وضعیتی که امروز ما به آن دچار هستیم وضعیتی به شدت مغشوش است. اغتشاشی که سامانهی آشوب زده را میماند. جوامعی انسانی در دو ضعیت در لبهی پرتگاه قرار میگیرند یکی هنگامی که خوابگردوار حول محور شخصیتی کاریزماتیک و ایدئولوژی که برای هر سوآلی پاسخی در آستین دارد همشکل و همنظر میشوند و جمعیتی مسخ شده صدای واحدی را تکرار میکند و مجال هیچ حرف دیگری را نمیدهند و دیگر هنگامی که هر کس چارپایهیی میگذارد و از آن بالا میرود و شروع به سخنرانی میکند و صدا به صدا نمیرسد و هیچ حرف مشترکی از آن شنیده نمیشود. هر دوی این وضعیتهای متضاد نتیجهی واحدی دارند و جامعه را به ورطهی سقوط میکشانند. دریغ و درد این که ما سی و چند سال پیش وضعیت نخست را تجربه کردیم و در گدار وحشتناکی فرورفتیم و اکنون به جای عبور از این وضعیت به وضعیت دوم درغلتیدیم. روزی اکثریت عظیم و یک صدا شدیم تا تباهی را فریاد بزنیم و به قهقرا و عقبگرد تاریخی خیرمقدم بگوییم و اکنون ملتی آشفته و پریشان هستیم که هر کس تصور میکند تمام حقیقت نزد اوست و با تمام وجود آن را فریاد میزند و لحظهی درنگ نمیکند که شاید درصدی از حقیقت نزد دیگری باشد. هر کس خود را مرکز جهان میداند و میخواهد دیگران حول او جمع شوند جزیرههای تک افتاد. «در پوست گردویی محصوریم و خود را پادشاه جهان میدانیم.»(۱) و فاجعه اینجاست که این دو وضعیت متضاد نیست دو روی یک سکه است و به آنی از این به آن درمیغلتیم و تباهی را رخصت تکرار میدهیم تا رهایی افسانهیی و آرزویی دستنیافتنی شود. با رگهای برآمد «آزادی» را فریاد میزنیم و مضحک این است که هر کداممان تعبیر و تفسیری از «آزادی» داریم که اولین قدمش خفه کردن کسانی ست که معتقد به تعبیری از «آزادی» هستند که با تعبیر و تعریف ما هماهنگ نیست و نمیخواهیم...
۱۳۹۱ فروردین ۱۱, جمعه
:: عقلهای شیرین و حقایق تلخ
وضعیتی که امروز ما به آن دچار هستیم وضعیتی به شدت مغشوش است. اغتشاشی که سامانهی آشوب زده را میماند. جوامعی انسانی در دو ضعیت در لبهی پرتگاه قرار میگیرند یکی هنگامی که خوابگردوار حول محور شخصیتی کاریزماتیک و ایدئولوژی که برای هر سوآلی پاسخی در آستین دارد همشکل و همنظر میشوند و جمعیتی مسخ شده صدای واحدی را تکرار میکند و مجال هیچ حرف دیگری را نمیدهند و دیگر هنگامی که هر کس چارپایهیی میگذارد و از آن بالا میرود و شروع به سخنرانی میکند و صدا به صدا نمیرسد و هیچ حرف مشترکی از آن شنیده نمیشود. هر دوی این وضعیتهای متضاد نتیجهی واحدی دارند و جامعه را به ورطهی سقوط میکشانند. دریغ و درد این که ما سی و چند سال پیش وضعیت نخست را تجربه کردیم و در گدار وحشتناکی فرورفتیم و اکنون به جای عبور از این وضعیت به وضعیت دوم درغلتیدیم. روزی اکثریت عظیم و یک صدا شدیم تا تباهی را فریاد بزنیم و به قهقرا و عقبگرد تاریخی خیرمقدم بگوییم و اکنون ملتی آشفته و پریشان هستیم که هر کس تصور میکند تمام حقیقت نزد اوست و با تمام وجود آن را فریاد میزند و لحظهی درنگ نمیکند که شاید درصدی از حقیقت نزد دیگری باشد. هر کس خود را مرکز جهان میداند و میخواهد دیگران حول او جمع شوند جزیرههای تک افتاد. «در پوست گردویی محصوریم و خود را پادشاه جهان میدانیم.»(۱) و فاجعه اینجاست که این دو وضعیت متضاد نیست دو روی یک سکه است و به آنی از این به آن درمیغلتیم و تباهی را رخصت تکرار میدهیم تا رهایی افسانهیی و آرزویی دستنیافتنی شود. با رگهای برآمد «آزادی» را فریاد میزنیم و مضحک این است که هر کداممان تعبیر و تفسیری از «آزادی» داریم که اولین قدمش خفه کردن کسانی ست که معتقد به تعبیری از «آزادی» هستند که با تعبیر و تعریف ما هماهنگ نیست و نمیخواهیم...
۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه
:: نامه ۸۳ روزنامه نگار خطاب به مسعود باستانی به مناسبت ۹۹۹ روز زندان: برای مفهوم بخشیدن به شرافت از تو تشکر میکنیم
سحام نیوز: به مناسبت ۹۹۹ روز زندان مسعود باستانی، روزنامه نگار و فعال مطبوعاتی، دهها تن از روزنامه نگاران ایرانی با انتشار نامه ای، یاد و خاطرۀ وی را گرامی داشتند. به گزارش جرس، بیش از ۸۰ روزنامه نگار به مناسبت ۹۹۹ روز زندان مسعود باستانی خطاب به این روزنامه نگار محبوس در زندان گوهردشت نوشته اند: “تو و دیگر روزنامهنگاران دربند، نماد “نجابت”، “شرافت” و “وجدان” جامعه روزنامهنگاری ایران در عصری هستید که انگار در این مملکت دیگر نیازی به آنها وجود ندارد و شاید اگر این مقاومت بزرگ تو و سایر همتایانت نبود، مفهوم این واژهها نیز از دست میرفت.” متن این نامه به شرح زیر است: همکار سرافراز، مسعود باستانی عزیز، ۹۹۹ روز گذشت. باور نمیکردیم که ۹۹۹ روز بگذرد و تو در زندان باشی اما انگار چرخ دوار روزگار چندان براساس باور ما نمیچرخد، میزانش گویا مقاومت حیرتانگیز و امیدبخش تو، پشت میلههای سرد زندانی است که تنها به جرم روزنامهنگاری و صدای ملت را فریاد برآوردن، سهم تو شده است؛ یک سهم ظالمانه در دنیایی ناعادلانه. لازم نیست، بگوییم چهقدر دلتنگ تو هستیم. بگوییم همواره به یادت هستیم یا آزادیت را انتظار میکشیم. انگار ۹۹۹ روز زندان، تمام این جملهها را به اندازهای بدیهی کرده که تو میتوانی در ناگفتنیهای ما نیز آنها را بییابی. این مرقومه را تنها برای این نوشتیم تا بگوییم که مقاومت تو را سپاس و به همکاری با تو افتخار کنیم. تو و دیگر روزنامهنگاران دربند، نماد “نجابت”، “شرافت” و “وجدان” جامعه روزنامهنگاری ایران در عصری هستید که انگار در این مملکت دیگر نیازی به آنها وجود ندارد و شاید اگر این مقاومت بزرگ تو و سایر همتایانت نبود، مفهوم این واژهها نیز از دست میرفت. مسعود باستانی عزیز؛ برای مفهوم بخشیدن به نجابت، شرافت و وجدان با ۹۹۹ روز مقاومت در زندان از تو سپاسگزاریم.
۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه
موسوی حذف شد، هاشمی باقی ماند اعلام ترکیب جدید مجمع مصلحت 36 نفره
علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی روز گذشته طی حکمی ترکیب جدید مجمع مصلحت نظام را برای پنج سال منصوب کرد. این انتصاب پس از پایان دوره پنج ساله مجمع مصلحت صورت گرفت و آنچه در ترکیب جدید جلب توجه کرده نکات زیر است:
1- ریاست مجمع همچنان در اختیار هاشمی رفسنجانی باقی ماند.
