۱۳۹۶ دی ۶, چهارشنبه

رئیس پلیس تهران: بدحجاب‌ها دیگر بازداشت نمی‌شوند


فرمانده پلیس تهران بزرگ گفته است که نیروی انتظامی دیگر کسانی را که "شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند" بازداشت نمی‌کند و برایشان پرونده تشکیل نمی‌دهد. سرتیپ حسین رحیمی گفت که پلیس در چارچوب "اقدامات و نگاه‌های جدید خود" در جرایم غیر امنیتی از جمله در ارتباط با کسانی که به گفته او شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند، رویکرد آموزشی و ایجابی در پیش می‌گیرد. آقای رحیمی گفت که تا کنون حدود هشت هزار نفر در بیش از ۱۲۰ جلسه آموزشی پلیس شرکت کرده‌اند. اصطلاح رعایت شئونات اسلامی در ایران عموما در ارتباط با حجاب و نحوه پوشش زنان به کار می‌رود. از سال‌ها پیش با اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی یا گشت ارشاد برخورد با "بدحجابی" شدت گرفت. در بسیاری از موارد، کسانی که از نظر مأموران نیروی انتظامی "پوشش نامناسب" دارند برای دادن تعهد یا تشکیل پرونده به بازداشتگاه فرستاده می‌شوند. رئیس پلیس تهران گفته است که در حال حاضر پلیس علاوه بر تلاش برای ارتقای امنیت، به دنبال انجام اقدامات اجتماعی برای "اصلاح رفتار شهروندان و کاهش تخلفات و جرائم" است. دستور دادستان تهران برای برخورد با رانندگان بدون روسری انتقاد استانداری تهران از ناهماهنگی در اجرای گشت ارشاد نامحسوس آقای رحیمی که از حدود پنج ماه پیش فرماندهی نیروی انتظامی تهران بزرگ را بر عهده گرفته، در سخنان امروز خود تاکید زیادی روی تغییر نگاه و رویکرد پلیس از برخورد به آموزش داشته است. او گفت در ۹ ماه گذشته بیش از ۲۸۰ هزار نفر از میان اعضای خانواده‌ها، دانش آموزان، کارکنان دولت، اصناف و کسبه از این آموزش‌ها استفاده کرده‌اند. سرتیپ رحیمی همچنین گفت که معاونت اجتماعی پلیس "ساز و کار اجتماعی شدن و زمینه ارتباط بیشتر با مردم را فراهم می‌کند". هفته گذشته هم بعد از اعلام خبر راه‌اندازی گشت ویژه سپاه تهران که باعث نگرانی‌هایی درباره افزایش سخت‌گیری‌های اجتماعی شده بود، رئیس سازمان بسیج تأکید کرد که این گشت وارد "حریم خصوصی" افراد نخواهد شد و تنها تأمین امنیت را بر عهده خواهد داشت. پیش از آن هم رئیس پلیس راهوار نیروی انتظامی گزارش‌های مربوط به "جریمه و ثبت تصویر رانندگان بدحجاب" از سوی دوربین‌های جاده‌ای را رد کرده بود.پاسخ : خبرعجیبی است که چطورشده آخوندازفضولی دست برداشته است .

۱۳۹۶ آبان ۹, سه‌شنبه

خواندنش حوصله می خواهد اما باید خواندسردار"حسین نجات"یک تنه به مصاحبه رفت!


سردار حسین نجات بعد از حکم امام(ره) مبنی بر عدم حضور نیروهای نظامی در احزاب سیاسی، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و در سپاه پاسداران در مسئولیتهای مختلف خدمت کرد و اکنون جانشین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است. خبرگزاری امنیتی "تسنیم" با او مصاحبه ای درباره سابقه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کرده است. در واقع علیه آن بخش از سازمان که به سپاه نرفت و فعالیت سیاسی را برگزید و در کودتای 88 اکثر آنها که در دولت میرحسین موسوی و محمد خاتمی مسئولیت داشتند به جرم حمایت از موسوی و مخالفت با کودتا بازداشت و زندانی شدند. برای نسل امروز دشوار است حوصله کردن و حرف های سردار نجات را خواندن و یا شنیدن و مرور واقعیات آنچه در سالهای رهبری آیت الله خمینی گذشت به حقیقت دست یابد و یا اساسا در انبوه مشکلات کنونی جامعه حوصله بازگشت به آن سالها را داشته باشد. این در حالی است که آگاهی از واقعیات آن دوران راهگشای بسیار جدی برای درک بحران کنونی حکومت و حوادث است. بخش عمده ای از بحران کنونی جامعه در تمام زمینه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی باز می گردد به جدال بر سر دو مشی و سیاستی که سردار نجات با ستایش تام و تمام از آیت الله راستی کاشانی به آن اشاره می کند. آیت الهی که با بخش های اقتصادی و مهم قانون اساسی مخالف بود. آن مخالفت به کرسی اجرائی - بویژه در دوران رهبری آقای خامنه ای- رسید و شد فاجعه ای که اکنون شاهدش هستیم. نجات شد جانشین اطلاعات سپاه و محمد باقر ذوالقدر که از او در همین مصاحبه تجلیل می کند شد قائم مقام فرمانده سپاه و اکنون نماینده قدرتمند سپاه در قوه قضائیه. کسی که طراح روی کار آمدن احمدی نژاد در سال 84 شد و در انتخابات 96 نیز دار و دسته "جمنا" را سازماندهی کرد تا بلکه سید ابراهیم رئیسی را جانشین روحانی کند که شکست خورد. سردار نجات که از بنیانگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال 58 بود و خیلی زود فعالیت سیاسی را کنار گذاشته و وارد سپاه شد در این مصاحبه میگوید: ما در سازمان یک شورای مرکزی داشتیم که متشکل از 15 نفر بود . آن 15 نفر شامل آقایان بهزاد نبوی، صادق نوروزی، آرمین، تاجزاده، فدایی، ذوالقدر، الویری، حسن واعظی، محمد رضوی و از یک مقطعی به بعد بنده نیز عضو شورای مرکزی بودم. از یک مقطعی آقای راستی احساس کردند که اعضای سازمان در موضعگیریها و بیانیههای سیاسی کمی تندروی دارند. خود ایشان برداشتش این بود که به دلیل فاصله گرفتن سازمان از مسائل دینی این اتفاق افتاده و تصمیم گرفتند که بیشتر وقت بگذارند و امور سازمان را زیر نظر بگیرند که این موضوع نیز باعث شد که در درستی یا نادرستی اقدامات و مواضع سازمان نظرات خود را بیان کنند که این روند کم کم با مقاومت تعدادی از اعضاء سازمان مواجه شد. ایشان در یکی دو جلسه از جلسات سازمان که از صبح تا بعد از ظهر برگزار میشد، حضور پیدا کرد و از اعضا خواستند که هر شخصی در 3 دقیقه نظرات خود را در جلسه بیان کند. پس از آن جلسه معلوم شد که در داخل سازمان و میان اعضا اختلاف نظرات جدی وجود دارد و اعضا انتقاداتی جدی نسبت به برخی رویهها و اقدامات سازمان ابراز کردند. ایشان پس از این جلسات رهنمودهای کلی را ارائه دادند که ما احساس میکردیم پس از آن تقریباً تنشها منتفی میشود ولی اختلافات ادامه پیدا کرد. اعضای چپ سازمان در حدود وظایف آقای راستی در سازمان تشکیک کردند و گفتند ایشان نماینده است و نماینده باید تنها نظارت کند و حق دخالت در امور سازمان را ندارد. آقای راستی ولی نظرش این بود که وظیفه من این است که اگر جایی دیدم انحرافی ایجاد شد، جلو آن را بگیرم و مثلاً چنین کاری را انجام بدهید و چنان کاری را انجام ندهید. این موضوع باعث شد، بهزاد نبوی در یکی از جلساتی که هیأت دولت خدمت امام میرسید روی نحوه حضور آیتالله راستی مطالبی خدمت امام ارائه کند. @pyknet.net, [31.10.17 07:46] [Forwarded from پیک نت - Pyknet] پس از آن، در جلسهای که آقای راستی با حضرت امام داشتند، به ایشان درباره دخالتهایی که در امور سازمان انجام میداد صحبت کرده و گفته بود که عدهای از این دخالتها ناراضی هستند و معتقدند نماینده امام باید نظارت کند نه دخالت. امام در جواب ایشان گفته بودند که اگر نظرات ناظر نافذ نباشد که نظارت معنی نمیدهد. ایشان همچنین در ادامه به آقای راستی فرمودند که شما همین رویه را ادامه بدهید و با قوت بیشتر نظارت کنید. پس از مدتی که اختلافات علنیتر شد، اعضای مخالف با حضور آقای راستی که 18 نفر بودند در دی 61 از سازمان استعفا دادند. امام هم سال 60 در پیامی فرمودند افرادی که عضو احزاب و سازمانهای سیاسی هستند نباید در عضویت نیروهای مسلح باشند و یکی از این دو را باید انتخاب کنند. بعضی از افراد مانند آقایان ذوالقدر، بروجردی، حمیدزاده، محسن رضایی و بنده که برخیهایمان از اعضای اصلی سازمان بودیم از سازمان استعفا دادیم. پس از این اتفاق آقای راستی از بین قدیمیهای باقیمانده 7 نفر را به عنوان اعضای شورای اجرایی جدید انتخاب کردند که عناصر مهم آنها آقایان بصیرزاده، فدایی، روح الامینی، علیعسگری، فیاض مجتهدی، اللهوردی به عنوان اعضای هیئت اجرایی انتخاب شدند. بعدها تعدادی از آنها مانند آقایان فدایی و صراف پور به جبهه رفته و قرارگاه صراط را راه انداختند که وظیفه حمل و نقل لجستیکی در بخشهای مهندسی بود. سال 65 نیز خود سازمان به این نتیجه رسید که جنگ اولویت دارد و آقای راستی خدمت امام رسیدند و گفتند که اعضا اعتقاد دارند که در این برهه جنگ اولویت دارد و خودشان استعفاء داده و درخواست انحلال سازمان را دادند که امام نیز با این درخواستها موافقت کردند. بهزاد نبوی جزو کسانی بود که مارکسیستها را نجس میدانست؛ حالا ممکن است شخص بهزاد یک رگههای از گرایش به گروههای مارکسیستی قبل از انقلاب داشته باشد ولی افرادی چون صادق نوروزی و پرویز قدیانی که در زندان بودند، اینگونه نبودند.محمد سلامتی یک شخصیت خاصی داشت و خود را مرجع علمی میدانست و اصلا اعتقادی به ولایت فقیه و تقلید کردن نداشت. حتی کتابی به نام پنج اصل نوشته بود و به طور کلی نه حوزه و نه بحث اجتهاد را قبول نداشت. شخصی مانند آرمین هیچگاه تفکراتش از شریعتی و جریان روشنفکری لیبرال فاصله نگرفت. البته عقیده خود را خیلی اصلاح کرد. مثلا خیلی از مبانی فکری و مطالعاتی شهید مطهری را پذیرفته بود ولی اعتقاد من درباره این گروه از اعضا این است که اینها نتوانستند از مبانی روشنفکری لیبرالی فاصله بگیرند. شما وقتی هفتهنامه "عصر ما" (ارگان سازمان منحله مجاهدین انقلاب) را از زمان تاسیس در سال 71 تا زمان بسته شدنش میخوانید به راحتی درک میکنید که محتوای اصلی آن مبانی لیبرال دموکراسی و عدم اعتقاد به ولایت فقیه و عدم اعتقاد به حکومت دینی است. دقیقا مشکلی که ما با حزب مشارکت داشتیم در همین مبانی بود. حزب مشارکت دقیقا مشابه با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مبانی ولایت فقیه را قبول نداشت. ما حرفمان با آنها این نیست که آقای راستی را قبول نداشتند که نداشتند؛ مشکل ما با آنها این است که اینها مبانی امام و حوزه را قبول نداشتند. @pyknet.net, [31.10.17 07:46] [Forwarded from پیک نت - Pyknet] این نکته را باید اشاره کرد که یکی از نقاط اختلاف، بر سر بند ج بود. آن زمان قانونی تصویب شد تحت عنوان تقسیم اراضی که در "بند ج" این قانون حاوی مباحثی بود که تصمیمگیری راجع به این مورد را امام برعهده آیتالله مشکینی و منتظری گذاشتند. در بند ج این قانون آمده بود که ستاد مربوطه میتوانستند از کسانی که بیش از یک مقدار مشخص زمین دارند، زمین اضافی را از او بگیرند و به کشاورزان برای کارهای کشاورزی بدهند. آیتالله گلپایگانی، آیتالله مرعشی و یکی دیگر از مراجع درباره این قانون موضع منفی گرفتند و به امام نامه نوشتند که به این بند ایراد دارند. آقای راستی ولی به امام میگفت که آقایان مراجع به اصل قانون ایراد دارند نه به نحوه اجرا چون با این موافق نیستند، بهتر است کل قانون اجرا نشود ولی مخالفان آقای راستی میگفتند که او با بند ج مشکل دارد که در مسیر اجرای این قانون سنگاندازی میکند که این موضوع واقعیت نداشت.امام چون موافق کل طرح بودند اینطور گفتند که بروید و این مراجع را راضی کنید و اگر راضی نشدند این بند را اجرا نکنید. ستاد واگذاری زمین معتقد بود که آقایان مراجع به نحوه اجرا ایراد دارند در صورتیکه امام فرمودند که آقایان به اصل بند ج، ایراد دارند. آقای راستی هم میگفت که آقایان مراجع به اصل قانون ایراد دارند نه به نحوه اجرا و چون با این موافق نیستند بهتر است "بند ج" اجرا نشود ولی مخالفان آقای راستی میگفتند که او با بند ج مشکل دارد که در مسیر اجرای این قانون سنگاندازی کند و این موضوع واقعیت نداشت. از طرفی این طیف از اعضای سازمان از همان اول با مالکیت خصوصی مخالف بودند و تحت جو مارکسیستی آن مقطع اینکه شخصی مثلا کارخانه شخصی داشته باشد، مخالف بودند. ولی آقای راستی نظرش این بود که اگر شخصی مالی را از راه حلال کسب کرده باشد بهتر است که آن مال دست او باشد. یک کارخانهدار میتواند 100 نفر را سر کار ببرد و روش مارکسیستها که نمیگذاشتند افرادی واحدهای تولیدی راهاندازی کنند باعث میشود که اشتغالی نیز ایجاد نشود. حالا همینهایی که آن روزها تحت تفکرات مارکسیستی با اموال و داراییهای خصوصی مخالف بودند در زمان آقای هاشمی طرفدار واگذاری کل اقتصاد به بخش خصوصی شدند که با این موضع نیز رهبری مخالف بودند که به شکل بی برنامه تمام واحدهای بزرگ را به بخش خصوصی واگذار شود. اختلاف اصلی ما با این آقایان(طیف چپ سازمان) این بود که میگفتیم شما مبانی شرعی و فقهی و روش اجتهاد را قبول ندارید. دوم اینکه امام را از بعد سیاسی قبول دارید و به مبانی ایشان پایبند نیستید. آقای راستی با جریان میرحسین موسوی از ابتدا مخالف بود. در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی با برخی از تصمیمات او که منجر به تساهل فرهنگی میشد، مخالف بود. با دولت آقای خاتمی به خاطر اینکه اینها در مباحث فرهنگی مشی لیبرال دموکراسی را رواج میدادند، مخالف بودند. بنابراین معلوم میشود که ایشان صاحب بصیرتی است که این انحرافات را به خوبی درک میکرده و در برابر آنها موضعگیری میکرده است. - پس ادعایی که برخی از چپها ابراز میکنند که مرحوم آقای راستی با آنها در این اواخر همراه شده بودو از مواضع گذشته خود دست کشیده بود از کجا ناشی میشود؟ - این مسئله از زمانی بود که ایشان سکته کرد و یک طرف بدن او فلج شد و در تکلم ایشان نیز اثر گذاشت و مصادف شد با دولت آقای احمدینژاد. آیتالله راستی در انتخابات سال 84 (بخصوص در مرحله دوم) از آنجا که احمدینژاد را فردی ارزشی میدانست او را تایید میکرد و به او رای داد. پس از آن اتفاقاتی باعث شد که نظر آقای راستی نسبت به آقای احمدینژاد تغییر کند و در سال 88 به آقای محسن رضایی رای داد. آقای آرمین و بهزادنبوی نظرشان را راجع به خطوطی که امام گفتند، مشخص کنند. برای مثال نظرشان را راجع به 10 سرفصل صحبتهای امام از جمله بحث ولایت فقیه، نشریات و آزادی مطبوعات، تبعیت از رهبری، مسئله فلسطین، رابطه با آمریکا و... بگویند. شما که مدعی هستید ما روی ذهن آقای راستی رفتیم، بیایید نظرتان را با خط امام مقایسه کنید . وقتی از خط امام صحبت میکنند بخاطر فریب مخاطب است و گرنه اینها تبعیتی از خط امام نداشتند. - آقای آرمین حضورش در بازجویی از گروهک فرقان و بند 209 اوین را نیز منکر میشود؟ - اولا اینکه کسی که در بند 209 بوده افتخار است چراکه با گروهکیها و تروریستها برخورد کرده است. اگر کسی امروز آن را انکار میکند میخواهد بگوید من مخالف برخورد با منافقین بودم! البته ما خوشحال میشویم که امثال ایشان که کمکی به انقلاب نکردند، صف خود را از انقلابیون جدا کنند لیکن بر خلاف ادعای ایشان اتفاقا ایشان جزو بازجوهای بند 209 بودند حالا اگر پشیمان شدهاند مربوط به خودشان است. من و آقای ذوالقدر عضو کمیته ایدئولوژی سازمان مجاهدین انقلاب بودیم. به تلگرام پیک نت بپیوندید:

