۱۳۹۴ آذر ۱۸, چهارشنبه

بیانیه راهبردی درباره انتخابات پیش روی رژیم


سپند بختیاری در بیانیه نسبتا مفصلی به نقشه راه نیل به انتخابات آزاد در ایران پرداخت ولی سخنگوی وی در تیم سردبیری جنبش ملی مقاومت و نافرمانی مدنی گفت وی در بیانیه های بعدی گام به گام به تببین مانیفست گذار که در باره طرح ملی برکناری و انحلال جمهوری سلامی است خواهد پرداخت ؛ سپند در پیام روز جاری خویش که در صفحه فیسبوک وی منتشر شد می گوید : اینجانب ؛ نه تنها خواهان تحریم انتخابات حکومتی و انتصابی در جمهوری اسلامی می باشد بلکه برای فراهم شدن زمینه های یک انتخابات آزاد در ایران یا هر گونه گزینش ملی یا رفراندم مردمی برآورده شدن مطالبات اولیه زیر را ضروری میداند یکم : آزادی بدون قید شرط انسانی برای بانوان ایران در انتخاب شغل , پوشش , و شرکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی و صنفی و برابری زن و مرد در برابر قانون دوم : استقرار یک دولت آشتی ملی موقت در ایران ( بر پایه منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و میثاق جهانی حقوق مدنی و سیاسی ) که می تواند در چارچوب یک سکولار دموکراسی گذار مرکب از نمایندگان همه احزاب و سازمانهای اپوزوسیون و دگراندیشان موجود درون ایران باشد سوم: انحلال همه دادگاههای انقلابی و توقف قوانین جزایی دینی و استقرار فضای باز سیاسی در کشور و تضمین بازگشت همه فعالین دیگر اندیش به کشور زیر نظر سازمان ملل متحد به همراه فرستاده ویژه منتخب و مورد گواهی از سوی شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و تضمین طرفین اپوزوسیون و حکومت بر حاکمیت ملی و قانون برای رسیدگی به ادعاهای طرفین علیه یکدیگر در دادگاههای عادله ملی یا معتبر جهانی با راهبرد عفو عمومی ( دولت آشتی ملی باید همه میثاقهای جهانی مربوط را همزمان امضا کند) چهارم: تضمین قانونی و عملی آزادی های مدنی و سیاسی و تشکیل احزاب و گروههای مدنی و صنفی با هدف پیشرفت و توسعه کشور ایران و آزادی بی قید و شرط رسانه های دیداری , شنیداری و نوشتاری و حذف سانسور و بازبینی از همه رسانه ها و مطبوعات و نشریات و کتب پنجم: حذف مجلس خبرگان و انحلال همه اصول مربوط به ولایت فقیه ( با توجه به ناکارآمدی و ویرانگری قدرت سیاسی برخاسته از این اصل که در سی و شش سال گذشته از جمله زمان پایان جنگ ایران و عراق در مورد قطعنامه 598 و در دوره شرم نامه برجام موجب ویرانی های بزرگ سیاسی و اقتصادی برای کشور ایران گردید) ششم: آزادی قانونی و بدون قید و شرط تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری و انحلال شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر هفتم: خروج بی قید و شرط همه دست های پیدا و پنهان جمهوری اسلامی از سوریه , عراق و یمن و لبنان و فلسطین و انحلال تمامی یگانهای شبه نظامی و نظامی موجود و تسلیم نیروهای مسلح و شبه مسلح به ارتش برای بازپروری نظامی و بکارگیری ایشان در رده های غیر فرماندهی و عملیاتی هشتم: انحلال بنیادهای شهید و مستضعفان و پانزده خرداد و همه نهادهای اقتصادی وابسته به ولایت فقیه یا اوقاف یا حوزه های علمیه یا اماکن متبرکه و انتقال همه دارایی های آنها به سازمانها و نهادهای رسمی قابل محاسبه بهزیستی و بهداشتی و درمانی و آموزشی کشور و همچنین بازگرداندن همه اموال به سرقت رفته از ایران زیر نظر سازمان ملل متحد ( دارایی تمام سران و کارگزاران و مدیران حکومت جمهوری اسلامی بر پایه استانداردهای سازمانهای جهانی شفافیت سازی وقوانین پولشویی مورد بررسی و باید به خزانه کشور ایران باز گردد) نهم: باز گرداندن پرچم ملی کشور ایران و حذف هرگونه نمایه دینی از نهادهای کشوری و لشکری کشور ایران دهم: حذف نام اسلامی ( یا هر باور دینی) از مجلس شورای ملی ایران ( پارلمان یا مهیستان منتخبین مردم ) و جایگزینی کمیته نظارتی مرکب ازامنای مردمی پیشنهادی از سوی دولت آشتی ملی و نماینده شورای بین المجالس و نماینده شورای حقوق بشر سازمان ملل بر هر انتخاباتی در ایران تا زمان انتقال قدرت سیاسی بسوی فضای سکولار دموکراتیک پارلمانی بالاترین لینک مستقیم

۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

در مصاحبه با روز/ اکرم نقابی: شانزده سال پرسیدیم سعید زینالی کجاست حالا پدرش کجاست؟


بازداشت شدگان مقابل زندان اوین و همچنین ساختمان دنا به بند ۸، بند مالی زندان اوین منتقل شده اند اما از وضعیت هاشم زینالی، پدر سعید زینالی و محل نگهداری او هیچ خبری در دست نیست. مادر سعید زینالی می گوید: ۱۶ سال پرسیدیم سعید کجا است و جوابی نشنیدیم حالا می پرسیم پدر سعید کجا است و باز جوابی نمی شنویم. هاشم زینالی، پدر سعید زینالی، روز شنبه در جریان تجمع در مقابل زندان اوین بازداشت شد. او به اتفاق مادر سعید زینالی روزهای شنبه مقابل زندان اوین و روزهای دوشنبه مقابل ساختمان دنا در خیابان گاندی تهران به تحصن جمعی از فعالان سیاسی و خانواده های زندانیان سیاسی می پیوست با پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود سعید زینالی کجا است. البته هاشم زینالی تنها بازداشتی روز شنبه نبود، محسن شجاع، فعال مدنی و رضا ملک، مامور سابق وزارت اطلاعات هم به اتفاق تعدادی از شاگردان و حامیان محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه بازداشت شده اند که همگی آنها به بند ۸ زندان اوین منتقل شده اند. از رضا ملک خبری در دست نیست و هاشم زینالی در وضعیت و محل نامعلومی زندانی است. اکرم نقابی همسر هاشم زینالی و مادر سعید زینالی که امروز هم به دادسرای اوین مراجعه کرده و پاسخی دریافت نکرده به روز می گوید: بالاترین لینک مستقیم

۱۳۹۴ مهر ۲۲, چهارشنبه

بیست ؛ ما نمیدانیم این مصاحبه ساختگی ، سفارشی یا مبتنی بر واقعیات است ولی آنچه روشن


بیست ؛ ما نمیدانیم این مصاحبه ساختگی ، سفارشی یا مبتنی بر واقعیات است ولی آنچه روشن میباشد ایشان با آگاهی از اخبار پیرامون خود و با توجه گسترش فعالیت هایش در داخل کشور، علاقمند هستند مردم اطلاعات درست تر ! از بابک زنجانی داشته باشند بابک زنجانی در گفتگو با هفته نامه «آسمان» روایت جالبی از روزهای سربازی و کار برای رئیس کل بانک مرکزی بازگو کرده است. روزهایی که مقدمه میلیاردر شدن او بود. این بخش از گفتگوی زنجانی با هفته نامه آسمان را بخوانید: شما در جایی گفته بودید که در بانک مرکزی سربازی کرده اید و راننده رئیس کل بانک مرکزی بودید. سرباز رئیس کل بانک مرکزی شدن کار ساده ای نیست. قبول دارید؟ لطفا صادقانه بگویید: صادقانه می گویم زمانی که به سربازی رفتم در سپاه تقسیم شدم من را به اردکان یزد فرستادند. سه ماه اول آموزشی ام آنجا بود. از آنجا به پادگان ولیعصر تهران منتقل شدم. در بین سربازها، مرتب تر بودم و تمیزتر می نوشتم بنابراین من را به قرارگاه فرماندهی سپاه فرستادند. حدود ۱۴-۱۳ ماه آنجا بودم. زمانی که در آن مجموعه بودم یادم هست آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنید. چون تک پسر بودم مرا به تهران منتقل کردند وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم، گفتند شما باید به عنوان راننده آقای نوربخش را جابجا کنید. ابتدا سرباز بانک مرکزی بودم و آقای دکتر نوربخش رانده دیگری داشتند. بعد از او من راننده آقای نوربخش شدم. آخر خدمت سربازی ام بود حدود ۵ ماه مانده بود. وقتی مرا به دفتر آقای دکتر نوربخش فرستادند من در آنجا کار ثبت نامه ها را انجام می دادم نامه ای می آمد ثبت می کردم و در کارتابل می گذاشتم و مرتب می کردم بعد رانندگی هم می کردم جایی اگر می رفتند می بردمشان تا این که خدمت سربازی ام تمام شد. زمانی که خدمت سربازی ام تمام شد آقای نوربخش گفتند می خواهی چکارکنی؟ اگر بخواهی می توانی این جا بمانی. پاسخ شما به دکتر نور بخش چه بود؟ من گفتم نمی مانم؛ کارت هایشان را دارم آن موقع هر کسی را نمی گذاشتند به آن زیرزمین برود چون آنجا بورس شده بود و نمی گذاشتند دلال ها آنجا بروند. باید مغازه دار بودی یا کارت داشتی من هنوز کارت آن موقع را دارم. وقتی خدمت سربازی ام تمام شد آقای نوربخش ۵-۴ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می داد تا در بازار پخش کنند. آن وقت ها دلار رسمی ۳۰۰ تومان بود و بیرون قیمت دلار در حال رشد بود و همه می گفتند ارزش یک دلار می خواهد معادل یک هزار تومانی شود. خاطرم هست مردم می رفتند شب تا صبح در صف بانک ها می خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار آزاد بفروشند به خاطر اینکه قیمت دلار بالا نرود آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعه هایی که دارند کار می کنند (دلار تزریق می کنند) و ۴ یا ۵ نفر بودند کار کن به من اعتماد پیدا کرده بود. اولین ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع در بازار گرفتید تا قیمت دلار کنترل شود چقدر بود؟ ۱۷ میلیون دلار. اولین کارمزدی هم که گرفتم ۱۷ میلیون تومان بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد خریدم. چند وقت یک بار از بانک مرکزی دلار می گرفتید؟ هر روز می گرفتم. دلارها را در بانک مرکزی می گرفتم و در بازار می فروختم و پول ریالی اش را به بانک واریز می کردم. اینکه دلارها را با این کارمزد به شما می دادند خوش یک رانت نبود؟ چرا به بقیه دلار نمی دادند؟ روزی ۱۷ میلیون تومانم کارمزد رقم کوچکی نبود. نمی دانم. وقتی خدا بخواهد کاری برای کسی انجام شود می شو. آقای دکتر نوربخش که انسان رانتی نبودند، اگر ایشان می خواست رانتی بدهد به کسی رانت می داد که منافعی برایش داشته باشد. بعد از فوت مرحوم نوربخش و بانک مرکزی چکار کردید؟ آن موقع بررسی کرده بودم متوجه شده بودم که در بین کسانی که پول های زیادی می آورند «سالامبور» فروش ها (کسانی که پوست گوسفند می فروشند)، ارزهای زیادی به داخل کشور می آورند. مثلاً چه ارقامی؟ از ۱۰ میلیون دلار گرفته تا ۳۰ میلیون دلار. آنها پوست گوسفند را جمع می کردند و به خارج از کشور می بردند. در ترکیه و ایتالیا می فروختند و پولش را به داخل کشور می آوردند. آن زمان با یکی از این “سالامبور” فروش ها آشنا شدم. گفتم این کار چطور است گفت چرا شما کار ارزی می کنید بیا در کار سالامبور کار خوبی است. از چند نفر دیگر که آن پول ها را برای توزیع می گرفتند سه نفرشان تا مدت ها در زندان بودند چون ما اول باید ارز به حساب می ریختیم تا آنها تومانش را به ما می داند. آن سه نفر ارز را به حساب کسی ریخته بودند که پولشان را نداده بودند. مثلاً شخصی به نام … (نامش را می برد) که زمانی در کیش هم هتل داشت. پول سنگینی (ارز) به حساب شخصی ریخته بود. آن نفر هم ارز را برداشته بود و رفته بود. حالا تا برود شکایت کند و پول را بگیرد خودش را به زندان برده بودند. یا بعضی از آنها می آمدند و دفترچه باز می کردند تا سود بانکی اش را بگیرند و به صورت هفتگی با بانک مرکزی تسویه می کردند. من یادم هست آن وقت ها با این آقایان صحبت می کردم که این کارشان حلال نیست چون پول خود بانک را در بانک می گذاشتند و بهره می گرفتند. حالا برگردیم به همان دوره «سالامبور» فروشی شما من در آن موقع پوست گوسفندها را می خریدم و می دادم دباغی می کردند. بعد تبدیل به طبقه بندی های مختلف می شد و آنها را صادر می کردم. چقدر پوست گوسفند توانستید جمع کنید؟ آن زمان حدود ۵ هزار پوست جمع کردم. هر پوست حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومان قیمت داشت دلار هم به ۹۰۰ تومان رسیده بود. پوست ها را به کجا می فروختید؟ به ترکیه. اما حتی خریدارها را نمی شناختم خیلی ریسکی کار می کردم فقط شنیده بودم در ترکیه کسی هست که «سالامبور»های ایرانی را می خرد. چون می دیدم همه سالامبورهایشان را برای او می فرستند فکر کردم خوب است من هم سالامبورهایم را برای او بفرستم. یک روز به ایشان تلفن زدم و گفتم از ایران زنگ می زنم و می خواهم سالامبورهایم را به شما بفروشم. ایشان اول گفت که سالامبورهایم را نمی خرد اما آنقدر پافشاری کردم تا بالاخره پذیرفت تا از من هم بار بردارد. از فروش سالامبورها چقدر سود کردید؟ در اولین کانتینری که به ترکیه فرستادم هر سالامبور برایم نیم دلار(حدود ۵۰۰ تومان) تمام شده بود و در آنجا ۱۹ تا ۲۰ دلار فروخته شد. پولم یکدفعه چندین برابر شد. کارم را به ۵ هزار پوست شروع کردم. وقتی دیدم کار قشنگ و خوب است در نزدیکی ورامین کارخانه ای را اجاره کردم. از این طرف و آن طرف کشور پوست می خریدم و پس از دباغی صادر می کردم این کار سودهای زیادی برایم درست می کرد. هنوز از طرف کسی یا جایی پشتیبانی نمی شدید؟ سفارش و توصیه ای نداشتید؟ پوست خریدن که دیگر سفارش و توصیه نمی خواهد کارم تا سال ۱۹۹۶ خیلی خوب پیش می رفت. اما بعد از آن ورشکست شدم و به زندان افتادم.

