فرق آن با راهپیمایی ۱ اسفند و ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ میگوید: "امروز آرامش کامل بود. هیچ کس شعار نمیداد. فقط حرکت بود. حرکت امروز، حرکتی آرام و بدون شعار. مردم باتوم میخوردند ولی عکسالعملی نشان نمیدادند. مردم فقط برای کتکخوردن آمده بودند. امروز روز صدای پای ساکت مردم بود. میخواهم بگویم که، ای مردم، صدای پای ساکت شما به گوش همه، حتی به گوش بسیجیها هم خواهد رسید. بزرگترین فریاد ما، جسم کبود ما و سر شکسته ماست. بدن گلوله خورده کشتهشدگان ماست، افرادی که در زندانها داریم، فریاد ماست. اینها بزرگترین فریاد ماست و همین کافی است."
خزعلی معتقد است راهپیمایی ۱۰ اسفند برای حکومت ایران پیامی دارد که مسیر را اشتباه میروید. همان آقایانی که به لیبی و مصر و تونس نصیحت میکنند که "حرف مردمتان را بشنوید"، قبل از این که کنترل از دست همه خارج شود، صدای پای ساکت مردم را بشنوید. از جایی به بعد، از دست همه منتقدین معتقد به نظام هم خارج میشود. آنموقع کار دست کسانی میافتد که کف خواستههایشان بسیار بالاتر است."
منابع خبری جرس گزارش داده بودند که هسته هایی از تجمعات و تظاهرات، ابتدا در میدان فردوسی، خیابان انقلاب، کارگر شمالی، چهارراه ولی عصر و میدان انقلاب شکل گرفت و سپس به میدان ها و خیابان های دیگر کشیده شد.
خبرگزاری آلمان نیز غروب امروز به نقل از شاهدان و منابع خبری خود از سطح خیابان های تهران گزارش داد که مردم در خیابانهای نواب و بهبودی در تقاطع خیابان آزادی نیز تجمع داشته اند و همزمان با تاریک شدن هوا، هجوم نیروهای امنیتی و لباسشخصی به تظاهرکنندگان شدت گرفت و نیروهای گارد ضد شورش از جمله با استفاده از باتوم، شوکرهای برقی و گاز اشک آور به مردم حمله کردهاند.
خبرنگار جرس از تهران گزارش داد که صدای شلیک گلوله در مناطق مرکزی تهران از جمله میدان انقلاب و خیابانهای اطراف آن تا شامگاه شنیده می شد و همزمان گزارشهای دیگری نیز از درگیری میان تظاهر کنندگان و لباسشخصی ها در حد فاصل چهار راه ولیعصر تا میدان ولیعصر و بلوار کشاورز و کارگر شمالی خبر داده اند.
سامانه خبری کلمه نیز نوشته بود غروب سهشنبه نیروهای لباس شخصی و گارد ضد شورش، از تردد مردم از سمت چهار راه ولیعصر به سمت میدان انقلاب جلوگیری کرده و عملاً ورودیهای میدان انقلاب را مسدود کردهاند .
بر اساس این گزارش، در بزرگراه رسالت نیز نیروهاى ضد شورش مستقر شده و دلیل آن ظاهرا به خاطر انتشار خبر انتقال آقاى موسوى و كروبى به زندان حشمتیه است كه در یكى از خیابانهاى منتهى به اتوبان رسالت واقع است.
برخى گزارشها از استقرار نفربرهاى شهرى تازه اى در برخى نقاط شهر تهران حكایت دارد كه تا پیش از این دیده نشده بوده این نفربرها به رنگ سیاه اند و سقف مشبكى دارند.
پیش از این گزارش شده بود که از مغازه داران مناطق مركزى تهران از جمله از مغازه هاى اطراف دانشگاه تهران و خیابان كریم خان، خواسته شده تا امروز زودتر محل كسب خود را تعطیل كنند.
قریب به اتفاق سایت های خبری و رسانه های گزارش دهنده، شمار جمعیت حاضر را قابل مقایسه با میزان جمعیت در تظاهرات روز ۲۵ بهمن دانسته و خاطرنشان کرده بودند که خیابان انقلاب و خیابان آزادی و نیز خیابانهای منتهی به این دو خیابان، عصر سه شنبه شاهد تجمعهای معترضان بود، که شعارهای "یاحسین میرحسین"،"یا مهدی شیخ مهدی" و "مرگ بر دیکتاتور" سر میدادند و اتومبیل های شهروندان نیز، با ایجاد ترافیک، و بوق زدن ممتد، از تحرک ماموران جلوگیری می کردند.