۱۳۹۶ مهر ۲۴, دوشنبه


سه نقطه, [15.10.17 09:54] ✅ سپاه، دموکراسی و ترامپ ✍🏻حمید رضا جلائی پور در ارزیابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی من برخلاف «طرفداران دموکراسی کلنگی» فقط نقاط ضعفش رو نمی بینم و ویژگی های مثبت آنرا هم در خاورمیانه لغزنده می بینم. ۱- اول از ضعف شروع کنم. من حرفم این است که سپاه نباید در سیاست داخلی و خارجی، در اقتصاد و فرهنگ کشور دخالت کند تا سپاه به یکی از محورهای دولت موازی تبدیل شود. اگر سپاه این کارها را نکند ایران ما به مرحله «تحکیم» دموکراسی نزدیک می شود و دولت رسمی و موازی یکی می شود و هیچ نیرویی نمیتواند ایران را به خطر بیاندازد. ۲- اما نکات مثبت سپاه. در یک نگاه کلان سپاه از لحاظ ساختاری چند کارکرد اساسی برای ثبات (و دموکراسی) ایران دارد: یکم- ایران «امنیت» دارد و دموکراسی بدون امنیت، فقط به یک آرزو تبدیل می شود. و سپاه یکی از نهادهای در خدمت «امنیت ایران» است. دوم- سپاه یکی از نهاد های مهمی است که واقعیت ایجاد «تنها یک حاکمیت» را در ایران تامین کرده است. و از این لحاظ ما به مفهوم استیت state ( یا دولت) به معنای یک واقعیت مدرن نزدیک شده ایم- استیت از درون سازمان انحصاری قدرت امنیتی بیرون می آید. اینکه در ایران هر پیشنمازی در اداره کشور نمی تواند یک فرمان بدهد، خیلی مهم است. سوم- سپاه نیرو های با گرایش بنیادگرای دینی ایران را سازماندهی کرده و به زیر فرمان حاکمیت سیاسی آورده است- از این نظر از مصر خیلی جلوتریم. بنیاد گرایی دینی رها از حکومت، ثبات سیاسی و بعد دموکراسی را در جامعه به مخاطره می اندازد- مثل تجربه پاکستان و افغانستان. چهارم- سپاه از طریق سازمان بسیج بخشی از اقشار ضعیف را در روستا و مناطق شهری سازماندهی کرده است. این سازماندهی یک سازماندهی مدنی نیست ولی یک سازماندهی نیمه حکومتی - مدنی هست. ۳- در جوامع جدید مثل جامعه ایران افراد ناکام «زیاد تولید» می شود. در ایران مدرن اقلا ده میلیون فرد ناکام داریم. اگر سازمان امنیت کشور ( مثل سپاه) ضعیف بشود. این ناکامان دو قدرت دارند: یکی اینکه قدرت دارند فرایند دموکراسی ( مثلا دیگر انتخاباتی با شکوه مثل ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ نداشته باشیم) را تخریب کنند. در هیچ جامعه ای در دنیا در شرایط ناامن دموکراسی پایدار نداشتیم. دیگر اینکه این ناکامان قدرت دارند تمامیت ارضی ایران را به مخاطره بیاندازند. ۴- ویژگی هایی که اشاره کردم حکایت گر مفهوم « دولت قوی» است. یعنی دولتی که «امنیت» و «حداقلی از معیشت مردم» را تامین می کند. بدون این دولت قوی ساختن دموکراسی افسانه است. به نظر من نقش سپاه در ربط با تقویت دولت قوی موثر و مستقیم است و به همین دلیل به صورت غیر مستقیم تقویت کننده دموکراسی است. ۵- به دلایل بالا معتقدم در شرایط لغزنده خاورمیانه این خطا است که سپاه را در نقطه ضعف هایش ارزیابی کنیم و نقاط قوت آنرا نادیده بگیریم. این روز ها راست افراطی آمریکا و اسرائیل به رهبری ترامپ اتفاقا نقاط قوت سپاه را مورد حمله قرار داده است.

۱۳۹۶ شهریور ۱۲, یکشنبه

محسنی اژهائی بازهم به مردم دروغ گفت . حصرهمچنان باقی میماند .


سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔴 اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت 🔺اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت. سخنگوی قوه قضاییه امروز در نشست خبری خود هم درباره حصر و هم درباره علیرضا رجایی چون همیشه اخباری خلاف واقع داد. 🔺سخنگوی قوه قضاییه، خروج نیروی‌های امنیتی از خانه کروبی را نه به دلیل اعتصاب غذای کروبی که تصمیم از قبل گرفته شده‌ی قوه قضاییه خواند. اژه‌ای فراموش کرده که دو هفته‌ی پیش در همین نشست خبری خروج نیروهای امنیتی از خانه کروبی را تکذیب کرد و گفت چنین اتفاقی امکان پذیر نیست. 🔺به گزارش کلمه، از سوی دیگر اژه‌ای درباره بیماری علیرضا رجایی نیز اظهار نظر کرده است. او ادعا کرده که رجایی پس از آزادی از زندان دچار بیماری سرطان شده، اما بنا بر گفته‌ی مادر و برادر علیرضا رجایی چندبار بهداری زندان اوین درخواست انتقال این زندانی سیاسی را به بیمارستان داده بوده و اعلام کرده که نمی‌توانند او را معالجه کنند، اما ماموران قضایی و دستگاه امنیتی مانع از اعزام رجایی به بیمارستان شدند. آنچه که اژه‌ای در مورد شروع بیماری رجایی پس از آزادی از زندان می‌گوید مربوط به زمانی است که پس از معاینات متعدد پزشکان و انجام انواع آزمایش‌ها، متوجه شدند که او مدتی است دچار بیماری سرطان سینوس شده و به دلیل بی توجهی‌ها در زندان بیماری او پیشرفت کرده است. ✅ @kaleme سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔴 اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت 1⃣ رجایی دوسال است که مریض شده 🔺اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه چشم علیرضا رجایی به دلیل سرطان تخلیه شده است و ادعا شده بهداری زندان کاری نکرده آیا این موضوع را تایید می‌کنید، اظهار کرد: از افرادی که نسبتی با انقلاب و مردم ندارند و فرار کردند و با اسرائیل آمریکا همکاری می‌کنند انتظاری نداریم. از بی بی سی و صدای آمریکا هم توقع نداریم. این آقا دوسال پیش پایان محکومیت‌اش بوده و از زندان آزاد شده است. اکنون ایشان سرطان گرفته مانند بسیاری دیگر از مردم. بسیاری سرطان می‌گیرند و ظرف مدت کوتاهی از پا درمی‌آیند. بسیاری سرطان می‌گیرند و از زمان تشخیص تا انتها مدت کمی را طی می‌کنند. 🔺او تاکید کرد: این فرد دوسال پیش آزاد شده‌ است. در زندان آثاری از بیماری نداشته و پرونده زندان او را دیدم. حتی برای سرماخوردگی به بهداری مراجعه کرده و برای مشکل دندان نیز پیش متخصص خارج زندان رفته است. بعد دوسال سرطان گرفته که ما هم ناراحت هستیم از اینکه یک فرد سرطان گرفته که هم رنج بکشد و هم چشمش را تخلیه کند. از این فضا سازی‌ها قصد حمایت از فرد را ندارند. این کارها فضا را برای فرد سخت می‌کند و موجب تشویش اذهان عمومی می‌شود. اگر می‌خواهند کمک کند، از جو سازی و دروغ پردازی پرهیز کنند. این بیماری مربوط به دوران حبس نیست و بعد دوران محکومیت سرطان گرفته است. ✅ @kaleme سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔴 اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت 2⃣ حصر همچنان باقی می‌ماند 🔺سخنگوی قوه‌قضاییه در پاسخ به سئوالی درباره آخرین وضعیت رفع حصر و اظهارات نوبخت مبنی بر تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی در این خصوص و اینکه ماموران امنیتی از منزل این افراد خارج شدند و اینکه دادستان تهران گفته آمادگی محاکمه وجود دارد گفت:‌ ما موضوعات را باید از هم تفکیک کنیم. یک اتفاقی در سال ۸۸ افتاد که کار مجرمانه ای بود واز بیرون هم پشتیبانی می‌شد و البته عده ای هم چه بسا از ماهیت قضیه خبر نداشتند اما در نیمه دوم سال ۸۸ و مخصوصا در سال ۸۹، یک جریان کاملا براندازی که به صورت شفاف و روشن آمریکا و انگلیس پشت صحنه بودند فعال شد و حقیقتا اگر هوشیاری نیروی های امنیتی و انتظامی نبود، آن چیزی که آغاز شد، ادامه می‌یافت. یک جنگ نرم و انقلاب مخملی راه اندازی شد و ادامه یافت. 🔺اژه‌ای افزود: کار مجرمانه بود و قوه قضاییه وظیفه داشت محاکمه کند و یک تعدادی هم که به خیابان‌ها آمدند را محاکمه کرد. در ارتباط با سران این ماجرا، شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد و مصوبه شماره ۵۴۴ در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ تصویب و تصریح شد که وزارت اطلاعات زیر نظر قوه قضاییه موظف است این اقدامات را در مورد محصوران داشته باشد. مصوبه شورای عالی امنیت ملی قانونی و لازم الاجراست و هیچ کس حق مخالفت با آن را ندارد. 🔺معاون اول قوه‌قضاییه با بیان اینکه شنیده‌ام که در جلسه اخیر این موضوع جزو دستور جلسه شورا نبوده اما این موضوع در آنجا مطرح و باز قرار می شود، حصر همچنان باقی بماند. ✅ @kaleme سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔴 اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت 3⃣ در امر پزشکی کوتاهی نشده 🔺محسنی‌اژه‌ای یادآور شد: بحث دیگر این است که در طول این مدت برخی خانواده هایشان و خودشان در رابطه با برخی مسائل مثل رفت و آمدها و مسائل پزشکی درخواست هایی داشتند که به تمام آنها توجه داشتند. در امر پزشکی نه تنها کوتاهی نشده بلکه بنا به نظر پزشکان و نظر روسای بیمارستان‌هایی که آقای کروبی بستری شده بود، ما برای روسای قوا هم چنین سرویسی نداریم. دو الی سه سال پیش، حاج خانم کروبی تقاضا کرد که خانه جدیدی خریدیم و می خواهیم از این خانه منتقل شویم که بعد از بررسی ها موافقت شد. گهگاهی درخواست های دیگر داشتند که هر آنچه که در چارچوب این مصوبه بوده، انجام شده است. ✅ @kaleme سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔴 اژه‌ای باز هم به مردم دروغ گفت 4⃣ دستور رییس قوه‌قضاییه برای گشایش در مراجعه بستگان درجه یک محصوران 🔺او خاطر نشان کرد: از حدود یکسال پیش ریاست قوه قضاییه دستوراتی دادند که نسبت به برخی از مراجعات بستگان درجه یک، گشایش بیشتری داده شود. کمیته‌ای در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برای پیگیری و هماهنگی که نمایندگانی از قوه قضاییه و وزارت اطلاعات حضور دارند تا امورات را تمشیت کنند، تشکیل شده است. در مورد مسائل پزشکی نیز قرار بود علاوه بر خود حاج خانم کروبی که زمانی رئیس بیمارستان بود، وزیر بهداشت هم نظارت کند. البته حصر درباره خانم کروبی نیست. فضاسازی‌ها کار را بدتر کرده است. 🔺معاون اول قوه‌قضاییه با بیان اینکه افرادی که تصور می‌کنند با فضاسازی و جوسازی مصوبه شورای عالی امنیت ملی باطل می‌شود، سخت در اشتباه هستند، گفت: شورای عالی امنیت ملی نه آن موقع ونه الان با فضاسازی تصمیم نمی‌گیرد و قوه قضاییه هم همین طور است و چه بسا در قضایای مشابه، فضاسازی ها کار را بدتر کرده است. آن کمیته و قوه قضاییه به عنوان ناظر و وزارت اطلاعات به عنوان مجری و ضابط، آن کاری که در چارچوب مصوبه شورای عالی امنیت ملی است، انجام می‌دهیم . 🔺محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اعلام آمادگی دادستان تهران برای محاکمه محصوران تصریح کرد: اگر مصوبه شورایعالی امنیت ملی از روز نخست نبود، ما این محاکمه را برگزار می‌کردیم و این وظیفه ما است. 📌خروج ماموران امنیتی از خانه کروبی 🔺او در مورد خروج ماموران از خانه کروبی نیز گفت: طبق نقل قول از مباشرین این قضیه، گفته شد افرادی که به خانه رفت و آمد می‌کنند با حضور افرادی که برای امنیت مسئله در طبقه پایین مستقر هستند، ناراحت‌اند. گفتم الزامی ندارد که حتما داخل خانه باشند. الان هم می‌گویم که این ماموران با شرط آقای کروبی از خانه خارج نشدند بلکه یک درخواست بود که بررسی و موافقت شد. افراد چهارشنبه هفته قبل از خانه خارج شده و تعهدی از خانواده ایشان گرفته شد که تامین این مسائل با خود شماست و اگر در منزل اتفاقی پیش آمد، با خود شماست. در بیرون از خانه امکانی فراهم شده و همین نیروها امنیت را فراهم می کنند. ✅ @kaleme سعیدزینالی, [03.09.17 22:55] [Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه] 🔷🔶با دستور سرپرست وزارت علوم انجام می شود: ثبت نام دانشجویان ستاره‌دار ارشد و دکترا 🔸با دستور مساعدت سرپرست وزارت علوم، تمام قبول شدگان کنکور دانشگاه در مقطع ارشد و دکترا که به دلایل واهی از نظر صلاحیت عمومی مجاز به ثبت نام نشده بودند، حداکثر تا ۳۰ روز آینده ثبت نام خواهند شد مگر در مواردی دلایل محرز و قانونی وجود داشته باشد. 🔹به گزارش انصاف نیوز، با این تصمیم بیش از ۱۰۰ دانشجوی دکترا و بیش از ۵۰ دانشجوی کارشناسی ارشد که با عناوینی مانند نقص در پرونده، از ثبت نام آنها خودداری شده بود حالا با دستور «سیدضیاء هاشمی» می‌توانند به تحصیل ادامه دهند. 🔸پیشتر این موارد به دانشجویان ستاره دار معروف بودند که بیشتر آنها به مسایل سیاسی مرتبط بود اما در سال‌های اخیر معمولا از عناوینی مانند نقص در پرونده برای آنها استفاده می‌شده و وزارت علوم زیر بار این تحمیل می‌رفته است. 🔹این پذیرفته‌شدگان که در مرحله‌ی «بررسی صلاحیت‌های عمومی» دچار مشکل شده بودند حالا تنها در صورتی از تحصیل بازخواهند ماند که برای ثبت نام با دستور مساعدت وزیر، ادعاهای مطرح شده درباره‌ی آنها مستند به دلایل کاملا محرز و قانونی از جمله محکومیت قضایی سپری نشده باشد. ✅ @kaleme

۱۳۹۶ مرداد ۲۰, جمعه

سرتیپ امیر حاتمی ( متولد ۱۳۴۵) وزیر پیشنهادی وزارت دفاع


وزیر پیشنهادی دفاع، سرتیپ نیروی زمینی ارتش است. در واقع پس از سال‌ها، رئیس جمهور ایران یک ارتشی را برای تصدی وزارت دفاع پیشنهاد داده است. امیر حاتمی، معاون فعلی وزارت دفاع است و پیش از منصب فعلی‌اش، جانشین معاونت ارکان و امور مشترک ستاد کل نیروهای مسلح بوده است. رسانه های ایران می گویند او پیش از ورود به ارتش در قالب نیروی بسیجی به فرمان آیت الله خمینی به جبهه های جنگ ایران و عراق اعزام شد. او مسئولیت‌های مختلفی در مناطق عملیاتی غرب و شمال‌غرب در جنگ با عراق داشته است. امیر حاتمی از فرماندهان عملیات مرصاد هم بوده است. این عملیات در برابر عملیات فروغ جاویدان توسط مجاهدین خلق انجام و به سرکوب و شکست مجاهدین خلق منجر شد. امیر حاتمی هفت سال معاون اطلاعات ‌ارتش ایران و مدتی هم رئیس دفتر روا‌بط بین‌ا‌لملل و رئیس گروه مشاورین عالی فرماندهی کل ارتش‌ بوده است.