۱۳۹۴ مهر ۱۰, جمعه

همصدایی سپاه و احمدی نژاد برای تطهیر بابک زنجانی: دروغگویان ایران! متحد شوید


» انتشار ناگهانی نامه قدیمی متهم بزرگترین فساد تاریخ ایران در آستانه دادگاه چهارشنبه, ۸ مهر, ۱۳۹۴ چکیده : بابک زنجانی دست پرورده نظام فکری دولت احمدی نژاد همچون رییس خود این بار هم فرار به جلو را انتخاب کرده است و انتشار این نامه در این زمان توسط رسانه ای همچون خبرگزاری فارس که پیشینه مشخصی دارد نشان از آن دارد که خط دهی از یک جا انجام می پذیرد... کلمه – نیما ارجمند بابک زنجانی دست پرورده مکتب محمود احمدی نژاد است. فرزند خلف سیستمی که دروغ کاشت و فساد درو کرد. تابلوی یک فساد سیستماتیک. دستان آلوده ای که بابک زنجانی سپر بلای آنان شده است این روزها تمام توان خود را به کار بسته اند تا شاید مولود خلف شان را نجات دهند. فرزندی که پس از دو سال حبس هنوز صاحبان دستان پنهان را لو نداده است. شش تیم از زبده ترین وکلای دادگستری بر پرونده بزرگترین متهم فساد اقتصادی ایران گمارده شده اند تا شاید راه فراری پیدا شود. آخرین تیر ترکش آنان را تیم رسانه ای شان رها کرد. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه در فاصله پنج روز مانده به برگزاری دادگاه نامه بابک زنجانی خطاب به رییس جمهور را منتشر کرد. نامه ای که مرداد ماه گذشته نوشته شده بود. بابک زنجانی دست پرورده نظام فکری دولت احمدی نژاد همچون رییس خود این بار هم فرار به جلو را انتخاب کرده است و انتشار این نامه در این زمان توسط رسانه ای همچون خبرگزاری فارس که پیشینه مشخصی دارد نشان از آن دارد که خط دهی از یک جا انجام می پذیرد. این بار رسانه سپاه نامه دو ماه پیش متهم فساد بزرگ اقتصادی را طعمه قرار داده است برای به چالش کشاندن کسانی که افشاکننده فسادهای میلیارد دلاری هستند. همان زمان که ابعاد فساد دولت پاکدست محمود احمدی نژاد روشن و رسانه ای شد و هر روز پرونده اختلاس چند هزار میلیارد تومانی و دلاری و یورویی آشکار می شد، رییس دولت وقت هم همین راه گریز را انتخاب کرد و آن متهم کردن افشا کننده بود. بابک زنجانی هم در نامه خود همین سیاست را پیش گرفته است، فقط اندکی با چاشنی مظلوم نمایی در برخی بخش های نامه. او در بخشی از نامه خود آورده است که : “متأسفانه معاون اول محترم ریاست بارها در اذهان عمومی به اینجانب بی احترامی های زیادی می کند و این امر لایق تراز کردن یک دولت یا یک انسان عادی نیست و جاه و مقام این معاونت حفظ حرمت مردم است. ایشان بارها اینجانب را به فساد در دولت قبل، ارتباط با افرادی که دنبال پشت پرده آن می گردد، می باشد و جدیداً اینجانب را گردن کلفت عنوان نموده است که این صحبت ها در شأن یک معاون اول نیست. جناب رئیس جمهور من در زندانم و دادسرا در حال رسیدگی پرونده است، من چه گردن کلفتی می توانم بکنم؟ وقتی فسادی وجود ندارد، من چرا باید نام افرادی را ببرم و آنها و زندگی آنها را نابود کنم؟” این سخنان را بگذارید در کنار سخنان اخیر محمود احمدی نژاد که همین هفته گذشته در سخنرانی خود در مسجد محمدیه گفته بود: “من دعایی می‌کنم و شما بلند بگویید آمین: ان‌شاء‌الله دوره مال مردم‌خوری به سر خواهد آمد.” واژه ها هم در دولت احمدی نژاد تغییر معنا داده اند. مال مردم خوری، پاکدستی، خادم ملت و… . برای همین است که بابک زنجانی رانت خواری و خیانت در امانت بیت المال را فساد نمی داند و طلبکارانه در نامه اش ادامه می دهد: “یک کار اقتصادی شده که منجر به ابهاماتی برای شما شده است و من موظفم ابهامات را حل کنم و این کار در حال انجام است. در اصل مجموعه شما دنبال یک زیاده خواهی است و اسم آن را فساد من نامیده.” بابک زنجانی خوب درس پس می دهد در مکتبی که آموخته بهترین دفاع حمله است و از دروغ گفتن دریغ نکن، زیرا وجود زنجانی در چنین سیستمی، زاییده همان دروغ بزرگ است. بابک زنجانی در نامه خود می گوید که باید ابهامات را برطرف کند اما اگر چنین بود روند پرونده چنین باقی می ماند؟ پرونده ای که نام بزرگترین فساد اقتصادی تاریخ ایران را یدک می کشد. این پرونده فقط یک متهم دارد. این متهم در زندانی است که تنها بازجویان و مسوولان زندان با او در تماس هستند. او ایزوله کامل است حتی به نمایندگان اجازه ملاقات با او را نداده اند. مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری همین چندی پیش در جمع خبرنگاران گفته بود: “اجازه دهید دادگاه شروع شود؛ این یکی از چالش های دادرسی ما در زمان کنونی است که البته دوستان و همکاران قضایی حتما به این نکات توجه دارند و حتما به او تفهیم شده که ندادن اطلاعات او را به خطر نزدیک تر می کند نه دادن اطلاعات. اگر امید نجات یا تخفیفی هم بخواهد داشته باشد با همکاری و دادن اطلاعات فراهم خواهد شد. مگر اینکه عده ای از دادن و افشای اطلاعات نگران باشند و از کانال هایی بتوانند به او القا کنند که مثلا راه نجات تو در ندادن اطلاعات است؛ و حتما دوستان ما در این جهت تدبیر مناسب خود را داشتند و خواهند داشت.” وزیر دادگستری به خوبی می دانست که همان دستان آلوده خط را به دست پرورده خود داده اند که سکوت تنها راه حل است. آنوقت بابک زنجانی از ابهام زدایی سخن می گوید؟ بابک زنجانی در بخش دیگری از نامه خود به نظر می رسد ناخواسته به نکته ای اشاره کرده است که شاید می شد سرنخی باشد برای کسانی که جویای حقیقت هستند. او در نامه نوشته: “من هیچ وقت با وزارت نفت معامله نکرده‌ام؛ یک مجموعه نفتی در خارج نفت فروخته و پول آن را در حسابی که معرفی کرده، دریافت کرده و به واسطه آن پول بلوکه شده و حال که دولت عوض شده به زور می گوید پول را دوباره پرداخت کن، چون صاحب بانک و سهامدار من می باشم. وزارت نفت مگر بارش را به من داده که از من طلب می کند؟ باری در اختیار شرکت خارجی خود گذاشته و آن هم پولش را دریافت کرده، می توانست در بانکی دیگر وصول کند، حال که تحریم شده من مقصرم؟” این روزها دیگر کمتر کسی است که نداند در روزهایی که تحریم ها و قطعنامه ها ورق پاره هایی بیش نبودند مافیای خرید و فروش نفت در دستان مافیای نفتی بود که نام بزرگترین نهاد امنیتی و نظامی کشور را با خود یدک می کشد. بابک زنجانی استثنا این بار را راست می گوید او با وزارت نفت معامله ای نداشته است. مافیای نفت را میان همان دستان آلوده که هم رسانه دارند هم شرکت و هم اسکله غیرقانونی باید جست و جو کرد. بابک زنجانی با نام کامل بابک مرتضی زنجانی تنها متهم سنگین ترین پرونده فساد مالی که تنها در یک فقره از پرونده ها بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی را دارد تنها روانه دادگاه می شود تا همدستانش همچنان در حاشیه امن بمانند. اما دادگاه سه روز دیگر آزمون بزرگ قوه قضایی کشور هم به شمار می رود. سیستمی که در کفه ترازویش چندان تراز نیست. کلمه

۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

آمانو از تاسیسات پارچین دیدن کرد


مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سفر یک روزه خود به ایران ضمن شرکت در نشست کمیسیون بررسی برجام مجلس ایران از تاسیسات نظامی پارچین دیدن کرده است. او گفته که پروتکل الحاقی در مورد ایران بدون هیچ تبعیضی اجرا خواهد شد. یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که برای تحقیق درباره تاسیسات اتمی ایران همراه با چهار معاون خود روز یکشنبه (۲۹ شهریور / ۲۰ سپتامبر) به این کشور سفر کرده، از سایت نظامی پارچین دیدن کرده است. در بیانیه‌ای که آژانس منتشر کرده آمده که آمانو همراه با ترو وارجورانتا، رئيس بخش ایمنی آژانس، از سایت پارچین دیدن کرده است. یکی از پرسش‌هایی که تیم آمانو در پی پاسخ به آن است، این است که آیا ایران در گذشته تلاش کرده در این سایت نظامی تحقیقاتی در جهت ساخت بمب اتم انجام دهد یا نه. حضور آمانو در نشست کمیسیون برجام مجلس آمانو که برای یک روز به ایران سفر کرده، روز یکشنبه در نشست کمیسیون ویژه بررسی برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) نیز حضور یافت. خبرگزاری‌های ایران متن سخنرانی یوکیا آمانو در نشست کمیسیون ویژه بررسی برجام را به نقل از خبرگزاری خانه ملت منتشر کرده‌اند. پیش از این اعلام شده بود که آمانو با حضور در این کمیسیون تنها به شرطی موافقت کرده که خبرنگاران به نشست آن راه نیابند و فیلمبرداری از جلسه آن انجام نگیرد. آمانو در نشست کمیسیون بررسی برجام از جمله به "احترام به مسائل محرمانه"، "بسته شدن پرونده ایران در آژانس تا پایان سال جاری میلادی" و "اجرای پروتکل الحاقی در مورد ایران بدون در نظر گرفتن استثنا" پرداخته است. مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر "لزوم گفت‌وگو به منظور تعامل در مسئله هسته‌ای" تاکید کرده و گفته که به همین منظور پیش از حضور در مجلس شورای اسلامی در سه ماه گذشته با رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دیدار داشته است. آمانو همچنین گفته که از سال ۲۰۰۹ که مدیرکلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را عهده‌دار شده، کوشیده که مسئله هسته‌ای ایران از طریق دیپلماسی حل شود. او تاکید کرده که هم‌ا‌کنون فرصت دست داده تا این مسئله حل و فصل شود و جامعه بین‌الملل به "مقاصد صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران" اعتماد کند. افزون بر این، آمانو بر استقلال و بی‌طرفی و فنی بودن سازمان خود تاکید کرده و گفته که این سازمان با توجه به در اختیار داشتن نیروهای متخصص نقشی اساسی "در چالش پیش رو" ایفا خواهد کرد. آمانو گفته که از برجام استقبال می‌کند و درباره وظیفه و نقش خود توضیح داده است: «ماه گذشته شورای حکام بنده را مسئول انجام فعالیت‌های مرتبط با آن انتخاب کرد مسئولیت من در زمینه راستی‌آزمایی خواهد بود.» او گفته امیدوار است که با همکاری ایران بتواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد. کمیسیون برجام برای بررسی توافق اتمی ایران و گروه ۱+۵ تشکیل شده و قرار است تا ۱۰ مهر ماه (۲ اکتبر) گزارش بررسی توافق را به هیئت رئیسه مجلس عرضه کند. آمانو گفته است که آژانس با ایران بر سر یک نقشه راه به توافق رسیده و هم اکنون گام‌های مهمی در جهت اجرای این نقشه راه برداشته شده و پروسه این نقشه تا پایان سال میلادی است. «مسائل محرمانه، محرمانه می‌ماند» آمانو بر احترام آژانس به "مسائل محرمانه" تاکید کرده است. اشاره او به درخواست‌ها و انتقادات گسترده سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکایی است که از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواسته‌اند اسناد مرتبط با توافق محرمانه آژانس با ایران برای فرآیند بازرسی از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی را در اختیار کنگره قرار دهد. آمانو ۱۴ مرداد (۵ اوت) اعلام کرده بود که اسناد توافق محرمانه با ایران را افشا نخواهد کرد. آمانو گفته که ایران به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا خواهد کرد که در خدمت اثبات صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای این کشور است. او افزوده اجرای پروتکل الحاقی در مورد ایران همچون کشورهای دیگر انجام خواهد گرفت و مورد ویژه و استثنایی در رابطه با ایران وجود نخواهد داشت. در بخش‌های مختلف پروتکل به راه‌کارهایی اشاره شده که آژانس را قادر می‌سازد بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورها و دیگر فعالیت‌های مرتبط با آن نظارت کند. بر طبق این پروتکل باید به بازرسان امکان داده شود از مکان‌های اعلام‌نشده‌ای که آژانس معرفی می‌کند بازدید، و در صورت مخالفت کشور میزبان دست‌کم از هوا، خاک، آب و گیاهان مکان‌های مجاور آن نمونه‌برداری کند. این نمونه‌برداری می‌تواند شامل تاسیسات برچیده شده یا برچیده اعلام شده نیز باشد. در مورد جمهوری اسلامی یکی از این گونه مکان‌ها، تاسیسات نظامی پارچین است که قبلا از آن بازرسی شده است. آمانو به همراه چهار تن از معاونان خود به تهران سفر کرده است. در نشست کمیسیون ویژه بررسی برجام، نجفی نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی و حسن قشقاوی معاون پارلمانی وزارت خارجه، آمانو را همراهی کرده‌اند. رئیس کمیسیون برجام: ایران محروم از خدمات آژانس بوده است روز یکشنبه همچنین علیرضا زاکانی، رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام، در نشست این کمیسیون با حضور یوکیا آمانو گفته که ملت ایران معتقد است آژانس به "وظایف ذاتی" خود عمل نکرده است. زاکانی نخست از مجلس و کمیسیون برجام در ایران به عنوان "نمایندگان ملت" نام برده و سپس بر لزوم "اعتماد دو جانبه به عنوان مهم‌ترین پایه همکاری و ارتباط متقابل" تاکید کرده است. زاکانی پس از آن گفته است: «ملت ایران و نمایندگان آنان بر این باورند که آژانس بین المللی به وظایف ذاتی خود تاکنون عمل نکرده است.» زاکانی گفته که آژانس برای کسانی که خادمان را قبول کنند، متکلف شده خدماتی را ارائه کند اما ایران از حداقل خدمات آژانس محروم بوده است. زاکانی سپس با آوردن نمونه‌ای به کاربرد مواد هسته‌ای در بخش پزشکی اشاره کرده و گفته که آژانس بین‌المللی به نیازمندی بیماران در دوره‌ای توجه نکرده است. او از سال ۱۳۸۶ یاد کرده که به گفته او، بیماران ایران نیاز به رادیو دارو داشتند، اما بلژیک رادیو دارو را قطع کرد. او همچنین گفته که زمانی هم سوخت ۲۰ درصد راکتور تهران رو به پایان بود اما آژانس کمکی نکرده و ایران مجبور شده خود سوخت را تامین کند. آمانو پیش از حضور در نشست کمیسیون برجام با حسن روحانی، رئیس جمهور و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، و علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دیدار کرده بود.