سحام نیوز نیز گزارش داده بود که در جریان درگیری هایی در حوالی خیابان آزادی، پلیس به سمت کسانی که شعار یا حسین، میرحسین و یا مهدی شیخ مهدی می دادند، حمله کرده و از فلکه صادقیه نیز گزارش شد که نیروهای ضد شورش با مردم درگیر شده اند و به سمت آنها گاز اشک آور شلیک کرده اند.
كانون حمایت ازخانواده های جان باختگان و بازداشتی ها نیز گزارش داد که در خیابان فرودسی مسیر خودرو ها را بسته بودند و ماشین ها بطور ممتد بوق می زدند، میدان انقلاب پر از جمعیتی بیسابقه بود، که در جریان حملات ماموران تعدادی دستگیر شدند.
در آخرین گزارش، جو خیابانها و میادین مرکزی تهران بشدت ملتهب و تهران آبستن حوادث برای روزهای آتی گزارش شده است.
بازداشت همسر تاجزاده
بنا به گزارش منابع خبری، فخر السادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده نیز، در جریان اعتراضات روز دهم اسفند در تهران بازداشت شد.
بر اساس گزارش شاهدان عینی، ماموران امنیتی عصر سه شنبه در خیابان های مرکزی تهران همسر تاج زاده را بازداشت کرده اند. فخرالسادات محتشمی پور پیش از این دو بار بازداشت شده بود، که یک بار در راه مراسم درگذشت آیت الله منتظری (٨٨) و بار دیگر نیز روز عاشورای ٨٩، در مقابل زندان اوین، که هر دو بار بعد از چندین ساعت بازداشت شده بود.
هنوز از آخرین میزان بازداشت شدگان و تعداد زخمی های حوادث دهم اسفند ماه تهران گزارشی منتشر نشده است.
مشاهدات یک نویسنده و بلاگر، از نمای نزدیک
مهدی خزعلی، پزشک و تحلیلگر سیاسی در شرح مشاهدات خود از حوادث تهران در روز ۱۰ اسفند ۱۳۸۹، به دویچه وله می گوید "ظاهرا از صبح امروز، نیروهای ضدشورش آمادهباش بودند. این نیروها از صبح در تقاطعهای اصلی و خیابانهای حساس مستقر بودند. از ساعت ۵ به بعد نیروهای یگان ویژه و نیروهای بسیجی، خیابان آزادی، انقلاب، محور بلوار کشاورز و میدان هفت تیر را کاملا پوشش دادند و مانع هرگونه تجمعی شدند. منتهی از ساعت ۶ بعد از ظهر به بعد که هوا رو به تاریک شدن رفت، جمعیت بهصورت راهپیمایی آرام و ساکت بهسمت میدان آزادی حرکت کرد. پیادهروها کاملا پر بود. در ساعت ۷ شب هیچ مغازهای در مسیر منتهی به میدان آزادی باز نبود. مردم با هم شوخی میکردند که همه برای خرید عید بیرون آمدهایم. در تقاطعهای مختلف مثل تقاطع جمالزاده یا تقاطع اسکندری درگیری شد که با فشار باتوم و زدن مردم، راهپیمایان را به داخل فرعیها هدایت میکردند."
ضرب و شتم یک بانوی کهنسال توسط ماموران
مهدی خزعلی از شنیدن صدای تیراندازی در ناآرامیها ۱۰ اسفند خبر داد گفت: "چندینبار صدای تیراندازی شنیدیم. در چهارراه ولیعصر، در جمالزاده و هم در میدان ولیعصر، صدای تیراندازی شنیدیم. هنوز هم درگیری بهصورت پراکنده ادامه دارد. الان هم که با هم صحبت میکنیم (ساعت ۱۰:۳۰ شب به وقت تهران) طرف میدان آزادی و بالای میدان درگیریها ادامه دارد. امروز دستگیری هم خیلی زیاد بود. بعضیجاها یکدفعه حمله میکردند و ۲۰ تا ۳۰ نفر را میریختند در مینیبوس. اینها چیزهایی است که در خیابان آزادی و خیابان انقلاب دیدم. البته دور کاملی هم تا میدان هفتتیر زدم."