۱۳۹۶ خرداد ۲۵, پنجشنبه

پلاسکو و گرنفل؛ سرنوشت متفاوت دو ساختمان


شاید برای خیلی‌ها این سؤال پیش بیایید که چرا ساختمان پلاسکو به سرنوشت متفاوتی با آنچه که برای برج گرنفل اتفاق افتاده است دچار شد؟ ساختمان پلاسکو درست پیش از ساعت هشت بامداد سی دی ماه دچار حریق شد و پیش از ظهر فرو ریخت. فروریختن آن برای بسیاری جز متخصصین سازه غیرمنتطره بود و باعث کشته شدن آتش نشانان و در آتش گرفتارمانده‌ها شد. اما برج گرنفل بعد از نیمه شب آتش گرفت و مهار آتش تا ساعت‌ها بعد ادامه داشت و ساختمان کاملا سوخته پا برجا ماند. پابرجایی این ساختمان در شمال غرب لندن مطمننا از درد بازماندگان، قربانیان ، حادثه دیدگان و مال باختگان کم نمی‌‌کند، اما می‌‌تواند درس‌هایی‌ سازه‌ای داشته باشد، هم برای متخصصین و هم برای افراد عادی. آتش‌سوزی برج مسکونی لندن در مورد وضعیت ایمنی برج گرنفل هشدار داده شده بود از پلاسکوی تهران تا گرنفل لندن؛ مقایسه دو آتش‌سوزی از دید شهروندان ایرانی عکس: آتش‌سوزی در یک برج مسکونی در لندن به سادگی،‌ فرجام دو ساختمان به واسطه تفاوت بین سازه‌های دو ساختمان بود. پلاسکو سازه‌ای فولادی داشت و گرانفل سازه‌ای بتنی‌ دارد؛ دو نوع سازه رایج برای ساختمان‌های بلندمرتبه در سراسر جهان. به طور کلی تصور بر این است که سازه فولادی در مقایسه با سازه‌های بتنی‌ برابر حرارتی پایین تر مقاومت خود را از دست می‌‌دهد . سازه فولادی از دمای ۴۷۰ درجه به بعد خمیده می‌شود؛ از دمای ۵۰۰ درجه به بعد نزدیک به نیمی از مقاومت خود را از دست می‌دهد و در اکثر آیین نامه‌ها دمای بحرانی برای ستون‌های فولادی ۵۳۸ و تیرهای فولادی ۵۹۸ سانتیگراد است. اما باور بر این است که اکثر سازه‌های بتنی‌ رفتاری بهتر در این دما‌ها نشان می‌‌دهند و کاهش مقاومت قابل توجه بتن از ۶۰۰ درجه به ‌چشم می‌آید. ساختمان پلاسکوی تهران در دی ماه آتش گرفت و به کلی فرو ریخت با این حال باید یادآوری کرد که سازه‌های بتنی‌ در مقایسه با یکدیگر خود مقاومتی مشابه نسبت به حرارت نشان نمی‌‌دهند. صرفا به این دلیل که بتن از مواد مختلف تشکیل شده: عمدتا از سیمان، آب، شن، ماسه و مصالح فلزی. گاهی به علاوه بر حسب کاربری ساختمان، موقعیت اقلیمی آن وعوامل دیگر از افزودنی‌های مختلف استفاده می‌شود. نسبت به کارگیری این مواد و مصالح در تهیه بتن و روش اجرای آن بسیار همواره متفاوت بوده است. برای همین متخصصین می‌دانند که رفتار سازه ‌های بتنی برابر حریق با یکدیگر بسیار متفاوت خواهد بود و در محاسباتشان برای مقاومت سازه بتنی برابر آتش ضریب اطمینان گسترده‌ای را لحاظ می‌‌کنند. ساختمان پلاسکو فروریخت مالک ساختمان پلاسکو که بود؟ حادثه پلاسکو؛ عکس ‌های شما پلاسکو و پایان حیات سیاسی قالیباف با این حال یک چیز برای متخصصین روشن است که برای همه سازه‌های بتنی مشترک است: به واسطه این که مواد مختلف تشکیل دهنده بتن برابر حرارت رفتاری متفاوت نشان می‌دهند برخی چون آب زودتر منبسط می‌‌شوند نسبت به شن و ماسه، سازه بتنی در مواجهه با حرارت پیش از رسیدن به مرحله بحرانی ممکن است از درون دچارترکیدگی شود: به لطف فشار مصالح منبسط شده و مقاومت مصالحی که همچنان حجم عادی خود را دارند. حتی این اختلاف رفتار بین انبساط و انقباض مصالح تشکیل دهنده به هنگام سرد شدن پس از خاموش شدن آتش سازه را از بین می‌برد. سازه‌های فولادی از دمای ۴۷۰ درجه به بعد خمیده می‌شوند با این که بسیاری باور دارند در مجموع سازه بتنی‌ از رفتار سازه فلزی برابر دمای بالا رفتاری بهتر نشان می‌‌دهد، اما این باور باعث نمی‌‌شود که همواره این سازه به سازه رقیب ترجیح داده شود. چرا که سازه فولادی ساده‌تر، سریع تر اجرا می‌‌شود، و برابر پدیده‌هایی‌ چون زلزله و باد منعطف تراست و از سوی دیگر سازه بتنی‌ برای تحمل بار ساختمان بلند مرتبه‌ها نسبت به سازه فلزی حجیم تر ساخته می‌شود و در نهایت باعث می‌‌شود سطح مفید مورد استفاده داخلی ساختمان‌ها به ویژه در طبقات پایین نسبت به سازه فلزی کمتر باشد. در ایران، بنابه دلایل شمرده شده به علاوه در مواردی ملاحظات اقتصادی و همنیطور شاید با توجه به زلزله خیز بودن این کشور، استفاده از سازه فلزی برای ساختمان‌های بلند مرتبه بسیار رایج است. اما تفاوت رفتار سازه فولادی برابر آتش نسبت به سازه بتنی‌ نباید ساکنان آن را نگران کند. این الزاماً به معنی در معرض خطر بودن این ساختمان‌ها برابر حریق نیست؛ چرا که یک سازه فلزی می‌‌تواند با تمهیداتی مورد حفاظت برابر حریق قرار بگیرد. از جمله این که برای به تاخیر انداختن رسیدن حرارت به سازه ساختمان، می‌‌توان از پوشش‌هایی با مقاومت بالا برابر حرارت بر روی خود سازه و دیگر اجزای معماری ساختمان چون دیوار‌ها استفاده کرد. این دست از راهکارها، محافظت غیر فعال خوانده می‌‌شود. اما وجود تمهیداتی به شکلی فعال چون سیستم‌های اطفای حریق، اعلام حریق می‌‌تواند خیال ساکنین ساختمان‌ها را راحت‌تر کند. ضمن این که طراحی معماری ساختمان هم می‌‌تواند در مواقع اضطرار بسیار تعیین کننده باشد. خوانا بودن مسیر‌های فرار و داشتن قابلیت تخیله سریع همه ساکنین؛ که این آخری به نظر می‌‌آید در برج گرنفل به هنگام تغییرات اعمال شده در بهار سال گذشته آن هم به هدف بهسازی در این ساختمان نادیده گرفته شده بود.

۱۳۹۶ خرداد ۱۰, چهارشنبه

علت شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ چه بود؟


حامیان حسن روحانی در تهران برای او تبلیغ می‌کنند تحلیلگران جناح اصولگرا در ایران که به بررسی علل شکست ابراهیم رئیسی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در روز ۲۹ اردیبهشت ۹۶ پرداخته اند، نظرات و دلایل مختلفی را ارائه کرده‌اند. چکیده علل عرضه شده به قرار زیر است: ناشناس بودن رئیسی در جامعه ایران و نبودن فرصت کافی برای جا انداختن او در بین رأی دهندگان. کنارگذاشتن قالیباف که هم چهره آشناتری بود و هم از سوابق مدیریتی برخوردار بود به نفع رئیسی که فاقد پشتوانه کار اجرائی و مدیریتی بود. انتخاب گفتمان اشتباه از سوی قالیباف و پیروی او از مدل احمدی‌نژاد در مناظره ها. این رویکرد نه تنها کارگر نیفتاد بلکه دو مشکل دیگر نیز ایجاد کرد. اول اینکه قالیباف تکنوکرات که می توانست در قالب یک مدیر اجرایی آرای بخشی از طبقه متوسط را جذب کند، با پیش کشیدن شعارهای عوام پسندانه (مانند تقسیم کردن جامعه به ۹۶ درصد معمولی یا فقیر و ۴ درصد برخوردار) و تلاش شدید برای جذب آرای طبقات کم درآمد، آرای طبقه متوسط را از دست داد. دوم اینکه فضای انتخابات که تا قبل از آن آرام بود به یک فضای دو قطبی مبدل شد. روحانی از فضای به وجود آمده بهره برداری کرده و با سامان دادن یک کارزار تبلیغاتی پر حجم و با عبور از برخی از خطوط قرمز، به دو قطبی تر شدن انتخابات کمک کرد. این فضا باعث شد که آرای مردد و خاموش به نفع روحانی وارد صحنه شود و پیروزی روحانی را رقم بزند. گروه کثیری از تحلیلگران اصولگرا فقدان برنامه ریزی و وجود هرج و مرج و اختلاف نظر را در جبهه خود عاملی موثر در عدم موفقیت این جبهه برای هماهنگ کردن و همسو کردن نیروهایشان می دانند. عدم طرح ارزش های دینی یکی دیگر از عللی است که ناظران اصولگرا در توجیه شکست اردوگاه خود بیان کرده اند. استدلال آنان این است که پایگاه اجتماعی اصولگرایان را بخش محافظه کار مذهبی جامعه ایران تشکیل می دهد. اما هر دو نامزد این جبهه از تأکید موثر بر ارزش های مذهبی در کارزار انتخاباتی خود سر باز زدند، این امر باعث شد که آرای بخشی از محافظه کاران مذهبی و سنت گرایان را از دست بدهند. در همین رابطه، بعضی از ناظران اصولگرا ملاقات آقای رئیسی با امیر تتلو، خواننده جوان را "فاجعه" خواندند. از نظر آنان اگر این ملاقات از سوی روحانی و یا هر کاندیدای دیگر اصلاح طلب صورت می گرفت نه تنها واکنش منفی در میان حامیان جریان مزبور ایجاد نمی کرد، بلکه چه بسا از آن استقبال هم می شد. اما بخش محافظه کار و سنتی جامعه که مخالف موسیقی (چه رسد به موسیقی زیر زمینی) است نمی توانست این حرکت را هضم کند. نکته‌های مغفول اما به نظر می‌رسد که این تحلیل‌ها بعضی نکات را مغفول می‌گذارند. مثلا اگر فرضا آقای قالیباف در قامت یک مدیر و تکنوکرات ظاهر می شد و آراء بخشی از طبقه متوسط را هم جلب می کرد و نهایتا در انتخابات هم پیروز می شد، آیا می شد آن پیروزی را به پای گفتمان اصولگرایی نوشت؟ کسی که از نگرش و گفتمان اصولگرایانه، مانند ضرورت برقراری گشت های امر به معروف و نهی از منکر، تفکیک جنسیتی، تضاد با فرهنگ غرب، دشمنی با آمریکا و غیره سخن چندانی به میان نیاورد، حتی اگر در انتخابات هم پیروز شود، این پیروزی را نمی شود پای تفکر اصولگرایانه نوشت. اصولگرایی زمانی می تواند پیروز باشد که حداقل اصول مرکزی این تفکر در معرض قضاوت عموم گذاشته شود و رأی بیاورد. نه آقای قالیباف و نه آقای رئیسی هیچکدام در این خصوص اطلاعاتی در اختیار رأی‌دهندگان نگذاشتند و این روحانی بود که در مورد طرز فکر محافظه‌کارانه دو نامزد اصولگرا صحبت کرد. واقعیت این است که از بعد از پایان جنگ ایران و عراق و درگذشت آیت الله خمینی، حتی یک نفر اصولگرا به ریاست جمهوری نرسیده است. محمود احمدی‌نژاد هم با آنکه در ابتدا حمایت اردوگاه مزبور را به همراه داشت، تفکراتش نه تنها با اصولگرایان همخوانی نداشت بلکه در مواردی ضدیت هم داشت، چنانکه با گذشت زمان تضاد بین دو بینش خود را نشان داد تا آنجا که محمدتقی مصباح یزدی که روزی اطاعت از او را اطاعت از خدا می دانست، درمانده از توجیه اشتباه خود طی اظهاراتی گفت: "بیش از ۹۰ درصد معتقدم که او سِحر شده است." در انتخابات سال ۱۳۹۲ هم بعضی کاندیداهای اصولگرا (مثلا رضایی و قالیباف) در قالب افرادی عملگرا ظاهر شدند که تلاش داشتند راه حل هایی برای درمان مشکلات اقتصادی بدهند. تنها کسی که با گفتمان اصولگرائی در صحنه حاضر شد سعید جلیلی بود که نهایتا ۴ میلیون رأی آورد. از طرفی، انتخابات بعد از انتخابات، هر کجا "امکان" رأی دادن به جناح مخالف اصولگرایان وجود داشته، اکثریت به آن گزینه رأی داده اند. نمونه آن را در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان در سال گذشته دیدیم به نحوی که بزرگان جناح اصولگرا، از قبیل محمد یزدی و محمد تقی مصباح یزدی، نتوانستند کرسی های خود را در خبرگان حفظ کنند و احمد جنتی هم به زحمت (نفر آخر تهران) به آن مجلس راه یافت. به این ترتیب تحلیل‌های ارائه شده از سوی اصولگرایان در مورد شکست در این دوره از انتخابات چندان منطقی به نظر نمی رسد، چرا که مسئله فقط به این دوره منحصر نیست، بلکه ظرف حدودا ۳۰ سال گذشته اصولا هیچ رئیس جمهوری با طرح گفتمان اصولگرایی به پیروزی نرسیده است. مشکل اصولگرایان در کجاست؟ پاسخ کوتاه و ساده این است که این قرائت از اسلام در جامعه ایران در اقلیت قرار دارد. این وضعیت، عمدتا تحت تاثیر این عامل شکل گرفته که برداشت اصولگرایانه از اسلام با ارزش ها و نحوه زندگی دنیای مدرن در تضاد است در حالی که بخش عظیم طبقه متوسط شهری که نقش تعیین کننده ای در انتخابات دارند به مدرنیته گرایش بیشتری دارند تا سنت. هم نظر سنجی ها و هم انتخابات چندین دوره ریاست جمهوری حکایت از آن دارد که مخالفان برداشت سنتی و محافظه کارانه از دین (در برابر سکولارها یا حامیان قرائت بازتر از دین که میانه روها و اصلاح طلبان منادی آنند) به خصوص در شهر های بزرگ جمعیت غالب را تشکیل می دهند. با توسعه شبکه های ارتباطی و اجتماعی این روند روز به روز سرعت بیشتری نیز می گیرد و به عبارت دیگر با گذشت زمان وضعیت باز هم بیشتر به زیان اصولگرایان تغییر خواهد کرد. هنوز آمار تفکیکی نتایج انتخابات شهرهای مختلف منتشر نشده، اما آمار پراکنده ای که به بیرون درز کرده نشان می دهد که تقریبا تمام شهرهای بزرگ (به جز مشهد، محل تولد آقای رئیسی) به حسن روحانی رأی داده اند. اختلاف آمار رأی‌دهندگان در تهران (۴.۴ میلیون رأی برای روحانی و ۱.۹ میلیون برای رئیسی)، که متراکم‌ترین جمعیت طبقه متوسط کشور را در خود جای داده، معنادار است. همین که علیرغم اوضاع بد اقتصادی و بی توجهی روحانی به وعده های اقتصادی (شعار انتخاباتی او آزادی، امنیت، و پیشرفت)، در مقابل وعده سه برابر کردن یارانه دهک های پائین از سوی رئیسی، روحانی به پیروزی رسید نشان می دهد که اولا اثر طبقه متوسط از طبقه کم درآمد در جامعه ایران بیشتر است و نقش تعیین کننده تری در انتخابات دارند ثانیا اکثر افراد این بخش از جامعه مخالف دیدگاه اصولگرایانه و سنتی هستند. در نتیجه گیری نهایی، به نظر می‌رسد که گفتمان اصولگرایی تنها در صورتی شانس موفقیت در انتخابات را دارد که اکثر طبقه متوسط شهری طرفدار مدرنیته، به هر دلیلی (بطور مثال نداشتن کاندیدایی که بتواند حداقل بخشی از خواسته های این بخش را منعکس کند) با انتخابات سرد برخورد کند و به پای صندوق رأی نرود.شهیر شهید ثالث روزنامه‌نگار و تحلیلگر