2- میرحسین موسوی از ترکیب جدید مجمع مصلحت حذف شد.
3- شماری از اعضای مورد اعتماد علی خامنه ای که در بیت و دفتر او فعال اند به ترکیب جدید پیوستند.
4- برادر هاشمی رفسنجانی که سالهای سرپرست صدا و سیما بود "محمد هاشمی" و همچنین "زنگنه" از وزرای با سابقه در دولت های بعد از انقلاب که مشهور به داشتن گرایش نسبت به موسوی بود نیز از ترکیب جدید مجلس حذف شدند و جای خود را به امثال سردار سرتیپ پاسداران "صفارهرندی" مشاور مطبوعاتی فرمانده کل سپاه دادند. صفار هرندی سالهای سردبیر کیهان شریعتمداری و سپس وزیر ارشاد کابینه اول احمدی نژاد بود و طی دو سال گذشته در سخنرانی های خود با بر پروائی علیه هاشمی رفسنجانی سخنرانی کرده بود.
علاوه بر رؤسای محترم سه قوه، فقهای شورای نگبهان و دبیر شورای عالی امنیت ملی که از زمان رهبری علی خامنه ای عضو مجمع مصلحت نظام محسوب شده اند، افراد زیر بعنوان روحانیون عضو مجمع شدند و یا باقی ماندند:
هاشمی رفسنجانی، احمد جنتی، واعظ طبسی، امینی نجف آبادی، سیدمحمود هاشمی شاهرودی، موحدی کرمانی، علی اکبر ناطق نوری، حاج شیخ حسن صانعی، حسن روحانی، دری نجف آبادی، غلامحسین محسنی اژه ای، محمود محمدی عراقی، غلامرضا مصباحی مقدم، مجید انصاری.
افراد غیر روحانی زیر نیز طی همین حکم عضو مجمع مصلحت شدند:
غلامرضا آقازاده، علی آقا محمدی، محمد جواد ایروانی، محمدرضا باهنر، غلامعلی حداد عادل، حسن حبیبی، داود دانش جعفری، پرویز داودی، محسن رضایی، محمدحسین صفارهرندی، حبیب الله عسگراولادی، محمدرضا عارف، محمد فروزنده، سیدحسن فیروزآبادی، علی لاریجانی، حسین مظفر، حسین محمدی، سیدمصطفی میرسلیم، سیدمرتضی نبوی، علی اکبر ولایتی، صادق واعظ زاده، احمد وحیدی.
پیک نت 25 اسفند
1- ریاست مجمع همچنان در اختیار هاشمی رفسنجانی باقی ماند.
2- میرحسین موسوی از ترکیب جدید مجمع مصلحت حذف شد.
3- شماری از اعضای مورد اعتماد علی خامنه ای که در بیت و دفتر او فعال اند به ترکیب جدید پیوستند.
4- برادر هاشمی رفسنجانی که سالهای سرپرست صدا و سیما بود "محمد هاشمی" و همچنین "زنگنه" از وزرای با سابقه در دولت های بعد از انقلاب که مشهور به داشتن گرایش نسبت به موسوی بود نیز از ترکیب جدید مجلس حذف شدند و جای خود را به امثال سردار سرتیپ پاسداران "صفارهرندی" مشاور مطبوعاتی فرمانده کل سپاه دادند. صفار هرندی سالهای سردبیر کیهان شریعتمداری و سپس وزیر ارشاد کابینه اول احمدی نژاد بود و طی دو سال گذشته در سخنرانی های خود با بر پروائی علیه هاشمی رفسنجانی سخنرانی کرده بود.
علاوه بر رؤسای محترم سه قوه، فقهای شورای نگبهان و دبیر شورای عالی امنیت ملی که از زمان رهبری علی خامنه ای عضو مجمع مصلحت نظام محسوب شده اند، افراد زیر بعنوان روحانیون عضو مجمع شدند و یا باقی ماندند:
هاشمی رفسنجانی، احمد جنتی، واعظ طبسی، امینی نجف آبادی، سیدمحمود هاشمی شاهرودی، موحدی کرمانی، علی اکبر ناطق نوری، حاج شیخ حسن صانعی، حسن روحانی، دری نجف آبادی، غلامحسین محسنی اژه ای، محمود محمدی عراقی، غلامرضا مصباحی مقدم، مجید انصاری.
