۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

رونق اقتصادی در امریکا "رزمایش ولایت" نام رمز برای ادامه سلطنت خامنه ای

سلام- رزمایش ولایت 90 معلوم نیست برای حفظ سلطنت علی خامنه ای بر پا شده یا قصد تحریک
خاورمیانه تا گلو مسلح را دارد .با سیاستی که نظام حاکم بر ایران در پیش گرفته خرید میلیاردها دلار تسلیحات نظامی توسط کشور های عربی اجباری شده و در ضمن رونق قابل توجهی به اقتصاد امریکا داده است. همین سیاست باعث شده تا ترکیه با زیرکی تمام نقشی اساسی را در منطقه ایفا کند .
تنگه هرمز نقش بسیار حیاتی در عبور نفت از کشورهای عربی عضو اپک و دیگر کشور ها دارد. حتی چین هم که رابطه نزدیکی با ایران دارد در این مسئله دچار بحران می شود .
بستن تنگه هرمزگان از سوی ایران نه تنها نقطه برتری نیست بلکه نقطهضعف ایران در یک جنگ می باشد، زیرا در آن صورت عملا اجازه دخالت نظامی به دیگر کشور ها داده می شود.
پیک نت 8 دی 1390

۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

پیام مهدی کروبی از زندان خانگی: خود را برای برگزاری انتخاباتی فرمایشی آماده می‌کنند

» برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت تیر آخر را به پیکره جمهوری اسلامی بزنند


دوشنبه, ۵ دی, ۱۳۹۰
چکیده :آقای کروبی پیشنهاد کرده است برای اینکه از این بیشتر آبروی اسلام و روحانیت نرود و مردم و فعالان سیاسی دلسوز نظام، مجددا گرفتار نشوند، بهتر است جمع اندکی که مورد قبول آقایان هستند مانند: علی اکبر ولایتی، محسن رضایی (که در انتخابات ۸۸ نظرات بدیعی داشتند) به سخنگویی حدادعادل و احمد خاتمی (به عنوان حاکم شرع قاطع، که وی، حقیر و آقای موسوی را محارب اعلام کرده بود)؛ به ریاست احمد جنتی، که عمر او دراز باد، به عنوان شورای عالی انتخابات منصوب شوند و افرادی را به عنوان نماینده ملت انتخاب (منصوب) کنند و تیر آخر را به پیکره جمهوری اسلامی که در سال ۵۸ با رأی قاطع و بی سابقه مردم تصویب و تاسیس شد؛ بزنند تا انشاله مردم در فرصتی مناسب، ارزش های موجود در قانون اساسی سال ۵۸ را، البته با اصلاحاتی که در گذر زمان ضروری می‌نماید، احیا کنند....


فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی، یکی از رهبران جنبش سبز که بیش از ۳۰۰ است در حبس خانگی به سر می برد با اشاره به اینکه آقای کروبی دسترسی آزادی به اطلاعات و اخبار مختلف درخصوص انتخابات ندارند و تنها به صداوسیمای “میلی” و نیز به تازگی به دو روزنامه دسترسی دارند می گوید: من در دیدار اخیر خود نیز به ایشان اطلاع دادم که برخی نزدیکان و دوستان از تهران و شهرستان ها مراجعه می‌کنند و نظر جنابعالی را درخصوص شرکت در انتخابات و کاندیداتوری نیروهای اصلاح‌طلب جویا می‌شوند.
به گزارش سحام نیوز، خانم کروبی، نماینده سابق مجلس، می گوید آقای کروبی ایشان به من گفتند “موضع‌گیری‌هایی که از دبیر شورای نگهبان و وزیر اطلاعات و برخی دیگر از مسئولان و مخصوصا صدا و سیما شنیده‌ام حاکی از آن است که به اعتقاد “آنان” دشمنان انقلاب و نظام می‌خواهند از فرصت انتخابات استفاده کنند و امنیت کشور را برهم زنند! آقایان از تداوم قهر و نارضایتی مردم به خوبی مطلع‌اند و می‌خواهند انتخاباتی فرمایشی و دستوری ترتیب دهند.
به گفته ی آقای کروبی، آن ها با رد صلاحیت و ابطال برخی حوزه‌ها و پرکردن صندوق‌های رای از رای‌های بدون صاحب، و سپس برخورد و دستگیری و به وجود آوردن رعب و وحشت و امنیتی کردن کشور، پروژه تکراری انتخابات ۸۸ را بار دیگر پیاده کنند و از کاندیداها بخواند که برای دریافت جواز تایید صلاحیت شورای نگهبان، به تعبیر آنان از “سران فتنه” و گروه خودساخته ی “جریان انحرافی” اعلام برائت کنند.
بر اساس این گزارش وی تاکید کرده که چسباندن گروه منتسب به “جریان انحرافی” توسط حکومت به طیف اصلاحات، جنبش سبز و مردم معترض، سناریوی نخ نما شده ای در این پروژه است. که البته مردم بر ماهیت این اقدامات نمایشی به خوبی واقفند.
به گفته ی آقای کروبی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده آقایان ستاد مبارزه با تخلفات انتخاباتی را با حکم رییس قوه قضائیه تشکیل داده‌اند و همه اینها نشان دهنده آن است که آقایان هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند و از هم اکنون خود را برای برگزاری انتخاباتی فرمایشی آماده می‌کنند.
بر اساس این گزارش آقای کروبی پیشنهاد کرده است برای اینکه از این بیشتر آبروی اسلام و روحانیت نرود و مردم و فعالان سیاسی دلسوز نظام، مجددا گرفتار نشوند، بهتر است جمع اندکی که مورد قبول آقایان هستند مانند: علی اکبر ولایتی، محسن رضایی (که در انتخابات ۸۸ نظرات بدیعی داشتند) به سخنگویی حدادعادل و احمد خاتمی (به عنوان حاکم شرع قاطع، که وی، حقیر و آقای موسوی را محارب اعلام کرده بود)؛ به ریاست احمد جنتی، که عمر او دراز باد، به عنوان شورای عالی انتخابات منصوب شوند و افرادی را به عنوان نماینده ملت انتخاب (منصوب) کنند و تیر آخر را به پیکره جمهوری اسلامی که در سال ۵۸ با رأی قاطع و بی سابقه مردم تصویب و تاسیس شد؛ بزنند تا انشاله مردم در فرصتی مناسب، ارزش های موجود در قانون اساسی سال ۵۸ را، البته با اصلاحاتی که در گذر زمان ضروری می‌نماید، احیا کنند.

۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه

جمهوری اسلامی برای جنگ پیشقدم شده؟

از نیمروز دیروز، خبر مربوط به مانور نظامی جمهوری اسلامی در خلیج فارس و تنگه هرمز، بصورت تحریک آمیز در راس اخبار جهان قرار گرفت. در واقع، خبرگزاری ها به گونه ای اخبار این مانور را منعکس کردند که اگر جنگ در خلیج فارس آغاز شود، چنین می کنند. از جمله با انتشار عکس های جنگی که نمونه ای از آن را به نقل از اشپیگل آنلاین می بینید. همین نشریه مهم و پرمخاطب آلمانی در سایت اینترنتی خود دیشب نوشت که مانور نظامی جمهوری اسلامی نشان داد که منطقه با تهدید بالقوه روبروست. (ترجمه این گزارش را در همین شماره پیک نت می خوانید)
متعاقب آن یک سایت خبری انگلیسی زبان بنام REUTERS از قول خبرگزاری جمهوری اسلامی "ایرنا" مدعی شد که دو موشک امریکائی به طرف یک روستا واقع در جنوب غربی ایران شلیک شده که به یک انبار نفت در آبادان اصابت کرده و چند نفر را مجروح کرده است.
همین سایت انگلیسی زبان، با آب و تاب، از قول خبرگزاری جمهوری اسلامی نوشت: به گفته یکی از فرماندهان ارتش ایران دو راکت به روستای مانیوهی در نزدیکی مرز عراق اصابت کرده است و در شهر مرزی اروند کنار، هواپیماهای آمریکایی و انگلیسی سه بار به حریم هوایی ایران تجاوز کردند و در دو مورد، دو راکت به روستای مانیوهی اصابت کرده است. فرماندار آبادان به ایرنا گفته است که سه نفر از جمله یک نگهبان انبار نفت زخمی شدند.
خبرگزاری ها مدعی شده اند که ایران تمرین بستن تنگه هرمز را آغاز کرده است و بعنوان تفسیر این اقدام یاد آورد شده اند که بمباران ژاپن نیز درجریان جنگ دوم جهانی همینگونه آغاز شد و در جنگ دو کره نیز بهانه امریکا برای ورود به جنگ و بمباران کرده با همین پیش زمینه و سناریو آغاز شد. یعنی دفع خطر جهانی. و اکنون خطر بسته شدن تنگه هرمز توسط جمهوری اسلامی را مطابق همان سناریو با تمام قدرت تبلیغ می کنند. آیا پرتاب دو موشک امریکائی، اقدامی تحریک آمیز برای کشاندن جمهوری اسلامی به میدانی نیست که ناتو در انتظار آنست؟ جنون قدرت در جمهوری اسلامی و اندیشه خام فرار از مشکلات داخلی با راه اندازی جنگی محدود، ایران را به سوی فاجعه هدایت نمی کند؟

پیک نت 4 دی 1390

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

دست راستی ها یادشان رفته شرکت اصلاح طلبان درانتخابات در گِرو یک "انشاء الله" است!

خبرگزاری های دولتی، از یک جمله ای که محمد خاتمی در یک مجلس تحریم گفته خیلی ذوق زده شده اند و بوی شرکت اصلاح طلبان درانتخابات به مشامشان رسیده است.
این خبرگزاری ها و بزرگترهائی که پشتشان قرار دارند، از آن گفته خاتمی که در زیر عینا می خوانید، "انشاء الله" ش را ندیده گرفته اند. درحالیکه همه گره کار برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات بر سر همین "انشاء الله" است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد خاتمی ع دوشنبه گذشته در حاشیه مراسم ختم حاج محمد خلیلی اردکانی (داماد آیت الله خاتمی) در گفتگو با خبرنگاران، درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات، گفت: «اصلاح طلبان انتخابات را تحریم نمی کنند و انشاءالله در این دوره از انتخابات شرکت خواهیم کرد.»
این انشاء الله، یعنی همان شرایطی که وی بارها اعلام کرده است. یعنی آزادی زندانیان سیاسی، پایان حصر خانگی موسوی و کروبی، آزادی احزاب و برگزاری یک انتخابات سالم، حتی اگر نیمه آزاد باشد.
ظاهرا، دوزاری شیخ جعفر شجونی زودتر از این خبرگزاری ها و مفسران آنها افتاده است. سخنرانی شجونی را در همین شماره پیک نت بخوانید.
پیک نت 30 آذر

دست راستی ها یادشان رفته شرکت اصلاح طلبان درانتخابات در گِرو یک "انشاء الله" است!