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۳, شنبه

آتش زدن و بریدن زبان به گناه ایمان به دیانت بهایی


به گزارش بازداشت نوه شکر نسا و محمد حسین معصومی شرح شهادت پدربزرگ و مادر بزرگ خود را چنین تعریف می نماید: چند روز پیش یک ایمیل به دستم رسید که توش شرح شهادت پدر بزرگ و مادر بزرگم رو نوشته بود.تو این ایمیل نوشته شده بود که شرح شهادتشون به طور کامل در تاریخ ثبت نشده و تا نیمی از اون در کتابی به نام A Cry From Heart نوشته میلیام سیرز که از ایادیان امرالله بودند ثبت شده.تصمیم گرفتم به عنوان یکی از نوه هاشون شرح شهادتشون رو به طور کامل بنویسم تا اینکه از این طریق و با به اشتراک گذاشتنش توسط شما دوستان خوبم به نوعی اطلاع رسانی بشه: چندی بود که می خواستم قلم و کاغذی به دست گیرم و شرح یک قصه پر غصه را بر روی کاغذ بیاورم، ولی نمی دانم چرا قلم بر روی کاغذ قرار نمی گرفت، شاید حجب و حیا و یا شاید نکند با گفتن ماجرا باعث دلتنگی و شرم دیگران شوم. تاریخ امر مبارک از ابتدا شاهد جانفشانی و رشادت مومنین مخلص جمال قدم بوده است.رشادتهایی که توسط شیر زنان و دلاور مردان جمال اقدس ابهی هر یک پس از دیگری اتفاق افتاد و برگ زرینی را در تاریخ امر رقم زد و موجب حیرت همگان از همان ابتدا شد.امر مبارک حضرتش با این حماسه ها هر لحظه و هر ساعت استوار تر از قبل شد و نهالی که به دست مقتدرش کاشته شده بود با خون مومنین ابیاری گشت و به درختی تنومند تبدیل شد.حال این درخت که با قطره قطره خون مخلص ترین بندگان خداوند به درختی بارور تبدیل گشته به دست ما رسیده است و هر یک از ما باید بدانیم که چه وظیفه خطیری را بر عهده داریم.شاید این داستان که در زمانی نه چندان دور از زمان ما اتفاق افتاده است تلنگری باشد تا به خود اییم و ببینیم که کی هستیم؟برای چه به این دنیا امده ایم؟و مقصد و مقصودمان از بهایی بودن و بهایی ماندن چیست؟ نوک روستاییست از توابع شهرستان بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی. نُوک ده کوچکی است با جمعیت کم که ساکنان آن سالیان سال به کشاورزی و دامداری مشغول هستند. اهالی اغلب همدیگر را می شناسند یا از طریق فامیلی و نسبی و یا از طرق دیگر. دو مرغ عاشق به نام های شکر نسا و محمد حسین معصومی در این روستا زندگی میکردند.این دو نفر از زمانی که ندای یا رب الاعلی را اصغاء نمودند در راه خدمت به امرش لبیک گفتند.شکرنسا و محمد حسین از مردم ان دیار اذیت و ازار فراوانی دیدند و همیشه برای هدایتشان دعا میکردند.از طرفی در بین مردم ان منطقه به صداقت و امانت داری و درست کاری شهره خاص و عام بودند،طوری که هر گاه در بین اهالی مشکلی پیش می امد از محمد حسین میخواستند میانجی گری کند و مشکل را بر طرف نماید و همه نیز حرف او را قبول میکردند. در تاریخ دوم اذر ماه سال ۱۳۵۹ دست سرنوشت مسیر ان دو را در شرف تغییری عظیم قرار داد.انگار خداوند تحمل دوری ان دو بنده راستین خود را نداشت و برایشان این گونه رقم زده بود که در ان روز انان را نزد خود بخواند. اری،در روز دوم اذر ماه سال ۱۳۵۹ شکر نسا و محمد حسین پس از فراقت از کار سخت و طاقت فرسای روزانه به خانه بازگشتند.پس از زدودن غبار راه و تلاوت ادعیه و مناجات که هیچ گاه در خانه انها فراموش نمیشد،چای دم کردند و بساط شام مختصری را فراهم اوردند،غافل از این که این اخرین شامیست که در کنار یکدیگر خواهند بود. محمد حسین بر ان شد تا برای دادن علوفه به چهار پایان و احشام به حیاط پایین خانه برود.در انجا متوجه رفت و امدهای مشکوکی بر روی پشت بام شد.شصتش خبر دار شد که عده ای مثل همیشه به تحریک یکی از علما قصد اذیت و ازارشان را دارند. فوری وارد طویله گاو ها شد و از پنجره ای که برای تمیز کردن و بیرون ریختن اشغال های کف طویله تعبیه کرده بود،قصد خارج شدن از خانه برای اوردن کمک کرد.سنگ چین های پنجره را به ارامی برداشت تا از پنجره خارج شود،اما تا سر نازنینش را از پنجره بیرون اورد،ان غافلان از خدا بی خبر که خانه را محاصره کرده و عده ای هم پشت پنجره به کمین ایستاده بودند،با کلنگ انچنان بر قسمت پایین سرش کوفتند که دیوار خانه روبرو تا ارتفاع ۲ متری از قطرات خونش رنگین شد.سپس او را بیرون اوردند با طناب پاهایش را بستند و کشان کشان حدود ۱۰ متر بر روی زمین کشاندند و در کنج دیواری بر روی او هیزم ریختند و اتشش زدند.محمد حسین دستش را به دیوار گرفت تا بلند شود اما دیگر تنه مجروحش یارای بلند شدن نداشت.باز او تسلیم نشد،سنگی برداشت و به خانه همسایه انداخت تا شاید کسی برای کمک به سوی او و همسرش بشتابد. در این بین عده ای به سراغ شکر نسا رفته بودند.ابتدا او را مفصل در اطاقش کتک زدند و سپس درب چوبی بزرگی را بر روی او گذاشتند ،دست و پایش را با طناب بستند و نفت چراغی را که گرما بخش شبهای سرد زمستانیشان بود را بر رویش ریختند و او را نیز اتش زدند. دیگر چه بگویم؟!نمیدانم این از خدا بیخبران از خشم و غضب الهی ترسی نداشتند که بر هیکل نیمه جان محمد حسین هم رحم نکردند و دوباره چندین متر او را بر روی زمین کشاندند و در جوی ابی انداختند و دوباره اتش زدند...دور او ایستاده بودند تا از حرارت اتشی که علتش سوختن پیکر یکی از بندگان عزیز جمال مبارک در ان بود،گرم شوند...گویی در سینه انان ،قلب،جای خود را به سنگی داده بود که ذره ای مهر و عطوفت و رحم در ان رسوخ نکرده بود. اما شکر نسا تسلیم نشد.طنابها بر اثر حرارت اتش اب شدند و او خود را از اتش رهایی داد.کت محمد حسین را با دستان نیمه سوخته اش بر روی دوشش انداخت و از خانه بیرون امد تا به دنبال شوهرش بگردد و ببیند چه بلایی بر سر شریک لحظه لحظه های زندگیش امده است.ابتدا به در خانه همسایه رفت تا فانوسی قرض بگیرد اما همسایگان که همگی اگاه بودند که دارد چه اتفاق می افتد،از ترس جانشان حتی از دادن یک فانوس هم دریغ میکردند.شکر نسا توانست پس از اصرار و تلاش فراوان یک فانوس از انان بگیرد و در کوچه های سرد و تاریک روستای نوک به دنبال محمد حسین بگردد.ناگهان چشم ان جاهلان به شکر نسا افتاد.او را گرفتند و به خانه بازگرداندند و در انجا به طرز وحشیانه ای کتک زدند،به طوری که یک طرف بدنش بر اثر ضربات وارده فلج شده بود.سپس با قند شکن زبانش را از حلقومش بیرون کشیدند که اگر زنده بماند در دادگاه و یا هر جای دیگر نتواند شرح دهد که چه بر سرشان اورده اند.بعد او را در کنج خانه رها کردند و رفتند و به گمان خویش تصور میکردند که کار مفیدی انجام داده اند و اجر و پاداشی از طرف خداوند برایشان مقدر است. محمد حسین در بامدادهمان روز به ملکوت ابهی شتافت تا دیگر بیشتر از این زجر نکشد و پیکر بی جانش تا صبح در خاکستر و اتش سوخت... شکرنسا هم در کنج خانه،ان شب ظلمانی را به صبح رسانید و تا صبح برای هدایت تک تک این افراد دعا کرد و پس از یک هفته در بیمارستان به ملکوت اعلی شتافت و او نیز به مقام رفیع شهادت نائل امد.گویی تحمل دوری محمد حسین و ماندن در این دنیای ظلمانی را نداشت. از اقتران این دو نفس مقدس ۵ فرزند به نام های ولی الله، ضیاءاالحق، حوا؛ سعید و سهیلا حاصل که همگی در ظل امر، و کوشا در راه ابلاغ امر مبارک میباشند. باشد که هر یک از ما به وظیفه خود عامل باشیم... به کدام مذهب است این به کدام ملت است این که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرائی؟ منبع: بازداشت

۱۳۹۶ اردیبهشت ۸, جمعه

راستی آزمایی مناظره نخست


راستی آزمایی مناظره نخست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران وعده‌های مختلفی دادند و ادعاهای مختلفی را علیه هم مطرح کردند. از اشتغال تا حاشیه نشینی و افزایش شکاف طبقاتی. کدام ادعاها درست بود؟ ضریب جینی از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۴ عدد کوچکتر به معنی توزیع عادلانه تر ثروت است مرکزآمار اسحاق جهانگیری در نقد او گفت که عدالت تنها مسئله اقتصادی نیست و عدالت سیاسی و قضایی هم مطرح است. آقای جهانگیری گفت: "عدالت قضایی یعنی تمام دستگاه‌ها و مردم که مراجعه می کنند به دستگاه های قضایی احساس عدالت کنند. متاسفانه احساس عدم عدالت در کشور بالا رفته است." در جریان پاسخ به سوالی درباره مشکل مسکن، حسن روحانی از مسکن مهر انتقاد و اسحاق جهانگیری از عملکرد دولت کنونی دفاع کرد. آقای قالیباف در این باره گفت که اقلیت رانت‌خوار باعث شده است که سه میلیون واحد مسکونی خالی در ایران وجود داشته باشد. ابراهیم رئیسی از ادامه مسکن مهر دفاع کرد. 'چهار میلیون شغل' درباره مسئله ازدواج حسن روحانی گفت که جوانان باید به آینده امید داشته باشند. او گفت: "اگر هر روز یک تهدید جدیدی و یک حصر جدیدی باشه و هر روز محدودیتی سلیقه‌ای فرای قانون برای جوان‌ها ایجاد کنیم، مردم را در زندگی و ازدواج دچار مشکل می‌کنیم. مردم به فضای مجازی دست پیدا کرده‌اند. اگر دولت ما نبود این فضا بسته می‌شد و نامزدهای انتخاباتی هم نمی‌توانستند از آن برای تبلیغاتشان استفاده کنند." محمدباقر قالیباف در جواب او گفت که مانع اصلی برای ازدواج جوانان بیکاری است. آقای قالیباف خطاب به حسن روحانی گفت: "جنابعالی در آغاز دوره به مردم عزیزمان قول دادید ۴ میلیون شغل ایجاد کنید." در اینجا حسن روحانی سخنان آقای قالیباف را قطع کرد و گفت این حرف "دروغ محض" است. آقای روحانی بعدتر گفت نقل قول اصلی این بوده که اگر ۱۰ میلیون توریست به ایران بیایند ۴ میلیون شغل ایجاد می‌شود. محمدباقر قالیباف آقای روحانی را برای قطع حرف‌هایش به عدم تحمل متهم کرد. 'جریان اصلاح‌طلب را از همه حقوق محروم کرده‌اید' اسحاق جهانگیری در انتقاد از اظهارات آقای قالیباف درباره ایجاد اشتغال گفت: "چه کسانی به سفارت عربستان جمله کردند؟ چه کسانی باعث شدند ۷۰۰ هزار شیعه که می آمدند و زندگی مردم مشهد می چرخید به هم خورد؟ بله ما نمی‌توانیم به سفارت حمله کنیم. دولت حمله کرد آقای قالیباف؟ چه کسانی حمله کردند؟ آنها الان در ستادهای کدام کاندیدا حضور دارند؟ کدام کاندیداها از آنها دفاع می‌کردند پول می دادند؟" در روزهای اخیر طرفداران آقای روحانی به واسطه ارتباط حسن کرد میهن، یکی از عوامل حمله به سفارت عربستان، با آقای قالیباف، از او انتقاد کرده‌اند.

۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

قاسم شعله سعدی: حمایت خامنه ای از رئیسی بدتر از حمایت از احمدی نژاد است قاسم شعله سعدی چهارشنبه, 12 آوریل 2017


بیش تر از 20 سال است که در هر دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی ثبت نام می‌کند اما صلاحیت‌ او رد می‌شود. امسال هم اما مصمم است در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. «قاسم شعله سعدی» دکترای حقوق دارد، سال‌ها در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، «حقوق بین الملل» و «سایت» تدریس کرده، در دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده شیراز وارد پارلمان شده است اما از دوره پنجم به بعد صلاحیت ‌او را تایید نکرده اند. شعله سعدی سال 85 به دلیل نوشتن نامه انتقادی به علی خامنه‌ای به یک سال و نیم حبس و در جریان انتخابات 88 بازداشت و به سه سال حبس محکوم شد. شعله سعدی امروز برای بار دیگر برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کرد. دوباره ثبت نام کردید؟ بله؛ من احساس مسوولیت می‌کنم چون وضعیت کشور را هم به لحاظ داخلی و هم به لحاظ منطقه‌ای و بین المللی در حال خطر می‌بینم. صلاحیت‌هایی در خودم سراغ دارم و می‌دانم که اگر عقل حاکمیت برسد و من را تایید کند، می‌توانم مشکلات کشور را کم کنم. برای همین تصمیم گرفته‌ام که کاندیدا بشوم و مردم را هم برای رای دادن تشویق کنم. شما بارها از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده اید، چرا دوباره نام نویسی می‌کنید؟ فکر می‌کنید شورای نگهبان تغییری کرده یا دلیل دیگری دارید؟ شورای نگهبان تفاوتی نکرده اما من می‌خواهم برای کسانی که من را می‌شناسند و از من سوال می‌کنند که چرا جلو نرفتی، بگویم از ترس مرگ خودکشی نمی‌کنم و توپ را توی زمین حاکمیت بیاندازم. هم در سیاست و هم در حقوق تخصص دارم و در هر دو تجربه‌های طولانی در سطح داخلی و بین المللی. وقتی دو دوره نماینده مجلس بودم، یک قران از حقوق ماهانه‌ام را نگرفته‌ام و تا این لحظه یک قلم کالای دولتی و یا رانت دولتی وارد زندگی من نشده است. معتقدم اگر فساد مملکت را گرفته، کسی می‌تواند با این موضوع مقابله کند که خودش فاسد نباشد. لذا به نظرم اگر کاندیدا نشوم، کسانی که من را می‌شناسند، گله مند می‌شوند. اگر عقل شورای نگهبان برسد، به نفع خودش و آقای خامنه‌ای است که من را تایید کند. آقای خامنه‌ای چندین بار از وضع کشور ابراز شرمندگی کرده برای این‌که کشور خوب اداره نشده و کارگزاران وقیح و فاسد زمام امور را در دست گرفته اند. اما آقای خامنه‌ای معمولا کاندیدای مورد نظر خودش را دارد. بله؛ الان در افکار عمومی، آقای رئیسی کاندیدای آقای خامنه‌ای است؛ همان آقایی که در کشتار دهه 60 دست داشته است. حمایت کرن از رئیسی بدتر از حمایت کردن از احمدی نژاد است و امیدوارم آقای خامنه‌ای تجدیدنظر کند. واقعا از انتخاب‌های ایشان تعجب می‌کنم چون حتی مغول‌ها که وحشی بودند، وقتی به ایران آمدند، کسی مثل «خواجه نصیر» را مسوول دولت کردند. خواجه نصیر نفر اول علمی، سیاسی و ادبی ایران بوده است. رضا شاه که می‌گویند بی سواد است، آقای «فروغی» یا «ذکاء الملک» را رییس دولت خود کرده بود. او نفر اول سیاسی، ادبی، حقوقی و فرهنگی ایران به شمار می رفت. حالا ببینید دور و بر آقای خامنه‌ای چه کسانی ایستاده‌اند. اگر علاقه‏مند هست که فساد برچیده شود و احساس شرمندگی نکند، باید یک خانه تکانی اساسی کند و کسانی مثل ما را انتخاب کند که هم مشکلات داخلی حل شوند و هم اعتبار بین المللی ‌خود او حفظ شود. به این دلیل است که من می‌گویم کاندیداتوری کسی مثل من به نفع خود آقای خامنه‌ای است. بین شما و «محسن رضایی» یا «محمدباقر قالیباف» که بارها به خاطر احساس مسوولیت کاندیدا شده‌اند، چه فرقی وجود دارد؟ فرق اساسی این است که شورای نگهبان صلاحیت آن‌ها را تایید می‌کند و صلاحیت من را تایید نمی‌کند. اما مردم هم به آن‌ها رای نمی‌دهند با این حال آن‌ها دوباره شرکت می‌کنند. ولی من به رای مردم نرسیده‌ام. اگر من تایید شوم، فکر می‌کنم رای مردم را داشته باشم. حتی اگر مردم هم به من رای ندهند، خب به معناب آن است که من را نخواسته‌اند ولی من کار خودم را کرده‌ام. اما هیچ وقت به این مرحله نرسیده‌ام. اولین بار در سال 75 رد صلاحیت شدید؛ می‌دانید دلیل آن چه بود؟ شورای نگهبان هیچ وقت دلیلی برای رد صلاحیت به شخص ارایه نمی‌کند. زمانی که مجلس بودم، در حین این که نماینده بودم، صلاحیت من برای مجلس بعدی که کاندیدا شدم، رد شد. رفتم پیش آقای رفسنجانی که آن موقع رییس‌جمهوری بود و البته با من هم دوست بود. آن زمان هنوز به عنوان یکی از «خواص بی بصیرت» متهم نشده بود! گفتم آقا تو رییس جمهوری و مسوول دفاع از حقوق شهروندان، ببین شورای نگهبان علیه من چه مدرکی دارد. دو دوره نماینده بودم و حقوق ماهیانه هم نگرفته‌ام، علیه من چه دارند؟ بعد آقای رفسنجانی به پسرش «محسن» که آن وقت هم رییس دفتر رییس جمهوری بود و هم بازرس ویژه ریاست جمهوری، ماموریت رسمی داد که این موضوع را بررسی کند. بعد از چندی محسن گفت شورای نگهبان درباره دکتر شعله سعدی فقط یک جمله دارد و آن این است که این شعله سعدی مفت و مفت تبدیل شده به یک چهره بین المللی. یعنی جرم من این بود که به زعم شورای نگهبان، اولا شده‌ام چهره بین المللی، دوم این که من برای این موضوع زحمت نکشیده ام و مفت بوده. اصلا فرض کنید من مفت چهره بین المللی شده‌ام، شما باید شعور این را داشته باشید که از این قابلیت استفاده کنید. شما در بسیاری از موارد با نظرات و عملکرد آقای خامنه‌ای مخالف بوده‌اید، آیا فکر می‌کنید در جمهوری اسلامی امکان پذیر است که رییس جمهوری مستقل و مخالف نظرات رهبر به وظایف خود عمل کند؟ نظر رهبری هم باید طبق مقررات باشد. باید ببینیم رهبر نوکر می‌خواهد یا رییس جمهوری می‌خواهد. من هم تجربه کار دارم، هم دستم آلوده نیست. سال‌ها حقوق و سیاست درس داده‌ام. آقای خامنه‌ای گفته‌اند که در مقابل کسانی که بخواهند با رای مردم مخالفت کنند، می‌ایستم. من سوالم از آقای خامنه‌ای این است که انتخابات دو مرحله است؛ یکی تا جایی که شورای نگهبان عمل می‌کند و مرحله بعد رای مردم است.حالا اگر منظور ایشان این است که مثل سال 88 اگر کسی با آرا مخالفت کرد، می‌ایستد که مبارک است ولی اگر شورای نگهبان صلاحیت افراد باصلاحیت را رد کرد، آیا جلوی شورای نگهبان هم می‌ایستد و آیا اجازه می‌دهد مردم تمایل خودشان را ابراز کنند یا خیر؟ مخاطب من آقای خامنه‌ای است. می‌خواهم ببینم این گفته فقط شامل بخشی از انتخابات می‌شود یا همه موارد را در بر می‌گیرد. اگر همه موارد را در بر بگیرد، استقبال می‌کنم. ضمن این که تاکید می‌کنم من برای ریاست جمهوری نام نویسی می‌کنم نه برای نوکری.