۱۳۹۴ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

:: مسعود نیلی (مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهورایران)شمار بیکاران ایران را حدود ۱۰ میلیون نفر برآورد کرد


مسعود نیلی، مشاور ارشد اقتصادی رییس جمهوری ایران، گفته است که در سال ۱۳۸۴ شمار شاغلان ایران ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بوده که در پایان سال ۱۳۹۱ تغییری نیافته است. بنابراین، به گفتۀ مسعود نیلی، نه فقط در این دورۀ هفت ساله هیچ شغلی در کشور ایجاد نشده، بلکه ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر نیز به جمعیت متقاضیان کار، یا در واقع به جمعیت بیکاران کشور، نیز افزوده شده است. پیش از این مسعود نیلی در تأئید همین نظر گفته بود که طی یک دهۀ اخیر اقتصاد ایران حتا یک شغل خالص نیز تولید نکرده است. بر اساس آمار رسمی نرخ بیکاری ایران در سال ۱۳۸۴ دست کم ۱۲ درصد یعنی حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر اعلام شده بود، هر چند نشریه تحقیقات اقتصادی خاورمیانه (میس) در همان موقع نرخ واقعی بیکاری ایران را ۴۰ درصد برآورد کرده بود. حتا اگر نرخ بیکاری ۱۲ درصدی را برای سال ۱۳۸۴ ملاک قرار دهیم با توضیحات مسعود نیلی معلوم می شود که شمار بیکاران ایران در پایان سال ۱۳۹۱ یعنی سه ماه پیش از روی کار آمدن حسن روحانی دست کم ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر یعنی معادل ۴۸ درصد بوده است. مسئله اینجاست که دولت حسن روحانی مدعی است که طی دو سال گذشته نرخ بیکاری کشور را به ۱۰ درصد رسانده، یعنی بر پایۀ برآوردهای مسعود نیلی به میزان ۴۰ درصد شمار بیکاران را کاهش داده که خود این به معنای ایجاد حدود ۱۰ میلیون فرصت شغلی، آنهم فقط طی ۲۴ ماه بوده است. اما، چنین ادعایی تنها در صورتی می توانست صحت داشته باشد که رشد اقتصادی ایران در همین دورۀ دو ساله بالای ۳۵ درصد در سال بوده باشد. واضح است که نه فقط چنین میزانی از رشد اقتصادی غیرواقعی و غیرممکن بوده است، بلکه نرخ رشد اقتصادی ایران، به اعتراف خود دولت حسن روحانی، طی دو سالۀ ۱۳۹۲-۱۳۹۱ به ترتیب منفی ۸‚۶ و منفی ۹‚۱ درصد بوده است. خود مسعود نیلی در ادامۀ سخنانش که دیروز یکشنبه.. بالاترین لینک مستقیم

:: چگونه اجرای ابلاغیه دولت را تضمین کنیم!؟


روز ٣٠ تیر ماه ٩٤ ابلاغیه‌ای از سوی وزارت کار جمهوری اسلامی مبنی بر پرداخت مزد و مزایای یکسان به کارگران شرکتهای پیمانکاری و رفع تبعیض علیه آنان خطاب به مدیران کل "تعاون، کار و رفاه اجتماعی" استان‌ها صادر شد. حکمت صدور این ابلاغیه این است که آن ٤ میلیون کارگر از جمعیت ١٢ - ١٣ میلیونی کارگران تحت پوشش قانون کار، که در شرکتهای پیمانکاری همدوش کارگران رسمی در جاهائی مثل صنایع پتروشیمی، نفت، گاز، ذوب آهن اصفهان، ایران خودرو، معادن و غیره مشغول بکارند؛ اما در ازاء کار یکسان با کارگران رسمی همین شرکتها دستمزد و مزایایی نابرابر میگیرند، دستمزد و مزایای برابر دریافت کنند. حتما غیرقانونی کردن اجحافات به کارگران یک گام بسیار مثبت در مبارزه کارگران برای رفع تبعیض است. اما صدور ابلاغیه بدون اجازه متشکل شدن (که بهتر است گفته شود مجازات کردن کارگران برای تلاش برای متشکل شدن)، یک پز دروغین دیگر است که جمهوری اسلامی می داند نه تضمین اجرائی دارد و نه بابت گرفتن چنین پزی مالیاتی را می پردازند. همان فشار کارگرانی که، مثل اعتراضات قدرتمند کارگران پتروشیمی ها، صدور این ابلاغیه را به رژیم تحمیل کرده است، می تواند تشکل کارگری را هم به رژیم تحمیل کند که در کنار دفاع از دیگر موارد، اجرا شدن آن ابلاغیه را هم تضمین کند. بالاترین لینک مستقیم

۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

جدال طریقت و شریعت


Posted ژوئیه 22, 2015 by tohfeyegarmsar in Uncategorized. نوشتن دیدگاه زنده یاد امیر حسین خنجی، در کتاب نقش قزلباشان صفوی در تاریخ ایران، می نویسد: پیدایش واسطه های میان خدا و انسان، و ساختن گنبد بر روی گور و تبدیل آن به زیارتگاه و محل نیاز خواهی، و نیایش و دعا در تاریخ ایران، توسط ترکان در زمان غزنویان و سلجوقیان پدیدار شد، توسط مغولان و تیموریان ادامه یافت، و در دوران قزلباشان به اوج خود رسید. این سنتی ترکی بوده و از رسوم دیرینۀ شمنی و نیاپرستی آنها سرچشمه می گرفت، که پس از مسلمان شدنشان به شکل پیرپرستی در آمده بود. مثلا نخستین کسی که بر آرامگاه امام هشتم شیعیان رضا، گنبد برافراشت و موقوفه به گنبدش اختصاص داد، یک ترک سنی متعصب و بسیار ستمگر، به نام ابوالفضل سوری، از سرهنگان محمود غزنوی بود. ابوالفضل بیهقی در تاریخ بیهقی، در بارۀ ستم های این مرد، نمونه هائی آورده است. سوری درآمد زمینهای کشاورزی مصادره شدۀ برخی از روستاهای منطقه را نیز وقف گنبد رضا کرده، به متولیان گنبد اختصاص داد، تا به جانش دعا کنند. ترکان سنی در زمان سلجوقیان بر بنای این گنبد افزودند. سپس مغولان مسلمان شده سنی، بنا را نوسازی کرده، وسعت دادند. گوهرشاد خانم، که یک ترک سنی بود، بنا را تبدیل به مسجد بزرگ و مدرسه و گنبد طلاکاری با شکوه کرد، و موقوفاتی که زمینهای مصادره شده از ستم دیدگان ایرانی بود را به این دستگاه اختصاص داد. در واقع رسم پیرپرستی، مرده پرستی و گنبدسازی که در فرهنگ ایرانی شناخته شده نبود، و با سنت های ایرانی به کلی بیگانه بود، توسط ترکان حاکم شده در ایران رواج داده شد، و به مرور بسیاری از ایرانیان ساده اندیش و کم آگاه نیز بدان خو گرفتند. بسیاری از ملایان زیرک و فرصت طلب، در ایران و آناتولی، وقتی به باورهای اعتقادی حاکمان ترک آگاهی یافتند، بسیار رندانه خود را همچون اشخاصی آگاه به امور غیبی، و قادر به رازگشائی و دخل و تصرف در امور جهان مطرح کردند، و بدین شگردهای زیرکانه خودشان را واسطۀ بین خدا و انسان معرفی و به حاکمان ترک نزدیک شدند، تا به نان و نوائی دست یابند. این وضعیت اجتماعی ازاوائل سدۀ ششم هجری، در آناتولی تا شرقی ترین نقاط ایران حاکم بود، و بسیاری از کسانی که ما به نام صوفی می شناسیم، در چنین شرایط زمانی پا به عرصۀ اجتماعی زندگی انسانها نهادند، و برای خود و اطرافیان و هوادارانشان دم و دستگاهای شبه سلطنتی فراهم نمودند. ضمن اینکه تقدسی که ترکان حاکم برای این قشر از جامعه قائل بودند، خود نوعی تبلیغ در میان عوام مردم به نفع ملایان ایجاد می کرد. در مجموع رابطۀ شاهان ترک تبار سلجوقی با صوفیان، آن چنان که از متون عرفانی و تاریخی استنباط می‌شود، بسیار خوب بوده است. در کتاب اسرار التّوحید از ملاقات طغرل بیگ و چغری بیگ و نیز ابراهیم ینال با ابوسعید ابوالخیر سخن رفته، که از همان آغازِ عصیان بر غزنویان، شیخ ابوسعید ابولخیر، با دل‌ گرمی بسیار، رسیدن سلجوقیان به حکومت خراسان و عراق را نوید می‌داد. رابطۀ ابوسعید با یکی از وزرای طغرل، یعنی خواجه ابومنصور ورقانی یا به روایت کتاب آثار الوزرا، خواجه منصور زوزنی، نیز خوب بود. محمد منور، نوۀ ابوسعید می نویسد: چون یک بار هنگامی که ابوسعید آوازۀ او را در مقدّم قرار دادن نماز و عبادت بر فرمان شاه و شغل وزارت می‌شنود، با یاران خود به دیدار او می‌رود. به روایت محمّد منوّر، یک بار نیز خواجه ورقانی، به دیدار ابوسعید می‌آید و از او طلب وصیت و نصیحت می‌کند. واقعۀ ملاقات طغرل با مشایخ و باباهای همدان، از جمله باباطاهر نیز که تنها حادثۀ مستند در زندگی باباطاهر همدانی است، که در کتاب راحة الصّدور راوندی نقل شده، به خوبی نشان می‌دهد که سلاطین سلجوقی به خصوص بنیان‌گذاران و بزرگان این سلسله، از همان آغاز با اولیا و اهل تصوّف و مبلغان مذهبی اغلب با ارادت و احترام رفتار می‌کردند. آن چنان که سلطان در دروازۀ همدان به احترام باباطاهر و باباجعفر و شیخ حمشا، کوکبۀ لشکر را نگه می‌دارد، پیاده می‌شود و دست‌های آن سه پیر را می‌بوسد. راوندی می نویسد: طغرل سر ابریق شکسته‌ای را که باباطاهر به عنوان نمادی از مملکت عالم بر انگشتش کرده بود، پیوسته در جنگ‌ها بر انگشت خود می‌کرد. رویهم رفته فضای سیاسی و فرهنگی حاکم بر دوران پادشاهان سلجوقی، با فرقه¬ گرایی¬ها و چالش¬های دینی فراوان خود، زمینۀ رشد صوفیه را فراهم می¬کرد. چون از یک سو فضای فکری جامعه در آن عصر، فرقه¬ها و دیدگاه¬های مختلفِ گروههای اسلامی، از جمله صوفیه را نیز به راحتی برمی¬تابید، و از سوی دیگر حاکمان مسلمان سلجوقی به اینگونه مبلغان و مروجین که با استحمار دینی و مذهبی مردم، آنانرا از هرگونه مبارزه بر علیه ظلم و بیداد بازداشته، و همه آرمان هایشان را به جهانی دیگر حواله نمایند، نیاز مبرم داشت. ضمن اینکه دم و دستگاه حکومتی آنان، همواره پناهگاهی بود برای گریزندگان از جدال های مذهبی، اجتماعی و سیاسی. بدین نحو در زمان حاکمیت ترکان بر ایران، دهها دستگاه ریز و درشت تصوف از شکم دین اسلام بیرون آمد، و تا پایان دوران مغولان در سراسر خاورمیانه پراکنده شد، که همه تلاشهای رقابت آمیزی با یکدیگر بر اثر حفظ منافع اقتصادی خود داشتند. در این گیر و دارهای دینی، مبلغان دین اسلام در زمینه فقاهت، چون منافع اقتصادی و سیاسی خود را از سوی صوفیان در خطر می دیدند، با تصوف درافتادند، و مسئلۀ شریعت و طریقت را عنوان نمودند. ستیز ملا و صوفی که هر کدام تلاش می کرد تا پیروان بیشتر را جذب نمایند، از این مقطع تاریخی شدت بیشتری گرفت. از آنجائیکه پیروان بیشتر، یعنی درآمد بیشتر و چماقداران و قمه کشان افزون تر، تقابل شریعت پیشه گان و طریقت پرستان، همیشه یکی از مهمترین معضلات مذهب شیعه بود. ضمن اینکه در مقابل شریعت مداران فقاهتی، طریقت های معروف صوفیه نظیر کبرویه به رهبری نجم الدّین کبرا، قادریه به ریاست عبدالقادر گیلانی، و سهروردیه با هدایت ابوالنّجیب عبدالقاهر سهروردی و برادرزاده¬اش ابوحفص عمر سهروردی، شکل گرفت که گروه های مختلفی از مردم را به گرد مجالس و خانقاه های جمع می نمودند. همین رقابت های مذهبی به خاطر غلبۀ روح تعصب و خصومت‌های فرقه‌ای بر جامعه، منتقدان و دشمنان سرسختی در ميان مبلغان شيعه و سنی برای مبارزه با آنان را موجب گردید، که نهایتا به صدور حكم تكفيرآنان انجامید. از نمونه‌های بسيار معروف آن، به دار آويختن و سوزاندن عين القضات همدانی به امر قوام الدّين ابوالقاسم بن حسن درگزينی وزير سلطان سنجر سلجوقی است. هر چند که کشتگان صاحبان قرائت های متفاوت و ناهمسو با تفکّر حاکمان اسلامی از میان رجال دین و دولت همواره از شماره بیرون است. ابواسماعيل طغرايی، شاعر، کیمیاگر، كاتب و وزير معروف مسعود بن محمّد بن ملك‌شاه سلجوقی، امیر موصل، كه در قرن ششم جان خود را به تهمت الحاد از دست داد. یا ابوسعد زين الملك هندوی قمی، از مبلغان شیعه، که مدتی مستوفی بركيارق بود، و در عهد سلطان محمود سلجوقی به دستور تاج الدّوله ديلم در ساوه به دار آويخته شد. نتیجۀ تمام این تقابل های مذهبی در سدۀ هفتم هجری به پیروزی صوفیان انجامید، لذا آنیکه جویای نام و نان بودند، در سایۀ حمایت ترکان حاکم بر ایران، خانقاه هایشان را در همه جای ایران دائر نمودند، و مریدان خود را گرد آوردند. شیخ هر کدام از این خانقاه ها که لقب ولی الله، یعنی نمایندۀ تام الاختیار خدا، بر خود نهادند، خودشان نیمه خدایان بودند که مدعی دخل و تصرف در خلقت و هستی بشر بودند.

۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

یک نماینده مجلس ایران: توافق هسته‌ای به رای گذاشته خواهد شد


یک نماینده مجلس ایران می‌گوید، علی لاریجانی از دولت خواسته است که توافق هسته‌ای را در قالب لایجه برای تصویب به مجلس ارسال کند. لاریجانی پیش‌تر گفته بود که توافق هسته‌ای نیاز به تصویب مجلس ندارد. محمد سقایی، نماینده مجلس ایران روز جمعه ۱۶ مرداد (هفتم اوت) به سایت "خانه ملت" گفت: «نگاه رئیس مجلس مبنی بر اینکه باید برجام به صورت یک لایحه از جانب دولت به مجلس ارائه شود تا مورد بررسی قرار گیرد، نگاهی صحیح و کارشناسی است.» او با اشاره به اینکه در چهارچوب توافق هسته‌ای تعهداتی متوجه دولت ایران است، افزود: «بر این اساس این یک موافقت‌نامه است و طبق قانون اساسی باید این موافقت‌نامه برای تصویب به مجلس بیاید، یعنی در واقع ما به اسم آن کار نداریم و به محتوا کار داریم.» بیشتر بخوانید: به گفته سقایی، علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران از دولت حسن روحانی خواسته است تا توافق جامع هسته‌ای در قالب لایحه به مجلس فرستاده شود. اظهارات ضد و نقیض این سخنان در حالی بیان می‌شود که علی لاریجانی هفته گذشته در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت : «مجلس شورای اسلامی از باب اصول قانون اساسی باید نسبت به این گونه معاهدات بین‌المللی نظر بدهد اما در برخی موارد نیز نظر نداده است مثل قطعنامه ۵۹۸.» او همچنین بدون اشاره به تصویب این توافق در مجلس افزود: «شاید مجلس هم نظر بدهد، بهتر باشد و پشتیبانی و وفاقی حاصل شود.» بیشتر بخوانید: رئیس مجلس ایران اسفند ماه سال گذشته خورشیدی نیز تصریح کرد: «قرارداد هسته‌ای نیازی به تصویب در مجلس شورای اسلامی ندارد و دولت و مجلس تحت اشراف مقام معظم رهبری با هم‌فکری پرونده را به پیش می‌برند.» به نظر می‌رسد مقامات عالی‌رتبه ایران تصمیم گرفته‌اند در چرخشی مشخص، به جای تصویب این توافق در شورای عالی امنیت ملی که ریاست آن بر عهده حسن روحانی است، توافق هسته‌ای را در مجلس شورای اسلامی بررسی و به تصویب برسانند. وزن‌کشی موافقان و مخالفان توافق در مجلس روزنامه شرق در شماره روز شنبه ۱۷ مرداد (هشتم اوت) نوشت که مخالفت با تصویب توافق هسته‌ای در مجلس به علت نگرانی از کارشکنی تندروهایی است که بررسی توافق در صحن علنی میدان را برای ادامه تاخت‌وتازهایشان علیه دولت، مذاکرات و توافق مهیا خواهد کرد. بیشتر بخوانید: این گزارش تصریح می‌کند که در مقابل این نگرانی، بسیاری از نمایندگان معتقد بودند که مخالفت‌های اقلیت مجلس تأثیری در تصویب نهایی‌توافق نخواهد داشت و درنهایت اکثریت مجلس به این توافق رأی مثبت خواهند داد. یکی از نمایندگان در همین حال خبر داد که در جلسه دوشنبه این هفته مجلس، انتخاب اعضای کمیسیون ویژه بررسی توافق هسته‌ای انجام خواهد شد؛ کمیسیونی متشکل از ۱۵ نماینده مجلس که اعضای آن با رای نمایندگان انتخاب خواهند شد. به نوشته شرق انتخابات روز دوشنبه "مقدمه‌ای برای وزن‌کشی موافقان و مخالفان بهارستان‌نشین توافق است که پیروزی قابل‌پیش‌بینی اعتدالیون در آن، مقدمه‌ای خواهد بود، بر پیروزی آنها در روز رأی‌گیری برای اصل توافق". خبرنامه UTC