افراد غیر روحانی زیر نیز طی همین حکم عضو مجمع مصلحت شدند:
غلامرضا آقازاده، علی آقا محمدی، محمد جواد ایروانی، محمدرضا باهنر، غلامعلی حداد عادل، حسن حبیبی، داود دانش جعفری، پرویز داودی، محسن رضایی، محمدحسین صفارهرندی، حبیب الله عسگراولادی، محمدرضا عارف، محمد فروزنده، سیدحسن فیروزآبادی، علی لاریجانی، حسین مظفر، حسین محمدی، سیدمصطفی میرسلیم، سیدمرتضی نبوی، علی اکبر ولایتی، صادق واعظ زاده، احمد وحیدی.
پیک نت 25 اسفند
۱۳۹۰ اسفند ۲۳, سهشنبه
:: تداوم ارعاب و تهدید خانواده میرحسین موسوی با شیوه های جدید
به گزارش کلمه، پس از حبس غیر قانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد بارها و بارها فرزندان ایشان مورد تهدید علنی و غیر علنی، تهدیدهای جانی شغلی و حیثیتی از جانب نیروهای امنیتی قرار گرفته بودند. تماسهای تلفنی مکرر و تهدید به حبس و بازداشت از جمله مواردی است که بارها از سوی دختران میرحسین موسوی اعلام شده است. تهدیدهایی نظیر این که به خاطر خبرهایی که از وضع پدر و مادرتان می دهید ممکن است هر اتفاقی برایتان بیافتد…تنهایی به خرید نروید… اگر اتفاقی برایتان بیافتد خودتان مقصر هستید…یا این که نظام هیچ گونه صیانتی از شما نخواهد کرد و… در همین راستا روز گذشته در حالی که فرزند کوچک موسوی در بزرگراه در حال رانندگی بود، اتومبیلی که او را همواره تعقیب می کرد از سمت عقب ماشین با شدت به اتوموبیل وی کوبید. هر چند این تصادف عمدی بسیار شدید بود و به اتومبیل دختر میرحسین موسوی خسارت زیادی وارد شد، اما خوشبختانه صدمه جانی بر جای نگذاشت. در خودروی مزبور سه سرنشین مرد حضور داشتند که دو نفر از آن سه مرد به سرعت صحنه را ترک کردند…راننده خودروی پراید اصرار به پرداخت مستقیم هزینه آسیب به خودروی دختر میرحسین موسوی داشت. بر اساس این گزارش، او همچنین حاضر به ارائه هیچ سند هویتی و یا بیمه نشده و تنها دو شماره تلفن داده است که هردو شماره هم تاکنون همانطور که انتظار هم می رود در دسترس نبوده اند. صاحب خودرو خود را به عنوان یکی از کارکنان زندان اوین با نام اکبری معرفی کرده و تاکید داشت در زندان اوین همه من را میشناسند! و به دنبال سوال دختر موسوی که شغلت در اوین چیست پاسخ داده بود این دیگر بماند. طی یکسال گذشته و پس از اینکه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در حبس خانگی به سر می برند، خانواده وی نیز به گونه های مختلفی تحت آزار و اذیت و فشار بوده اند. جلوگیری از تدریس در دانشگاه الزهرا و نیز ممانعت از جذب دختر دیگر در اداره متبوع از جمله موارد پیشین است . دو سال پیش نیز در تصادفی ساختگی در خیابان جمهوری ماشینی به شدت به خودروی مهندس موسوی کوبید که موجب ضربدیدگی شدید موسوی و بستری شدن موقت رهنورد شد. تعقیب و تحت نظر گرفتن دختران میرحسین موسوی موضوع تازه ای نیست و آنان همواره زیر نگاه نیروهای امنیتی بوده اند. اما به نظر می رسد که این روزها بر شدت آن افزوده شده است. از این خودرو تصویری در دست هست که در صورت لزوم منتشر خواهد شد.
۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه
:: پرواز اصغر فرهادی در ساعت ده و نیم امشب در تهران بر زمین می نشیند . به پیشوازش برویم .به دوستان خود نیز بگویید
۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه
رای محمد خاتمی کدام نقشه را خنثی کرد؟
سعیدی روز دوشنبه (۱۵ اسفند) در گفتگو با "باشگاه خبرنگاران جوان" که از زیر مجموعه های دفتر سیاسی سپاه است و سردار سردبیر سابق کیهان و وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد "صفارهرندی" که حالا مشاور مطبوعاتی فرمانده کل سپاه است بر آن نظارت دارد گفت:
شرکت محمد خاتمی در انتخابات ۱۲ اسفند از روی «صداقت» نبود. ایشان باید از فراز و فرودهای مختلفی که در گذشته به آن دچار بود دست بکشد و با صداقت به عرصه نظام بازگشته و از مسئولین و مردم به خاطر اشتباهات گذشته عذرخواهی کند! او شخصیتی است بیاراده در تصمیم گیریها که میان جریان تندرو و جریان مایل به همکاری با نظام، قرار گرفته و هیچکدام از طرفها به حرف وی گوش نمیکنند."
یکنفر باید به این حجت الاسلام که عمامه سفیدش بزرگ تر از عقلش است بگوید: حاج آقا! اگر هیچ طرفی به حرف خاتمی گوش نمی کند، پس چرا اینقدر از رای دادن او آشفته شده اید؟ و اگر آقای خاتمی موقعیتی ملی در کشور نداشت و در قلب مردم نبود، چرا چنین موجی از مخالفت با رای دادن او برخاسته است؟
نکند عصبانی هستید که او مردم را به شرکت در انتخابات دعوت نکرد و روز رای گیری هم آخر وقت و بی سر و صدا رفت پای صندوق رای تا تبلیغی برای شرکت در انتخابات نشود؟
پیک نت 17 اسفند
۱۳۹۰ اسفند ۱۶, سهشنبه
حالا که آفتاب مجلس به لب بام بیت رهبری رسید فاش شد قدردانی 170 نماینده از فرمانده اختلاس 3 میلیارد دلاری
او از مدیران ارزشی و ولایتمدار بود که در دو راهپیمائی حکومتی پس از کودتای 22 خرداد، با تابلوی بیعت با رهبری پیشآپیش دولتی ها و بانکی ها شرکت کرد.
همزمان با رسیدن آفتاب مجلس هشتم به لب بام بیت رهبری، گل و لای این مجلس را رندان و رقبا از کف به روی آب می آورند. از جمله نامه حمایت 170 نماینده همین مجلس در حمایت از "خاوری". متن متن این نامه که خطاب به احمدی نژاد نوشته شده چنین است:
بسمه تعالی
مقام محترم ریاست جمهوری منتخب جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
سلام علیکم
بدینوسیله اینجانبان امضاکنندگان ذیل نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی ضمن تبریک به مناسبت انتخاب شایسته جناب عالی به عنوان رییس جمهور ایران اسلامی از عملکرد وفعالیت و مدیریت مطلوب و تحسین برانگیز جناب آقای دکتر محمودرضا خاوری مدیرعامل بانک سپه که در واقع یکی از خدمتگزاران راستین ومردمی نظام بانکی کشور میباشد حمایت وقدردانی نموده و مسلما کشور عزیزمان در راستای رشد و شکوفایی نظام اقتصادی نیازمند چنین مدیران کارآمد و دلسوز است .»
پیک نت 16 اسفند
۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه
در تهران 12 میلیونی خامنه ای و احمدی نژاد بازندگان بزرگ انتخابات!