۱۳۹۶ فروردین ۱۹, شنبه

اگر رئیسی شکست بخورد، پروژه رهبری چه می شود؟


رضا حقیقت نژاد، عضو هیئت تحریریه "ایران وایر" در مقاله ای که برای صفحه "ناظران می گویند" نوشته است از دلایل احتمالی کاندیداتوری ابراهیم رییسی برای انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشته است. به نوشته حقیقت نژاد پیروزی رییسی در انتخابات ریاست جمهوری به پروژه جانشینی رهبری او مشروعیت بیشتری می بخشد اما شکستش هم نمی تواند مانعی برای رسیدن او به این هدف باشد. به نوشته حقیقت نژاد چنانکه سابقه رخدادهای سیاسی در ایران نشان می دهد برای هسته اصلی قدرت که به رهبر ایران نزدیک است مقبولیت اجتماعی و رای مردم نقش نمایشی و کسب مشروعیت بیشتر دارد اما در فقدانش برای تصرف مسئولیت ها، احساس ناراحتی یا ناتوانی نمی کنند. نزدیکترین نمونه آن انتخاب احمد جنتی نماینده آخر رای دهندگان تهرانی به ریاست مجلس خبرگان از سوی اعضای این مجلس است. مهم ترین مسئله این روزهای سیاست ایران کاندیداتوری ابراهیم رئیسی نیست. او پیش از این نامش به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شود، به عنوان کاندیدای رهبر آینده معرفی شده است. اکنون پرسش این است که در صورت شکست او در انتخابات آینده ریاست جمهوری، سرنوشت پروژه رهبر شدن او چه می شود؟ مهم ترین ملاحظه مقدماتی درباره این موضوع این است که طرح نام رئیسی به عنوان کاندیدای رهبر آینده جمهوری اسلامی از سوی هیچ کدام از رسانه ها و یا شخصیت های سیاسی داخل ایران صورت نگرفته است. رسانه های مخالف جمهوری اسلامی با تکیه بر شنیده ها و گمانه زنی های رسانه ای و سیاسی او را مهم ترین کاندیدای جانشینی آیت الله خامنه ای اعلام کرده اند. یک فرض فرعی درباره کاندیداتوری رئیسی در انتخابات این است که این پروژه با هدایت مخالفان رهبر شدن او در حال پیشرفت است و می خواهند با کشاندن او در این میدان و شکست خوردنش، کل پروژه رهبر شدن رئیسی را نابود کنند. این فرض به اندازه کافی توطئه محور است، نشانه قوی برای اینکه همه چیز در خدمت شکست رئیسی حرکت می کند وجود ندارد و اگر رئیسی پیروز شود، طراحان این پروژه در چاه بزرگی می افتند. فرض اصلی اما درباره کاندیداتوری رئیسی این است که طرح نام او به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نیز بخشی از پروژه رهبرسازی است. بر اساس شواهد موجود، این پروژه در گام های اولیه به صورت موفق پیش رفته است. در دور انتخابات داخلی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی که حداقل ۶۰درصد اصولگرایان را نمایندگی می کند، ابراهیم رئیسی بالای ۹۰درصد آرا را کسب کرده است. وابستگان جبهه پایداری اعلام کرده اند حامی کاندیداتوری او هستند. رسانه های وابسته به سپاه به طور معناداری به تصویرسازی سیاسی و انتخاباتی از او مشغول هستند. بنابراین نمایش اجماع حداکثری در حمایت از رئیس جمهور شدن او خوب پیش رفته است. بیشتر بخوانید: ابراهیم رییسی؛ در فهرست نامزدهای رهبری ابراهیم رئیسی؛ از قضاوت تا تولیت دعوت از ابراهیم رئیسی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری؟ روحانی - رئیسی: دعوا فقط بر سر ریاست جمهوری است؟ حق نشر عکسSNN Image caption مجلس خبرگان رهبری به عنوان نهاد تصمیم گیرنده در این زمینه نیز تصویری یا تابعی از نگاه اکثریت جامعه ایران نیست. مکانیسم انتخاب رهبر آینده توسط این نهاد نیز ربطی به عنصر «انتخاب» ندارد. آنها مدعی «کشف» رهبر آینده جمهوری اسلامی هستند از نظر اجتماعی هم پروژه هایی چون توزیع آرد و کمپین «رئیسی بیا» در خدمت معرفی و شناسایی هرچه بیشتر او به جامعه بوده است. حامیان او حتی تلاش می کنند با وارونه سازی تصویر موجود از رئیسی درباره اعدام های تابستان ۶۷ او را به عنوان کسی که حکم امام را در کشتار مخالفان نظام و «تروریست ها» اجرا کرد، معرفی کنند و این موضوع را به عنوان سابقه مثبت و نمونه اقتدار او در دفاع از نظام توصیف کنند. اصولگرایان همچنین بر سیادت او به عنوان یک فاکتور مهم تاکید می ورزند و در مجموع تلاش دارند او را به عنوان «پدیده سیاست» ایران معرفی کنند. به طور معمول چهره هایی که به عنوان پدیده ظهور می کنند، شانس بیشتری برای پیش بردن پروژه های انتخاباتی دارند، چون توجه بیشتری جلب می کنند. هر دو مولفه «اجماع بر سر رئیسی» و «پدیده نمایی رئیسی»، نشان دهنده عزم جدی برای ترقی او در فضای سیاسی و انتخاباتی است. گام سوم این پروژه می تواند دو شاخه داشته باشد. یک شاخه محدود می تواند این باشد که رئیسی پس از اینکه به طور کافی شناخته شد، به نفع کاندیدای دیگری از اصولگرایان کنار رود و در معرض انتخاب قرار نگیرد ولی شاخه بهتر و تکمیلی تر می تواند ماندن در صحنه انتخابات و پیروز شدن باشد. پیروز شدن رئیسی در انتخابات الزاما نشان دهنده توافق ملی برای صعود او نیست. میانگین مشارکت مردم در ۱۱دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری ایران ۶۷درصد بوده است. میزان واجدان شرایط برای شرکت در انتخابات سال ۹۶، ۵۶میلیون نفر اعلام شده است. اگر میزان مشارکت مردم را عدد میانگین و حتی چند درصد بالاتر یعنی ۷۵درصد برآورد کنیم، ۴۲میلیون نفر در انتخابات شرکت می کنند. حال در خوش بینانه ترین وضعیت اگر ابراهیم ٰرئیسی بتواند ۶۰درصد آرا را به خود اختصاص بدهد و با ۲۵میلیون رای پیروز انتخابات شود، باز هم کمتر از ۵۰درصد واجدان شرایط رای دادن به او رای داده اند و نشانی از توافق ملی وجود ندارد. با این حال قابل انکار نیست که پیروزی رئیسی در انتخابات ولو با ۵۱درصد آرا همانگونه که نمایش «اجماع ملی» برای ریاست جمهوری اوست، مقدمه نمایش اجماع ملی برای رهبر شدن او نیز محسوب می شود. از سوی دیگر، به طور قانونی شکست رئیسی در یک انتخابات، تاثیر مستقیم در پروژه انتخاب او به عنوان رهبر آینده ندارد و منعی ایجاد نمی کند. از نظر سیاسی و عملی، نزدیک وفاداری قدرتمند به آیت الله خامنه ای، شناخته شدن بودن، تسلط سیاسی و مذهبی، رابطه قدرتمند با نهادهای نظامی و کاریزمای شخصی مولفه های مهم تری هستند و کاندیدای رهبر آینده بیش از اینکه مقبول و معتمد مردم باشد، باید مقبول و معتمد رهبر و سپاه باشد. در ایران برای انتخاب رهبر، انتخابات ملی برگزار نمی شود. مجلس خبرگان رهبری به عنوان نهاد تصمیم گیرنده در این زمینه نیز تصویری یا تابعی از نگاه اکثریت جامعه ایران نیست. مکانیسم انتخاب رهبر آینده توسط این نهاد نیز ربطی به عنصر «انتخاب» ندارد. آنها مدعی «کشف» رهبر آینده جمهوری اسلامی هستند. علاوه براین، اگر وضعیت برخی چهره های مطرح برای رهبری آینده مانند صادق لاریجانی را ملاحظه کنیم، سطح نامناسب مقبولیت اجتماعی آنها نیز روشن است. اما آنچه کار را ظاهرا دشوار کرده، سابقه و موقعیت اجتماعی رهبر قبلی و کنونی است. این تصور تثبیت شده وجود دارد که آیت الله خمینی که بدون رای هیچ نهادی و انتخاباتی به عنوان نخستین رهبر برگزیده شد، مقبولیت اجتماعی حداکثری داشت. آیت الله خامنه ای که با رای مجلس خبرگان دومین رهبر شد نیز در دوره های دوم و سوم انتخابات ریاست جمهوری با ۹۵درصد و ۸۵درصد آرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و مقبولیت اجتماعی داشت این تصور تثبیت شده وجود دارد که آیت الله خمینی که بدون رای هیچ نهادی و انتخاباتی به عنوان نخستین رهبر برگزیده شد، مقبولیت اجتماعی حداکثری داشت. آیت الله خامنه ای که با رای مجلس خبرگان دومین رهبر شد نیز در دوره های دوم و سوم انتخابات ریاست جمهوری با ۹۵درصد و ۸۵درصد آرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و مقبولیت اجتماعی داشت. از این منظر، شکست ابراهیم رئیسی در انتخابات می تواند یک ضربه مهم اجتماعی به پروژه رهبر شدن او باشد. این ضربه آیا قدرت تاثیرگذاری سیاسی کافی دارد؟ یک نمونه روشن در دسترس، وضعیت سیاسی احمد جنتی، رئيس مجلس خبرگان است. او در انتخابات سال ۹۴ مجلس خبرگان با کسب ۲۹درصد رای شرکت کنندگان در حوزه تهران به عنوان نفر آخر لیست شانزده نفر نمایندگان استان تهران به مجلس خبرگان راه یافت ولی با رای ۵۹درصد اعضای مجلس خبرگان به عنوان رییس مجلس خبرگان رهبری برگزیده شد. برگزیده شدن جنتی به عنوان رییس این نهاد، محصول عزم وابستگان به رهبر جمهوری اسلامی بود که بی توجه به شکست انتخاباتی سنگین جنتی، پروژه خود را پیش بردند و تایید آیت الله خامنه ای را نیز دریافت کردند. این رویکرد در سطوح پایین تر نیز اتفاق افتاده است. غلامعلی حدادعادل در دوره هشتم مجلس بلافاصله پس از شکست در انتخابات ریاست مجلس به عنوان مشاور رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شد تا موقعیت سیاسی اش حفظ شده باقی بماند. شکست های پیاپی بعدی او در انتخابات تاثیری در این موقعیت نداشته است. بدین اعتبار اگر پیش فرض رهبر شدن ابراهیم رئیسی، تصمیم گیری یک هسته مرکزی با محوریت آیت الله خامنه ای باشد، باید توجه داشت که مقبولیت اجتماعی و رای مردم یک مولفه فرعی در نگاه این هسته است. آنها مایل هستند که از کسب رای مردم برای نمایش بیشتر مشروعیت خود و نظام سیاسی استفاده کنند ولی در فقدان رای مردم هم برای تصرف مسئولیت ها، احساس ناراحتی یا ناتوانی نمی کنند. یکی از رموز مهم ثبات و دوام جمهوری اسلامی نیز وجود همین روحیه است. ابراهیم رئیسی در حال پرورش روحیه است. هم‌رسانی چگونه می‌توانید این مطلب را به دیگران برسانید

۱۳۹۶ فروردین ۱۴, دوشنبه

صادیق جبهه یکتا برای انتخابات مشخص شده است/ پایداری‌ها هنوز اعلام حمایت نکرده‌اند