۱۳۹۴ مرداد ۱, پنجشنبه

"توافق اتمی؛ فرصت جامعه مدنی ایران برای خروج از بن‌بست"


"توافق اتمی؛ فرصت جامعه مدنی ایران برای خروج از بن‌بست" سهراب رزاقی، تحلیل‌گر امور جامعه مدنی معتقد است برای آنکه توافق اتمی بتواند منجر به باز شدن فضای اجتماعی شود، باید کنشگران مدنی با استفاده از این فرصت حکومت را پای میز مذاکره با جامعه مدنی بکشانند. روز ۲۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بدون هیچ تردیدی برای سیاست ایران روزی تاریخی است. امضای توافق اتمی با شش کشور قدرتمند جهان، عرصه سیاست ایران را قطعا دچار دگرگونی خواهد کرد. اما آیا این دگرگونی دامن جامعه مدنی ایران را هم خواهد گرفت؟ تئوری‌‌ها می‌گویند با کمتر شدن مشکلات اقتصادی امکان فعالیت اجتماعی بیشتر شده و در نتیجه تقاضا برای باز شدن فضای این فعالیت بیشتر می‌شود. این مکانیسم در نهایت می‌تواند منجر به فشار به حاکمیت برای بازتر کردن فضای اجتماعی شود. اما آیا در عمل و در کشوری مانند ایران چنین اتفاقی می‌افتد؟ تجربه سال‌های موسوم به "سازندگی" پس از پایان جنگ ایران و عراق چنین چیزی را نشان نداد. بهتر شدن وضعیت اقتصادی و بازتر شدن درهای اقتصاد آزاد نه تنها فضای اجتماعی و سیاسی را بازتر نکرد بلکه خفقانی را در پی داشت که نمود آن وقوع قتل‌های زنجیره‌ای در دوران اصلاحات بود. بیشتر بخوانید: ایران دهه ۱۳۹۰ اما با ایران دهه ۱۳۷۰ بسیار تفاوت کرده همانگونه که جهان در سال‌های آغازین قرن بیست و یکم با دنیای سال‌های پایانی قرن بیستم بسیار فرق دارد. اما آیا این تفاوت‌ها برای وقوع نتیجه‌ای کاملا متضاد با آنچه ایران در دهه ۷۰ و پس از باز شدن فضای اقتصادی تجربه کرد، کافی است؟ دکتر سهراب رزاقی، کارشناس امور جامعه مدنی و مدیر موسسه کنشگران داوطلب معتقد است که نمی‌توان بین باز شدن فضای اقتصادی و فضای سیاسی و اجتماعی یک رابطه علت و معلولی برقرار کرد. او در گفت‌وگو با دویچه‌وله تصریح می‌کند که باز شدن فضای اجتماعی و فعالیت مدنی در ایران به دو عامل بستگی دارد: «یکی به وضعیت بازیگران جامعه مدنی بستگی دارد و دوم به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که الان در داخل ایران وجود دارد. مجموع اینها می‌توانند تعیین کنند که در آینده سمت و سوی وضعیت جامعه مدنی به کدام طرف حرکت کند. در شرایط کنونی نمیتوانیم یک رابطه علت و معلولی را بیان کنیم و بگوییم فضا حتما باز خواهد شد یا قطعا باز نخواهد شد.» این کنشگر جامعه مدنی می‌گوید باز شدن فضای اجتماعی به تبع بهتر شدن وضعیت اقتصادی اگر هم اتفاق بیفتد در درازمدت خواهد بود و نه در کوتاه مدت. سناریوی محتمل؛ تعویق توسعه سیاسی به بهانه توسعه اقتصادی از سوی دیگر سهراب رزاقی معتقد است این نظریه عموما توسط دولت‌های اقتدارگرا به کار گرفته می‌شود تا به بهانه اولویت مشکلات اقتصادی، توسعه سیاسی را به تعویق بیندازند. این دولت‌ها بر این نظرند که مردم باید به سطحی از رفاه برسند و بعد نیازهای ثانویه آنها یعنی آزادی‌های اجتماعی و سیاسی برطرف شود. دکتر رزاقی این شیوه را برای ایران مناسب نمی‌داند هرچند معتقد است نظام سیاسی ایران به گونه‌ای‌است که از همین روش استفاده خواهد کرد: او می‌گوید: «با تجزیه و تحلیل جامعه و ساختار دولت در درون ایران، یکی از سناریوهای محتمل در ایران شکلگیری یک دولت اقتدارگراست که اولویت را بر توسعه اقتصادی قرار دهد و توسعه اجتماعی و سیاسی را به آینده موکول بکند. معمولا دولتهای اقتدارگر سعی میکنند با این توجیه فضای اجتماعیـ سیاسی را کنترل کنند و پاسخگویی به نیاز بازشدن فضای اجتماعی را به تعویق بیندازند. با این توجیه که ما ابتدا این کار را انجام میدهیم، بعد در آینده تحول در حوزه سیاست و اجتماع رخ خواهد داد.» توافق اتمی ایران با کشورهای پنج به علاوه یک نه فقط یک توافق اتمی بود و نه تنها با شش کشور جهان. این توافق به تایید کارشناسان سیاسی‌، درهای ایران را به روی دنیایی که در ۳۷ سال گذشته با آن قهر بود، باز خواهد کرد. این باز شدن درها آیا نمی‌تواند مانعی برای اعمال فشار حکومت بر فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی باشد؟ سهراب رزاقی می‌گوید: «در هرحال میتواند تاثیرگذار باشد، همان طور که تجربه بلوک شرق این را نشان داد؛ توافقی که بین ریگان و شوروی سابق در دهه هشتاد میلادی رخ داد، در نهایت منجر به بازشدن درها شد. اما وقوع چنین پیامدی برمیگردد به میزان انسجام و توان نیروهای جامعه مدنی که چگونه بخواهند از این شرایط بهره بگیرند. اگر میزان انسجام و توان نیروها و سازمانهای جامعه مدنی محدود باشد یا نتوانند موقعیت را درک بکنند و یک تئوری تغییر داشته باشند، صرفا انجام این توافق منجر به شرایط بهتری نخواهد شد.» جامعه مدنی دولتی در مقابل جامعه مدنی واقعی آقای رزاقی معتقد به وجود دو شکل از جامعه مدنی در ایران کنونی است که به گفته او مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند؛ "یکی جامعه مدنی به عنوان ابزار سلطه که در خدمت حکومت است و دیگری جامعه مدنی به مثابه ابزار رهایی که بحث آزادی و دموکراسی را دنبال میکند". به نظر دکتر رزاقی این صف‌آرایی موجب ایجاد شکاف در جامعه مدنی شده و از آنجا که خود جامعه مدنی هم فاقد یک هدف، برنامه و نقشه راه است بنابراین نمی‌تواند در فضای اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار باشد. بیشتر بخوانید: آقای رزاقی درباره ضعف‌های جامعه مدنی در ایران می‌گوید: «جامعه مدنی زمانی می‌تواند یک بازیگر مهم در عرصه سیاست و اجتماع باشد که از یک جامعه مدنی ضعیف به یک جامعه مدنی قوی تبدیل شده باشد، یعنی از جامعه مدنی "در خود" تبدیل به جامعه مدنی "بر خود" بشود، بدین معنا که از نقش و جایگاه خودش آگاهی داشته باشد. در حال حاضر جامعه مدنی در ایران فاقد این خصوصیت است.» جامعه مدنی باید حاکمیت را پای میز مذاکره بنشاند به عقیده آقای رزاقی ارتباط با دنیای خارج فرصت خوبی برای جامعه مدنی است که بتواند از این حالت "خوابگردی" فاصله بگیرد و با یک نقشه راه و تئوری تغییر، گامهای بعدی را بردارد، ارتباطاتش را گسترش بدهد و به توانمندی خودش در داخل کشور هم بپردازد. اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟ آیا جامعه مدنی ایران می‌تواند از این فرصت برای بازسازی خودش استفاده کند و خود تبدیل به یک ابزار فشار بر حاکمیت برای باز کردن فضای اجتماعی بشود؟ بیشتر بخوانید: سهراب رزاقی می‌گوید: «من نسبت به آینده خوشبین هستم اما در بطن یک بدبینی گستردهتر. خوشبین هستم به این دلیل که اساسا روی آوردن به منطق مذاکره و گفتوگو نکته مهمیست که حکومت ایران به آن روی آورده است. اگر در داخل کشور هم از این رویکرد ستیزه‌جویانه به رویکرد همکاری روی بیاورد، یعنی بهجای منطق تحمیل، منطق گفتوگورا جایگزین کند، این امر در داخل نشانه عقلانیت است.» وی اما این تغییر رویکرد حکومت را منوط به فشار جامعه مدنی می‌داند: «این بستگی به نیروهای جامعه مدنی دارد. یعنی ما نباید تصور بکنیم که حکومت خودش تن به این کار میدهد. همان طور که در جامعه بینالمللی هم فشار بینالمللی بود که ایران را پای میز مذاکره آورد، امیدواریم جامعه مدنی در ایران هم آنچنان قدرتمند و قوی باشد که بتواند حکومت را پای میز مذاکره بیاورد، تا گفتوگو کنند و جامعه مدنی ایران از این بنبستی که وجود دارد رهایی پیدا کند.» خبرنامه UTC

۱۳۹۴ تیر ۱۵, دوشنبه

امام جمعه مشهد: کسانی که بلیت کنسرت می‌خرند، اقلیتی هوس‌باز شهوتران هستند!


منتشر شده در یکشنبه, ۱۴تیر , ۱۳۹۴ | ۹:۰۹ ق.ظ امام جمعه مشهد ادعا کرد: «یکی از مسئولان گفت که چرا شما مزاحم مردم می‌شوید و به برگزاری کنسرت ایراد می‌گیرید و من گفتم این مردم را چه کسانی تشکیل می‌دهند، در صورتی که بعضی از کنسرت‌ها بلیت‌های‌شان ۷۰ هزار تومان است و افرادی که این بلیت را خریداری می‌کنند، یک اقلیت هوس‌باز شهوت‌ران هستند و باید گفت شما به عنوان کسی که مسئولیت در نظام دارید می‌‌خواهید مسیر را برای شهوت‌رانی باز کنید!» سیداحمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد، در مراسم تفسیر قرآن سوره محمد(ص) که در مهدیه برگزار شد، اظهار کرد: حتی در بین مردمی که ادعای خداپرستی دارند گاهی جریان‌های خداستیز نفوذ پیدا می‌کنند و این امر سبب می‌شود تا مسیر متاع(کالا) نفسانی در آن جامعه جا باز کند. به گزارش«سحام» به نقل از قدس‌آنلاین، وی در واکنش به مسئله برگزاری کنسرت‌ها با بلیت‌هایی با قیمت هنگفت بیان کرد: وقتی جریان رهبری ولایی جامعه در خط حاکمیت الله است در همین راستا وقتی کسی به مقابله این جریان می‌آید این فرد خداستیز است و بنای برخورد با خدا دارد‌. یکی از مسئولان گفت که چرا شما مزاحم مردم می‌شوید و به برگزاری کنسرت ایراد می‌گیرید و من گفتم این مردم را چه کسانی تشکیل می‌دهند در صورتی که بعضی از کنسرت‌ها بلیت‌هایشان ۷۰ هزار تومان است و افرادی که این بلیت را خریداری می‌کنند یک اقلیت هوس‌باز شهوت‌ران هستند و باید گفت شما به عنوان کسی که مسئولیت در نظام دارید می‌‌خواهید مسیر را برای شهوت‌رانی باز کنید در صورتی که در زندگی مردم مشکلات بسیاری وجود دارد. امام جمعه مشهد گفت: شما به پشتیبانی خون شهدا مسئولیت گرفته‌اید و نباید از یک عده شهوت‌ران طرفداری کنید چون با این نگاه آدم گاهی اوقات می‌شود شمر و در حالی که عزاداری می‌کند در موضع‌گیری‌های سیاسی خودش را جای شمر می‌گذارد. علم‌الهدی ادامه داد: جریان خداستیز، خدا باور و مدافع خدا از ابتدای پیدایش انسان وجود داشته است اما این مهم است که افراد کدام طرف باشند، هم‌چنین آدم مسلمان در زندگی نمی‌تواند نسبت به موضوعات اطراف خود بی‌تفاوت باشد و اگر غیر این باشد شخصیتی هم‌چون افرادی که شب عاشورا از خیمه امام حسین (ع) بیرون آمدند و ایشان را تنها گذاشتند، دارد. عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: هر وقت وارد حزبی خواستید بشوید باید بدانید که این جبهه آیا خداستیز است یا خداباور و در ابتدا آن را ارزیابی کنید و باید توجه داشت که در جامعه اسلامی بدون جریان نمی‌توان زندگی کرد و این‌که بعضی‌ها می‌گویند جناح‌گرایی خوب نیست، درست است اما در خداگرایی باید حضور داشت و همین که یقین کردید جبهه مدافع حق است به تعبیر آیات قرآن جلو بروید و از هیج چیز وحشت نداشته باشید چرا که آخرش در راه خدا جان می‌دهید

۱۳۹۴ تیر ۱۳, شنبه

:: ذبح آرمان حقوق بشر زیر پای توافقنامه ضعيف اتمي


«نسبت به پذيرش توافقنامه اتمي رژيم ايران توسط ايالات متحده ترديد از خود نشان ميدهد و استدلال ميكند كه اين مسأله ميتواند عقب گردي در آرمان حقوقبشر در اين كشور باشد. وقتي كه در پايان ماه مارس, مذاكرات اتمي با رژيم ايران به ضربالاجل خودش براي دستيابي به توافقنامه چارچوبهاي كلي نزديك ميشد, برخي گمانه زنيهايي وجود داشت كه آيا پيشرفتي در اين زمينه, مجدداً تمركز توجهات جهاني را متوجه مسأله ركورد هولناك نقش حقوقبشر توسط رژيم ايران خواهد كرد. تا آنجا كه من بهدرستي ميتوانم بگويم, يك چنين چيزي روي نداد. قدرتهاي غربي با نزديك بيني مثل هميشه فقط بر توافقنامه اتمي تمركز كردند و من نگرانم كه اغلب جامعه بينالمللي نفهمند كه آمار اعدامها در ايران در حال افزايش است, سركوب و آزار و اذيت اقليتها ادامه دارد و حقوق زنان بهطرز بيرحمانه اي تباه ميشود. البته بخشي از مشكل بهخاطر آن است كه هيچ پيشرفتي در پايان ماه مارس وجود نداشت و حتي در 2آوريل وقتي كه توافقنامه چارچوبهاي كلي سرانجام اعلام شد نيز پيشرفتي محقق نشد... ... در 13 ام ژوئن در يك سخنراني براي حاميان خود در يك گردهمايي عظيم كه بيش از 100هزار تن در آن گرد آمده بودند, مريم رجوي رئيسجمهور منتخب شوراي ملي مقاومت ايران شرايط را بدين صورت توصيف كرد: متاسفانه, دولتهاي غربي و بهويژه ايالات متحده قطعنامههاي شوراي امنتي را نقض كردند و امتيازات فراواني به اين رژيم ارائه كردند كه آن را به بمب اتمي نزديكتر ميكند ... ... گام فعالي در حلقآويز كردن (در ايران) در مسيري قرار دارد كه عدد بالاي هزار حلق آويزي در سال را ثبت ميكند, تكرار كنيد, هزار اعدام در سال 2015... ... شايد كه غرب با اين استدلال مصلحي اغوا ميشود كه "دشمن دشمن من, دوست من است " اما بايد آنها توجهاتشان را بهخوبي متوجه هشدارهاي خانم رجوي پيش از آنكه يك چنين اشتباه محاسبه فاجعهباري را بهوجود بياورند, بكنند». بالاترين لینک مستقیم