خبرگزاری های دولتی، از یک جمله ای که محمد خاتمی در یک مجلس تحریم گفته خیلی ذوق زده شده اند و بوی شرکت اصلاح طلبان درانتخابات به مشامشان رسیده است.
این خبرگزاری ها و بزرگترهائی که پشتشان قرار دارند، از آن گفته خاتمی که در زیر عینا می خوانید، "انشاء الله" ش را ندیده گرفته اند. درحالیکه همه گره کار برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات بر سر همین "انشاء الله" است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد خاتمی ع دوشنبه گذشته در حاشیه مراسم ختم حاج محمد خلیلی اردکانی (داماد آیت الله خاتمی) در گفتگو با خبرنگاران، درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات، گفت: «اصلاح طلبان انتخابات را تحریم نمی کنند و انشاءالله در این دوره از انتخابات شرکت خواهیم کرد.»
این انشاء الله، یعنی همان شرایطی که وی بارها اعلام کرده است. یعنی آزادی زندانیان سیاسی، پایان حصر خانگی موسوی و کروبی، آزادی احزاب و برگزاری یک انتخابات سالم، حتی اگر نیمه آزاد باشد.
ظاهرا، دوزاری شیخ جعفر شجونی زودتر از این خبرگزاری ها و مفسران آنها افتاده است. سخنرانی شجونی را در همین شماره پیک نت بخوانید.
پیک نت 30 آذر

۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

ولایت پوند و دلار علیرغم شعارعلیه انگلیس و امریکا

دیروز (یکشنبه) در ایران ترکوند (اصطلاحی که رایج شده) وبه ۱۴۰۵ تومان رسید و این رقم با قیمتی که دولت اعلام کرده بیش از 300 تومان اختلاف داشت و بالاتر بود. در عین حال، نقدینگی سرگردان در ایران، همچنان برای خرید سکه دولتی به سمت بانک ها سرازیر است. مردم کاغذ را میدهند و طلا را فعلا می برند به خانه تا ببیند اوضاع چه می شود. درعین حال با خرید و فروش روزانه دلار و یا تبدیل پول ایران که تبدیل به کاغذی بی ارزش شده، سعی می کنند دارائی خود را از سقوط و نابودی نجات بدهند. هیچکس نه به بازار و فردای آن اعتماد دارد، نه به حرف ها و وعده های مقامات بانکی جمهوری اسلامی و نه به آینده سیاسی کشور. همه نگران اند. چه سیاسی و چه اقتصادی. تحت تاثیر همین نگرانی است که نه کسی مسکن می فروشد و نه کسی مسکن می خرد. یعنی اگر هم بخواهند بفروشند کسی نمی خرد. ضمنا قیمت پوند انگلیس نیز دیروز در تهران به 2190 تومان است. سفارت انگلیس را اوباش غارت کردند و نمایندگاه مجلس هم مشت حواله انگلیس می دهند، اما فعلا آن که در قلب پایتخت آقائی می کند "پوند" است که نه از یورو کمتر است و نه از دلار. برابر با امریکا و جمع اتحادیه اروپا!
پیک نت 28 آذر

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

جنگ سوم جهانی با حمله پیشگیرانه اتمی علیه ایران میشل شوسودوفسکی 4 دسامبر 2011 - ترجمه پیک نت

شروع جنگ با کلاهک های اتمی علیه ایران از سال 2005 جزو برنامه های پنتاگون بوده است. اگر چنین جنگی رخ بدهد، تمام خاورمیانه و آسیای مرکزی در آن می سوزد و پای بشریت نیز به جنگ جهانی سوم کشیده خواهد شد.
موضوع جنگ جهانی سوم البته در صفحه اول روزنامه ها نیست. رسانه های اصلی تحلیل عمقی یا بحث راجع به تاثیرات چنین طرح های جنگی را به شدت سانسور می کنند.
دور نمای شروع جنگ جهانی سوم، با ایجاد منطقه ی پرواز ممنوع (No-Fly Zone) شروع می شود. این عملیات تحت قانون مسئولیت حفاظت (Responsibility to Protect) ناتو تعریف شده است که کمترین خسارات را داشته باشد. یا بمباران "تنبیهی" علیه مقاصد نظامی خاصی را در پی دارد که حمله به آنها تحت بهانه "پشتیبانی از امنیت جهانی" و "دموکراسی" و "حقوق بشر" در کشورهای هدف صورت می گیرد.
طیف وسیعی از افکار عمومی از تاثیرات مخرب این طرح های جنگی بی خبر است. طرح هائی که شامل استفاده از سلاح های اتمی برای تخریب یا تلافی علیه برنامه سلاح های اتمی ایران نیز می شود که البته هنوز وجود آن به اثبات نرسیده است.
بعلاوه، تکنولوژی نظامی در قرن 21 در آن حد از پیشرفت قرار دارد که در آن از ترکیب سیستم های پیچیده جنگ افزاری در کنار یکدیگر استفاده می شود. ما در محل تلاقی "جدی ترین بحران" در تاریخ بشریت قرار داریم. آینده بشریت در گرو آن است. شرایط موجود را می توان در قالب نقشه های جنگی پیشرفته با نیروی نظامی نیرومند با استفاده از کلاهک های اتمی فرض کرد.
این پروژه ی شیطانی نظامی که توسط نئوکان ها فرمول بندی شده بود، از ابتدای دولت اوباما اتخاذ و پیاده سازی شد. با تیم جدیدی از مشاوران نظامی و سیاست خارجی، اوباما قابلیت بیشتری برای آتش افروزی در جنگ نسبت به رئیس جمهور پیش از خود داشت.
برنامه های جنگی در حال پیشرفت در ناحیه بزرگتری از خاورمیانه و آسیای مرکزی در حال اجراست که شامل عملیات هماهنگ علیه ایران، سوریه و پاکستان می شود تا به یک جنگ منطقه ای بزرگ و وسیع تبدیل گردد. سه صحنه جنگ موجود (عراق، افغانستان و فلسطین) باید در قالب یک جنگ منطقه ای وسیع ترکیب شود که از خط ساحلی شرقی دریای مدیترانه در لبنان- سوریه تا مرز افغانستان- پاکستان با چین غربی امتداد یابد. اسرائیل، لبنان و ترکیه نیز به کام جنگ کشیده خواهند شد.
بر اساس اظهارات فرمانده ی پیشین ناتو، ژنرال ویزلی کلارک (Wesley Clark)، نقشه راه نظامی پنتاگون شامل هفت کشور می شود که با عراق شروع شده و سپس تا سوریه، لبنان، لیبی، ایران، سومالی و سودان ادامه می یابد." این عملیات نظامی با نام "جنگ جهانی علیه ترورسیم" و امنیت جهانی انجام می شود و اخیرا نیز به عنوان "اقدامات بشردوستانه و مدافع دموکراسی" اذعان می شوند.
زرادخانه ی سلاح های اتمی تاکتیکی غرب بر اساس دروغگویی دانشمندان نظامی هم پیمان پنتاگون دائما "بدون ضرر و زیان برای انسان های اطراف محل اصابت تبلیغ می شوند، و این که انفجار اصلی در زیر زمین اتفاق می افتد".
(خلاصه شده از وبسایت "گلوبال ریسرج")
پیک نت 26 آذر

۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

:: نامه ی پانزدهم محمد نوری زاد به رهبری

من ناگزیر این نامه را که باید در واپسین ساعات روز جمعه منتشر می شد، همین حالا منتشر می کنم. نگرانم که مرا جمعه ای در کار نباشد. بازی کودکانه ای که سازمان اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، ازدیروز- دوشنبه – وارد مرحله ی تازه ای گردیده است. آری، ممکن است بنا به فرمایش مأمورانی که به من گفتند: پودرت می کنیم و درصد سایت داخلی و خارجی آبرویت را می بریم، هم پودرم کنند، وهم بزعم خود با آبرویم بازی کنند. کاری که اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، آنقدرمشمئز کننده و سخیف است که من هیچگاه یک چنین رفتاری را از ساواک شاه، نه شنیده و نه درجایی خوانده ام. گلی به گوشه ی جمال شما با این سازمانی که برزانو نشانده اید و آنان را مثل جادوگران بابِلِ قدیم، به سمت خانواده ها و درهم کوفتن مناسبات خانواده یِ منتقدانِ خود گسیل می فرمایید. کاش مأموران شما آنقدر مرد بودند که به نوشته های من، با نوشته پاسخ می گفتند، نه آنکه به حریم خصوصی من نفوذ کنند و برای ترمیم سرشکستگی ها و فضاحت های جاریِ خود، به تخریب زندگی من بسیج شوند. از قول من به آقای تائب – رییس سازمان اطلاعات سپاه – ومأموران نابالغِ وی بفرمایید: قبول، به فرض که نوری زاد و خانواده اش را پودر کردید و از هم دریدید، با دست های خونین خود چه می کنید؟ از قول من به آقای تائب بفرمایید: جناب حجت الاسلام والمسلمین، خونِ دست های شما، آنگاه که مغز جوانان ما را متلاشی کردید و همزمان خونشان را انکار فرمودید، آنچنان با سنت ها و محکمات تاریخی در آمیخته است که نآنا با آب هزار دریا نیز زدوده نمی شود. رهبرگرامی، مأموران سپاهی شما، درانتقام از تیزابی که من در

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

حمله چماقداران به پالیزدار در بیمارستان آن مسئله اصلی که این همه مسئله فرعی بوجود آورده چیست؟

هر جنایت، اختلاس، دزدی، کودتا، سرکوب، شکنجه، غارت، اخراج از کار و کارخانه، نفوذ جاسوسی در ارگان های نظامی و امنیتی، سازماندهی گروه های فاشیستی، حبس خانگی، حمله به خانه مراجع، تجاوز به زندانیان، دروغگوئی، سلطه ارتجاع دوران صفویه بر کشور و دهها و دهها مسئله روز و لحظه مردمی که جانشان به لبشان رسیده، همه از نگاه و در کلام آقای خامنه ای مسئله فرعی اند و باید به مسئله اصلی توجه داشت. اما تاکنون یکبار نگفته آن مسئله اصلی که این همه مسائل فرعی را موجب شده چیست؟ و چرا یکبار در باره این مسائل فرعی سخن نمی گوید؟ چرا یک مصاحبه نمی گذارد تا خبرنگاران از او در باره این مسائل فرعی سئوال کنند؟
آقازاده اش سرگرم مسئله اصلی است و این مسائل فرعی زیر نظر اوست؟ از تجربه و سرانجام احمد خمینی درس گرفته و در زمان حیات پدر و به کمک و حمایت او دست به آن کودتائی زده که بعد ازمرگ پدر مجبور بود به آن دست بزند؟ دستگیری و سر به نیست کردن همه مدعیان انقلاب و سالهای دهه اول جمهوری اسلامی هدف آقا زاده است؟ همه این مقدمات خونین و نا امنی برای پیدا شدن یک رضاخان از درون سپاه پاسداران است؟
یکی از آخرین مسائل فرعی را که شب گذشته دکتر خزعلی درباره سرانجام تلخ پالیزدار نماینده سابق مجلس از جناح راست نوشت در زیر میخوانید:
ساعت 6 امشب عده ای معلوم الحال با هماهنگی برخی پرسنل بیمارستان مدرس، در سی سی یو به عباس پالیزدار که بدنبال سکته در زندان به بیمارستان منتقل شده حمله کردند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! خانم پالیز دار - که خود نیز بیمار است و تحت شیمی درمانی قرار دارد - با نگرانی و اضطراب به دفترم آمد، از محل حادثه می آمد و همراه خود فیلمی از عباس داشت، از دست عباس خون می ریخت و زمین سی سی یو پر از خون بود، فیلم لحظاتی بعد از حمله را نشان می داد.
هفته قبل عباس را به بهانه پزشکی قانونی از بیمارستان لاله که تحت درمان بود، خارج کردند و درمان را نیمه کاره رها کرده و او را به زندان بازگرداندند! اما پس از چند روز با حمله و سکته مجدد قلبی بصورت اورژانس او را به سی سی یو ی بیمارستان مدرس ( نزدیکترین بیمارستان به اوین) منتقل کردند و این ماجرا پس از انتقال به بیمارستان اتفاق افتاد!فراموش نکنیم که " هدی صابر" هم در اثر درگیری با کادر درمان دار فانی را وداع گفت! تکرار این وقایع شبهه درگیری عمدی را تقویت می کند!
پیک نت 20 آذر

۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

:: حتی اجازه نداریم سر مزار محمد مختاری حضور پیدا کنیم


دوازدهم آذرماه مصادف بود با سيزدهمين سالگرد کشته شدن محمد مختاری، شاعر و نويسنده ای که يکی از قربانيان قتل های آذر ۷۷ بود؛ قتل های معروف به قتل های زنجيره ای... و آن طور که همسرش می گويد امسال هم مثل سال های پيش نمی توانند برای او مراسم يادبودی برگزار کنند. در گفت و گو با مريم حسين زاده، همسر محمد مختاری، ابتدا از او درباره برگزاری يا عدم برگزاری مراسم ِ امسال پرسيدیم. مریم حسين زاده: من سلام می کنم به کسانی که هر سال به اين جريان و اين اتفاق و فاجعه ای که سال ۷۷ برای نويسندگان و از جمله برای محمد مختاری اتفاق افتاد، فکر می کنند و هر سال و هنوز هم که هنوز است اين قضايا را دنبال می کنند. ولی ما الان تقريبا چهار سالی می شود که مراسمی به آن شکل برگزار نمی کنيم. يعنی در اين مدت سر خاک نمی توانيم برويم. تا پيش از اين معمولا به آنجا می رفتيم و تعدادی از مردم هم به طور خودجوش يا اتفاقی می آمدند و در حوالی مزار آقای مختاری جمع می شدند. از جمله اعضای کانون نويسندگان و يا دوستان و نويسندگان ديگر دور ما جمع می شدند. اما الان چند سال است که حتی در آنجا هم نمی توانيم برنامه ای داشته باشيم. منظور شما از اينکه «نمی توانيد برنامه ای داشته باشيد يا مراسمی برگزار کنيد» چه هست؟ يعنی ماموران امنيتی و انتظامی به آنجا می آيند و از اجتماع شما جلوگيری می کنند؟ بله. دقيقا. آنها ايستاده اند، با ماشين، بی ماشين. در ميان جمعيت و يا پراکنده و نمی گذارند که ما مراسمی برگزار کنيم. تهديد می کنند که زود بايد خاک را ترک کنيد. حتی برای خواندن فاتحه هم وقتی به ما داده نمی شود. اصرار می کنند که متفرق بشويد و برويد. جلوی جوان ها را می گيرند و با آنها مجادله می کنند، موبايل هاشان را می گيرند يا به آنها توهين می کنند. ما در چند سال گذشته مراسمی به آن شکل نداشته ايم که بتوانيم صحبتی بکنيم يا از مردم پذيرايی کنيم. جايی برای مراسم اعلام کنيم يا سالنی اجاره کنيم و مردم را به مراسم دعوت کنيم. يا در مسجد بتوانيم دور هم جمع شويم. بنابر اين ما در چند سال گذشته مراسمی به آن شکل نداشته ايم که بتوانيم صحبتی بکنيم يا از مردم پذيرايی کنيم. جايی برای مراسم اعلام کنيم يا سالنی اجاره کنيم و مردم را به مراسم دعوت کنيم. يا در مسجد بتوانيم دور هم جمع شويم.

۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

چند نمونه را در پیک نت امروز می بینید مهر پیشانی ها در ج. اسلامی به کدام محفل پنهان وابسته اند؟


مهر پیشانی ها، با روی کار آمدن باند احمدی نژاد- مصباح یزدی، بر شمارشان در مجلس و قوه قضائیه و قوه مجریه روز به روز افزوده شد. اگر تا 10 سال پیش هر دولتمرد و یا هر نماینده مجلس و هر کارچاق کن و آدم کش حکومتی بدنبال ساختن یک شجرنامه "سید"ی برای خود بود (نمونه، علینقی جهرمی رئیس برکنار شده بانک صادرات که در راس پرونده اختلاس 3 میلیارد دلاری اعلام شده) و یا پیش از آن، همه این جماعت باضافه فرماندهان سپاه بدنبال یک مدرک دکتری و یا جعل آن بودند (نمونه دق مرگ شده کردان وزیر کشور احمدی نژاد که این وزارت در گلویش گیر کرد) در دوره سوم، یعنی در دوره چفیه اندازی آقای خامنه ای و سرلشگر فیروزآبادی و سردار شکنجه "نقدی"، بر شمار کسانی که بر پیشانی شان جای مهر سبز می شود، روز به روز بیشتر می شود. آنهائی که عکس هایشان در صدر پیک نت امروز قرار گرفته همگی یا وزیرند، یا وکیل، یا رئیس شورای امنیت ملی و حتی شاعر(پیرمردی که با ریش سفید و بلند و عمامه کوچک سیاه رنگ می بینید). ما در یک گشت بسیار کوتاه روی اخبار سایت های خبری این عکس ها را انتخاب کردیم. شما خودتان میتوانید جستجو کنید و دهها نمونه دیگر آن را در صف مقامات و حتی روحانیون آلوده به کودتا و یا تازه به حکومت رسیده پیدا کنید. آیا، این "مهر" نشان وابستگی به محفلی است؟ پیشانی آنها را مانند داغ کردن "کپل" اسب در تگزاس امریکا داغ می کنند تا از غیر خودی ها متمایز باشند؟ اگر مدعی شوند که این جای مهر و سجده طولانی و نماز شب است، آنوقت باید پرسید چرا امثال آیت الله بروجردی و آیت الله خمینی و خیلی از مراجع کنونی ساکن قم و مشهد و اصفهان چنین داغی را بر پیشانی ندارند؟
پیک نت 12 آذر

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

ادعاهای آقای خامنه ای همان دروغ های احمدی نژاد است!

عکس مربوط به مراسم روز بسیج است که سردار شکنجه "محمدرضا نقدی" ترتیب داده و فرمانده کل قوا نیز روز گذشته در آن شرکت کرد.
آقای خامنه ای در جریان این حضور یک سخنرانی هم کرد و با این خیال خام که مردم ایران نقش بسیج در انتخابات 22 خرداد و پس چماقداری آن در کودتا علیه برنده انتخابات یعنی میرحسین موسوی ایفاء کرد فراموش کرده اند. با همین تصور گفت: بسيج سياسي است اما «سياست‌زده، سياسي کار و جناحي» نيست. بي انضباط و افراطي نيست، متحجر و خرافي نيست، با بصيرت است اما از خودراضي نيست، اهل جذب حداکثري است، در اصول تسامح نمي‌کند...
آقای خامنه ای به سبک قذافی که جنبش 99 امریکا را حاصل رهنمودها و دستوراتش اعلام کرده بود، در همین سخنرانی گفت: در شهرهاي مختلف امريکا و کشورهاي منطقه صدای الگوی جمهوری اسلامی شنيده مي‌شود. کساني که با حقيقت الهام بخش انقلاب اسلامي آشنا بودند، سي سال در انتظار اين خيزش پربرکت بسر مي‌بردند. اکنون جمهوري اسلامي به کانون اصلي حرکت بيداري ملت‌ها تبديل شده است.» این ادعاها را باید مقایسه کرد با اختلاس و دزدی، اعتیاد و غارت و سرکوبی که در جمهوری اسلامی برپاست و هرچه می کوشند جلوی اخبار آن را بگیرند باز از یک گوشه ای می زند بیرون. و همچنین خیزش دوباره نسل جوان مصر در میدان التحریر که فریادهایشان هیچ ارتباطی با آنچه آقای خامنه ای مدعی است ندارد و حتی حسابشان را از اخوان لمسلمین جدا کرده اند. همچنین فریاد عدالتخواهی در کشورهای بزرگ سرمایه داری که فریاد سرکوب شده کارگران و حقوق بگیران و چند ده میلیون مردم ایران نیز اکنون همین است. یعنی فریاد علیه برنامه ریاضت اقتصادی که در جمهوری اسلامی نیز تحت نام خصوصی سازی درحال اجراست. حتی احزاب اسلامی تونس و مراکش و مصر هم از وحشت این که مردم آن کشورها تصور نکنند جمهوری اسلامی کنونی الگوی آنهاست، به محض ورود به عرصه انتخابات و یا پیروزی در انتخابات حساب خود را از اسلامی که در ایران حاکم است جدا اعلام می کنند. مگر سلفی های وابسته به عربستان سعودی در مصر و سوریه و لیبی و تونس و مراکش مورد عنایت آقای خامنه ای باشند، که آنها را امریکا برای جنگ سنی و شیعه ذخیره کرده و به محض دست یابی به قدرت و سلاح، علیه ایران روانه شان خواهند شد. چنان که ارتش صدام حسین را کردند.
پیک نت 7 آذر

۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

تلاش تیم کودتای 22 خرداد برای ادامه خواب غفلت حکومت


حسین شریعتمداری از تئوریسین های بغل دست مجتبی خامنه ای و محرم بیت آقای خامنه ای، روز گذشته در همایشی که شیخ محمد یزدی دبیر توطئه گر و کودتاچی مدرسین حوزه علمیه قم با عنوان «انسجام داخلی، اقتدار جهانی» در قم ترتیب داده بود شرکت و برای خودی ها و بی خبران سخنرانی کرد. سخنان او آشکارا نشان داد که حاکمیت کاسه چه کنم را برای انتخابات مجلس در دست دارد. نمی داند چگونه اصلاح طلبان را به صحنه بکشد و از آنها استفاده ابزاری کند و سپس افراد دستچین شده را به مجلس ببرد. این در شرایطی است که بی اعتنائی مردم به انتخابات و کاهش شرکت آنها در انتخابات انعکاسی جهانی خواهد داشت. بویژه که سازمان ملل قطعنامه ای صادر کرده که بموجب آن خواستار آزادی موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی و همچنین انتخابات تحت نظارت داخلی و خارجی در ایران شده است. شریعتمداری در این سخنرانی مشتی دروغ و دغل را سر هم می کند که می خوانید و فاجعه آنست که این سخنان مالیخولیائی همان است که از دهان رهبر و احمد جنتی و فرماندهان سپاه نیز بیرون می آید و این یعنی همه همدیگر را با دروغ فریب داده و آرام می کنند و در واقع دست های دیگری همه را در خواب کرده است. بخوانید:
«اگر اصلاح طلبان اعلام کنند در انتخابات شرکت می کنند، در واقع اعتراف کرده اند شعار تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دروغ بوده است.
من با جرأت می‌گویم بر اساس مستندات موجود نگاه مدعیان اصلاح طلبان در انتخابات به بیرون است، آن‌ها از درون کشور نا‌امید هستند و از مشکلات بزرگ آن‌ها در انتخابات اینست که اگر شرکت کنند وزنشان مشخص می‌شود.
در فتننه ۸۸ همه در صحنه وارد شده بودند. جنگ احزاب بود. در فتنه۸۸ منافقان، بهایی‌ها، مارکسیست‌ها و... حضور جدی داشتند. شیمون پرز با صراحت اعلام کرد که جبهه سبز و اصلاحات بزرگ‌ترین سرمایه آن‌ها در داخل کشور است. مصاحبه اخیر کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا با مشورت برخی اصلاح طلبان در بروکسل و لندن انجام شده است. اگر مدیریت مقام معظم رهبری نبود همه چیز رفته بود به دلیل اینکه فتنه ۸۸بسیار گسترده بود و نمی‌توان آن را شوخی نامید.
جان کین مسئول مرکز مطالعات دموکراسی در لندن، مهرماه سال ۸۸ برای ارزیابی شکست فتنه وارد کشور شد و با یکی از مراجع تقلید قم دیدار کرد؛ البته آن مرجع تقلید از ماهیت این شخص و دیدار اطلاعی نداشت. وی اقدام به برگزاری کارگاه آموزشی در کشور ما کرد و بسیاری از افراد از طریق او با دختر دیک‌ چنی در دبی و هلند ارتباط برقرار کردند.
پیک نت 5 آذر

۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

استدلال رئیس قوه قضائیه جان ایرانی ها را می گیریم درغرب هم حقوق بشر نیست

لاریجانی شماره 2، یعنی رئیس قوه قضائیه، روز گذشته در جلسه مسئولان عالی قضایی شرکت کرده و در ادامه دروغگوئی و دغل بازی لاریجانی شماره 3 که رئیس کمیته حقوق بشر قوه قضائیه است گفت:
«در مساله حقوق بشر دست آمریکایی‌ها و غربی‌ها رو شده، که آخرین نمونه‌اش همین رفتاری است که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها با مردم خودشان دارند و همه مردم دنیا می‌بینند که رفتار پلیس آنها با عده‌ای که به ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها معترض هستند و اعتراض‌شان هم مسالمت‌آمیز است، چگونه است و چطور عده‌ای از مردم که به بی‌عدالتی‌ها معترضند به خاک و خون کشیده‌ شده‌اند.»
حجت الاسلام صادق لاریجانی نقض بی وقفه ابتدائی ترین حقوق انسانی در جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر در امریکا وصل کرده و میوه پیوندی ارائه فرمودند!
این که درامریکا و اروپا پلیس به تظاهر کنندگان حمله می کند، توجیه کننده آن توحشی است که در خیابان ها علیه مردم مرتکب شدید و در زندان ها مرتکب می شوید؟ اگر در امریکا و اروپا حقوق بشر نقض می شود، به معنای آنست که در جمهوری اسلامی می شود هر جنایاتی را علیه مردم مرتکب شد؟
یعنی همه آنچه که تاکنون نوری زاد و خزعلی و ملکی و دهها زندانی دیگر کودتای 22 خرداد که امکان یافته اند دست به قلم ببرند و نوشته اند را نخوانده اید؟ خوانده اید و خوب هم میدانید چه کرده اید و چه می کنید. بنابراین روز روشن در جمع عده ای حجت الاسلام دیگر دروغ می گوئید و دروغ می شنوید و دروغ تائید می کنید. می گوئید نه، همراه همان قضائی که برایشان سخنرانی کرده اید تشریف ببرید بیت آیت الله وحید خراسانی پدر همسرتان تا اگر به داخل راهتان داد، برایتان بگوید دروغ می گوئید و به فتوای ایشان از دین خارج اید!
حتی اگر آقای وحید خراسانی شما را دیگر به بیت خود راه ندهد، لاریجانی شماره یک که اخیرا قم بوده و گویا دیداری هم با وی داشته است. هر سه برادر جمع شوید زیر یک سقف و فکری برای این بی آبروئی داخلی و جهانی بکنید و نتیجه را به اطلاع مقام معظم فرزانه هم برسانید.
پیک نت 3 آذر

۱۳۹۰ آبان ۳۰, دوشنبه

درحاشیه مصاحبه پورمحمدی چرا نام افراد باند احمدی نژاد یک جورهائی رستاخیزی است؟

حجت الاسلام پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور و اولین وزیر کشور کابینه احمدی نژاد، روز گذشته درباره پرونده اختلاس 3 میلیارد دلاری مصاحبه کرد و به توپی هم که احمدی نژاد درباره افشای پرونده های فساد دیگران آمده بود پاسخ داد. پورمحمدی در پاسخ به اعتراض احمدی نژاد به بازداشت قائم مقام بانک مرکزی گفت: اگر واقعاً آقای رییس‌جمهور یا همکاران ایشان متهمان دیگری را می‌شناسند که جرایم سنگین دارند، به دستگاه قضایی معرفی کنند.
البته یک سر فساد در خارج از بانک بوده، چرا که متهم ردیف اول این پرونده مدیرعامل و سهامدار اصلی گروه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا، آقای مه ‌آفرید امیر خسروی است که در حال حاضر دستگیر و نزدیک به دو ماه است که در بازداشت به سر می‌برد. سه ماه می‌گذرد. تعداد زیادی احضار،‌ بازجویی، ‌بازداشت و برای آنها قرار صادر شده است.
حاشیه ای بر متن
بعنوان حاشیه ای بر متن، بد نیست یکبار خبرنگاران داخلی از مقاماتی که چپ و راست مصاحبه می کنند و از انحراف و فتنه سخن می گویند، از جمله از پورمحمدی سئوال کنند:
قربان! در این 20 سال اخیر یک لیست اسامی به ثبت احوال ابلاغ شده که مردم مجبورند نام نوزادانشان را مطابق آن لیست انتخاب کنند. چه دختر و چه پسر.
حالا چگونه است که نام اعضای کابینه احمدی نژاد یکباره می شود
"رامین" و یا "خوش چهره" و یا "جوانفکر" و یا نام یکی از آن چند فقره ای که می فرمائید دستگیر شده اند شده "مه آفرید" و یا گروهی که 3 میلیارد دلار پول مملکت را بالا کشیده نامش بوده "امیرمنصور آریا" و...؟
ضمنا این راست است که تمام کادر سازمان جوانان حزب رستاخیز شاه، از طریق انجمن حجتیه سازماندهی شده و دراختیار آقای مصباح یزدی قرار گرفته و تبدیل به رویش یافتگان زمان آقای خامنه ای شده اند؟
پیک نت 30 آبان

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

پرسش از عضو هیات رئیسه مجلس آقا مجتبی در اختلاس 3 میلیارد دلاری دست داشته؟

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می‌توان گفت یکی از پاک‌ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.
حسین فدائی، عضو هیات رئیسه مجلس و همچنین رئیس جمعیتی است بنام "ایثارگران انقلاب اسلامی". از وی بعنوان عامل و آمر بخشی از جنایات پس از کودتای 22 خرداد یاد می شود. بررسی جنایات بازداشتگاه کهریزک را برعهده او گذاشتند و در واقع دنبه را دادند که گربه نگهداری کند. هر نتیجه ای که از بررسی جنایت کهریزک در حاکمیت و در مجلس گرفته اید، به حساب نقش حسین فدائی بگذارید.
حسین فدائی دو روز پیش در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حضور یافت و در پاسخ به یکی از حاضران در نشست که از او در باره نقش مجتبی خامنه ای در اختلاس 3 میلیارد دلاری پرسیده بود، آن را تکذیب کرد.
سئوال کننده پرسید:
اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبت هایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند. چقدر مقرون به صحت است؟
فدائی گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم. دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.
پیک نت 23 آبان

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

خاطرات رفسنجانی- از 15 مرداد تا 24 مهر 1364 کشاکش 26 ساله میان خامنه ای، موسوی، رفسنجانی