امروز(دوشنبه۲۵خرداد۱۳۹۴) گردهمایی جبهه «یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» (یکتا) با حضور جمعی از وزرا و مسئولان اجرایی دولت‌های نهم و دهم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در محل مجتمع فرهنگیی شهدای سرچشمه (یادمان شهدای هفتم تیر) برگزار شد. در این مراسم علاوه بر سخنرانی آیت‌الله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و برخی اعضای این تشکل، در پایان بیانیه گردهمایی «یکتا» منتشر و این تشکل رسماً اعلام موجودیت کرد. در بخش‌هایی از این بیانیه آمده است: به حول و قوه الهی و میمنت ایام شعبانیه و در آستانه فرا رسیدن ماه ضیافت الهی، جبهه گفتمان «یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی» همزمان با گردهمایی سراسری گروهی از یاوران و خادمان ملت در دولت نهم و دهم، فعالیت‌هایش را بر اساس احساس مسئولیت تاریخی و رسالتی که برای انجام تکالیف الهی و خدمتگزاری به مردم عزیز ایران دارد، توسعه می‌بخشد. در این مسیر مهمترین عنصر نجات‌بخش را اخلاص و رهروی همه فرامین دینی دانسته، معتقدیم که تنها راه نجات بشریت، عملی کردن دستورات شریعت و کلام نورانی پیامبر اعظم (ص) و ائمه هدی (ع) است که ملت‌ها و متولیان جوامع باید به آن معتقد بوده و با عقلانیت و دانش نافع و کارآمدی آن را عملیاتی کنند. در عصر غیبت حضرت ولیعصر (عج) با حاکمیت ولی فقیه، با قرائتی که بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) تبیین فرمودند، اعتقاد راسخ داشته و با درود بر آن امام روشن‌بین، وجود مبارک و رهبری حضرت امام خامنه‌ای را ودیعه الهی دانسته، گوش به فرمان معظم و له در اجرای منویاتشان از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد. در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: نشر و توسعه فرهنگ دینی و نظام مردمسالار اسلامی و تقویت وفاق ملی را وظیفه‌ای مهم دانسته، صراحتا می‌گوییم در تشکیل و پیوستن به این مجموعه، با هیچ فرد یا گروهی وابسته نبوده، به جز دین به نظام اسلامی، امام، رهبری و شهیدان گرانقدر، خود را وامدار کسی نمی‌دانیم. افراد و خادمان گذشته و حال را با معیارهای ولایت‌پذیری، دلسوزی، کارآمدی، خدمت خالصانه برای ملت، عدالت‌ورزی و عزت‌آفرینی در صحنه‌های داخلی و خارجی می‌سنجیم. در تصمیمات کلان، همگرایی با اندیشه ولایتمدارانه اصولگرایان و همراهی با روحانیت دلسوز و انقلابی کشور را شرط مهم انسجام و موفقیت همه عناصر متدین کشور می‌دانیم. این بیانیه می‌افزاید: معتقدیم تنها راه رشد و توسعه همه‌جانبه، توجه به ظرفیت‌‌های ارزشمند داخلی و اتکا به جوانان کشور و توانمندی‌های این ملت شهیدپرور است. هر گونه وادادگی و تزلزل در مقابل استکبار جهانی و اذناب آن را سم مهلکی دانسته که فقط موجبات تجری دشمنان ملت را فراهم خواهد کرد. لذا با معرفی روحیه شجاعانه ملت صلح‌طلب و شجاع ایران اسلامی، از همه دستاوردهای این کشور از جمله سرمایه‌های علمی و هسته‌ای نظام باید دفاع کرده، با تنش‌زدایی و بصیرت، راه عزت‌آفرین ملت را که در آرمان‌های امام، شهدا و رهنمودهای خردمندانه رهبر معظم انقلاب نشان داده شده است، تقویت کنیم. در بیانیه گردهمایی «یکتا» همچنین تصریح شده است: تشکیل این مجموعه برای وحدت‌آفرینی و انسجام نیروهای مومنی است که همواره سرباز ولایت و خادم ملت‌اند و آگاهانه مدافع دستاوردهای نظام و راه امام و شهدا هستند؛ بنا دارند با نقد منصفانه و عالمانه و ارائه فکر و برنامه از دولت و سایر متولیان کشور حمایت کرده و با حضور فعال در صحنه، آگاهی‌بخشی، امیدآفرینی، کارآمدی و تحول را دنبال کنند./۲۵ خرداد ۱۳۹۴خبرگزاری مهر *** صادیق جبهه یکتا برای انتخابات مشخص شده است/ پایداری‌ها هنوز اعلام حمایت نکرده‌اند سخنگوی جبهه یکتا با اشاره به فعالیت‌های جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: قرار است همه نیروهای انقلابی و ولایت‌مدار دعوت به همکاری شوند تا ائتلاف جامع صورت گیرد البته هنوز جبهه پایداری رسما حمایت خود را اعلام نکرده است، اما گفت‌و‌گو با آنها ادامه دارد. سیدمحمد حسینی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با بیان اینکه جبهه یکتا بعد از شکل‌گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فعالیت‌های انتخاباتی خود را هماهنگ با این مجموعه پیش می‌برد، گفت: حمیدرضاحاجی بابایی دبیر جبهه یکتا تاکنون در هیات موسس جبهه مردمی فعال بوده است و دیگر اعضا هم درحال همکاری هستند تا کمیته‌های مختلف شکل گیرد و فعال شود و از جمله در کمیته هنرمندان، ایثارگران، دانشگاهیان، معلمان، مدیران، حقوقدانان و نمایندگان ادوار مشارکت جدی داشته‌اند . برگزاری مجمع عمومی جبهه مردمی در تاریخ ۵ اسفند استاد دانشگاه تهران با اشاره به فعالیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، بیان کرد: نمایندگان ۲۲ قشر در تهران تعیین شده‌اند که حدود ۵۰۰ نفر هستند و به همراه منتخبان شهرستانی سراسر کشور در مجمع عمومی ۲۵۰۰ نفره که در تاریخ ۵ اسفند حضور می‌یابند و شورای مرکزی ۲۵۵ نفره "جمنا" با رای آنها انتخاب می‌شود. وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه در این همایش بزرگ نظرخواهی در مورد کاندیداها صورت می‌گیرد، بیان‌کرد: از بین کسانی که رسما کاندیداتوری خود را اعلام کرده‌اند و یا در مظان کاندیداتوری هستند، در مرحله اول حدود ۱۰ نفر با رای حاضران در مجمع سراسری برگزیده می‌شوند و این روند ادامه پیدا می‌کند تا در اوایل اردیبهشت ۹۶ به کاندیدای مشترک برسیم. ارائه مصادیق جبهه یکتا در مجمع عمومی جبهه مردمی حسینی با بیان اینکه اقدامی که در راستای انتخابات سال ۹۶ انجام گرفته این است که به بدنه اجتماعی توجه بیشتری شده، تصریح کرد: برنامه‌ریزی‌های انتخاباتی اینگونه نیست که سران احزاب و گروه‌ها و تشکل‌ها در تهران بنشینند و تصمیم بگیرند و به دیگران ابلاغ شود و آنها هم تبعیت کنند؛ بلکه با نظر افراد فعال و موثر سیاسی در کل کشور گزینه‌ها مشخص و کاندیدای نهایی معرفی می‌شوند و این روش اگربه درستی اجراشود قطعا مشارکت وهمبستگی بیشتری را موجب می‌شود و با واقع بینی همراه خواهدبود. سخنگوی جبهه یکتا تاکید کرد: مصادیق جبهه یکتا مشخص شده و در مجمع عمومی جبهه مردمی مطرح و ارائه می شودتا گزینه‌ها درمعرض آراء قرارگیرند. محوریت فعالیت انتخاباتی اصولگرایان با جبهه مردمی است او تاکید کرد: اعضای جبهه یکتا و دیگر تشکل‌ها افراد حقیقی هم که ممکن است در هیچ حزب و گروهی فعال نباشند با جبهه مردمی نیروهای انقلاب همکاری می‌کنند و با توجه به تجربیات گذشته این روش می‌تواند موثر واقع شود و نتیجه مطلوب به همراه داشته باشد. این فعال سیاسی اصولگرا درباره اینکه تکلیف ائتلاف و شورای اصولگرایی چه می‌شود، آیا این شورا منتفی است، اظهار داشت: درحال حاضر محوریت کار با جبهه مردمی است و هیات موسس جبهه مردمی تا تشکیل شورای مرکزی، مدیریت کار را به عهده دارند. گفت‌وگو با پایداری برای پیوستن به جبهه مردمی ادامه دارد حسینی درباره اینکه آیا در دیدار هیات موسس با مصباح‌یزدی، جبهه پایداری حمایتی از جمنا داشته است، گفت: قرار است همه نیروهای انقلابی و ولایت‌مدار دعوت به همکاری شوند تا ائتلاف جامع صورت گیرد و یا یک وفاق حداکثری بوجود آید، البته هنوز جبهه پایداری رسما حمایت خود را اعلام نکرده است، اما گفت‌و‌گو با آنها ادامه دارد. آیت‌الله یزدی و موحدی کرمانی در جریان تصمیمات جمنا هستند سخنگوی جبهه یکتا درباره محوریت جامعتین در انتخابات که پیش از این اصولگرایان بر آن تاکید داشتند، گفت: ارتباطات و بهره‌گیری از نظرات در حال انجام است، آیت‌الله موحدی‌کرمانی کاملا در جریان تصمیمات و اقدامات جبهه مردمی هستند و بر امور نظارت دارند و گزارش‌ها به آیت‌الله یزدی و دیگر بزرگان ارائه و در مجموع روند کارها مثبت ارزیابی می‌شود./ ۱۳۹۵/۱۱/۲۵ایلنا *** حسین کنعانی مقدم دبیر سیاسی جبهه ایستادگی ایران اسلامی با اعلام اینکه ابولقاسم رئوفیان بعنوان سخنگوی جدید جبهه ایستادگی انتخاب شده است، گفت: در جلسه اخیر شورای عالی، رئوفیان به عنوان سخنگوی جدید انتخاب و از این به بعد مواضع این جبهه از سوی وی اعلام می‌شود. وی خاطرنشان کرد: پیش از این بیادی سخنگوی جبهه ایستادگی بود، البته وی از این جبهه جدا نشده و ما در حال رایزنی با وی برای ارئه لیست مشترک در انتخابات شوراها هستیم./۱۹ بهمن ۱۳۹۱تسنیم کمتر از چهار ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر، جناح های سیاسی بی سر و صدا تر از دوره های گذشته و در چارچوب جلسات درونی برنامه های خود را پیش می برند. "ابوالقاسم رئوفیان" دبیر کل حزب اسلامی ایران زمین در گفت وگو با «قانون» از آخرین تغییر و تحولات در میان جناح ها و موضع گیری آن ها در آستانه انتخابات برای ما گفت که مشروح آن را در زیر پی می‌گیریم. آخرین تحولات و فعالیت‌های انتخاباتی صورت گرفته در نزدیکی انتخابات را چگونه ارزیابی می کنید؟ انتخابات، بهار احزاب و گروه های سیاسی است. ما شاهد فعالیت گروه های اصلاح طلب و اصولگرا در این روزها هستیم که این موضوع موجب آمادگی جامعه برای حضور در انتخابات اردیبهشت ۹۶ خواهد شد. در حال حاضر بیش از دویست و پنجاه حزب در کشور دارای پروانه رسمی هستند، اما ما شاهد آن هستیم که این احزاب کمترین نقش‌آفرینی را دارند. نگاهی که قانون اساسی به احزاب داشته، مورد حمایت دولت های ما نبوده و همواره یک نگاه سطحی از سوی دولتمردان به احزاب سیاسی وجود داشته است. انتظار می‌رود احزاب با یک نگاه جدی تری به مسائل ورود پیدا کنند و از خود قدرت نشان دهند. در شرایط فعلی، انتخاباتی پیش رو داریم که همراه با آن سیاست‌های خصمانه استکبار جهانی و دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نیز در حال افزایش است؛ به همین دلیل باید نسبت به کارزار سال آینده نگاه جدی‌تری داشته باشیم. راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن می تواند پیش در آمدی برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق های رای باشد که پیام این موضوعات همگی، نه به دشمنان و آری به سیاست جمهوری اسلامی است. در بازه‌های زمانی مشابه ، فعالیت های انتخاباتی شور و حرارت بیشتری داشت،ولی امروز این‌گونه نیست، دلیل این رکود را در چه می بینید؟ توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری بر عدم ورود زود هنگام به فعالیت های انتخاباتی یکی از دلایلی است که مانند گذشته شاهد سر و صدای رسانه ای در چنین برهه ای نیستیم، ولی شواهد نشان می دهد که فعالیت ها در درون جناح های مختلف در حال انجام است و جلسات برگزار می شود و ما شاهد آن خواهیم بود که به تدریج شیب این فعالیت‌ها در برهه نزدیک به انتخابات تندتر خواهد شد. استراتژی جمنا چیست؟‌ تمام سعی جمنا این است که یک وحدت و اجماعی را پدید آورد. البته باید یاد آور شد ما در هیچ دوره ای اجماع مطلق نداشتیم و اجماع یک موضوع نسبی است.گفتنی است در حال حاضر بسیاری از گروه‌های سیاسی و افراد و شخصیت‌ها از این جبهه اعلام حمایت کردند. نکته ای که من در نقل برخی از ده نفر هیات موسس این جبهه شنیدم، این است که می‌گویند، شعار ما «نه» به وضع موجود است. این‌گونه موضع گیری ها در دنیای سیاست امروز پسندیده نبوده و فعالیت علیه‌دولت‌‌روحانی‌در‌این‌زمان‌ مطلوب ‌نیست و موجب وحدت میان‌ اصولگرایان نخواهند شد. مطرح شدن کاندیدا‌های زن یا شخصیت‌هایی مانند بذرپاش را از جانب برخی از اصولگرایان چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تا جایی که من شنیده ام و در جریان هستم معرفی گزینه زن منتفی است و تصمیمی در این رابطه وجود ندارد. اما مطرح شدن برخی از اسامی برای انتخابات به جوک بیشتر شباهت دارد و یک زنگ تفریح است. اداره امور کشور و فردی که باید نفر اول اجرایی کشور و شخصیت دوم نظام باشد را نباید سبک گرفت. برخی از اسامی که مطرح می‌شود در دولت گذشته روی کار بودند، این افراد چه گلی به سر مردم و جامعه زدند. البته فراموش نکنیم، مردم نیز چنین گزینه‌هایی را جدی نمی‌گیرند. گزینه اصولگرایان باید چه ویژگی‌ای داشته باشد؟ اصولگرایان باید به سمت گزینه ای بروند که شایستگی های بیشتری برای اداره کشور دارد. مقام معظم رهبری قانون سیاست کلی انتخابات را سند بالادستی دانستند که این سند در راستای رعایت حق‌الناس و شایسته سالاری از سوی هر دو جناح تاکید دارد. وظیفه شرعی ما ایجاد می‌کند اگر فردی در جناح مقابل از گزینه مورد نظر ما برای اداره کشور شایسته تر و قوی تر بود، به او رای بدهیم./۱۳۹۵/۱۱/۱۹قانون ابوالقاسم رئوفیان،دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین گفت: احمدی‌نژاد مهره سوخته است و تنها می‌تواند سودای ریاست جمهوری را در دوره‌های بعد در سر بپروراند. حضورش در هیچ دوره‌ای به صلاح نظام وکشور نیست./۲۸ آبان ۱۳۹۵ ایلنا رئوفیان همچنین درباره رویکرد جبهه پایداری به وحدت گفت: اگر می‌خواهیم به نتیجه برسیم باید دست از منافع جناحی برداریم، سهم خواهی در انتخابات ۹۴ باعث شدشکست تلخ اصولگرایان رقم بخورد، متاسفانهه اکنون نیز همان رویکرد مشاهده میشود. وی در پاسخ به سئوالی در مورد اختلافات جلیلی و قالیباف و کنایه اخیر او به شهردار تهران گفت: من فکرمی کنم اظهارات جلیلی بیشتر حال وهوای انتخاباتی وجنبه تبلیغاتی داشته باشد.۱۳۹۵/۱۰/۱۱انتخاب *** اولین نافرمانی حزبی،جلیلی سرناسازگاری گذاشت! مرضیه وحیددستجردی سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بعد از ظهر امروز (سه‌شنبه۳ اسفند۱۳۹۵)در دومین نشست خبری خود در خبرگزاری مهر و در آستانه برگزاری اولین مجمع عمومی این جبهه گفت: ۵۰۰نفر برای انتخابات ریاست جمهوری به جبهه مردمی معرفی شدند. اولین مجمع عمومی ملی جبهه پنج شنبه ۵ اسفند در مجتمع شهر آفتاب برگزار می شود. قرار بود این مجمع را در هفته های گذشته برگزار کنیم، اما سالن مناسب برای جمعیت جبهه پیدا نکردیم، همین باعث شد که دوبار جلسه ما به تعویق بیفتد البته در این باره مورد بی‌مهری نیز قرار گرفتیم. وی افزود: در این مجمع سه هزار نفر از نمایندگان ۲۵ قشر حاضر خواهند شد و ۳۱ نفر را به عنوان شورای مرکزی انتخاب می کنند. وحید دستجردی ادامه داد: تا دو شب گذشته نزدیک ۲۰۰ کاندیدا برای شورای مرکزی معرفی شده و کاندیداهایی که برای ریاست جمهوری در نظر گرفته شده نیز از طریق سامانه جبهه معرفی شده که تا آخرین لحظه ۵۰ نفر معرفی شدند. سازوکار رسیدن از ۵۰ نفر به یک نفر وحید دستجردی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر ساز و کار جبهه مردمی نیروهای انقلاب برای رسیدن به کاندیدای واحد اظهار داشت: ما در انتخابات ریاست جمهوری و در سایر انتخابات، یک کار از بدنه به بالا را داریم. این بار برخلاف قبل که افرادی در بالا بنشینند و در اتاق های دربسته تصمیم گرفته و کاندیدا مشخص کنند، سازوکاری انتخاب شده که سازوکار رای از بدنه و از پائین به بالا باشد. وی با بیان اینکه این عمل یک اقدام کاملا دموکراتیک و آزاد است افزود: در این سازوکار، افراد، کسانی را که به عنوان کاندیدا انتخاب و پیشنهاد می کنند، به صورت دستی رای می دهند. ما از آن ها می خواهیم که هر نفر، به ۱۰ نفر که بیشتر مورد اعتماد آن ها هستند، رای بدهند و سپس رای این ۳ هزار نفر در مجمع عمومی به صورت الکترونیک شمارش می‌شود. دستجردی ادامه داد: تا روز برگزاری مجمع که ۵۰ نفر معرفی می شوند، ۱۰ نفر که واجد بیشترین رای هستند، انتخاب خواهند شد و سپس در مجامع عمومی بعدی، این ۱۰ نفر را به ۵ و در نهایت به یک کاندیدای واحد خواهیم رسید. وی در ادامه این نشست خبری در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چه شخصیت ها و تشکل هایی از جبهه مردمی نیروهای انقلاب حمایت کرده اند، گفت: همه تشکل های ارزشی و انقلابی و مردمی که به آنچه جبهه مردمی برای آن متولد شد، معتقد بودند و همه شخصیت های فعال و تاثیرگذار از جبهه مردمی حمایت کردند. همچنین علما، شخصیت های علمی، فرهنگی و نمایندگان مجلس، حمایت گسترده ای از جبهه داشته اند.. وی افزود: شما تعدادی از این افراد را در آن گروه ۵۶۰ نفره که اعلام شد، مشاهده کردید البته ما تعداد بیشتری را به صورت رسمی در سایت اعلام نکرده ایم. سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: روال ما منطقی است در دوره های قبل کسانی که برای معرفی کاندیداها اقدام می کردند خود کاندیدا بودند، اما بنای ماست که اعضای شورای مرکزی جزء کاندیداها نباشند. این بود که حاجی بابایی از هیئت موسس کنار رفت. ما با کاندیداتوری کسی مخالفت نداریم چون نظر ما نظر مجمع عمومی است. وحیددستجردی درباره اینکه شورای مرکزی از چه افرادی است، توضیح داد: شاید منحصر به فرد باشد که به این روال عمل شده هیات موسس هم در روز پنج شنبه خود را برای ورود به شورای مرکزی در معرض رأی خواهند گذاشت هر کس بالاترین رأی را داشته باشد به راهبری جبهه خواهد پرداخت. وی درباره اینکه برنامه بهبود شاخص های اقتصادی جبهه چیست؟، عنوان کرد: جبهه دو هدف دارد اول اتحاد و وحدت و دوم اینکه در مسائل روز مثل انتخابات سال ۹۶ کسانی که در جبهه هستند، تخصص های مختلف از جمله اقتصادی دارند. اسرار را نمی توانم برملا کنم وی درباره جذب رئیس مجلس به جبهه افزود: در این باره از خودشان سوال کنید. من بعضی اسرار را نمی توانم برملا کنم. اگر دوستان صلاح دانستند، خودشان اعلام می کنند. بقایی جزء کاندیداهای جبهه مردمی نیست سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی درباره اعلام کاندیداتوری حمید بقایی گفت: کاندیداهایی که قرار است مورد رأی افراد مجمع باشند باید منتخب خود این ۳ هزار نفر باشند، اما تا آخرین لحظه که من خبر دارم، وی جز این کاندیداها نبود. جلیلی(سرناسازگاری گذاشت)همراهی نکرد وحیددستجردی درباره چهره هایی که در ادامه راه با جبهه همراهی نمی کنند، گفت: ما نمی توانیم افراد را به زور همراه کنیم که با ما همکاری کنند. جز یک نفر یعنی آقای جلیلی همه اعلام همکاری کردند که البته بسیار امید داریم که آقای جلیلی هم همراه جبهه شود. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سوالات بسیاری در خصوص جبهه در فضای دانشگاه ها وجود دارد و به نظر می رسد که جبهه بین جوانان شناخته نشده، ادامه داد: اقشار جوان و دانشجویان جز جبهه مردمی هستند. شما در جلسه مجمع خواهید دید که ۴۰ درصد جوانان و ۳۰ درصد زنان هستند که البته با گذشته زمان این همراهی و نزدیکی بیشتر می شود. سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: همه کسانی که معتقد هستند و خط مشی جبهه را قبول دارند اعضای جبهه هستند و از وجود آنها استفاده می کنیم. *** هفت حزب جدید به «جمنا» پیوستند هفت حزب جدید ضمن اعلام حمایت از «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» به این جبهه مردمی پیوستند. اسامی احزاب زنانی که اخیراً به «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» پیوسته‌اند، به شرح زیر است: ۱٫ جمعیت زنان انقلاب اسلامی/۲٫ جمعیت زنان پیام‌آور/۳٫ حزب فاطمیون/۴٫ جمعیت زنان مسلمان/۵٫ جمعیت زنان پیرو حضرت زهرا (س)/۶٫ موسسه قرآن و عترت مشکات البصائر۷٫ انجمن بین‌المللی زنان طرفدار صلح و عدالت اجتماعی/۰۲ بهمن ۱۳۹۵ فردابنقل ازفارس "جمنا"مخفف –جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است هیئت رئیسه نادر طالب زاده وحید دستجردی در پاسخ به این سئوال که جبهه مردمی چه برنامه ای در خصوص رسیدگی به مشکلات و مسائل حوزه فرهنگ و هنر در نظر دارد، افزود: همان گونه که می دانید یکی از اعضای ۹ نفره هیئت رئیسه جبهه مردمی آقای نادر طالب زاده است که از چهره های شاخص هنری، فرهنگی و اجتماعی ما هستند، آقایی دکتر محمدی را داریم که به شدت چهره فرهنگی هستند و یک فرد رسانه ای به حساب می آیند، حاج آقا رحیمیان را داریم که در حوزه فرهنگی و دینی فعال هستند که در واقع همه ما متن و پایه اصلی کارمان مسائلل فرهنگی است و بدنبال وجه فرهنگی هر یک از ما در کسوت های مختلف پزشکی، ورزشی و … کار می کنیم. سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تصریح کرد: مسائل فرهنگی برای ما بسیار مهم است. امروز با بسیاری از مشکلات فرهنگی کشور مواجه هستیم که متاسفانه بسیاری از مشکلات از بنیادهای نادرست فرهنگی ناشی می‌شود که البته جنبه های اقتصادی هم در این مسائل بسیار دخیل هستند چرا که اقتصاد و فرهنگ هر دو پایه های اصلی آسیب های اجتماعی به حساب می آیند. وحید دستجردی در پاسخ به این سئوال که برنامه جبهه مردمی برای دوران پس از انتخابات چه خواهد بود، خاطرنشان کرد: هدف اصلی جبهه مردمی دو چیز است. یکی تشکیلات است که به امید خدا تشکیلاتی پویا خواهد داشت و من این را به شما قول می دهم که فردای روزی که مجمع عمومی جبهه مردمی شورای مرکزی را انتخاب کردند هیئت موسس کنار خواهند رفت و ما امیدواریم که اعضای هیئت موسس عضو شورای مرکزی شوند و در آنجا رای بیاورند. شورای مرکزی به مدت یک سال راهبری جبهه مردمی انجام خواهد داد و انشاالله این تشکیلات حفظ خواهد شد چرا که ما نیاز به یک تشکیلات جدی و منسجم برای افراد ارزشی نیروهای مردمی و انقلابی در کشور داریم و این موضوع را من به شما قول می دهم. حرف مرد یکی است. وجوه تمایز جبهه مردمی با دیگر ائتلاف ها و جبهه های سیاسی در کشور چیست؟ سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه برای اولین بار در کشور فردی که از طرف جبهه مردمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح می‌شود با یک تیم خودش را معرفی می کند، ادامه داد: تیم مورد نظر هم باید از افرادی باشند که توانند مشکلات موجود در کشور را شامل مشکلات معیشتی، فسادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … را حل و فصل کنند و آن تیم هم در کنار کاندیدای مورد نظر برنامه خودش را اعلام می کند. وی در پاسخ به این سئوال که وجوه تمایز جبهه مردمی با دیگر ائتلاف ها و جبهه های سیاسی در کشور چه چیزهایی می باشد، اظهار داشت: ما در محدوده نیروهای انقلابی و ارزشی کشور نیاز به یک وحدت داشتیم همانطور که می دانید ما در طی سالهای گذشته در برخی از انتخابات های ریاست جمهوری دچار اختلافات و تفرقه های زیادی شدیم و واقعا نیاز به یک تشکل که بتواند در کل کشور وحدت را میان نیروهای ارزشی و انقلابی ایجاد کند، داشتیم. اولین تفاوتی را که در این جبهه می توان لحاظ کرد این است که اعضای هیئت موسس برای خودشان هیچ کیسه ای ندوخته اند. در روز پنجم اسفند اعضای هیئت موسس در معرض انتخاب قرار می گیرند که وارد شورای مرکزی می شوند و اعضای هیئت موسس برخلاف جریانات سابق هیچ گونه ادعایی مبنی بر کاندیدا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری ندارند. سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بیان کرد: هیچ درگیری و اختلافی را شما در این جبهه ملاحظه نمی کنید چرا که ما سعی می کنیم چتر مهربانی، دوستی و همزبانی را در این جبهه بگشاییم. بارهاا شما اصحاب رسانه شاهد بودید که نسبت به جبهه مردمی برخی نامهربانی ها و حرف های نادرست زده شد اماا هیچ گاه از طرف هیئت موسس نسبت به پاسخگویی به این قبیل مسائل شما چیزی دال بر پاسخ دادن آنها نشنیده اید چرا که مبنای ما بر دوستی و تعامل با یکدیگر بوده و حتی کسانی هم که مخالفتی می کردند اعضای هیئت موسس سعی داشتند با آنها گفتگو کنند تا با تعامل مسائل خود را حل کنند. وی تصریح کرد: بنابراین این تعامل و همفکری با کلیه کسانی که در خط مشی ارزشی و انقلابی قرار دارند شاید این جبهه را از جریاناتی که در گذشته وجود داشته است متفاوت کند و ما امیدواریم که با این جریان تعاملی، وحدت گرا و با این چتری که همه افرادی را که معتقد به ارزش های انقلاب هستند در خود جای داده است بتوانیم به آینده ای بهتر با یاری یکدیگر دست یابیم. دستجردی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در استان ها مقداری در انتخاب اعضای تشکل حرف و حدیث هایی بود؛ آیا این را تایید می کنید، گفت: همانطور که گفتید در استان ها هم باید اعضای منتخب استانی را داشته باشیم؛ در همین راستا در مذاکراتی که در برخی استان ها داشتیم و بعضی افرادی که انتخاب شدند یا انتخاب نشدند، مسائلی داشتند که با فرستادن هیات هایی و یا دعوت از آنها، سعی بر رفع این مشکلات بود. وی افزود: بحمدالله برخی مشکلاتی که در بعضی استان ها وجود داشت، حل شده و مشکلاتی هم که برخی جاها باقی مانده، در آینده حل خواهد شد. کار ماندگاری در حال انجام شدن است و ظرف دو، سه ماه آینده هم انجام نخواهد شد و نیاز به یک تشکیلات سراسری داریم که استان ها مهمترین عضو آن هستند. دستجردی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا جبهه مردمی برای انتخاب کاندیدای نهایی، سقف زمانی تعیین کرده است، گفت: بله، جدول زمان‌بندی وجود دارد و سعی داریم که این کار را در چارچوب جدول طراحی شده پیش ببریم و یک فرصت کافی و مناسب گذاشته شود برای اینکه آن یک نفر، بتواند تبلیغات لازم برای انتخابات ریاست جمهوری را داشته باشد./سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۵خبرگزاری مهر *** چهارمین جلسه شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه 28 اسفند به ریاست حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان برگزار شد. این جلسه با محوریت بررسی نتایج دیدار هیأت رئیسه با کاندیداهای جبهه مردمی و نیز مهم ترین مسائل اقتصادی برگزار شد./۹۵/۱۲/۲۸فارس اشتراک برچسب : ابوالقاسم رئوفیان, اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب, اعضای جبهه یکتا, اعلام موجودیت جبهه یکتا, اولین نافرمانی حربی درجبهه مردمی, بنیانگذاران جبهه بکتا, پیراسته فر, تشکل یکتا, جبهه مردمی انقلاب, جبهه مردمی انقلاب چه کسانی هستند, جبهه مردمی نیروهای انقلاب, جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی, جبهه مردمی نیروهای انقلاب چه کسانی هستند, جبهه مردمی نیروهای انقلاب کیانند, جبهه یکتا, جلیلی سرناسازگاری گذاشت, جمنا, جمناچه کسانی هستند, جمناچیست, حزب یکتا, خانم دستجردی بعدازوزارت, خانم دستجردی سخنگوی جبهه مردمی انقلاب, رئیس جبهه یکتا, مؤسسین جبهه نیروهای انقلاب, مرضیه دستجردی سخنگوی جبهه مردمی, نافرمانی حزبی جلیلی درباره نویسنده نویسنده مطلب پیراسته فر1107مطلب نوشته است .