۱۳۹۴ تیر ۳, چهارشنبه

روزنامه‌های تهران: آیا مداحان باید تعیین سیاست کنند؟


روزنامه‌های روز یکشنبه ۳۱ خرداد در صفحات اول خود به افشای اسناد محرمانه سعودی توسط ویکی‌لیکس پرداخته و از انتقاد مصباح یزدی از خانواده آیت الله خمینی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی خبر داده اند. یک روز مانده به سفر وزیرخارجه برای مذاکره نهایی با وزیران پنج به اضافه یک روزنامه ها از قول جواد ظریف خبر داده اند که مسیر توافق هموار شده است. پیروزی تیم ملی والیبال ایران بر تیم آمریکا و دیپلماسی والیبالی از جمله مطالبی است که در مقالات روزنامه‌های امروز منعکس شده که در عین حال از نابسامانی در موسسات اعتباری، بلاتکلیفی خریداران سهام عدالت و سهام مخابرات که در زمان دولت احمدی نژاد به تعاونی سپاه پاسداران فروخته شد، گزارش ها داده اند. مذاکره با طعم والیبال تیتر و عکس صفحه اول ابتکار صادق زیباکلام در شرق به تاثیر دیپلوماسی در حوزه روابط بین الملل اشاره کرده و نوشته: دیپلماسی عمومی درواقع شامل هر چیزی غیر از روابط رسمی دیپلماتیک و حکومتی بین کشورهاست. هنر، ادبیات و ورزش را می‌توان مهم‌ترین حوزه‌های دیپلماسی عمومی دانست که در نزدیک‌کردن حوزه عمومی کشورها به هم تأثیرگذار هستند. به نظر این استاد دانشگاه: باخت تیم آمریکا در تهران، آن هم در سه ست پیاپی را می‌توان از موارد تأثیرگذار بر دیپلماسی عمومی کشورمان و تصور بین‌المللی موجود از ایران دانست. بعد از بازی، این سؤال برای بینندگان آن مطرح می‌شود که مگر چند کشور در دنیا وجود دارد که بتواند تیم والیبال آمریکا را این‌گونه شکست دهد؟ نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت و به نظرم نقطه قوت مسابقه دیروز بود، برگزاری این مسابقه در فضایی محترمانه بود. هیچ‌گونه ناهماهنگی و به‌هم‌ریختگی‌ای در جریان برگزاری اتفاق نیفتاد. قبل، حین و بعد از برگزاری هم نه بین بازیکنان و نه بین تماشاگران شاهد درگیری نبودیم. مقاله شرق با اشاره به تاثیر رویداد پریروز تهران نوشته: حضور زنان در استادیوم هم از همین نظر قابل تأمل است. حضور خانم‌ها در ورزشگاه‌ها می‌تواند بر تصویری که عامه مردم در نقاط مختلف جهان از ایران دارند تأثیر مثبت بگذارد. هرچند معتقدم مسئله حضور زنان در ورزشگاه‌ها رنگ‌وبوی سیاسی پیدا کرده است. به این معنی که بیش از اینکه مخالفت فقهی و شرعی در برابر آن وجود داشته باشد، ابراز مخالفت با حضور خانم‌ها در ورزشگاه‌ها تبدیل به شکلی از مخالفت و ایجاد تعارض با قوه‌مجریه شده است. شاید اگر دولتی اصولگرا سر کار بود، بسیاری از مخالفان امروزی با این موضوع خیلی راحت‌تر کنار می‌آمدند. چیا فوادی در فرهیختگان نوشته: والیبال این ورزش دانشگاهی حالا پا به خانواده‌ها گذاشته و دیگر همه پیگیر مسابقات تیم ملی والیبال هستند. جمعه‌شب و پس از پیروزی شیرین سه بر صفر بسیاری در خیابان‌های شهرهای مختلف کشور شور و شادی را به نمایش گذاشتند. شاید یکی، دو سال پیش کمتر کسی فکر می‌کرد که والیبال اینقدر بین افکار عمومی جا باز کند و فضا طوری شود که به‌خاطر پیروزی‌هایش مردم به خیابان‌ها بریزند. به نظر این ورزشی نویس: این اتفاق افتاد تا فوتبال‌نویسان و طرفداران فوتبال مات و مبهوت شوند. اتفاق افتاد تا روزنامه‌های ورزشی که همیشه عکس یک و تیتر یک‌شان مربوط به فوتبال است، با تصاویر سعید معروف، سیدمحمد موسوی، شهرام محمودی، فرهاد قائمی، مجتبی میرزاجانپور، اسلوبودان کواچ و شادی والیبالیست‌ها و تیترهای حماسی، صفحه یک‌شان را ببندند. اینها همه معجزه والیبال است؛ معجزه این ورزش دانشگاهی که تماشاگرانش با شور و نشاط بیش از ۱۲ هزار نفر جمع شوند و حتی یک توهین کوچک به بازیکنان تیم مقابل نکنند. مقاله فرهیختگان به یاد آورده که: در ورزشگاه‌های فوتبال، مثلا در همین تهران، بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم که اگر کمتر از پنج هزار نفر هم به ورزشگاه آزادی بروند، فحاشی و به کار بردن الفاظ بد، بارها و بارها شنیده می‌شود.

۱۳۹۴ خرداد ۲۷, چهارشنبه

:: حکومت دی اکسید گوگرد و منواکسید کربن


در کنار خشکسالی، گرسنگی، بیکاری، کارتن خوابی…یکی دیگر از بلاهای ارمغانی حکومت آخوندی، آلودگی هوا در شهرهای کشور است. به گزارش رادیو فردا، مرگ ۷ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا آمارافزايش قابل توجه بيماران تنفسی همزمان با تشديد آلودگی هوای تهران از سوی مرکز فوريت های پزشکی کشور در حالی منتشر می شود که ۹ بهمن ماه سخنگوی فراکسيون محيط زيست مجلس شورای اسلامی آمار رسمی مرگ مير ناشی از آلودگی هوای تهران را از سال ۸۴ تا ۸۶ را هر ماه به طور مستقيم ۱۴۰۰ نفر، و ۱۶ هزار نفر در سال اعلام کرد. با توجه به اینکه آلودگی تهران افزایش تصاعدی داشته و این آمار نزدیک به ده سال پیش انتشار یافته، میزان آلودگی هوا باید بسیار بیشتر از این باشد. وزارت بهداشت رژیم، که علی القاعده باید آمار درست و دقیقی از آلودگی هوا منتشر کند، از این کار سرباز زده و آمارهای منتشر شده را یا تکذیب میکند و یا آنها را غیرکارشناسی مینامد. بیخود نیست که وزارت بهداشت آخوندها، گزارشهای خود را محرمانه طبقه بندی میکند. نه تنها دشمنان اسلام آخوندی نباید از وضعیت بیماری امت مسلمان شیعه ۱۴ امامی با خبر شوند، بلکه این ملت هستند که نباید علت مرگ و میر خود را آگاه باشند. بر طبق اظهارات معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در فاشیزم دینی، در حال حاضر ۲۳ استان از مجموع ۳۱ استان ایران به واسطه توده‌های گردباد سیلت، خاک و رسوبات ته نشین شده و متأثر از این پدیده هستند. رژیم تنها نظاره گر و نقش خبرنگار را بازی میکند. آنهم نه خبرنگاری مستقل، همه آمارها «شسته و رفته» هستند. «بنا به آمارهای رسمی حکومتی تا سال ۸۶، شمار بیماران تنفسی «تا ۶۰ درصد» بیشترین عامل مرتبط با تشدید بیماری‌های سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلاینده‌های دی اکسید گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است، به طوریکه «آلودگی هوا در تهران به طور متوسط موجب کاهش ۵ سال از عمر تهرانی‌ها شده بود. بیشترین عامل مرتبط با تشدید بیماری‌های سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلاینده‌های دی اکسید گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است.» ویکیپدیا آنچه که از حکومت آخوندی در تاریخ ایران بجا خواهد ماند، بجز خاکستری از میهن، دزدیدن واژه ها و مسخ آنهاست. واژه «نظام» برای حکومت «هرج و مرج» همانگونه درست مینماید که «جمهوری اسلامی» برای «سیستم ملوک الطوایفی و خلافت آخوندی». یکی از مهمترین عوامل آلودگی هوا در شهرهای کشور، از جمله پایتخت خلافت ولایت مطلقه فقیه، عدم وجود سازماندهی شده وسایل حمل و نقل عمومی است. از آنجایی که این خلاء وجود دارد، مردم ترجیح میدهند از اتوموبیل و موتور شخصی بهره ورند که با توجه به ۱۶ میلیون جمعیت تهران! با دهها میلیون تولید کننده مواد سمی در شهر مواجه هستیم. تا این رژیم هست نه نظمی برپا خواهد شد و نه نظامی قوام میگیرد. در آخر یک جمله از جوات زریف تابع امریکا، در این رابطه میاورم. که نامی جز لودگی و مسخره کردن ملت نمیتوان بر آن گذاشت: همچنین جواد ظریف وزیر امور خارجه این کشور در بیست و نهم ماه مارس و در توئیتر از ایرانیان خواست تا در «ساعت زمین» چراغ‌ها را خاموش کنند.من همین دیشب چراغ‌های خانه را خاموش کردم، شما چطور؟ (جواد ظریف) بالاترين لینک مستقیم

۱۳۹۴ خرداد ۱۴, پنجشنبه

روایتی از ده تبعیدی سیاسی در ایران . روزنامه نگارحوزه فرهنگ وهنر "امررستاق"