سه‌شنبه 15 مرداد 1364
شب با آقای خامنه‌ای جلسه‌ای طولانی داشتیم، درباره كابینه آینده، ایشان مایل نیست كه مهندس موسوی [مجددا] نخست‌وزیر شود. خط اقتصادی ایشان را قبول ندارند. از من توقع دارند كه همراهی كنم. قرار شد ایشان این مسئله را با امام در میان بگذارند. مشكل را جدی می‌بینم؛ دو سلیقه در مورد وزرا و برنامه‌ها. رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در طول چند ماه گذشته، نتوانسته‌اند در مورد سه وزیر دفاع، برنامه و بودجه و راه‌وترابری توافق نمایند.
پنجنشبه 17 مرداد *
بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم ... آقای خامنه‌ای شرح مذاكرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نیست كه آقای مهندس موسوی از نخست‌وزیری كنار بروند و از ایشان شدیداً حمایت کرده اند.
یكشنبه 20 مرداد
شب با آقای خامنه‌ای درباره نخست‌وزیری مذاكره كردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض كابینه كار كنم. پیشنهاد دادند كه امام به نحوی گفته خودشان را كه ابقای آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمایند و بعید می‌دانم كه امام بپذیرند
دوشنبه 21 مرداد
احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاكرات آقای خامنه‌ای و امام را درباره نخست‌وزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است كه تعویض مهندس میرحسین موسوی مصلحت نیست و مایلند كه این نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آقای خامنه‌ای .پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم كه اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود. ولی آقای خامنه‌ای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند كه نخست‌وزیری ایشان را بپذیرند و می‌گویند فقط در صورت حكم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در كارها دخالت نخواهند كرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب می‌كنند. به هر حال مشكل بزرگی در پیش داریم.
چهارشنبه 23 مرداد *
شب مهمان احمدآقا بودیم. امام هم در جلسه شركت كردند. آقای خامنه‌ای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحث‌ها بر سر نخست‌وزیر آینده و اختلاف نظر بین آقایان خامنه‌ای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم
شنبه 2 شهریور
خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابینه آینده، با توجه به عدم موافقت آقای
خامنه‌ای با آقای موسوی مذاكره كردم، اما نتیجه‌ای به دست نیامد.
امام همان حرف قبلی خودشان را تكرار فرمودند كه تغییر دولت را صلاح نمی‌دانند و حاضر هم نیستند در این خصوص امر صادر كنند و اظهارنظر را كافی می‌دانند.
در مورد این‌كه به شورای نگهبان توصیه كنند در تفسیر قانون اساسی كه معرفی نخست‌وزیر را بعد از انتخاب مجدد رئیس‌جمهور لازم می‌دانند، تجدیدنظر كنند كه خود به خود دولت بماند، امام فرمودند: نمی‌خواهیم این بدعت باب شود كه موجب تضعیف شورای نگهبان شود. گفتم، فتنه پیش خواهد آمد .فرمودند: با آقای خامنه‌ای صحبت كنیم و ایشان را قانع كنیم و ضمنا گفتند: برای خود آقای خامنه‌ای ضرر دارد و خبر از رسیدن نامه آقای خامنه‌ای و جواب خودشان به همین مضامین دادند .آیت‌الله خامنه‌ای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به كابینه گفته‌اند و اكنون حجت دارند، ولی نمی‌خواهند از نظر امام تخلف كنند
یكشنبه 3شهریور
عصر آقایان [شیخ] محمد یزدی و سیدجعفر كریمی از طرف جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] آمدند و برای تغییر دولت آقای موسوی از من استمداد كردند. مشكلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقای موسوی است و نمی‌شود با آن مخالفت كرد .
دوشنبه 11 شهریور
وزیر امور خارجه ... با توجه به اظهار امام كه مصلحت نمی‌دانند آقای موسوی عوض شود، گفت: به آیت‌الله خامنه‌ای بگویم كه اسم آقای ولایتی را به عنوان نخست‌وزیر مطرح نكنند و حاضر نیست در این شرایط مسئولیت را بپذیرد
عصر آقای ناطق نوری آمد. ایشان هم درباره همین موضوع صحبت كرد و اصرار داشت كه امام را باید راضی كرد. طرفدار نخست‌وزیر شدن آقای علی‌اكبرولایتی است
چهارشنبه 13 شهریور
ساعت 9 صبح به زیارت امام در حسینیه جماران رفتم. مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تكیه بر محرومان و مستضعفان تأكید نمودند. آقای خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملكرد دولت با كنایه یاد كردند.
شنبه 16 شهریور
پیش از ظهر آقای رئیس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند ... نظر آقای خامنه‌ای این است كه اینها خوب كار نكرده‌اند و جایز نیست دوباره مأمور تشكیل كابینه شوند. زمان طولانی بحث كردیم، ولی به نتیجه نرسیدیم. مشكل عمده ایشان، اظهارنظر امام است.
دوشنبه 25 شهریور
با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاكره كردیم. معلوم شد ایشان مصمم‌اند كه در این جلسه شركت كنند. نامه‌ای به ایشان نوشتم و نكاتی را ذكر كردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد كه امروز آقایان مهدوی كنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری كه مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای میرحسین موسوی، نخست‌وزیر فرموده‌اند، پس بگیرند یا جبران كنند كه آقای خامنه‌ای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفته‌اند و محكم گفته‌اند كه مصلحت نیست دولت عوض شود
شب آقایان بهزاد نبوی و محسن نوربخش آمدند و از تصمیم‌ آقای خامنه‌ای
مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی كردند و از من خواستند دخالت كنم و مانع شوم.
سه‌شنبه 26 شهریور
آقای خامنه‌ای در جلسه سه‌شنبه نمایندگان شركت كردند و انتقاداتی علیه دولت داشتند اما نگفتند كه می‌خواهند دولت را عوض كنند، ولی مخالفت خود را به نحوی گفتند
چهارشبنه 27 شهریور*
حدود هشتاد نفر از نمایندگان طرفدار دولت آقای موسوی آمدند و از اظهارات دیروز آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد كردند. نامه‌ای برای امام تهیه كرده‌اند كه مشغول جمع‌آوری امضا هستند.
شنبه 30 شهریور
عصر آقای ناطق [نوری] برای چاره‌جویی در موضوع كابینه آمد؛ به نظر می‌رسد فهمیده‌اند كه با توجه به حمایت امام آقای موسوی را نمی‌توان عوض كرد و گفت: آقای خامنه‌ای هم تا حدودی به همین نتیجه رسیده‌اند و دیگر آن احساس تكلیف را ندارند
سه‌شنبه 2 مهر
بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه خصوصی داشتیم. آماده شده‌اند كه آقای میرحسین موسوی را به مجلس معرفی كنند، ولی بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گیری نمایند.
شنبه 6 مهر
پیش از ظهر احمد آقا آمد و نتیجه مسافرت به خارك را به ایشان گفتم كه خدمت امام بگویند. خبر داد كه امام جواب نامه 135 نماینده مجلس در حمایت از آقای موسوی را داده‌اند و نوشته‌اند كه نظرشان ابقای آقای موسوی است. این تأیید كتبی مجدد، لابد آقای رئیس‌جمهور و جناح مقابل آقای موسوی را عصبانی‌تر می‌كند
حضرت امام در پاسخ به نامه نمایندگان چنین مرقوم كرده‌اند:
«بسم‌الله‌الرحمن الرحیم. با تشكر از حضرات آقایان، اینجانب چون خود را موظف
به اظهارنظر می‌دانم، به آقایانی كه نظر خواسته‌اند، از آن جمله جناب حجت‌الاسلام مهدوی و بعضی آقایان دیگر، عرض كردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد و در وضع بسیار پیچیده كشور، دولت ایشان را موفق می‌دانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمی‌دانم. ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی محترم است ـ
5 مهر 64 ـ روح‌الله الموسوی الخمینی».
پنجشنبه 18 مهر
صبح زود به مجلس رفتم. عفت و خانواده امام هم، برای شركت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور به مجلس آمدند... من به خاطر اقداماتی كه هفته‌های اخیر در تضعیف آقای خامنه‌ای شده، ‌از ایشان تمجید و تجلیل زیاد كردم
شنبه 20 مهر
آقای توسلی [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقای خامنه‌ای در مراسم تحلیف گله داشت كه به نحوی اعلان تحمیل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پریروز آقای خامنه‌ای ناراحت شده‌اند و معلول شیطنت اطرافیان ایشان می‌دانند و می‌خواهند به ایشان در این خصوص پیغام بدهند. راجع به اعضای دولت آینده بحث شد و ترجیح دادیم آقای منتظری هم به نحوی در شورای حكمیت [در انتخاب وزرا] باشند و امام هم موافقت فرمودند.
یكشنبه 21 مهر
اولین دستورمان رأی‌گیری برای دولت بود. شركت نمایندگان در جلسه كم‌ سابقه بود. 261 نفر از مجموع 267 نفر نماینده آمده بودند. 162 موافق، 73 مخالف و 26 نفر ممتنع بودند. 99 رأی مخالف و ممتنع كه [به رغم تذكر قبلی] برخلاف نظریه امام بود، باعث ناراحتی شدید اكثریت نماینده ‌ها شد و وسیله‌ای برای بد نام شدن و ضد ولایت فقیه معرفی شدن جریان محافظه‌كار گردید. بعضی این را از اشتباهات بزرگ سیاسی آنها می ‌خوانند. نقطه مثبت آنها تعبد آنها بود كه با این رأی از دستشان ممكن است گرفته شود و خود آنها این را وظیفه‌شناسی نمایندگی می‌دانند و فكر می‌كنند امام هم راضی نیستند نماینده برخلاف نظرش
رأی بدهد .
دوشنبه 22 مهر*
احمد‌آقا آمد و گفت: امام آماده‌اند برای ختم غائله‌ای كه در اثر مخالفت 99 نماینده مجلس با نظر امام درخصوص نخست‌وزیر ایجاد شده، با نمایندگان ملاقات نمایند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برویم. مطالبی را هم كه امام به آقای خامنه‌ای درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب (اشاره به اطرافیان خامنه ای که در بالا به آن اشاره شده است- پیک نت) گفته‌اند، نقل كرد و گفت: آقای رئیس‌جمهور پذیرفته‌اند. درباره وزرای پیشنهادی آقای میرحسین موسوی هم مذاكره كردیم .
سه‌شنبه 23 مهر
قبل از جلسه رسمی به نمایندگان اطلاع دادم كه فردا به ملاقات امام می‌رویم؛ خوشحال شدند. بعد از تنفس به دفترم آمدم.
چهارشنبه 24 مهر
امام فرمودند: من قبلا از آقایانی كه زحمت دادم، معذرت می‌خواهم، لكن بعضی مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقایان برسم و آن چیزی كه تكلیفم هست، عرض كنم. اولا كه هیچ نگرانی‌ای در این مسائل نیست و من تأیید می‌كنم مجلس را و همیشه سفارش می‌كنم به ملت كه مجلس را باید تأیید كنند و مجلس از ارگان‌هایی است كه لازم است بر همه ما كه او را تأیید كنیم و هیچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتی بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و یك مسئله‌ای است كه همیشه باید در مجلس باشد و این امری است كه گذشت و در او هیچ صحبتی نیست. آن چیزی كه موجب زحمت آقایان است، این است كه ما راجع به آتیه صحبت كنیم، گذشته گذشته است.
پیک نت 21 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه

امام جمعه اهل سنت زاهدان سفره دل را گشود مگر اهل سنت مسلمان نیستند چرا با مسلمانان چنین می کنید؟

مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز عید قربان این شهر از تشدید فشارها بر اهل سنت به شدت انتقاد کرد و گفت:
سیاست ما همواره این بوده که حتی الامکان مسایل خود را از طریق تریبون عمومی مطرح نکنیم. اما زمانی که به مسایل ما توجه و رسیدگی لازم انجام نگیرد و راه حل گفتمان برای حل مشکلات ثمربخش نباشد، به ناچار زبان به گلایه می گشاییم و برخی مسایل و بی مهری ها را بیان می کنیم.
اهل سنت از ابتدا با انقلاب اسلامی همراه بوده اند و در پیروزی انقلاب سهیم بوده و در طول انقلاب در همه صحنه ها حضور فعال داشته اند. جمعیت قابل توجه اهل سنت در ایران، که حداقل 20 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، تاثیر بسزایی در برقراری وحدت و امنیت ملی داشته و دارد و با توجه به اینکه اکثریت جمعیت مسلمانان جهان را اهل سنت تشکیل می دهند اهل سنت ایران بهترین فرصت برای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده اند تا این نظام با مهرورزی نسبت به اهل سنت و رعایت حقوق آنان به الگوی عملی وحدت برای جهان اسلام تبدیل می شد و روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر را بهبود می بخشید. اما متاسفانه از این فرصت به خوبی استفاده نشده است.
در طول 33 سال انقلاب، اهل سنت در کابینه هیچ دولتی حضور نداشته اند. هیچ مسئولیت و مدیریت کشوری به آنان واگذار نشده و به هیچ یک از نمایندگی‏ها و سفارتخانه های جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر راه نیافته اند، و در مدیریت های منطقه ای و استانی بطور مساوی و عادلانه بکار گرفته نشده اند. بطور مثال در دانشگاه زاهدان از حدود 400 عضو هیات علمی کمتر از 15 نفر آنان اهل سنت هستند و با اینکه اهل سنت در استان اکثریت جمعیت را دارا هستند، در شورای تامین استان حتی یک نفر از اهل سنت حضور ندارد. در شورای اداری استان نیز تعداد مدیران اهل سنت بسیار کم و انگشت شمار هستند.
ما ایرانی هستیم و ایران از آنِ ماست و نمی خواهیم به ما به چشم بیگانه و مهاجر نگریسته شود. در نیروهای مسلح و انتظامی که وظیفه دفاع از کشور و برقراری نظم و امنیت را بر عهده دارند اهل سنت استخدام نمی شوند. در حالیکه در رژیم گذشته بسیاری از اهل سنت دارای درجه ها و مراتب عالی نظامی و انتظامی بوده اند. متاسفانه سیاست نانوشته ای در کشور وجود دارد که حتی حضور و شهادت ما را در کنار برادران شیعه ما برای دفاع از حریم مرزهای کشور بر نمی تابد و تحمل نمی کند، حضور اهل سنت در نیروهای نظامی از سطح بسیجی فراتر نمی رود. شیعه و سنی هر دو منتسب به اسلام و با هم برادر هستند. ما هیچ کشور اسلامی را سراغ نداریم که مانع حضور برادران شیعه در نیروهای مسلح شوند و یا آزادی نماز و عبادت شیعیان از آنان سلب شود. امروز روز عید قربان است و اهل سنت در بسیاری از شهرهای کشور، مانند اصفهان و تهران اجازه برگزاری نماز عید قربان را ندارند. محدود کردن آزادی های اساسی و قانونی اهل سنت به حوزه تعلیم و تربیت نیز کشیده شده است و به نام "برنامه ریزی و ساماندهی مدارس دینی" محدودیتهای دیگری بر اهل سنت اعمال شده است. مسئله دردآور دیگری که اخیرا پیش آمده این است که دو تن از علمای شاخص اهل سنت؛ مولانا احمد نارویی و مفتی محمدقاسم قاسمی، که افراد تاثیرگذاری در امنیت و وحدت بوده و هستند، در حالیکه عازم سفر حج بودند، از سفر معنوی آنان ممانعت به عمل آمد و علیرغم پیگیریهای استانی و کشوری نتوانستند به زیارت خانه خدا بروند. من نیز امسال قصد عزیمت به این سفر معنوی را داشتم که به دلیل توقیف گذرنامه نتوانستم به حج بروم و تصور نمی کنم در هیچ جای دیگری از دنیا با رفتن مردم و علما به سفر حج اینگونه مخالفت و ممانعت شود. برقراری امنیت و وحدت با شعار و سمینار قابل اجرا نیستند، بلکه تامین امنیت و برقراری وحدت در گرو اجرای عدالت و برقراری مساوات و رفع تبعیض و آزادی مذهبی است
پیک نت 19 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

هشدار جهانی وزیر خارجه روسیه حمله به ایران قربانیان بی شماری خواهد گرفت!