در حالیکه سایت بازتاب گزارش داده است که در تهران " تا کنون فقط 4 نفر توانسته اند یک چهارم آراء یعنی حد نصاب لازم برای ورود به مجلس را تصاحب کنند" خبرگزاری فارس شمار راه یافتگان از تهران به مجلس را حدود 10 تن اعلام کرد. یعنی انتخابات برای 20 تن دیگر به دور دوم کشیده خواهد شد. شمار آرای به صندوق ریخته شده در تهران حدود یک میلیون اعلام شده که یک چهارم آن می شود حدود 250 هزار رای. یعنی 20 تن از دواطلبان مجلس از تهران 12 میلیونی حتی 250 هزار رای، یعنی دو درصد هم – رای نیاورده اند. این در حالیست که آقای خامنه ای در پای صندوق رای خطاب به مردم گفته بود که به هر 30 نفر( نمایندگان تهران) رای بدهند و حتی آن را بنوعی وظیفه شرعی اعلام کرده بود. با توجه به اینکه فاصله نفر اول و دوم تهران حدود 250 هزار رای و با نفر سی ام حدود 350 هزار رای است. یعنی آن که از آن یک میلیون تن هم که بنا به آمار و ادعای حکومتی در تهران در انتخابات شرکت کرده اند هفتاد درصد به حرف آقای خامنه ای که به همه سی نفر رای دهید محل نگذاشته اند. و همه اینها در حالیست که همه می دانند رای حداد عادل به عنوان نماینده اول تهران واقعی نیست و نتیجه دخالت بیت رهبری است.
جالب اینجاست که شمار واجدین شرایط از استان تهران بیش از هفت میلیون و 300 هزار تن است که استانداری تهران آن را 5 میلیون تن اعلام کرده است. در این صورت و اگر تقلبی هم صورت نگرفته باشد با آمار حکومتی در تهران کمتر از 20 درصد و با آمار واقعی کمتر از 15 درصد مردم در انتخابات شرکت کرده اند. این در حالیست که وزیر کشور میزان مشارکت را ابتدا 64 درصد اعلام کرده بود که بعد آن را پس گرفت. کندی اعلام آرا و ناهماهنگی در اعلام نتیجه ها و ادعای مشارکت 64 درصدی و پس گرفتن آن همه نتیجه رقابت میان باندهای حکومتی و مقاومت طرفداران احمدی نژاد برای حذف آنان از مجلس و خواست آنها برای سهم بیشتر است.
(شمار واجدین شرایط در استان های تهران و البرز در انتخابات سال 88 حدود 8 میلیون و هفتصد هزار تن اعلام شده بود. در حالیکه وزارت کشور این رقم را در انتخابات کنونی در مجموع به 6 میلیون و سیصد هزار تن کاهش داده است. با توجه به اینکه طبق آمار استانداری البرز شمار واجدین شرایط در این استان حدود یک میلیون و400 هزار است. بنابراین واجدین شرایط استان تهران به رقمی بیش از 7 میلیون و 300 هزار می رسد و نه پنج میلیونی که وزارت کشور اعلام کرده است.)
پیک نت 14 اسفند
۱۳۹۰ اسفند ۱۱, پنجشنبه
سخنرانی انتخاباتی آقای خامنه ای ملت سیلی خورده از نظام هندوانه زیر بغل نمی رود!
آقای خامنه ای روز گذشته برای عده ای که بنام قشرهای مردم و خانواده قربانیان جنگ با عراق در حضورش جمع کرده بودند یک سخنرانی انتخاباتی کرد.
رهبر معظم و فرزانه که پرچمدار کودتای انتخاباتی 22 خرداد و صادر کننده فرمان مقابله خونین با مردمی است که پس از کودتای 22 خرداد با شعار "رای من کو؟" به خیابان آمده بودند، در سخنرانی انتخاباتی دیروز خویش، در خیال ماهی طلائی یک انتخابات پرشور و نشاط را دیده و گفت:
«حساسیت انتخابات روز جمعه بیشتر از انتخابات دوره های قبل است و حضور گسترده مردم اهمیت بسیار زیاد دارد. به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن، به چهره استکبار خواهد زد.
در همه دنیا، انتخابات پرشور، مظهر زنده بودن یک ملت و عزم و اراده راسخ آنان است، بنابراین در هر کشوری که حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، نشانه هوشیاری ملت و همراهی آنان با نظام خود است. احتمال قوی می دهم، که ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری به چهره استکبار خواهد زد. حساسیت این دوره از انتخابات به این علت است که جبهه استکبار همه تیرهای خود را بر ضد ملت ایران، خرج کرده و به تیرهای آخر رسیده است.»