تبعید احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و فعال سیاسی در ایران به گناباد در خراسان رضوی، بعد از سال ها بحث تبعید را در میان افکار عمومی و جامعه زنده کرد. آقای زیدآبادی، پنج شنبه ۳۱ اردیبهشت، بعد از شش سال حبس، از همان راه زندان با فرزند بزرگترش به گناباد رفت. برخی از ناظران و کارشناسان معتقدند اگرچه آقای زیدآبادی دور از جامعه مورد نظرش قرار دارد و حتی طبق حکمی که گرفته امکان بحث و گفت وگو و تحلیل سیاسی را ندارد، اما تحولات فناوری و فضای مجازی شرایطی را فراهم کرده تا اطلاع‌رسانی درباره وضعیت او روندی متفاوت با آن چیزی داشته باشد که مسئولان قضایی جمهوری اسلامی به دنبال آن بودند. انتشار عکس‌هایی از زیدآبادی در فضای مجازی که بر خلاف رسانه های دارای مجوز، از کنترل دولت و نهادهای ناظر خارج است، در آینده تناقض‌های بیشتری را درباره این حکم و کارکردهای آن پیش چشم افکار عمومی خواهد نهاد و تبعید او را با تمامی تبعیدیان دوره‌های پیش، متفاوت جلوه خواهد داد. تاریخ ایران از دوره‌ای که پایه‌های زندگی مدرن در آن گذاشته شد، چهره‌های سیاسی چندی را به خود دیده که مورد غضب حکومت وقت قرار گرفته و تبعید شدند. متن زیر نگاهی گذرا دارد به ده تبعیدی سیاسی در ایران معاصر. امیرکبیر؛ تبعید به کاشان و قتل حضور میرزا محمد تقی‌خان فراهانی (معروف به امیرکبیر) در ساختار قدرت دستگاه پادشاهی قاجار را باید به نوعی آغاز دوران تازه‌ای در ایران به شمار آورد که سبب تحولات بسیای را در عرصه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی و سیاسی شد. امیرکبیر در مقام صدارت دوام چندانی نیاورد و بعد از گذشت سه سال و اندی، مخالفان توانستند حکم عزل او را از ناصرالدین‌شاه جوان بگیرند و به کاشان تبعیدش کنند. او در واپسین روزهای آبان ۱۲۳۰ و به دلیل احساس خطری که شاه از ناحیه او می‌کرد، از تمامی مناصب خلع و در مقام یک زندانی به کاشان تبعید شد. دوره تبعید امیرکبیر بسیار کوتاه بود. هراس از زنده بودن و امکان بازگشت امیر به قدرت مخالفان را به سمتی سوق داد تا کار او را یکسره کنند. امیر کبیر ۴۰ روز بعد از تبعید و با دستور ناصرالدین‌شاه در حمام فین کاشان رگ زده شد و به قتل رسید. میرزا ملکم‌خان؛ تبعید به عراق و سفارت بریتانیا میرزا ملکم‌خان ناظم الدوله، اندیشمند ایرانی دوره ناصری، از دیگر شخصیت‌هایی بود که طعم تبعید را چشید. علت تبعید او تاسیس فراموشخانه بود. میرزا ملکم‌خان جلا‌ل‌الدین مدنی در کتاب "تاریخ سیاسی معاصر ایران"، از ملکم‌خان به عنوان "اولین موسس لژ فراماسونری در ایران" یاد کرده است. حجت‌الله اصیل که زندگینامه‌ای تحقیقی برای ملکم‌خان نوشته است، اهداف و مرامنامه فراموشخانه را "ترویج و تبلیغ اصول آزادی و انتقاد از استبداد و آشنا کردن روشنفکران با راز پیشرفت مغرب زمین" عنوان کرده است. همین مسئله و اینکه "ترکیب اعضای فراموشخانه، فعالیتها و آموزه‌های آنان آمیخته با پنهانکاری بود"، ناصرالدین شاه را نسبت به فعالیت‌های‌ آنان نگران ساخت. شاه قاجار در مهرماه ۱۲۴۰ شمسی دستور برچیده شدن بساط فراموشخانه را صادر و ملکم‌خان را به عراق تبعید کرد. دولت عراق نیز از آنجایی که افکار ملکم‌خان را خطرناک یافت او را اخراج و نهایتا او به استانبول رفت. او بعدها با وساطت مشیرالدوله به صحنه سیاست ایران بازگشت و سفیر ایران در لندن شد. حسن تقی‌زاده؛ تبعید به پاریس و بازگشت به ایران سید حسن تقی‌زاده نماینده مجلس و چهره‌ سیاسی و فرهنگی از دیگر چهره‌هایی بود که طعم تبعید را چشید با این تفاوت که حکومت وقت برایش مقرری تعیین کرد و به او اجازه داد بعد از یک سال به کشور برگردد. حسن تقی‌زاده در زمان اقامت در اروپا او در دوره حکومت محمدعلی شاه از سردمداران مشروطه به شمار می‌رفت و در تدوین متمم قانون اساسی نیز سهم و نقشی ویژه داشت. تلاش‌ها و نطق‌های‌ آتشین او در مجلس و فعالیت‌های قلمی‌اش سبب شد تا محمدعلی شاه از او کینه به دل گیرد و در جریان به توپ بستن مجلس و استبداد صغیر شخصا دستور دستگیری‌اش را صادر کند. تقی‌زاده به همراه گروهی دیگر از فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران به سفارت انگلیس پناه برد و همان سفارت بود که وساطت کرد و دستور تبعید یک ساله او و چند تن دیگر از جمله علی اکبر دهخدا را برای یک سال از دستگاه وقت گرفت. به نوشته ناظم الاسلام کرمانی در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان، قرار شد "ماهی صد و پنجاه تومان بدهند و غلام سفارت آنها را ببرد به سرحد برساند و رسید گرفته مراجعت کند، تا یک سال در خارجه باشند. پس از یک سال مختارند به هر جا بخواهند بروند یا مراجعت کنند به ایران." علی اکبر دهخدا؛ دوران مشقت‌بار تبعید در پاریس علی اکبر دهخدا در همان گروه تقی‌زاده بود اما سرنوشتی متفاوت‌ یافت. تقی‌زاده و گروهی دیگر به دعوت ادوارد بروان به لندن رفتند اما دهخدا دعوت براون برای انتشار مجله صوراسرافیل را در تبعید نپذیرفت و در پاریس ماندگار شد. در عوض او با محمد قزوینی، ادیب و محقق نامدار همنشین شد و شاید همین همنشینی بود که جرقه‌های اولیه کار سترگی چون لغت نامه را در ذهن او زد. سرودن مسمط معروف " یاد آر ز شمع مرده یاد آر" در همین ایام حادث شد. حتی روایت است که زمانه و زندگی به قدری بر دهخدا تنگ آمد که به فکر خودکشی و گرفتن تابعیت بیگانه هم برآمد، در نهایت اما، یک سال بعد به استانبول ترکیه رفت و مدتی بعد به ایران بازگشت. سید حسن مدرس؛ تبعید به خواف و قتل با پایان کار مجلس ششم مصونیت سیاسی سید حسن مدرس به عنوان نماینده پایان یافت. او نامزد دوره هفتم مجلس شد اما حتی یک رای هم برایش منظور نشد. بعد از اعلام نتایج، جمله‌ای گفت که تقلبی بودن انتخابات را برای افکار عمومی آشکار ساخت: حسن مدرس "من یک رأی برای خودم نوشتم، آن رأی کجاست؟" رضا شاه به او پیشنهاد داد نامش را به عنوان یکی از نمایندگان شهرستان‌ها بنویسند و وارد مجلس کنند اما او مخالفت کرد. حضور سنگین رضاشاه و فشار او بر منتقدان، شیخ حسن مدرس را نیز بی‌نصیب نگذاشت و نتیجه آن شد که شهربانی او را شبانه در منزلش دستگیر و به خواف خراسان تبعید کرد. از متن مکاتبات مدرس با برخی از دوستان (از جمله ملک‌الشعرای بهار) بر می‌آید که او در دوره تبعید ممنوع الملاقات بود و اجازه مراوده با مردم را نداشت و روزگار سختی را پشت سر گذاشت. در نهایت بعد از گذشت ۹ سال مدرس را به کاشمر منتقل کردند و ۱۰ آذر ۱۳۱۶، هنگام غروب، در حالی که روزه داشت، به دست دو مامور به نام‌های مستوفیان و حبیب الله خلج کشته شد. رضاشاه؛ تبعید به موریس و ژوهانسبورگ و مرگ عدم تمکین رضاشاه پهلوی به دستورات و نامه‌های مقامات انگلیسی در جنگ جهانی دوم و گرایشش به آلمان سبب شد تا او تخت وتاجش را فرو نهد و باالاجبار ابتدا به جزیره موریس و سپس به ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی تبعید شود. رضاشاه به همراه داماد و فرزندانش در جزيره موريس (شمس پهلوی، فريدون جم، غلامرضا پهلوی، احمدرضا، عبدالرضا و محمودرضا پهلوی) بعد از عزل، رضا شاه در هشتم مهرماه ۱۳۲۰ با ۲۰ مسافر، با کشتی انگلیسی "باندرا"، ایران را به سوی بمبئی ترک کرد. در بمبئی اما "سرکلرمونت اسکراین" کنسول سابق انگلیس در مشهد وارد اقامتگاه رضا شاه شد و به او و همراهانش با زبان فارسی تأکید کرد حق خروج از کشتی را ندارند. در موریس شرایط برای پادشاه سابق ایران چندان راحت نبود و با تقاضای او برای سفر به کانادا مخالفت شد؛ ارسال و دریافت نامه برای او ممنوع شد و تنها می‌توانست اخبار را از رادیو لندن بشنود. این محدودیت‌ها بعد از امضای پیمان سه جانبه روس و انگلیس و‌ آمریکا برداشته شد. در فروردین سال ۱۳۲۳ رضاشاه را به دوربان آفریقای جنوبی تبعید کردند اما آب و هوای نامساعد این شهر بندری موافق طبع رضاشاه نبود و دو ماه بعد او را به ژوهانسبورگ فرستادند. جایی که پایان کارش رقم خورد و در ۴ مرداد ۱۳۲۳ درگذشت. مصدق در تبعید؛ از خراسان تا احمدآباد محمد مصدق در کنار راننده‌اش در حال انتقال از زندان به تبعید اگر بگوییم واژه تبعید در تاریخ معاصر ایران نام دکتر محمد مصدق را به خاطر می‌آورد سخن بیراهی نگفته‌ایم. مصدق دوبار تبعید شد. بار نخست در سال ۱۳۱۸ رضاشاه او را به خراسان تبعید کرد که با پی‌گیری فرزند مصدق و وساطت ارنست پرون و درخواست محمدرضا پهلوی از رضا شاه، او را از خراسان به احمد آباد فرستادند. مصدق که سخت بیمار بود در کتاب خاطرات و تالمات از این کار ولیعهد وقت به نیکی یاد کرده است. نوبت دوم تبعید معروف ۱۲ ساله، تا لحظه مرگ، به احمدآباد بود که بعد از کودتای ۲۸ مرداد و محاکمه مصدق اتفاق افتاد. در واقع او بعد از تحمل سه سال زندان باید آزاد می‌شد اما به احمدآباد تبعید شد. روایت مصدق و فرزندش از این دوران حکایت از محدودیت‌های بسیار برای مصدق دارد. برای نمونه خانواده او تنها هفته‌ای یکبار می‌توانستند به دیدارش بروند و ماموران دولتی مدام از دور و نزدیک تحرکات او و حتی ملاقات‌هایش را کنترل و گزارش می‌کردند. خاطرات مصدق و نیز فرزندش و برخی از دوستان و همراهان سیاسی او از این دوران خواندنی است. مهدی بازرگان؛ تبعید ۵ ساله به زندانی در برازجان تنفیذ حکم نخست وزیری مهدی بازرگان بعد از انتشار اطلاعیه و اعتراض نهضت آزادی به انقلاب سفید محمدرضا شاه در سال ۱۳۴۱، سران نهضت آزادی دستگیرشدند و مدتی بعد به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور، ضدیت با سلطنت مشروطه و اهانت به شاه در سال های ۴۲ و ۴۳ محاکمه شدند. بازرگان به ده سال زندان محکوم شد اما ماندگاری او در زندان قصر چندان به درازا نکشید و او را به شهر برازجان در استان بوشهر تبعید کردند. بازرگان در خاطرات خود آورده است که "دستبند به دست و سوار بر اتوبوسی و بعد از طی بیش از دو شبانه روز راه پرپیچ و خم به زندان برازجان رسید و از هفته دوم هم جز خانواده درجه اول به کسی دیگر اجازه ملاقات ندادند." بازرگان ۵ سال بعد از زندان و تبعید توامان آزاد شد. روح‌الله خمینی؛ تبعید به عراق آیت‌الله خمینی در تبعید در نوفل لوشاتو سخنرانی آیت‌الله خمینی در آبان ۱۳۴۳ کلید تصمیم‌گیری درباره تبعید او شد. او در این سخنرانی به مخالفت با قانون کاپیتولاسیون پرداخت و سحرگاه روز ۱۳ آبان ماموران او را به فرودگاه مهرآباد بردند و با یک هواپیمای نظامی به بورسای ترکیه تبعید کردند. آقای خمینی نزدیک به یک سال در ترکیه ماند و مهرماه ۱۳۴۴ ابتدا به بغداد و سپس سامرا و کربلا و در نهایت به نجف رفت و به مدت ۱۴ سال در این شهر به تدریس پرداخت. در دوره تبعید، آقای خمینی در نجف و بر خلاف سایر تبعیدیان تاریخ معاصر، ارتباطات گسترده‌ای با داخل و خارج از ایران داشت و همان محل مکانی شد برای برنامه ریزی و سازماندهی نیروهای وفادار به او. او دهم مهر ۱۳۵۷ به کویت رفت و سه روز بعد با تصمیم شاه به فرانسه تبعید شد. دوران تبعید آقای خمینی در فرانسه فضایی را فراهم آورد تا او آزادانه به تبلیغ دیدگاه‌های خود بپردازد و بهمن ماه همان سال به ایران بازگشت. علی خامنه‌‌ای؛ تبعید به ایرانشهر تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر یک سالی قبل از تبعید ‌آقای خمینی به پاریس رخ داد. بر اساس روایت سایت آقای خامنه‌ای، رئیس ساواک، حکم تبعید "سید علی خامنه‌ای" به ایرانشهر را بیستم آذرماه ۱۳۵۶ امضا می‌کند. ۸ روز بعد او به همراه سه نظامی وارد ایرانشهر می‌شود و به علی حجتی کرمانی می‌پیوندد که در همان شهر در تبعید بود. آیت‌الله خامنه‌ای یک سال بعد از انقلاب بر اساس روایت‌هایی که از خاطرات آقای خامنه‌ای و نیز سرگذشت او در کتاب شرح اسم آمده است، دوران تبعید او در ایرانشهر با سخت‌گیری چندانی همراه نبود و دوستان و همراهان او از دور ونزدیک می‌توانستند آزادانه به ملاقاتش بیایند و خود آقای خامنه‌ای هم برای مردم منطقه سخنرانی و وعظ می‌کردند؛ حتی پس سیل ایرانشهر در آن زمان، به ابتکار او "پایگاهی به نام کمک به سیل‌زدگان در مسجد آل‌رسول ایرانشهر" دایر شد. دوران تبعید آقای خامنه‌ای سه سال بود اما یک سال بعد که تحولات انقلاب اوج گرفت به مشهد بازگشت. مدتی بعد با پیشنهاد آقای هاشمی رفسنجانی به آیت‌الله خمینی، آقای خامنه‌ای به عضویت شورای انقلاب درآمد و به تهران رفت. هم‌رسانی چگونه می‌توانید این مطلب را به دیگران برسانید؟

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۸, جمعه

سومین تجمع اعتراضی معلمان در سراسر ایران


ایران هزاران معلم برای سومین بار در سه ماه گذشته در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران تجمع اعتراضی سکوت برگزار کردند. بهبود وضعیت معیشتی و آزادی معلمان زندانی از خواسته‌های معلمان معترض است. بنابر گزارش‌ها تجمع اعتراضی معلمان روز پنج‌شنبه (۱۷ اردیبهشت)، همزمان در تهران، مرکز تمام استان‌ها و شمار دیگری از شهرهای ایران برگزار شد. معترضان در تهران مقابل ساختمان مجلس و در شهرستان‌ها جلوی اداره‌های آموزش و پرورش تجمع کرده‌اند. خبرگزاری ایلنا شمار تظاهرکنندگان در تهران را سه هزار و پایگاه خبری "جماران" چهار هزار نفر گزارش کرده‌اند. این حرکت اعتراضی، همچون دو تجمع قبلی (۱۰ اسفند ۹۳ و ۲۷ فروردین ۹۴) در سکوت برگزار شد و معلمان خواسته‌ها و اعترا‌های خود را با شعارنویسی بر روی پلاکارد و در بیانیه‌ای به اطلاع مسئولان رساندند. وعده‌های انتخاباتی روحانی تجمع اعتراضی پنج‌شنبه گسترده‌تر از دو تجمع قبلی برگزار شد. شورای مرکزی تشکل‌های صنفی فرهنگیان اول اردیبهشت معلمان را به شرکت در این تظاهرات فراخواند و این حرکت را "اولین قسمت از اعتراضات صنفی" کارمندان آموزش و پرورش خواند. این شورا در فراخوان خود از کم‌توجهی رسانه‌ها و مسئولان و نحوه انعکاس نارضایتی و اعتراض معلمان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی انتقاد کرد. در تظاهرات ۲۷ فروردین معترضان با شعار "رسانه میلی، جات خالیه خیلی" به رادیو و تلویزیون حکومتی کنایه می‌زدند و در تجمع ۱۷ اردیبهشت با شعار "معلم فریاد می‌زند، رسانه سانسور می‌کند" ناخشنودی خود را ابراز کردند. معلمان معترض با انتقاد از بی‌توجهی به وضعیت‌شان در سال‌های گذشته، از دولت حسن روحانی نیز گلایه می‌کنند که به وعده‌های خود در مورد رفع مشکلات معیشتی معلمان، افزایش سهم آموزشی در بودجه‌ی دولت و اصلاح جهت‌گیری‌های نادرست در آموزش و پرورش عمل نکرده است. اعتراض صنفی به سال‌ها تبعیض رئیس جمهور ۱۴ اردیبهشت در مراسم بزرگداشت مقام معلم وعده داد که دولت "درحد توان" برای برطرف کردن مشکلات معیشتی فرهنگیان تلاش کند. حسن روحانی در این مراسم گفت: «ما حق اعتراض را برای تمام اقشار و اصناف محفوظ دانسته و به رسمیت می‌شناسیم. من نسبت به معلمین نیز حق اعتراض را به رسمیت می‌شناسم، ما مشکلات آنان را می‌دانیم و البته آنان نیز مشکلات ما را می‌دانند.» به گزارش "جماران" در بیانیه‌ای که در پایان تجمع سراسری منتشر شد آمده است: «امروز ما فرهنگیان هماهنگ با معلمان سراسر ایران، گرد هم آمده‌ایم تا ندای مظلومیت خود را با سکوت فریاد کنیم و به سال‌های متمادی تبعیض و بی‌عدالتی اعتراض نماییم و مسئولان مملکت را به عمل به وعده‌های پیشین‌شان دعوت کنیم.» معلمان همچنین بر "کاملاً صنفی و معطوف به احقاق حق و رفع تبعیض" بودن حرکت اعتراضی خود تاکید کرده و هشدار داده‌اند، "هیچ جریان سیاسی، چه در داخل کشور و چه در خارج از مرزهای مملکت، حق مصادره‌ی آن و سیاسی جلوه‌دادنش" را ندارد. نگرانی خامنه‌ای از "توطئه دشمن" ظاهرا این تاکید واکنشی به سخنان رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای در دیدار روز چهارشنبه با وزیر و مسئولان آموزش و پرورش است. خامنه‌ای با توجه به گسترده شدن دامنه اعتراض فرهنگیان، ابراز نگرانی کرده که "اگر درخصوص مسئله معیشت معلمان غفلت شود، دشمن سوءاستفاده خواهد کرد". او خطاب به مسئولان آموزش و پرورش گفت: «البته معلمان انسان‌های مؤمن، نجیب و هوشیاری هستند و متوجه توطئه‌های دشمنان و افراد کینه‌توز نسبت به نظام اسلامی هستند که می‌خواهند به بهانه معیشت معلمان شعارهای فتنه‌گرانه و خطی و سیاسی مطرح و برای نظام دردسر درست کنند.» رهبر جمهوری اسلامی از مسئولان اقتصادی دولت خواسته که "با وجود محدودیت‌ها، نگاه ویژه‌ای به آموزش و پرورش و معلمان داشته باشند و آن را در مسایل اولویت‌دار خود قرار دهند". بیشتر بخوانید: بازداشت دبیرکل سازمان معلمان ایران احضار و تهدید فعالان صنفی در یکی از پلاکاردهای معترضان از دولت انتقاد شده که در سال ۹۴ بودجه بیشتری به آموزش و پرورش اختصاص نداده، اما بودجه برخی دستگاه‌ها را به شدت افزایش داده است. حسن روحانی چند روز پیش در همایش فرماندهان نیروی انتظامی (ناجا) اعلام کرد، دولت برای "افزایش اثربخشی ناجا" بودجه نیروهای مسلح را در سال جاری دو برابر کرده است. فرهنگیان معترض در بیانیه پایانی تجمع روز پنج‌شنبه خود نسبت به "برخوردهای قهری با خواسته‌های برحقّ و منطقیِ فرهنگیان" هشدار داده و از مسئولان اجرایی و قضایی خواسته‌اند "برای یک‌بار هم که شده، نه از موضع قدرت، که از موضع واقع‌بینی و منطق با خواسته‌ی معلمان برخورد کنند". یکی دیگر از خواسته‌های معترضان آزادی رسول بداقی، محمود باقری و علی رضا هاشمی، سه معلم زندانی است که نمایندگی فرهنگیان در جریان اعتراض‌های صنفی را بر عهده داشته‌اند. خبرگزاری ایلنا گزارش داد: «روز گذشته، یک نهاد نظارتی شماری از فعالان صنفی معلمان را احضار کرده‌است و تنها به این شرط به آن‌ها اجازه داده شب به خانه بروند که تعهد دهند در تجمع سراسری امروز شرکت نمی‌کنند.» معلمان معترض با اشاره به وعده‌های انتخاباتی روحانی مبنی بر حمایت از تشکل‌های غیردولتی و حذف نگاه امنیتی نسبت به آن‌ها، از وزارت کشور خواسته‌اند نسبت به صدور مجوز برای برگزاری مجمع عمومی کانون‌های صنفی معلمان سراسر کشور و برگزاری انتخابات هیأت مدیره‌ی آن‌ها اقدام کند.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