اشپیگل آنلاین: سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه ، دیروز(دوشنبه) در مسکو اعلام کرد: "حمله به ایران یک خطای بسیار جدی است که عواقب آن قابل پیش بینی نیست. ضربات نظامی قربانیان بیشماری خواهد گرفت اما مسئله مورد مناقشه را حل نمی کند".
"واشنگتن پست" از قول منابع دیپلماتیک غرب و کارشناسان اتمی که نامی از آنها نمی برد می نویسد برنامه اتمی ایران دشوار ترین موانع را پشت سر گذاشته است. طبق این اطلاعات گویا ایران با کمک های فنی یک دانشمند روس بنام Wjatscheslaw Danilenko توانسته به فنآوری بسیار دقیق تولید واکنش های زنجیره ای در چاشنی اتمی دست یابد.
http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,druck-796212,00.html
پیک نت 17 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۲, پنجشنبه

گوشت دم توپ می خواهند "فرزند کمتر زندگی بهتر" شعار دشمنان ج. اسلامی است!

زهرا سجادی، معاون احمدی نژاد در امور زنان گفت:
سیاست تنظیم خانواده در ایران که موضوع اصلی آن آموزش شیوه های جلوگیری از بارداری است، مروج فرهنگ غرب است. ایران تا چند سال دیگر به مرحله ای می رسد که مجبور است مانند کشورهای اروپایی برای ترغیب به بچه دار شدن سیاست های تشویقی به کار گیرد. تک فرزندی تبلیغات سو دشمن است و دوران فرزند کمتر، زندگی بهتر گذشته است. ما اصراری نداریم که کتاب شکوه همسرداری در دانشگاه ها تدریس شود، اما تاکید داریم کتاب تنظیم خانواده از کتاب های دانشگاهی حذف شود.
شکوه همسرداری عنوان کتاب تازه ای است که دولت اصرار بر تدریس آن در دانشگاه ها دارد و محتوی آن بر خلاف تدریس شیوه های تنظیمخانواده و جلوگیری از بارداری، عمدتا تشویق به ازدواج و داشتن فرزندان بی شمار است!
پیک نت 9 آبان

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

∙روزی که امیرکبیر گریست∙


سال
1264 قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر
آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند.
اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روى
ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و
دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به
خون انسان مى‌شود*/∙ هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى
آبله جان باخته‌اند، امیر بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله
بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با
این فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم
بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج
تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه
مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند*/*روز بیست و
هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و
روستاهاى پیرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز،
پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر
به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب
فرستادیم.پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر
بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى،
حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌اى باید پنج تومان هم جریمه
بدهی.. پیرمرد با التماس گفت*/باور کنید که هیچ ندارم.. امیرکبیر دست در
جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، این پنج
تومان را به صندوق دولت بپرداز*
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که
فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند.
روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد*/..*در آن هنگام میرزا
آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت
را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از
بیمارى آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که
میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس،
به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار
بقال و چقال در شأن شما نیست∙ /*امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت:خاموش باش،

تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم∙.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند
امیر
با صداى رسا گفت: و مسئول جهل شان نیز ما هستیم.. اگر ما در هر روستا و
کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را
جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از این مى‌گریم که
چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند

۱۳۹۰ آبان ۵, پنجشنبه

:: بی‌ادبی‌های کارگردان حامی احمدی‌نژاد ادامه دارد: سينما، لجنزار و جيره‌خوار صهيونيست‌ها

چکیده :فرج الله سلحشور، کارگردان حامی احمدی‌نژاد که متاسفانه نامش با فیلم سینمایی حضرت یوسف (ع) نیز گره خورده، چند روز پس از توهین قبلی خود به بازیگران زن سینما، بار دیگر به جسارت و بی‌ادبی به سینماگران پرداخت و این بار به بهانه جشنواره فیلم رویش، سینما را لجنزار و سینماگران را ریزه‌خوار دستورالعمل‌های صهیونیستی نامید.... فرج الله سلحشور، کارگردان حامی احمدی‌نژاد که متاسفانه نامش با فیلم سینمایی حضرت یوسف (ع) نیز گره خورده، چند روز پس از توهین قبلی خود به بازیگران زن سینما، بار دیگر به جسارت و بی‌ادبی به سینماگران پرداخت و این بار به بهانه جشنواره فیلم رویش، سینما را لجنزار و سینماگران را ریزه‌خوار دستورالعمل‌های صهیونیستی نامید. وی با بیان اینکه دبیران جشنواره فیلم رویش در شهر مشهد، که توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود، سینمای دینی را قبول ندارند، افزود: وقتی در یک مملکت حرف سینمای اسلامی می‌ زنند، در حالی که برای اسلامی شدن آن کاری نکردند معلوم است تصمیمشان غلط است. شیعه آنلاین گزارش کرده که سلحشور همچنین گفته است: “در یک حوض لجن، نمی‌توان دنبال سیب، گلابی و انار تمیز گشت و این یک حماقت است، در یک لجنزاری به نام سینما که ریزه خوره دستورالعمل‌های صهیونیستی است نمی‌توان حرف اسلام را زد. در این سینما که در دستان صهیونیست‌ها است نمی‌شود حرف اسلامی زد و مثل آن است که به یک دزد بگویی چرا مال حرام می‌خوری، به سینمایی که ماهیت صهیونیستی دارد نمی‌توان نام اسلامی داد.” وی پیش از این هم توهین‌های سخیفی را متوجه سینماگران کرده بود، توهین‌هایی که طیفی از واکنش‌ها، از عزت‌الله انتظامی تا علیرضا افتخاری، را در پی داشت. پنج زن بازیگر سینما هم خطاب به سلحشور نوشته بودند: «ای کاش لطف کنید سینمایی را که خجالت می‌کشیم بگوییم شما را یاد کجا می‌اندازد به حال خود رها کنید، شاید که رستگار شوید و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگران‌تان بازگردد

۱۳۹۰ آبان ۲, دوشنبه

بیانیه شورای همآهنگی راه سبز یگانه راه نجات از بحران تسلیم شدن به خواست مردم است!

شورای همآهنگی راه سبز امید، بیانیه ای در ارتباط با خطراتی که متوجه تمامیت ارضی کشور است منتشر کرد. در این بیانیه آمده است:
ماجرای اتهام دست داشتن برخی مسئولین یا نهادهای جمهوری اسلامی در طرحی که ظاهرا هدف آن ترور سفیر کشور عربستان در آمریکا بوده، می رود تا بار دیگر حلقه‌ی فشارهای خارجی بر کشور ما را تنگ تر سازد. هنوز نسبت به درستی یا نادرستی این اتهام و اعتبار اسناد آن تردیدهای زیادی وجود دارد و سابقه‌ی اتکای دولت آمریکا بر شواهد و مدارک به دور از واقعیت در مورد عراق، شبهه ناک بودن آن را در اذهان عمومی دنیا افزایش داده است. در کنار واقعیت مواجهه‌ی خصم آمیز آمریکا با ایران اما، یک واقعیت تلخ دیگر نیز وجود دارد و آن این که آنچه این روزها بر مردم ما می رود، نتیجه‌ی طبیعی عدم پایبندی حاکمان و دولتمردان کشور ما به حکمرانی دموکراتیک و عقلانیت جمعی است: اقتصاد نامولد، ورشکسته و سخت وابسته به فروش منابع طبیعی؛ نظامی سازی حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور که نه تنها دستاوردهای مثبتی در بر نداشته بلکه پیامدهای منفی آن در هر عرصه آشکارتر از همیشه است که یک نمونه‌ی آن فساد و اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی اخیر است؛ و اینک در سایه‌ی مجموعه عملکرد حکومت در شش سال اخیر در عرصه‌ی داخلی و خارجی، حلقه های محاصره و انزوا در عرصه‌ی سیاست خارجی که با شتابی بیش از پیش، امنیت و منافع ملی ایران زمین را به مخاطره انداخته است.
در عرصه‌ی استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای، آنهایی که اتخاذ سیاست های خردمندانه و واقع بینانه دولت های قبلی را مورد انتقاد قرار دادند، وضعیت را به بحرانی ترین شکل ممکن رسانده اند و با سیاست های نامنسجم و خیالپردازانه‌ی خود، آن را از یک فرصت به یک تهدید تبدیل کرده اند.
در عرصه‌ی حقوق بشر، با نادیده گرفتن حقوق حقه‌ی مردم در تعیین سرنوشت خویش، اعمال شکنجه، بازداشت های غیرقانونی، کشتار، سرکوب تجمعات مسالمت آمیز، زیر پا گذاشتن حق آزادی بیان، تعطیلی و اعمال سانسور شدید مطبوعات، تعطیلی احزاب و سازمان های منتقد، تنگ کردن عرصه بر هنرمندان و دانشگاهیان و فرهیختگان و علما و مراجع تقلید، و اقشار دیگر، آنچنان کارنامه‌ی سیاهی در زمینه‌ی حقوق بشر و حتی تعهد به اصول قانون اساسی کشور از خود برجای گذاشته اند که کشور را از این حیث نیز در بالاترین حد آسیب پذیری در عمر سی ساله‌ی نظام قرار داده است.
در عرصه‌ی سیاست بین الملل، دولتمردان کنونی به جای درک واقعیت های حاکم بر جهان و اتخاذ خط مشی عاقلانه ای که منافع بلند مدت کشور را تأمین کند، به یارگیری های ناپایدار و اتحاد با دولت هایی روی آوردند که بسیاری از آنها حتی در نظر مردم خود نیز دارای مشروعیت و محبوبیت نیستند و نشان داده اند که در بزنگاه های حساس، به راحتی از همراهی با منافع کشور ما کناره می گیرند. دولتمردان کنونی حتی در مورد خاص و مهمی مانند مسئله‌ی فلسطین هم نابخردی و ناکامی های خود را به نمایش گذاشتند و با توسل به جنجال آفرینی ها و ماجراجویی ها، تحقق خواست اکثریت مردم فلسطین برای آینده ای صلح آمیز را دچار مخاطره کرده اند. به راستی دستگیری ناشیانه‌ی اتباع کشورهای دیگر به جرم جاسوسی و آزادسازی آنها پس از ماه ها اسارت، به جز فراهم ساختن زمینه‌ی لازم در ارائه‌ی چهره ای خشن و نامعقول از ایران چه دستاوردی در پی داشته است؟ رجزخوانی های مسئولین نظامی و امنیتی به جز این که نظام را بیش از پیش در معرض اتهام تروریسم قرار می دهد، چه نتیجه ای در بر خواهد داشت؟
سکانداران کنونی نظام به جای درک این واقعیت مسلم که اقتدار واقعی و پایدار نظام به میزان اعتماد مردم به آن بستگی دارد، سعی می کنند با بحران سازی یا استفاده از بحران ها، دست به ایجاد وحدت تصنعی میان ملت و دولت بزنند، در حالی که وحدت واقعی زمانی به دست می آید که خاضعانه به خواست اکثریت مردم خویش گردن نهند و به جای لجاجت در ادامه‌ی راه غلطی که به ویژه پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸ در پیش گرفته اند، به مردم بازگردند. صد البته هر ایرانی، دارای هر عقیده و مرامی که باشد، بر دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی کشورش ایستاده، اما دفاع از ایران را نباید با دفاع از دولتمردانی که سهمی عمده در ایجاد این بحران دارند اشتباه کرد.
سخن همراهان جنبش فراگیر سبز مردم ایران به حاکمان این است که عزت و سربلندی حقیقی را در صداقت عملی نسبت به پایبندی به تحقق خواسته ها و حقوق آحاد ملت باید جست، نه در سرگرم شدن به کارزارهای تبلیغاتی زودگذر. از آنچه این روزها بر سر خودکامگان منطقه می آید درس بگیرید و بدانید که بازگشت به عقلانیت جمعی، تنها راه نجات کشور از وضعیت بحرانی کنونی است.
حفظ امنیت و استقلال کشور بدون تضمین حقوق بنیادین و امنیت شهروندان و التزام عملی به روشهای دموکراتیک امکان پذیر نیست. این شیوه‌ی حکومتداری شماست که بهترین شرایط را برای پذیرش اتهام های مطرح شده در افکار عمومی جهان فراهم می کند. مطمئن باشید زمانی که به اراده‌ی ملت تن دهید و مردم پشت سر شما قرار بگیرند، هیچ قدرتی نمی تواند به بهانه‌ی حفظ منافع خویش، حتی اندیشه‌ی تعرض به این سرزمین را در سر بپروراند.
پیک نت 2 آبان