آقای خامنه ای، خود بهتر از هر کس دیگری در کشتی نظام میداند که لاف می زند و بزرگترین ضربه به اعتماد مردم و انتخابات را خود او با کودتا علیه رای و انتخاب مردم در انتخابات 22 خرداد زده و برنده آن انتخابات را حبس خانگی کرده است. آقای خامنه ای خوب میداند که مردم شخص او را آمر جنایات پس از کودتا می دانند و خطبه های او در نماز جمعه پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد را، فرمان سرکوب خونین مردم معترض به کودتا می دانند. بنابراین، اگر بی اعتنائی مردم به انتخابات، همسوئی با استکبار جهانی است، عامل و آمر این همسوئی شخص اوست. آقای خامنه ای دو روز پیش از انتخابات فرمایشی مجلس نهم که رقابت میان چند باند مافیائی حاکم است و هیچ ارتباطی به مردم ندارد به صحنه آمده تا با ترساندن مردم از آخرین تیرهای بقول خودش "استکبار" یعنی "حمله نظامی به ایران" مردم را به پای صندوق های رای بکشد. او بدرستی بیمناک آن نتیجه ایست که در آغاز همین هفته گزارش آن را خدمتش برده اند. یعنی شرکت 4 تا 6 میلیون در انتخابات. پیش از آن که مردم به صورت استکبار سیلی بزنند شخص او به صورت ملت ایران سیلی زده است.
پیک نت 11 اسفند
رهبر معظم و فرزانه که پرچمدار کودتای انتخاباتی 22 خرداد و صادر کننده فرمان مقابله خونین با مردمی است که پس از کودتای 22 خرداد با شعار "رای من کو؟" به خیابان آمده بودند، در سخنرانی انتخاباتی دیروز خویش، در خیال ماهی طلائی یک انتخابات پرشور و نشاط را دیده و گفت:
«حساسیت انتخابات روز جمعه بیشتر از انتخابات دوره های قبل است و حضور گسترده مردم اهمیت بسیار زیاد دارد. به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن، به چهره استکبار خواهد زد.
در همه دنیا، انتخابات پرشور، مظهر زنده بودن یک ملت و عزم و اراده راسخ آنان است، بنابراین در هر کشوری که حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، نشانه هوشیاری ملت و همراهی آنان با نظام خود است. احتمال قوی می دهم، که ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری به چهره استکبار خواهد زد. حساسیت این دوره از انتخابات به این علت است که جبهه استکبار همه تیرهای خود را بر ضد ملت ایران، خرج کرده و به تیرهای آخر رسیده است.»
آقای خامنه ای، خود بهتر از هر کس دیگری در کشتی نظام میداند که لاف می زند و بزرگترین ضربه به اعتماد مردم و انتخابات را خود او با کودتا علیه رای و انتخاب مردم در انتخابات 22 خرداد زده و برنده آن انتخابات را حبس خانگی کرده است. آقای خامنه ای خوب میداند که مردم شخص او را آمر جنایات پس از کودتا می دانند و خطبه های او در نماز جمعه پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد را، فرمان سرکوب خونین مردم معترض به کودتا می دانند. بنابراین، اگر بی اعتنائی مردم به انتخابات، همسوئی با استکبار جهانی است، عامل و آمر این همسوئی شخص اوست. آقای خامنه ای دو روز پیش از انتخابات فرمایشی مجلس نهم که رقابت میان چند باند مافیائی حاکم است و هیچ ارتباطی به مردم ندارد به صحنه آمده تا با ترساندن مردم از آخرین تیرهای بقول خودش "استکبار" یعنی "حمله نظامی به ایران" مردم را به پای صندوق های رای بکشد. او بدرستی بیمناک آن نتیجه ایست که در آغاز همین هفته گزارش آن را خدمتش برده اند. یعنی شرکت 4 تا 6 میلیون در انتخابات. پیش از آن که مردم به صورت استکبار سیلی بزنند شخص او به صورت ملت ایران سیلی زده است.
پیک نت 11 اسفند
اشتراک در:
پستها (Atom)