برداشتن زیر ابروی مردان "ممنوع" است و باعث تعطیلی آرایشگاه می‌شود

برداشتن زیر ابروی مردان "ممنوع" است و باعث تعطیلی آرایشگاه می‌شود مصطفی گواهی، رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه، برداشتن زیر ابروی مردان را در آرایشگاه‌های مردانه ممنوع اعلام کرده است. به گفته وی در صورت برداشتن زیر ابرو، آرایشگاه خاطی پلمب خواهد شد. مصطفی گواهی، رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، خبرگزاری کار ایران، از پلمب شدن آرایشگاه‌هایی که اقدام به برداشتن زیر ابروی مردان کنند، خبر داده است. به گفته وی سولاریوم، برداشتن زیر ابرو، خالکوبی و تتو "خط قرمز" این اتحادیه محسوب شده و انجام این قبیل خدمات در آرایشگاه‌های مردانه ممنوع است. مصطفی گواهی تاکید کرده که در صورت مشاهده ارائه اینگونه خدمات از سوی آرایشگران، واحد متخلف توسط اتحادیه مزبور پلمپ خواهد شد. رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه البته در خصوص چگونگی نظارت بر آرایشگاه‌ها و وجود قانونی در این زمینه، حرف نزده و تنها به تهدید به "پلمب کردن" آرایشگاه‌ها بسنده کرده است. وی همچنین در خصوص آرایشگاه‌های بدون مجوز هم هشدار داده و تصریح کرده: «در آرایشگاه‌های بدون مجوز بهداشتی خطر ابتلا به ایدز بسیار بالا است». او معتقد است احتمال "سرایت ایدز" در آرایشگاه‌های غیرمجاز زیاد است. حدود ۷ سال پیش برای نخستین بار رییس اداره اماکن نیروی انتظامی، از پلمب ۲۴ آرایشگاه مردانه در تهران به دلیل اصلاح ابروی مردان و خالکوبی بدن مشتریان، خبر داد. مدت زیادی است که آرایشگاه‌های مردانه در کنار اصلاح موی سر، به ارائه خدماتی چون برداشتن زیر ابروی مردان و تتو (خالکوبی) رو آورده‌اند. با وجود اینکه این سرویس‌ها با استقبال زیاد مردان و به خصوص جوانان روبرو شده، اما براساس اعلام اتحادیه آرایشگران مردانه، این خدمات توسط آرایشگاه‌های مردانه ممنوع اعلام شده است. عمل زیبایی و آرایش‌هایی که در حوزه زیبایی تعریف می‌شوند بیش از یک دهه است که در ایران با استقبال علاقمندان روبرو شده است. چندی پیش رسانه‌های ایرانی گزارش‌هایی از رشد چشمگیر عمل زیبایی با عنوان "گوش الاغی" منتشر کرده بودند. در عمل زیبایی موسوم به "گوش الاغی" با برش قسمت بالایی گوش و سپس بخیه زدن، فرم گوش را تیز می‌کنند. عملی که در نتیجه‌ی آن و با تغییر فرم طبیعی گوش، بازگشت به حالت اولیه ناممکن می‌شود. گفته می‌شود که میل به داشتن گوش‌های مثلثی، در آغاز نوعی الگوبرداری شمایلی از شخصیت‌های جادویی فیلم "ارباب حلقه‌ها" بوده است. براساس گزارش جام جم آنلاین، طبق آمارهای غیررسمی، ایران یکی از کشور‌های صاحب رکورد عمل جراحی بینی و جراحی‌های زیبایی در جهان محسوب می‌شود. انجمن تحقیقات راینولوژی ایران با همکاری دانشگاه جان هاپکینز آمریکا در سال ۹۲ تحقیقاتی انجام داده و طی آن مشخص شده که میزان جراحی‌های "زیبایی بینی" در ایران، حدود ۷ برابر آمریکا است. UTC خبرنامه | 27.04.2015, 18:00

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

انقلاب فرهنگی؛ برنامه نافرجام اسلامی کردن دانشگاه‌ها


سی و پنج سال پیش انقلاب فرهنگی با این هدف که "دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی" آغاز شد. رهبر جمهوری اسلامی چندی پیش اعتراف کرد که این برنامه "هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است". در تقویم رسمی جمهوری اسلامی دوم اردیبهشت به عنوان "روز اعلام انقلاب فرهنگی" نامگذاری شده، گرچه زمینه‌سازی برای اجرای این برنامه پیشتر آغاز شد. ستاد انقلاب فرهنگی نیز ۲۳ خرداد همین سال شکل گرفت. جلوگیری از فعالیت گروه‌های سیاسی مخالف حکومت در دانشگاه‌ها، کنار گذاشتن استادان و دانشجویان دگراندیش و تغییر سیستم آموزش عالی در ایران که غرب‌زده و غیراسلامی خوانده می‌شد، از مهمترین هدف‌های انقلاب فرهنگی محسوب می‌شود. نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روح‌الله خمینی، معتقد بود: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرب‌اند تصفیه گردند.» خمینی برای این منظور ۷ نفر را منصوب کرد و از آنها خواست "برای برنامه‌ریزی رشته‌های مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاه‌ها، براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده‌سازی اساتید شایسته، متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند". بیشتر بخوانید: رمز خودی بودن و راز غیرخودی شدن در جمهوری اسلامی برخورد با دگراندیشان، رقابت جناح‌ها یاوران حکومت برای پاکسازی دانشگاه‌ها و برچیدن دفترها و ختم فعالیت سازمان‌های سیاسی "غیرخودی" در مراکز آموزشی، انجمن‌های اسلامی و گروه موسوم به "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" بودند. در بیش از سه دهه گذشته برخورد با دانشجویان و استادان منتقد حکومت همواره در دستور کار بوده و از همان سال‌های نخست بخشی از این درگیری‌ها به رقابت میان جناح‌های مختلف حکومتی برای حذف یکدیگر تبدیل شده است. حسن روحانی در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۹۲ از امنیتی بودن فضای دانشگاه‌ها انتقاد کرد و وعده داد در صورت پیروزی در انتخابات این وضعیت را تغییر دهد. سخنان روحانی نشان می‌دهد که حتا بخش‌هایی از حکومت که میانه‌رو یا اصلاح‌طلب خوانده می‌شوند در فضای امروز دانشگاه‌ها احساس امنیت نمی‌کنند. به عبارت دیگر پروژه انقلاب فرهنگی در یکی از هدف‌های اصلی خود که تصفیه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی بوده ناکام مانده است. بیشتر بخوانید: روحانی: پایه‌ها و مبانی علم و دانش، اسلامی، مسیحی و یهودی ندارد احمدی‌نژاد و "کودتای فرهنگی دوم" جلوه دیگری از این ناکامی را در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد می‌توان دید که با موج گسترده‌ای از کنار گذاشتن استادان و دانشجویان غیرهمسو با حکومت یک‌دست اصولگرایان همراه بود. محمد ملکی، نخستین رئیس دانشگاه تهران، پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی، چند سال پیش در گفت‌وگو با دویچه‌وله (فارسی) انقلاب فرهنگی را کودتا خواند و احمدی‌نژاد را متهم کرد که برای راه‌اندازی انقلاب فرهنگی دوم زمینه‌سازی می‌کند. به رغم تصفیه‌های گسترده، پس از انتخابات مناقشه‌انگیز سال ۸۸ دانشگاه‌های ایران بار دیگر به مهم‌ترین کانون‌های جنبش اعتراضی تبدیل شدند. همچنین بسیاری از ناظران معتقدند که فعالیت‌های ستاد انقلاب فرهنگی یکی از عوامل اصلی مهاجرت نخبگان و تنزل سطح کیفی فعالیت‌های پژوهشی و علمی بوده است. ستاد یادشده در سال ۱۳۶۳ به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد که ترویج "فرهنگ اسلامی‌ در كلیه شئون فردی و اجتماعی‌كشور" و "زوال مظاهر منحط ‌و مبانی نادرست فرهنگ‌های بیگانه‌" از مهمترین وظایف آن تعریف شده است. بیشتر بخوانید: بازنگری در بیش از ۵۵۰ درس علوم انسانی نگرانی خامنه‌ای از ترویج "شکاکیت" با گذشت ۳۵ سال، بحث بر سر "اسلامی" کردن آموزش عالی هنوز ادامه دارد و رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای از این که این پروژه به سرانجام مطلوب نرسیده گلایه می‌کند. خامنه‌ای مهرماه سال پیش در حکمی که به مناسبت آغاز دوره جدید کار شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر شد "بازمهندسی ساختار فعالیت‌ها و مدیریت‌های فرهنگی" را یکی از اولویت‌های هفت گانه‌ی این شورا عنوان کرد. رهبر جمهوری اسلامی در این حکم خواستار جدی‌تر گرفته شدن "مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور [...] و تحول در علوم انسانی" شد و هشدار داد: «به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد.» خامنه‌ای پس از جنبش اعتراضی سال ۸۸ نیز با اشاره به تحصیل دو میلیون دانشجوی ایرانی در رشته‌های علوم‌انسانی ابراز نگرانی کرده بود که آموزش این رشته‌ها "منجر به ترویج شكاكیت و تردید در مبانى دینى و اعتقادى" دانشجویان شود. یشتر بخوانید: هشدار استادان دانشگاه نسبت به بازنگری در دروس علوم سیاسی اختلاف در میان مسئولان ارشد میرحسین موسوی، یکی از دو نامزد معترض به نتایج اعلام‌شده‌ی انتخابات سال ۸۸ در واکنش به سخنان خامنه‌ای، حمله به علوم انسانی را سازمان‌یافته خوانده و گفته است: «این حملات یادآور تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت‌های توتالیتر اروپای شرقی است.» حسن روحانی نیز در مراسم آغاز سال تحصیلی ۹۳-۹۴ در دانشگاه‌ها، با انتقاد از کسانی که خواستار حذف بخشی از علوم شده‌اند گفت: «اسلامی کردن علوم انسانی به آن مفهوم نیست که دانش بشری را در بخش علوم انسانی به طور کامل کنار بگذاریم.» رئیس جمهور که ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده دارد در این مراسم تاکید کرد: «علم حذف شدنی نیست، ممکن است ابطال شود اما حذف نمی‌شود، چطور عده‌ای به فکر افتادند که بخشی از علوم را حذف کنند؟ ما می‌توانیم حرف یا سخنی دقیق‌تر و علمی‌تر عرضه کنیم و نکات قبلی را مورد نقد یا حتی ابطال قرار دهیم.» پس از بر سر کار آمدن دولت یازدهم شماری از استادان کنار گذاشته‌شده و دانشجویان اخراجی دوباره به دانشگاه‌ها راه یافتند. این تحولات و سخنان روحانی درباره علوم انسانی آشکار می‌کند که مسئولان ارشد جمهوری اسلامی درباره سودمندی و قابل اجرا بودن مهمترین هدف‌های انقلاب فرهنگی دیدگاه‌های متفاوتی دارند. UTC خبرنامه | 21.04.2015, 18:00

۱۳۹۳ اسفند ۲۹, جمعه

اعتراض ۶۰۰ استاد دانشگاه به محدودیت رسانه‌ای خاتمی


۶۰۰ تن از استادان و اعضای هیئت‌های علمی دانشگاه‌های ایران در نامه‌ای خطاب به رئیس قوه‌قضائیه ممنوعیت رسانه‌ای محمد خاتمی را مورد اعتراض قرار دادند. این نامه در سایت‌های اصلاح‌طلبان انتشار یافته است. در نامه‌ای به امضای ۶۰۰ استاد و عضو هیئت‌علمی دانشگاه‌های ایران از ممنوعیت محمد خاتمی رئیس‌جمهور پیشین ایران به عنوان "بدعتی نگران‌کننده و تهدیدی کم‌سابقه برای حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی" یاد شده است. این نامه سرگشاده خطاب به صادق آملی لاریجانی رئیس‌ قوه قضائیه منتشر شده که از علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی فرمان می‌برد. امضاکنندگان نوشته‌اند: «چنین برخوردی زیبنده نظامی که براساس جمهوریت و اسلام بنا شده نیست.» رضا فرجی دانا، مصطفی معین، محمدرضا واعظ مهدوی، محمدصادق احمدآخوندی، فخرالدین دانش‌آشتیانی، محمدرضا ظفرقندی، غلامرضا ظریفیان، الهه کولائی، سعید سمنانیان، غلامرضا انصاری، علی شکوری‌راد، احمد شیرزاد، عبدالله رمضان‌زاده، محمدرضا سعیدی، فرشته بقائی و محمدجواد عابدینی از جمله سرشناس‌ترین امضاکنندگان نامه اعتراضی هستند. در این نامه دستور ممنوعیت رسانه‌ای دکتر محمد خاتمی "غیرقانونی" خوانده شده است. امضاکنندگان نامه از رئیس‌ قوه قضائیه خواسته‌اند که "این دستور غیرقانونی" را لغو کند و به‌جای محدودیت و ممنوعیت "بزرگانی" همچو او را در خور شأن آن‌ها مورد تکریم و احترام قرار دهد. ماجرای حصر رسانه‌ای خاتمی در آخرین روزهای بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳ غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائيه اعلام کرد که محمد خاتمی مشمول محدودیت رسانه‌ای شده است. وی همزمان گفت که قوه‌ قضائیه می‌تواند در مورد کسانی که آن‌ها را از "سران فتنه" می‌داند، بدون تشکیل دادگاه یا ابلاغ حکم دستوراتی صادر کند. چند روز پیش از بیان اظهارات اژه‌ای سایت "جماران" در پی انتشار چند عکس و خبر درباره خاتمی فیلتر شد. این سایت یک روز بعد، پس از حذف خبرها و عکس‌های مربوط به رئیس‌جمهور اسبق ایران، دوباره در دسترس کاربران قرار گرفت. خبرگزاری دولتی ایرنا نوشت که این تصمیم پس از حضور مدیر سایت در دادسرا و سپردن تعهد التزام به "دستورات قضائی" اتخاذ شد. دو هفته پس از اعلام خبر ممنوعیت رسانه‌ای خاتمی، روز یازدهم اسفند غلامحسین محسنی اژه‌ای بار دیگر در یک کنفرانس خبری گفت که ممنوعیت انتشار تصویر و خبرهای مربوط به خاتمی به قوت خود باقی است و با رسانه‌هائی که به آن توجه نکنند برخورد می‌شود. با توجه به پیشینه قوه قضائیه جمهوری اسلامی، بعید به‌نظر می‌رسد که اعتراض ۶۰۰ استاد سرشناس تاثیری بر تصمیم این نهاد بگذارد. با این همه همصدائی صدها استاد دانشگاه در اعتراض به ممنوعیت رسانه‌ای خاتمی این نهاد را به شدت زیر فشار برده است.