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

جهان علیه بانک ها به خیابان آمده بانک های ج. اسلامی 5 میلیارد دلار به جیب زده اند


هی از كارشناسان بانكی با بیان اینكه حدود 48 هزار میلیارد تومان بدهی های معوقه به سیستم بانكی وجود دارد، می گویند 3 میلیارد دلار بدهی گروه "آریا" به بانك ملی تنها یك قسمت از 16 قسمت بدهی های معوقه بانكی است. باید به 15 قسمت دیگر هم پرداخت. به طور نمونه وضعیت بدهی های افرادی نظیر "علی انصاری" مالك بانك "تات" و "سرمایه"، "هدایتی" سرمایه دار فوتبال دوست، "زنوزی" مالك بانك "گردشگری" و سهامدار عمده "بانك سامان"، كه ابعاد فعالیت های اقتصادیشان از گروه آریا بزرگتر است، روشن شود. ضمنا نام دیگری هم وجود دارد كه زمان افشای آن هنوز نرسیده است. این نام نیز باید به فهرست فوق اضافه شود.

بخش عمده این 48 هزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانكی را باید در معادلات و معاملات سیاسی جستجو كرد.(نقل کوتاه شده از وبسایت آینده)

پیک نت ـ 28 مهر 1390

۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

آقایان جنتی و احمد خاتمی! این دولت فاسد با دخالت و تقلب شما بر سرکار آمد

یکشنبه, ۲۴ مهر, ۱۳۹۰

چکیده :رمالی و دعا نویسی توهم مدیریت جهانی را بدنبال آورد و در این میان سرمایه های کشور به یغما برده شد. اگر روال صندوق ذخیره ارزی مطابق برنامه پیش رفته بود در حال حاضر باید ۱۰۰ میلیارد دلار در صندوق موجود باشد، آیا هست؟ مجلسی ها می گویند صندوق خالی است، اگر می فرمائید نیست، پس کجاست؟ آیا به عنوان یک ایرانی حق داریم بپرسیم این نوکیسه ها که تا چند سال پیش هیچ نداشتند از کجا میلیارد ها دلار سرمایه به هم زدند؟...



محمدتقی کروبی *

۱۸ ماه از توقیف غیر قانونی گذرنامه ام توسط نیروهای امنیتی گذشته بود که نهایتا با بازگرداندن گذرنامه، اجازه خروج از کشور به من داده شد. عفونت شدیدی در پای راستم وجود داشت که استفاده از پروتز را همراه با درد و رنج بسیار کرده بود، از اینرو بعد از خروج و با مهیا شدن شرایط ، بلافاصله بستری و عمل جراحی را پشت سر گذاشتم. در این مدت اخبار مختلفی از جمله بزرگترین پرونده فساد تاریخی کشور توسط دولت کریمه در کنار شلاق خوردن نخبگان کشور (سمیه و پیمان) به جرم انتقاد از همین دولت فاسد را خواندم.

در باب اعمال مجازات شلاق و رفتار های ظالمانه نسبت به این عزیزان مطلبی دارم که همراه با نقد قانون مجازات اسلامی بعدا منتشر خواهم ساخت. اما در ارتباط با یکی از پرونده های شرم آور دولت مستقر که عناوین مجرمانه اختلاس، دزدی، جعل و کلاه برداری را در بر می گیرد سخنان جالبی از آقایان احمد جنتی و احمد خاتمی مبنی بر حفظ آبروی متهمین و عادی بودن این اختلاس ها در کشور های دیگر و نپرداختن به ابعاد آن از سوی اصحاب رسانه ها را خواندم. واکنشی دیگری از بخش رسانه ای جریان حاکم دیدم که ریشه این ننگ را به رئیس مستعفی بانک ملی ارتباط داده بود و با مطرح کردن مسئولیت ایشان در دوران اصلاحات، پدر و آقای خاتمی را مخاطب قرار داده بود. در این مطلب بدنبال بیان ریشه های اصلی فساد در کشور نیستم که در این روزها دلسوزان و اندیشمندان کشور در داخل و خارج از کشور مطالب بسیار نگاشته اند. امیدوارم بدور از حب و بغض و برای نجات کشور از بحران پیش رو گوش شنوائی پیدا شود.

اما لازم میدانم به دو عضو شورای نگهبان که بعد از دست بردن در آرای ملت و ریختن خون فرزندان این کشور بر سنگ فرش های خیابان و پنهان کردن جنایات کهریزک، با چشمان از حدقه بیرون زده از تریبون نماز جمعه به ترویج خشونت پرداختند و دستگاه قضائی را به صدور احکام سیاسی بیشتر علیه نخبگان کشور تشویق کردند، این واقعیت تلخ را یادآور شوم که به برکت امثال شما و دخالت مستقیم شورای تان فاسد ترین دولت تاریخ ایران با تقلب به روی کار آمد. برخلاف ادعای آقایان چنین اختلاس هایی نه در کشورهای پیشرفته بلکه در نظام های دیکتاتوری نظیر لیبی و سوریه هم سابقه ندارد. در جوامع پیشرفته قوانین حق مردم در دانستن را به رسمیت شناخته و روح آزادی و دموکراسی مانع پنهان کاری و تصمیمات فردی می گردد. قانون آزادی اطلاعات موجب کنترل اصحاب رسانه نسبت به سیاستمداران، حاکمان و اشخاص حقوقی گردیده است. در ایران چه کسی حق دارد بداند و اگر بخواهد بداند چه سرنوشتی در انتظار وی و خانواده اش خواهد بود. اجازه دهید به چند نمونه از سوء استفاده ها و عواقب آن در غرب اشاره کنم. وزیر سابق کشور بریتانیا، دیوید بلانکت برای هبه ۲ بلیط دولتی اپرا به معشوقه اش و سفارش در تسریع اقامت دایم خدمتکار معشوقه خود مجبور به استعفا شد، صدر اعظم سابق آلمان برای استفاده شخصی از یک باک بنزین دولتی مواخذه شد و اخیرا دکتر فوکس وزیر دفاع انگلیس بخاطر به همراه بردن دوست خود در سفر های کاری و استفاده وی از عنوان مشاور وزیر مجبور به کناره گیری گردید. در جوامعی که شفافیت در رفتار وجود دارد، درج رسوائی ها نه تنها به یاس و ناامیدی مردم منجر نمی شود بلکه اعتماد انان را به سیستم افزایش می دهد.

از خیر کشورهای دمکرات گذشته ام و سرزمین کهن خود را با بدترین جهان سومی ها از جمله نظام های مبتنی بر قدرت فردی مقایسه می کنم. بطور نمونهدر لیبی که قذافی خود را مالک جان، و مال مردم می دانست آیا شاهد چنین اختلاس هایی در حکومت چند دهه اش بودید؟ او مرتکب جرایم بسیار گردید اما با علم و دانش سر ستیز نداشت و از آن در جهت افزایش قدرت خود و کشورش بهره می جست. او با بهره گیری از مشاوران قابل از جمله فرزند تحصیل کرده اش سیف الاسلام درآمد های نفتی را در جهت خرید سهام شرکت های معتبر در اروپا و آمریکا (بیش از ۶۰ میلیارد دلار ) بکار گرفت و بدنبال سقوط اش این سرمایه ها توقیف شده در اختیار دولت انتقالی قرار گرفته است. اما در ایران چگونه است؟ علم اقتصاد به سخره گرفته شد و دانش ستیزی محور برنامه دولت قرار گرفت. رمالی و دعا نویسی توهم مدیریت جهانی را بدنبال آورد و در این میان سرمایه های کشور به یغما برده شد. اگر روال صندوق ذخیره ارزی مطابق برنامه پیش رفته بود در حال حاضر باید ۱۰۰ میلیارد دلار در صندوق موجود باشد، آیا هست؟ مجلسی ها می گویند صندوق خالی است، اگر می فرمائید نیست، پس کجاست؟ آیا به عنوان یک ایرانی حق داریم بپرسیم این نوکیسه ها که تا چند سال پیش هیچ نداشتند از کجا میلیارد ها دلار سرمایه به هم زدند؟

آیا حق داریم بدانیم معتمدین آقایان چه کسانی هستند که برای دور زدن تحریم ها احتمالا بخشی از سرمایه ها به آنان منتقل گردیده؟ بیاد دارم آمار های عجیبی از سوی مسئولین عزل شده همین دولت در باب انتقال سرمایه های این ملت به دستور شخص رئیس قوه مجریه در دوران ۴ ساله اول وی داده می شد که پدرم در مناظره انتخاباتی تنها به یک نمونه از آن (دستور انتقال ۷۰۰ میلیون دلار) اشاره کرد. پرسشی که هرگز پاسخ داده نشد.

آری در پرتو حمایت های بی حد و حصر می توان سیصد میلیارد تومان از پول شهرداری تهران را غیب کرد، به فروش غیر قانونی نفت مبادرت ورزید، معادن، مخابرات و سایر منابع اصلی کشور را به نام خصوصی سازی و در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی با بهایی اندک اختصاصی ساخت و … و در نهایت آب از آب تکان نخورد. حتی مانند وزیر اقتصاد می توان منکر اصل موضوع شده و یا مانند رئیس دولت مستقر با گردن کلفتی رقبای خود را تهدید به افشاگری می کند. اگر گردش آزاد اطلاعات و حق مردم در دانستن بطور واقعی به رسمیت شناخته می شد، زندان ها مملو از دلسوزان و اندیشمندان نمی گردید، یاران اصیل انقلاب و مردم حصر و زندان نمی شدند، صدای مردم در گلو خفه نمی شد و افسار کار با خشونت و تقلب به مجموعه ای مجهول الهویه سپرده نمی شد تا با گماردن فردی معلوم الحال (جناب رامین) رسانه های مستقل را یکی پس از دیگری ذبح کند، امروز وضع کشور در عرصه های بین المللی و داخلی چنین اسفبار نبود. متاسفانه اراده جدی در مبارزه با فساد دیده نمی شود و برخورد های گزینشی آنهم تنها بدان جهت که مطیع دیروز مدعی امروز گردیده نه تنها چاره کار نیست بلکه سرعت فرار سرمایه های پنهان را بیشتر می کند.