این وبلاگ نویس مخالف دولت، از صحنههای جالبی که روز سه شنبه در راهپیمایی شاهدش بود می گوید: "در خیابان آزادی صحنه جالبی بهوجود آمد. یک پیرزن چادری با قدی کوتاه که شاید ۷۰ سال سن داشت در خیابان آزادی حرکت میکرد و مرتب رو به نیروهای ضدشورش میگفت، "خجالت بکشید، حیا کنید و..." سر تقاطع اسکندری این پیرزن را زدند. مردم اعتراض کردند. دور این پیرزن را گرفتند. پیرزن پوست و استخوان بود. من هم برای اینکه به این پیرزن لطمه نخورد جلو رفتم. به یکی از این بسیجیها که سنی از او گذشته بود گفتم این رفتار درست نیست، این پیرزن جای مادربزرگ شماست. بسیجی جلو آمد و من را شناخت. بعد از این که یک ساعت با هم صحبت کردیم به من گفت، "تو سوژه خیلی خوبی برای بازداشت بودی. تو را میگرفتیم و میگفتیم فلانی را هم در اغتشاشات گرفتیم". گفتم فکر نمیکنید به اندازه کافی سوژه دارید و این سوژه به ضررتان خواهد بود. گفتم تا کی میخواهید دنبال چنین سوژههایی بگردید که، فلانی و فلانی را گرفتیم. گفتم، حالا فرض کنید که من را بگیرید، بعد آیا من نخواهم گفت چه دیدم؟ چرا متعرض من شدید؟ معترض من شدهاید برای دفاع از یک پیرزن چادری محجبه."
مردم باتوم میخوردند ولی عکسالعملی نشان نمیدادند
این نویسنده منتقد دولت از ویژگی راهپیمایی ۱۰ اسفند و فرق آن با راهپیمایی ۱ اسفند و ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ میگوید: "امروز آرامش کامل بود. هیچ کس شعار نمیداد. فقط حرکت بود. حرکت امروز، حرکتی آرام و بدون شعار. مردم باتوم میخوردند ولی عکسالعملی نشان نمیدادند. مردم فقط برای کتکخوردن آمده بودند. امروز روز صدای پای ساکت مردم بود. میخواهم بگویم که، ای مردم، صدای پای ساکت شما به گوش همه، حتی به گوش بسیجیها هم خواهد رسید. بزرگترین فریاد ما، جسم کبود ما و سر شکسته ماست. بدن گلوله خورده کشتهشدگان ماست، افرادی که در زندانها داریم، فریاد ماست. اینها بزرگترین فریاد ماست و همین کافی است."
خزعلی معتقد است راهپیمایی ۱۰ اسفند برای حکومت ایران پیامی دارد که مسیر را اشتباه میروید. همان آقایانی که به لیبی و مصر و تونس نصیحت میکنند که "حرف مردمتان را بشنوید"، قبل از این که کنترل از دست همه خارج شود، صدای پای ساکت مردم را بشنوید. از جایی به بعد، از دست همه منتقدین معتقد به نظام هم خارج میشود. آنموقع کار دست کسانی میافتد که کف خواستههایشان بسیار بالاتر است."
۱۳۸۹ اسفند ۱۰, سهشنبه
وزارت اطلاعات اعلام کرد تهران سه شنبه در بحران خواهد بود؛ تماشاگران به تظاهرات گنندگان می پیوندند
وزارت اطلاعات وضعیت تهران را در روز سه شنبه 10 اسفند با درجه بندی "بحران" طبقه بندی کرده و به نیروی انتظامی اخطار داده است تمام توان خود را به کار ببندد تا تماشاگرانی که برای دیدن بازی استقلال و السد قطر به استادیوم آزادی تهران می روند به تظاهرات کنندگان جنبش سبز نیپوندند. در جلسه یکشنبه شب شورای امنیت تهران که با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی، سازمان صدا و سیما، سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال تشکیل شد مهمترین معضل روز سه شنبه جاری، همزمانی تظاهرات اعتراضی سبزها با بازی استقلال تهران و السد قطر از سری مسابقات مقدماتی جام باشگاه های آسیا عنوان شده است که سرکوب گسترده تظاهرات را به دلیل حضور تماشاگران و ابعاد بین المللی آن امکان پذیر نمی کند. ضمن آنکه شعارهای تماشاگران در روز بازی نیز قابل کنترل نخواهد بود. در عین حال برای تظاهرات روز سه شنبه همانند تظاهرات اعتراضی روز 25 بهمن، امنیت تهران به نیروی انتظامی سپرده شده است و سپاه تنها در صورتی وارد صحنه می شود که نیروی انتظامی نتواند امنیت پایتخت را تامین کند. در این جلسه به سازمان اتوبوسرانی امر شده است که مسیرهای عادی نقل و انتقال تماشاگران را که به صورت معمول تعداد زیادی را در مسیر امام حسین – آزادی جابجا می کنند تغییر دهد. همچنین سازمان صدا و سیما هم مکلف شده است تا بازی را با تاخیر چند ثانیه ای همانند رقابت های خارجی پخش کند تا در صورتی که تماشاگران شعارهایی در حمایت از جنبش سبز سر دادند، این شعارها سانسور شوند.
اشتراک در:
پستها (Atom)