۱۳۹۳ اسفند ۱۹, سه‌شنبه

محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری ایران شد


محمد یزدی، عضو شورای نگهبان و دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اکثریت آرای اعضای مجلس خبرگان رهبری ایران به ریاست این مجلس رسید. اکبر هاشمی رفسنجانی هم برای ریاست مجلس خبرگان نامزد شده بود. در دور اول رای‌گیری به جز آقایان یزدی و هاشمی رفسنجانی، محمود هاشمی شاهرودی و محمد مومن هم نامزد بوده‌اند اما آقای هاشمی شاهرودی به دلیل "تعدد کاندیداها" انصراف داده است. رای‌گیری در دور اول به دلیل به حد نصاب نرسیدن آرا به دور دوم کشیده شد و آقای یزدی با کسب ۴۷ رای از مجموع ۷۳ رای به عنوان رئیس جدید مجلس خبرگان انتخاب شد. ۲۴ نفر در این رای‌گیری به آقای هاشمی رفسنجانی رای داده‌اند و تعداد آرای باطله ۲ رای اعلام شده است _______________________________________________________________________________________ رئیس جدید خبرگان رهبری محمد یزدی ۸۳ ساله و متولد اصفهان به عنوان چهره‌ای محافظه‌کار در مناصب و مقاطع مختلف در صحنه سیاسی ایران حضور داشته است. او در دوره‌های اول و دوم مجلس شورای اسلامی نماینده بود. عضویت در هیئت رئیسه مجلس خبرگان و همین طور شورای بازنگری قانون اساسی از جمله سوابق اوست. آقای یزدی از سال ۱۳۶۸ به مدت ده سال رئیس قوه قضاییه ایران بود و سال‌هاست به عنوان یکی از اعضای منصوب رهبر ایران در شورای نگهبان حضور دارد. او در حال حاضر دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. ___________________________________________________________________ هفدهمین اجلاس خبرگان رهبری ایران صبح امروز سه‌شنبه ۱۹ اسفند با دستور تعیین ریاست این مجلس در تهران آغاز شد. محمدرضا مهدوی کنی، رئیس پیشین این مجلس پاییز امسال درگذشت و ریاست موقت آن پیش از انتخاب آقای یزدی بر عهده محمود هاشمی شاهرودی بود. پیش از این از آقای هاشمی شاهرودی به عنوان یکی از گزینه‌های محتمل و مورد توافق برای ریاست مجلس خبرگان نام برده می‌شود. ___________________________________________________________________ اکبر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با روزنامه شرق پیش از آغاز اجلاس خبرگان: برای آن لحظه حساس [انتخاب رهبر آینده]حتما لازم نیست رئیس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان می‌تواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تاثیرگذار هم خواهم بود. __________________________________________________________________ از چندی پیش گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال حضور اکبر هاشمی رفسنجانی در این رقابت‌ و سکوت او در این باره خبرساز بوده است. عمل جراحی اخیر آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران و مطرح شدن نگرانی‌هایی درباره سلامتی او هم باعث شده که این دور از مجلس خبرگان با حساسیت‌های بیشتری دنبال شود. مجلس خبرگان رهبری موظف به نظارت بر عملکرد رهبر است و اختیار عزل و نصب و تعیین جانشین او را دارد. پیش از آقای مهدوی کنی، اکبر هاشمی رفسنجانی ریاست خبرگان را بر عهده داشت، اما مخالفان او به دلیل آنچه که همراهی آقای هاشمی رفسنجانی با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ می خواندند، خواستار کنار رفتن او از ریاست مجلس خبرگان شدند. آقای هاشمی رفسنجانی در آن زمان از رقابت برای انتخاب رئیس و اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان کناره‌گیری کرد و جای خود را به آقای مهدوی کنی داد.

۱۳۹۳ بهمن ۱۸, شنبه

:: دزدی سران، رنج کارگران


دستمزدها پایین است، حقوق به موقع پرداخت نمی شود ، حق اعتراض ندارند ، بدون دلیل ازکار اخراج می شوند، اینها دلایل اعتراضات و اعتصاب کارگری است. کارخانه لوله و نورد صفا تعطیل می شود و صدها کارگراعتصابی به صورت همزمان با رانندگان کامیونهای حمل بار در محوطه کارخانه تحصن می کنند کارگران تکاب‌نیرو در اعتراض به عدم پرداخت مزایای دوسال پاداش کار ویک سال سختی کار که شرکت برق منطقهیی تهران به آنان بدهکاراست دست ازکارمی کشند. ۵ ماه از آخرین اعتصاب نزدیک به ۵ هزارکارگرمعدن سنگ آهن مرکزی بافق می گذرد، اما کارگران اعتصابی هنوز به خواستشان نرسیده اند. مضافاً براین که ۹ کارگر که درجریان آخرین اعتصاب کارگران بازداشت شده اند هنوز آزاد نشده‌اند. کارگران نانوا در سنندج مقابل فرمانداری دراعتراض به ثابت ماندن دستمزدشان ازسال ۹۱ اعتراض کردند. پس ازگذشت یک ماه از اعتصاب کارگران پتروشیمی ایلام کارگران این واحد تولیدی همچنان دراعتصاب هستند وسرکاربرنگشتند کارگران معدن چشمه پودنه کرمان در اعتراض به تعویق ۴ ماهه در پرداخت مطالبات حقوقی خود دست ازکارکشیدند و پس از این اعتصاب صنفی دو تن از کارگران با شکایت کارفرما از کار اخراج شدند. کارگران پیمانی سیمان سپاهان اصفهان در اعتراض به اخراج نماینده خود در محوطه کارخانه تجمع کردند. کارگران ذوب مس خاتون آباد در شهر بابک در اعتراض به برگزاری آزمون استخدامی در این مجتمع صنعتی مقابل فرمانداری تجمع کردند. کارگران معدن کوشک بافق با سفر به تهران در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات خود در مقابل وزارت صنعت، معدن و تجارت تجمع کردند. ۶۳۰ کارگر شاغل در معادن زغال‌سنگ «‌قشلاق» واقع در شمال شرق شاهرود از تعویق بیش از ۳ ماه‌ونیم حقوق‌شان خبر می‌دهند. این کارگران 23دی در اعتراض به دریافت نکردن حقوق به مدت یک ساعت دست از کار کشیدند و همزمان همسران این کارگران در مقابل فرمانداری «‌آزاد شهر» تجمع کردند. و... در دیماه کارگران ۱۰۵ مورد تجمع و اعتصاب داشته اند که به نسبت ماههای گذشته افزایشی در حدود ۲۵ درصد را نشان می‌دهد. عدم امنیت شغلی، میزان پایین حقوق و دستمزد در مقایسه با رشد تورم و خط فقر، عدم رعایت کرامت و شایستگی‌های شغلی، عدم اجازه برای استفاده قانونی از حق اعتصاب، تجمع، داشتن تشکل و آزادی بیان، از مواردی است که معترضان مورد تأکید قرار داده‌اند. اعتراضات کارگری درحالی است که روند اخراج کارگران ظرف سه ماه گذشته همچنان با شیب تندتری پیش می رود و بخش بزرگی از اخراج ها تنها به دلیل یک اعتراض صنفی بوده است. بیشتر اعتراضات کارگری به دلیل عدم امنیت شغلی است و یکی از دغدغههای اساسی آنان نیز در بازار کار همین موضوع است. البته وقتی بیش از ۹۰ درصد قراردادها از نوع قرارداد موقت است، سخن گفتن ازامنیت شغلی کارگران درحاکمیت نظام آخوند معنی و مفهوم ندارد. زیرا شرایط نابرابر بین کارفرمایان وابسته به حاکمیت وکارگران کاملا به ضررکارگران برقرار است. این وضعیت درشرایطی است که در۸ ساله اخیر نزدیک به ۷۰ درصد قدرت نیروی کار به دلیل بالا رفتن نرخ تورم و عدم تناسب آن با میزان دستمزد کارگران کاهش یافته است. اخراج کارگران وعدم امنیت شغلی تنها بخشی از مشکلات کارگران است. کارگرانی هم که از به اصطلاح امنیت نسبی برخوردارند، حقوقشان آنقدر ناچیز است که تنها کفاف هزینه ۱۰ روز درماه را میدهد. سایت تابناک ۶ بهمن ۹۳ تحت عنوان ”چرا دستمزد کارگران فقط کفاف ۱۰ روز را میدهد؟“ مینویسد:”در سالهای اخیر حمایتها از تولید برداشته شده و به سمت واردات و واسطه گری سوق پیدا کرده و همین مسأله سبب شده تا کارفرمایان به افزایش حقوق کارگران واکنش نشان دهند؛ بنابراین تا زمانی که دولت در خصوص افزایش هزینه‌های فعالیتهای اقتصادی تولیدی اقدامی انجام ندهد، افزایش واقعی دستمزد همواره به اخراج کارگران ختم خواهد شد. شرایط زندگی تا حدی برای مردم دشوار شده است که بسیاری از مردم بیان می‌کنند اگر تا نیمه اول دهه ۸۰ خانوار کارگری می‌توانست از طریق دریافت حداقل دستمزد ماهانه تا ۵۰ درصد از هزینه‌های خود را تأمین کند، اکنون با دریافت یک پنجم از حقوق واقعی خود تا چه میزان از هزینه‌های خود را تأمین می‌کند؟“ وضعیت شغلی ومعیشتی کارگران درشرایطی است که در جنگ وجدالهای باندی درونی رژیم هر روز گوشهیی از دزدیها وفساد سران وکارگزاران نظام برملا میشود تاجایی که بعضی ازکارگزاران و مهرههای هر دوباند رژیم اعتراف میکنند که تبعات موضوع فساد ودزدی میرود تا به به یک مسئله امنیتی برای نظام تبدیل شود. بالاترين لینک مستقیم

۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

"قهر" حسن روحانی از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی


یک وبسایت خبری نزدیک به دولت روحانی از تنش لفظی میان رئیس جمهور و یکی از اعضای "شورای عالی انقلاب فرهنگی" در آخرین جلسه این شورا خبر داده که موجب "اوقات تلخی" روحانی و نیمه‌کاره ماندن نشست این شورا شده است. وبسایت خبری "انتخاب" که از دولت حسن روحانی پشتیبانی می‌کند، یکشنبه (۵ بهمن/ ۲۵ ژانویه) در گزارش کوتاهی نوشت جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل اوقات تلخی رییس جمهور با یکی از اعضای شورا، نیمه کاره تعطیل شده است. بنابر این گزارش، در این جلسه که اول بهمن برگزار شده است، یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به برخی اقدامات در دستگاه سیاست خارجی و همچنین پیاده روی ظریف با جان کری انتقاداتی را مطرح می‌کند. پس از سخنان این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که "انتخاب" نامی از او نبرده، حسن روحانی به شدت برافروخته شده و اظهارات این فرد را "عوامانه" و "از روی کم اطلاعی" می خواند. به نوشته "انتخاب" واکنش رییس جمهور اما باعث تشدید این "برخورد لفظی" می‌شود و نهایتاً روحانی به حالت قهر جلسه را ترک می‌کند. پیاده‌روی جواد ظریف با جان کری در جریان آخرین دور مذاکرات این دو که روز چهارشنبه (۱۴ ژانویه/ ۲۴ دی) در ژنو انجام شد، به یکی از سوژه‌های بخش‌هایی از حاکمیت ایران در انتقاد از سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی مبدل شده است. این انتقادها در روزهای اخیر به تربیون‌های نماز جمعه و مجلس نیز رسیده است. تلقی ویژه تندروها از قدم‌زدن در ژنو اصول‌گرایان تندرو برداشت ویژه‌ای از پیاده‌روی پانزده دقیقه‌ای وزیران خارجه ایران و آمریکا دارند. گفت‌وگوی "آرام" و "دوستانه" دو وزیر خارجه که از چشم دوربین‌ رسانه‌ها دور نمانده، ظاهرا از انتظار آنها از "مذاکرات هسته‌ای" فراتر رفته است. برخی تحلیل‌گران می‌گویند تلقی اصول‌گرایان افراطی از این مذاکرات گفت‌وگو با "دشمن" برای "کاستن از شر" آن و "گرفتن بهانه" از دست اوست. اما ژست صمیمانه ظریف در تصاویری که از قدم‌زدن‌ها دو وزیر خارجه منتشر شده، رفتار با نماینده یک دولت "دشمن" نیست. بخش‌هایی از حاکمیت جمهوری اسلامی نگران آن است که مذاکرات در چنین فضایی، نه تنها به توافق میان دو طرف بر سر برنامه هسته‌ای، بلکه فراتر از آن به عادی‌سازی مناسبات ایران با قدرت‌های بزرگ به ویژه آمریکا منجر شود. این نگرانی در اظهارات اخیر کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران منعکس بود. او گفت: «اینکه ما در انظار عمومی در چنین شرایطی با آن‌ها قدم بزنیم و خوش و بش کنیم در شأن دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و ملت ما این را نمی‌پسندد.» پیش از کاظم صدیقی، سردار نقدی، فرمانده نیروهای بسیج با انتقاد ازظریف، از او خواسته بود به طور رسمی از مردم عذرخواهی کند. نقدی قدم‌زدن ظریف با کری و سفرش به پاریس را "اشتباهاتی غیرقابل تحمل" خوانده است. روز شنبه نیز ۲۱ نماینده مجلس در قالب سئوال از وزیر خارجه، خظاب به جواد ظریف نوشته و گفتند: «پیاده روی نمادین شما با وزیر امور خارجه آمریکا و سفر به کشور فرانسه آن هم در زمان هتاکی چندباره نشریه شارلی ابدو به مقدسات مسلمانان هیچ یک شایسته شأن وزیر خارجه ایران نبود.» نمایندگان مجلس در سئوال خود که روز یکشنبه (۵ بهمن/ ۲۵ ژانویه) از تربیون مجلس خوانده شد نوشته‌اند: «نمی‌توان صمیمتی میان وزرای خارجه کشورمان و آمریکا متصور بود تا منتهی به پیاده‌روی در خیابان‌های ژنو بشود.» نمایندگان از وزیر خارجه ایران پرسیده‌اند: «چرا به این رفتارهای خارج از عرف سفیر جمهوری اسلامی پایان نمی‌دهید و بدون حاشیه به پیشبرد اهداف والای انقلاب اسلامی در انجام مذاکره نمی‌پردازید؟» محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، انتقادها به قدم‌زدن جواد ظریف با جان کری را "خیلی سخیف" خوانده است.

۱۳۹۳ دی ۱۳, شنبه

نگاه نقادانه


Friday, January 2, 2015 تصاویر اهالی روستایی در کهگیلویه و بویراحمد در کشور دارای منابع فراوان گاز ونفت! تصاویر اهالی روستایی در کهگیلویه و بویراحمد در کشور دارای منابع فراوان گاز ونفت!13دی-93 قبل از هرچیز نگاهی به نگاه معصومانه و قیافه ها ی مظلومانه دو کودک محروم پسر و دختر روستایی در تصاویر ضمیمه شده بی اندازید که چگونه برگونه و زیرچشمان کودک پسر صورت نشسته مگس نشسته است . همچنین یک بره توی بغل کودک دختر روستایی به جای اسباب بازی دخترانه است . حال سئوال است. بالاخره آیا این روستای واقع در استان محروم کهگیلویه و بویراحمد جزو خاک ایران می باشد یانه؟ آیا اهالی این روستا جزو شهروندان ایرانی محسوب می شوند یانه؟ آیا حق طبیعی شان همچون کاخ نشینان شمال تهران و اطراف جماران می باشد که سهمی از درآمد منابع طبیعی و گازی ونفتی عایدشان شود یاداشته باشند یا نه؟ مگر بنیانگذار رژیم ولایت فقیه ،قول حکومت مستضعفان و پابرهنگان نداده بود؟ مگر رهبرولی فقیه داعیه ی ر هبر ام القرای جهان اسلام و جنبش بیداری منطقه و رهبر مستضعفان جهان ندارد؟ مگر هرروز ازرهبر گرفته تا رئیس شورای امنیت ملی و مسئولان حکومتی و نظامی و پاسداری تأکید بر هرگونه کمک نظامی، تسلیحاتی، مالی، خدماتی، دارویی و... به همپیمانان عراق و سوریه وحزب الشیطان لبنان نمی کنند؟ مگر هزینه های هنگفت و سرسام آور صرف برنامه ی هسته ای نمی شود؟ مهمتراینکه مگر گفته نمی شود چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟ خوب چرا توجهی به وضع ساکنین این روستا و سایر روستاهای محروم کشور نمی شود تا که مشکلات امور معیشتی و خدماتی و بهداشت و درمان و آموزشی و آبرسانی و سوختی و سایر نیازمندی های شان برطرف گردد؟ خلاصه چرا سر و سامانی به اوضاع اهالی این روستا و ساکنین سایر روستای محروم مشابه دیگر کشور داده نمی شود تا که روستاییان مجبور به ترک یا کوچ کردن روستا به سمت شهرها نشوند و تبدیل به خوش نشینان حاشیه شهری نگردند؟ منبع خبرگزاری مهر رژیم