در پایان با عنایت به رویکرد باند های قدرتمند فساد در داخل لازم میدانم توصیه ای برادرانه به آقای خاوری کنم، اگرچه ممکن است نتایج آن کمی برای وی تلخ باشد. این حداقل بهایی است که با علم به نامشروع بودن دولت مستقر و در همکاری با مجموعه ای فاسد باید پرداخته شود. اگر رئیس مستعفی بانک ملی در این فعل مجرمانه نقش کلیدی ندارد و ذینفع نبوده باید بداند که خروج وی از کشور با هدایت برخی افراد ذی نفوذ صورت گرفته که به جای بررسی صورت مساله، با انحراف افکار عمومی بار فساد افشا شده را بر گردن ایشان بی اندازند. ظاهرا موضوع حکایت از سود متقابل دارد. از یکسو آقای خاوری از مجازات احتمالی رها شده (حتی اگر از اختلاس منتفع نشده باشد اما برابر با مسئولیت و تعهدات قانونی ایشان بدلیل تبعیت غیر قانونی از فرامین مقامات ارشد مجرم شناخته خواهد شد) و از سوی دیگر بهترین شرایط را برای مفسدین اصلی پرونده بوجود آورده تا هزینه کاری های غیر قانونی چند ساله خود از بیت المال را به وی انتساب دهند. دیر یا زود ده ها برنامه سفارشی برای آقای خاوری ساخته خواهد شد که وی را عنصری نامطلوب، فاسد وعامل موساد، سی آی ای و… معرفی خواهند نمود که در جهت براندازی نرم با ماموریت از بیگانگان در حکومت و دولت نفوذ کرده بود تا مردم را نسبت به نظام مایوس کند.

آقای خاوری شما می توانید با بازگشت خود اولا از حیثیت و آبرو خود دفاع کرده و ثانیا توطئه آندسته از صاحبان قدرت و فساد که نمی خواهند ابعاد واقعی این پرونده و پرونده های مشابه معلوم گردد را به چالش بکشید. اگر بیم جان دارید حداقل برای حفظ شان و آبروی خود و نیز ادای دین به جامعه با مصاحبه با رسانه های مستقل ابعاد مختلف این فساد را روشن کنید.

* فرزند ارشد مهدی کروبی
منبع: وبلاگ نویسنده

۱۳۹۰ مهر ۲۱, پنجشنبه

:: چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم ؟



چه کسی میخواهد من و تو "ما " نشویم ، خانه اش ویران باد ! جمله زیباییست ، نه ؟ چند درصد امید دارید که روزی من و تو هم بلاخره یک روزی "ما " بشویم ؟ تا بحال به این فکر کردید که چرا ، نتوانستیم با اندیشه های متفاوت متحد باشیم ؟ با داشتن این همه وسایل اطلاع رسانی (تلویزیون ، رادیو ، اینترنت ،...) و این همه افراد سیاسی روشنفکر و رهبران اپوزوسیون و و و ...! براستی چرا ؟ تا به کی هر روز بدترین خبرها را از داخل ایران بشنویم و با صد ها آه گفتن ها به رختخواب برویم و با غصه بخوابیم ، و فردا روز از نو، روزی از نو ! براستی چه زمانی قرار است رهبران ما ( چپ ، راست ، مذهبی و غیر مذهبی و و و ... ) همه در کنار هم بایستند و بیانیه ای یا فراخوانی بدهند ؟ تا به کی به فکر مطلب نوشتن و انرژی گذاشتن علیه یکدیگر باشیم ؟ تا به کی سرامداران رژیم جمهوری اسلامی را با نداشتن اتحاد، شاد کنیم ؟ فقط همه میدونیم که دوست داریم کشوری آزاد و اباد داشته باشیم ، همه دموکراسی میخواهیم ، همه بهترین و مدرنترین کشورهای جهان را سر مشق خود قرار دادیم و خیلی چیزهای خوب خوب دیگر هم آرزو داریم . ولی یک بار صادقانه حاظر شدید که تحقیق کنید و بدانید کشورهای پیشرفته چه کردند که ما نکردیم ؟ فکر میکنید که بعد از ۳۳ سال مبارزه ، حال به جایی نرسیدیم که بدنبال نقاط وجه مشترک مثبت یکدیگر باشیم و نیمه پر لیوان را ببینیم ؟ آیا باور دارید که ایران مال همه ماست ؟ باور دارید که باید همه و همه با هر نوع تفکر و اندیشه سیاسی در کنار هم با عشق و محبت زندگی کنیم ؟ یا هنوز زوده ... و حالا حالاها بجنگیم !؟ چند درصد از شماها در فردای آزاد ایران به رفراندم اعتقاد دارید ؟ چند درصد از شما ها باور دارید که دیگر حکومت تک حزبی هیچ جایگاهی در بین ملت ما نداره ؟ پس چرا متحد نمیشوید ؟؟؟ اینبارسخنم با تمام رهبران اپوزوسیون است ! بیاید دست یکدیگر را بگیرید و با هم متحد شوید و به ما ملت درد کشیده ثابت کنید که خواهان تلاش برای آزادی ایران هستید . مگر غیر از متحد شدن راه دیگری هم برایمان مانده ؟ نشنیدین که میگن یک دست صدا نداره ! امیدوارم که منتظر معجزه نباشید . این بر همگان ثابت شده که هیچ کشوری دلش به حال ما نسوخته و همه به فکر منافع و چاپیدنمان هستند . شما را به وجدانتان قسم میدهم یک بار هم که شده بیاید همه و همه دست برداری به سوی همدیگر دراز کنیم .فراموش نکنید هنوز پدری نمرده که بخواهیم از حالا سر ارث و میراث دعوا کنیم . میدانم که ۳۳ سال پیش با هم علیه نظام پهلوی متحد شدید و انقلاب کردید و همه از همدیگر رو دست خوردید، و خاطره تلخی از متحد شدنتان برایتان ماند! ولی باز چاره کار چیست ؟ هموطن من همین حالا بسیاری از همیهنانمان بخاطر آزادی من و شما در بند هستند . هر روز چندین نفر را اعدام میکنند . میتونید حتی چند دقیقه حال و روز آنها را تجسم کنید و خودتان را جای آنها بگذارید؟ میدانید که آنها تمام چشم و امیدشان به ماست ... ، حالا حساب برسید ما کجای کار هستیم ! در آخر من دست تمام آزادیخواهان و رهبرانی که بدنبال اتحاد هستند ، میبوسم و سر تعظیم فرد میاورم . به امید روزی که همه با هر نوع اندیشه و تفکر به هم عشق بورزیم و دست در دست هم میهن عزیزمان راآزاد و آباد کنیم.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

سپاه بازوی مسلح و غیر مسلح رهبر اعلام شد



قول سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه نوشت که وی در مراسم اعلام جایگزین حجت الاسلام ذوالنور، جانشین نماینده رهبر در سپاه با صراحتی که تکمیل کننده سخنرانی روز گذشته وی بود گفته است: «با توجه به گستردگی سپاه پاسداران و اتصال بسيج به آن و عرصه های مختلفی که انقلاب اسلامی با آن روبروست، سپاه ديگر بازوی مسلح و توانمند رهبری نبوده بلکه به عنوان بازوی غير مسلح ايشان نيز محسوب می شود. رهبری هيچگونه محدوديتی را برای سپاه در انجام ماموريت قائل نشده اند»
این صریح ترین اعتراف به تبدیل سپاه پاسداران به حزبی مسلح به رهبری علی خامنه ایست. ذوالنور از شاگردان مصباح یزدی است که پس از پایان ریاست جمهوری خاتمی، به پاس بسیج کفن پوشان حرفه ای قم علیه اصلاحات و خاتمی جانشین نماینده رهبر در سپاه شد و همزمان با بالا برخی افشاگری ها در باره باند احمدی نژاد اعلام شد که بازنشسته شده است! و خود اعلام کرد که از سپاه بیرون آمده تا نماینده مجلس شود!
دراین مراسم جایگزین ذوالنور، حجت الاسلام والمسلمين "عبدالله صادقی" یکی دیگر از شاگردان مصباح یزدی معرفی شد.
(ارتش نیز در زمان شاه، ارتش شاهنشاهی بود و بازوی مسلح شاهنشاه آریامهر.)
پیک نت ـ 18 مهر 1390

۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، گفته است که کسانی می‌خواهند از اختلاس بانکی اخیر به عنوان ادعانامه علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند و چهره حکومت را زش

این عضو مجلس خبرگان رهبری در خطبه‌های امرو ۱۵ مهر در نماز جمعه تهران، گفت که عده‌ای در تنور داغ اختلاس، نان انتخاباتی خود را می‌پزند. به گفته او، این افراد «در پرونده سیاه‌شان خیانت فرهنگی، فساد سیاسی و فساد اقتصادی دارند».

به گزارش خبرگزاری مهر، او با تاکید بر اینکه «در همه جای دنیا این فساد‌ها وجود دارد»، گفت انتظار می‌رود که برخوردی «در شان نظام» با این فساد صورت گیرد.

تخلف سه هزار میلیارد تومانی در سیستم بانکی که «بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ ایران» نامیده می‌شود، در شهریور امسال فاش شد و به استعفای مدیرعامل بانک ملی و برکناری مدیران بانک‌های صادرات و سامان انجامید.

پیش‌تر، علی لاریجانی، رئیس مجلس گفته بود این برداشت را که انتشار اخبار و گزارش‌ها درباره «اختلاس سه هزار میلیارد تومانی برای بیرون راندن رقیب از صحنه انتخابات است»، قبول ندارد.

همچنین محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرده بود: اختلاس اخیر تاثیری در انتخابات ندارد و من مطمئنم که حضور مردم در عرصه انتخابات همانند دفعات گذشته باشکوه خواهد بود.

احمد خاتمی در نمازجمعه به مقامات حکومت توصیه کرد «صبوری پیشه کنند و فرافکنی نکنند» و گفت «اینکه گناه فساد را به گردن یکدیگر بیندازند، هدف بدخواهان است».

رئیس سازمان بازرسی هفته پیش گفت که در سه سال گذشته در ۱۳ نامه به شخص محمود احمدی‌نژاد «تذکر دادم که اگر این تذکرات اجرایی می‌‌شد، امروز شاهد چنین اختلاسی نبودیم».

مصطفی پورمحمدی همچنین تاکید کرده بود، کسانی که مسئول هستند، به جای این‌که مشکل به‌وجودآمده را بررسی و آن را حل کنند، می‌گویند ما این اختلاس را خبر دادیم و خودمان آن را کشف کردیم.

اشاره او به اظهارات رئیس جمهوری است که گفته بود این اختلاس را خود دولت کشف کرده و هشدار داده بود که اگر از حمله به دولتش به بهانه‌های مختلف از جمله رسوایی اقتصادی دست بر ندارند، سکوتی را که به احترام رهبری در پیش گرفته، می‌شکند.

امام جمعه امروز تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت که دستگاه قضایی بنابر تکلیف ذاتی خود وارد میدان شده و اظهارات صادق آملی لاریجانی را که گفته است «قوه قضائیه هیچ خط قرمزی نمی‌شناسد» مایه آرامش مردم دانست.

رئیس قوه قضائیه پیش‌تر در واکنش به «فشار‌ها و مانع‌تراشی‌ها» بر سر مبارزه با فساد،گفته بود که «کسی برای ما خط قرمز قرار ندهد چون در اسلام و قانون خط قرمز نداریم».

احمد خاتمی همچنین گفت که رهبری «به مردم اطمینان داده‌اند که دست‌های خائن قطع خواهد شد» و مسئولان سه قوه در برخورد با این فساد، «متفق القول» هستند و تمام «مبلغ ۴۷۰۰ میلیارد تومان از اموال مفسدین ضبط شده است».

آیت‌الله خامنه‌ای در هفته جاری، گفت اگر مقامات به توصیه‌های ده سال قبل او در مورد فساد اقتصادی عمل ‌کرده بودند، امروز با این اختلاس مواجه نمی‌شدند و افزود که «کش دادن قضیه» از طرف رسانه‌ها را به صلاح نظام نمی‌داند. منبع مردمک