۱۳۹۵ اسفند ۱۹, پنجشنبه

اعتراف کدخدایی بعد از ۴ سال/ شاید بهتربود وزیر اطلاعات احمدی نژاد، در جلسه بررسی صلاحیت هاشمی دعوت نمی‌شد


اسفند ۱۹, ۱۳۹۵ Mahdi Ahmadi ۰ Comment نگام ، سیاسی _ همه آنان که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ برای ثبت‌نام هاشمی رفسنجانی در میدان رقابت لحظه شماری می‌کردند، تصور نمی‌کردند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس پیشین خبرگان رهبری، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی و یکی از برجسته‌ترین چهره‌های مبارز و انقلابی و از نزدیک‌ترین افراد به بنیانگذار انقلاب اسلامی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود. روزنامه ایران نوشت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دو سال بعد از رد صلاحیتش از نقش حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد در این باره پرده برداشت و گفت:«آقای مصلحی وزیر وقت اطلاعات با معاونانش به آنجا(شورای نگهبان) رفته بودند. آیین‌نامه آنها اجازه نمی‌دهد که در بحث‌های انتخاباتی کسی از خارج باشد. با حضور مصلحی مخالفت شده بود که نباید او باشد. خیلی اصرار شده بود که گفتند پس معاونان نباشند و خود مصلحی باشد. یکی از اعضای خبرگان به من خبر داد که مصلحی در جلسه آنها گفته که ما صبح و ظهر و شب به طور مرتب آرای آقای هاشمی را رصد می‌کنیم که ساعت به ساعت بالا می‌رود و الان به ۷۰ درصد رسیده است و در این چند روز تا انتخابات اگر همین‌طور بالا برود، ایشان از ۹۰ درصد بالاتر می‌رود و ما مصلحت نمی‌دانیم. چون اگر ایشان بیاید، همه رشته‌های دوره‌های ما را پنبه می‌کند». چند روز بعد از انتشار این سخنان بود که حیدر مصلحی در چهاردهمین یادواره ۱۷۰ شهید بخش «رامند» در مقام واکنش بر آمد و با رد اظهارات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تأکید کرد«بنده کوچک‌تر از آن هستم که در مقام شورای نگهبان اظهارنظر کنم، اما اگر نظام در قضایای فتنه ۸۸ با برخی از خواص مماشات کرده است نباید از آن سوء‌استفاده شود». با گذشت چند سال از آن زمان، ابهام‌ها و سؤال ها در این باره آنقدر مهم است که یک بار دیگر سراغ عباسعلی کدخدایی سخنگوی وقت شورای نگهبان برویم. کدخدایی اگرچه تأکید دارد که حضور مسئولان اطلاعاتی در شورای نگهبان مرسوم است خبر حضور مصلحی در جلسه شورای نگهبان را تأیید کرده و در عین حال می‌گوید: «شاید بهتر بود از آقای مصلحی دعوت نمی‌کردیم». او در گفت‌ و‌گو با ویژه نامه نوروزی «ایران» در عین حال می‌افزاید: «یک وقتی مسئولی می آید درباره یک شخص گزارش می‌دهد؛ مثلاً آن کارشناسی که از وزارت می‌آید، می‌گوید بله ما می‌دانیم مسائل به این صورت بوده و آن چیزی که در پرونده بوده، این موارد را هم دارد. خب توضیح بیشتری می‌دهد و آقایان نسبت به وضعیت فرد اطلاعات بیشتری کسب می کنند و بعد تصمیم‌گیری می‌کنند، ولی نکته اصلی بنده این است که اعضای شورای نگهبان نظرات کارشناسان داخلی خودمان، نظرات کارشناسان بیرونی را، چه وزارت اطلاعات، چه نیروی انتظامی و… را اصطلاحاً «طریقیت» تلقی می‌کنند، یعنی این گزارش‌ها طریق و راهی است برای کشف بهتر موضوع اما تنها مبنای تصمیم‌گیری نیست، حتی ممکن است گاهی تصمیم‌گیری‌ها، مغایر گزارش‌های دریافتی باشد». سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سؤال که«اگر دوباره جلسه بررسی صلاحیت آیت‌الله هاشمی تشکیل می‌دادید و فرضاً دولت احمدی‌نژاد، مستقر و مصلحی وزیر اطلاعات بود، باز هم از مصلحی برای حضور در جلسه دعوت می‌کردید؟» گفت: الان اگر بودیم، شاید بهتر بود ایشان دعوت نشود تا این شائبه‌ها ایجاد نشود. عباسعلی کدخدایی در این گفت‌ و‌گو همچنین از تلاش حسن روحانی برای پیدا کردن راهی برای تأیید صلاحیت هاشمی خبر می‌دهد. با دیگران به اشتراک بگذارید:

۱۳۹۵ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

با ایراد شورای نگهبان مرخصی دو هفته‌ای 'پدر شدن' لغو شد


محمد خدابخشی، سخنگوی کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه در مجلس ایران از لغو مرخصی دو هفته‌ای "پدر شدن" در ایران خبر داده است. به گزارش خبرگزاری خانه ملت وابسته به مجلس ایران آقای خدابخشی علت رد شدن این مصوبه مجلس را ایراد شورای نگهبان خوانده است. این سخنگوی مجلس به جزئیات مواردی که شورای نگهبان به آنها ایراد گرفته، اشاره نکرده است. بیشتر از یک ماه پیش، مجلس ایران لایحه‌ای را تصویب کرد که بر اساس آن دستگاه‌های دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی "مکلف" می‌شدند که به مردانی که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند دو هفته مرخصی "تشویقی" بدهند. مجلس ایران با مرخصی دو هفته‌ای پدر شدن موافقت کرد مرخصی پدر شدن: افزایش جمعیت یا حمایت از زنان این لایحه در جریان بررسی برنامه ششم توسعه ایران به تصویب رسیده بود که حالا شورای نگهبان با آن مخالفت کرده است. در این لایحه آمده بود: "از تاریخ تصویب این قانون کلیه مردان شاغل در بخش‌های دولتی و عمومی غیردولتی که صاحب فرزند می شوند از دو هفته مرخصی اجباری (تشویقی) برخوردار می‌شوند." این دومین باری بود که مجلس ایران بعد از حدود ۴ سال لایحه مشابهی را تصویب می‌کند. بیشتر بخوانید: مادران ایرانی ۹ماه و پدران ۱۵روز مرخصی نوزاد می‌گیرند مرخصی زایمان و نگاهی دو وجهی به اجرای این سیاست معاون رئیس‌جمهوری ایران: نمی‌توانیم بار مالی افزایش مرخصی زایمان را تامین کنیم مصوبه اخیر مجلس که شورای نگهبان به آن ایراد گرفته در گذشته هم مطرح شده بود اما به دلیل شفاف نبودن اجرای آن با مشکلاتی همراه بود. اعطای این مرخصی "تشویقی" به پدرانی که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند، در سال ۹۱ مطرح شد، اما به دلیل داشتن بار مالی از سوی شورای نگهبان رد شد. پس از‌آن لایحه دیگری تحت عنوان "اصلاح قانون ترویج تغذیه با شیر مادر" و مرخصی ۹ ماه برای زنان و دو هفته‌ای پدرانی که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند، در هیئت وزیران تصویب شد که منبع بار مالی آن نیز پیش بینی شده بود. اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و دستور لغو مصوبات دولت دهم، اجرای مصوبه افزایش مرخصی والدین لغو شد، ولی بعدا دوباره به روال عادی برگشت. دولت نوپای آقای روحانی البته اعلام کرده بود که این مرخصی تنها به پدرانی تعلق می گیرد که همسرشان شاغل باشد . مصوبه اخیر مجلس که شورای نگهبان به آن ایراد گرفته همه مردان شاغل در بخش های دولتی و عمومی غیر دولتی را شامل می‌شد.

۱۳۹۵ اسفند ۸, یکشنبه

مقام وزارت اطلاعات ایران: دستگیری ریگی و تبادل زندانی با آمریکا کار ما بود نه سپاه


یک مقام مسئول در وزارت اطلاعات ایران به رسانه‌ها گفته است که علیرغم ادعای یکی از فرماندهان اطلاعاتی سپاه پاسداران، در برخی از عملیات‌های اطلاعاتی از جمله دستگیری عبدالمالک ریگی و تبادل زندانیان با آمریکا، فقط وزارت اطلاعات مسئول و دخیل بوده و هیچ نهاد دیگر اطلاعاتی دخالت نداشته است. اظهارات این مقام وزارت اطلاعات ایران - که نامش فاش نشده - واکنشی به ادعاهای اخیر سرتیپ حسین نجات (زیبایی‌نژاد)، جانشین ریاست سازمان اطلاعات سپاه است که گفته بود خنثی کردن فعالیت گروهی برای عملیات در روز ۲۲ بهمن و بازداشت عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جندالله، با رهبری سازمان اطلاعات سپاه انجام شده است. آقای نجات این سخنان را چند روز پیش و در "نخستین یادواره ۳۹ شهید سازمان اطلاعات سپاه" در استان بوشهر، ایراد کرده بود. این مقام سپاه پاسداران ایران تاکید کرده بود که "با اشراف اطلاعاتی بالای سپاه برخی از منافقانی که از کشورهای همجوار برای انجام عملیات تروریستی قصد ورود به ایران می‌کنند، پیش از انجام عملیات خرابکارانه دستگیر می شوند." این فرمانده سپاه در رابطه با دستگیری آقای ریگی نیز گفته بود: "برای نمونه در جریان دستگیری عبدالمالک ریگی نیروی اطلاعات سپاه در کنار وی نشسته بود و هنگام برخاستن هواپیما از امارات، سپاه را در جریان این پرواز و آغاز عملیات نشاندن هواپیمای حامل ریگی در ایران قرار داد." پیچیدگی‌های سه سازمان مجزا: اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه و حفاظت سپاه عبدالمالک ریگی اعدام شد وزارت اطلاعات ایران: عبدالمالک ریگی دستگیر شد سفیر پاکستان در تهران: در دستگیری ریگی همکاری داشتیم وزیر کشور ایران با درخواست تحویل ریگی وارد پاکستان شد در واکنش به این سخنان، مقام مسئول اطلاعاتی به خبرگزاری ایرنا گفته است که "تیم تروریستی که به قصد اقدام ضدامنیتی در ۲۲ بهمن وارد کشور شده بود از آغاز تا پایان منحصرا توسط وزارت اطلاعات شناسایی و زیر ضربه رفته و عناصر آن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند." به گفته این مقام وزارت اطلاعات، حضور عبدالمالک ریگی در هواپیما منحصرا توسط منبع وزارت اطلاعات، اطلاع‌رسانی شده و هواپیمای حامل وی رهگیری و با همکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به فرود در بندر عباس مجبور و عبدالمالک ریگی دستگیر شد." این مقام وزارت اطلاعات ایران افزوده است که "استرداد مبلغ یک میلیارد و ۷۱۰ میلیون دلار از آمریکا در جریان مذاکرات تبادل زندانیان انجام شد که مدیریت مذاکرات توسط شورای عالی امنیت ملی به وزارت اطلاعات محول و کلیه مراحل مذاکرات توسط نماینده وزارت با همراهی و همکاری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و دفتر خدمات حقوقی ریاست جمهوری انجام شد." محمود علوی: با نظر آیت‌الله خامنه‌ای درباره مبادله زندانیان با آمریکا مذاکره کردیم و امتیازاتی گرفتیم وال استریت ژورنال: آمریکا پول ایران را تا پرواز هواپیمای حامل زندانیان آزاد شده پرداخت نکرد این مقام وزارت اطلاعات ایران افزوده است که "در هیچ یک از موارد سه گانه مذکور، نهادهای دیگری به غیر از آن چه گفته شد نقشی نداشته‌اند" و تاکید کرده است که وزارت اطلاعات ایران "با هماهنگی و همکاری نیروهای نظامی و انتظامی بسیاری از اقدامات را به نتیجه رسانده‌اند که در هر مورد که از همکاری دیگر نهادها برخوردار بوده، در اطلاع رسانی به نقش و همکاری آن‌ها تصریح و از همکاری آنان تقدیر شده است." در ایران نهادهای مختلف اطلاعاتی فعال هستند از جمله وزارت اطلاعات که بخشی از بدنه دولت است و چند نهاد اطلاعاتی تحت کنترل سپاه پاسداران است: اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه و حفاظت سپاه. برخی دیگر از نهادهای نظامی و انتظامی کشور نیز دستگاه‌های اطلاعاتی خود را دارند. به گفته خبرنگاران، تعدد سازمان‌های امنیتی - اطلاعاتی در ایران، معمولا عامل بروز ناهماهنگی و حتی اختلاف میان این سازمان‌ها بوده است.

۱۳۹۵ اسفند ۶, جمعه

پس از پلاسکو: جمهوری هیاهو و بنیاد سکوت » علی اصغر رمضانپور


هیاهو و سکوت دو روی سیاست در همه جا و از جمله در جمهوری اسلامی ست. هیاهو زدن حرف های جنجالی و هیجانی برای سرباز زدن از پاسخگویی منطقی است و سکوت روشی برای پشت سر نهادن زمانی که حتی نیازی به هیاهو نیست. و هیچ چیز نیست که نهادی یا مقامی را وادار به پاسخگویی کند. مثلا روش صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه برای پاسخ دادن به انتقاد های منتقدان نقض حقوق بشر در ایران یا رفتارهای دوگانه آن بر استفاده از هیاهو و زدن اتهام به دیگران و گاه اندکی چاشنی تهدید استوار است. تازه ترین نمونه سیاست سکوت را می توان در رفتار بنیاد مستضعفان دید که با وجود آن که مالک قهری ساختمان پلاسکو ست و باید به بی توجهی به تامین ایمنی ساکنان آن پاسخ دهد،‌ روش سکوت در پیش گرفته است. روزنامه شهروند در گزارشی که روز شنبه ۹ بهمن ۹۵ منتشر کرده با عنوان « چرا مالک پلاسکو بازداشت نشد؟ » به مساله واکنش بنیاد مستضعفان به افکار عمومی پرداخته است. در نخستین روزهای پس از حادثه، این خبر پخش شد که محمد سعیدی کیا رییس بنیاد مستضعفان گفته است « هر چند سرقفلی کلیه واحدهای این مجتمع در گذشته واگذار شده بود و بنیاد مستضعفان هیچ واحدی از این مجتمع را در اختیار نداشت ولی به عنوان مالک ساختمان ما هم مسئولیتی داریم و ضمن همدردی از زیر بار مسئولیت شانه خالی نخواهیم کرد و بعد از جمع شدن حادثه کار گروه رسیدگی به این حادثه مسئولیت هر سازمانی مشخص و طبق آن عمل خواهد شد.» اما درست در همان روز روابط عمومی در اطلاعیه ای گفت « روابط عمومی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ضمن تکذیب اظهارات منتسب به ریاست این بنیاد مبنی بر عذرخواهی و قبول مسئولیت در حادثه ساختمان پلاسکو در جلسه کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در مورخ ۴ بهمن ماه ١٣٩۵، اعلام می‌دارد آنچه همواره مورد تاکید ریاست بنیاد بوده است مسئولیت دستگاه‌های مختلف و مسئولیت بنیاد در راستای کمک و مساعدت به خسارت‌دیدگان، ساخت مجدد و منطبق با استاندارد ساختمان پلاسکو و واگذاری منطبق بر ضوابط خاص می‌باشد.» روشن است که آنچه بنیاد با عجله تکذیب کرده بخشی از سخنان آقای سعیدی کیاست که در آن گفته است به عنوان مالک ما هم مسوولیت داریم. اگر به رسانه های ایران در روز شنبه ۲ بهمن مراجعه کنیم می بینیم که مثلا سایت الف سخنان آقای سعیدی کیا را به نقل از گزارش بنیاد مستضعفان منتشر کرده است. بنا بر این می توان چنین پنداشت که پس از این سخنان آقای سعیدی کیا کسانی در بنیاد یا بیرون از بنیاد که بالاتر از رییس بوده اند نگران پیامدهای این ابراز نظر شده و ترجیح داده اند آن را تکذیب کنند. بخش دیگری از گزارشی که در سایت الف آمده به نکته ای اشاره دارد که نشان می دهد ابعاد توجه به مسوولیت بنیاد تا چه حد بوده است. بنا بر این گزارش در بخشی که تکذیب نشده آمده است که « مهندس محمد سعیدی کیا در انتها با اشاره به انتقاداتی که در مورد عدم مراجعه او به محل حادثه مطرح شده بود گفت : با توجه به تذکر واحد امداد و نجات ، وجود من در محل حادثه ضروری نبود ولی این چند روزه ضمن بررسی همه جانبه روش های همدردی و همکاری با آسیب دیدگان و سایر عوامل اجرایی بررسی و برنامه ریزی کردیم تا فضا آماده شود و موضوع بازسازی ساختمان پلاسکو و از سر گیری کسب و کار ساکنان را بر اساس یکسری مقدمات و برنامه ریزی های اولیه اعلام کردیم ضمن اینکه آماده هر گونه همکاری با سایر مسوولان اجرایی هستیم .» این بخش از گزارش به خوبی تفاوت نگاه شخصی آقای سعیدی کیا را با نظارت کنندگانی نشان می دهد که بر بنیاد مستضعفان نظارت دارند. بنیاد مستضعفان زیر نظر آقای خامنه ای است و معنای آن که بنیاد مسوولیت خود در حادثه برج پلاسکو را بپذیرد به معنای آن است که مسوولیت آن به طور سازمانی بر عهده رهبر جمهوری اسلامی است. بنا بر این می توان حدس زد که چرا خبر سخنان آقای سعیدی کیا به سرعت تکذیب شده است. احتمال دوم می تواند آن باشد که وکلای حقوقی بنیاد نفی دخل مقدر کرده باشند تا شاکیان نتوانند به سخنان رییس بنیاد در پذیرش مسولیت استناد کنند. به ویژه آن که بنا بر صورت جلسه مشترک هیات امنای ساختمان پلاسکو و گروهی از اعضای شورای شهر تهران که روز پنجم بهمن منتشر شده، اخطاریه آتش نشانی مبنی بر ضرورت ساختن پله های فرار توسط شورای ساختمان به نماینده مالک در طبقه چهاردهم ساختمان تحویل شده است. و قطعا وکلای بنیاد از این اخطاریه مطلع بوده اند. از دید وکلای بنیاد، اگر این سازمان خود مسوولیتی به گردن نگیرد کسی را یارای آن نیست که چنین مسوولیتی را متوجه بنیاد کند. به تعبیر دیگر ترجیح داده اند در پشت سپر محافظتی ای قرار بگیرند که ۳۸ سال است بنیاد در پس آن محافظت می شود. بر همین مبنا عجیب نیست که در سخنان آقای محمدرضا رضایی کوچی رییس کمیسیون عمران مجلس که از طرف رییس مجلس مامور پیگیری حادثه پلاسکو شده است (در روز چهارم بهمن) از همه دستگاه های مرتبط نام برده شده مگر بنیاد مستضعفان. آقای کوچی می گوید « هر چند دستگاه ها تلاش دارند در رابطه با حادثه پلاسکو رفع مسئولیت داشته باشند یا مسئولیت را به عهده دستگاه یا وزارتخانه دیگری بیاندازند اما بنده اعتقاد دارم شهرداری و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به لحاظ قانونی این اجازه را داشتند که در موضوع مذکور ورود کنند و اقدامات لازم را برای کمک به پیشگیری از وقوع حادثه پلاسکو انجام دهند.» تاریخ سکوت در بنیاد مستضعفان در هفته های نخست پس از ۲۲ بهمن ۵۷ نام و طرح بنیاد مستضعفان به فردی نسبت داده می شد به نام دکتر محمد هویدا. هویدا از دوستان محمد بهشتی و عزت الله سحابی دو عضو شورای انقلاب در آن زمان بود. او از مقام های با نفوذ در وزارت پست و تلگراف و تلفن در زمان محمدرضا شاه بود که نخستین حلقه وصل آقای بهشتی به حکومت در دهه ۳۰ خورشیدی بود. آقای هویدا نخستین کسی بود که در آن زمان می کوشید مصادره اموال خانواده پهلوی را با این هدف که در اختیار مستضعفان قرار می گیرد توجیه کند. حتی در نخستین فرمان روح الله خمینی برای تاسیس بنیاد نیز تاکید اصلی بر قرار گرفتن اموال مربوط به خانواده پهلوی در اختیار مستضعفان است. اما چنان که می دانیم این فرمان بعدا به وسیله ای برای توجیه مصادره اموال همه کسانی تبدیل شد که در زمان حکومت پیشین ثروتمند محسوب می شدند. به این ترتیب در فاصله سال های ۵۸ تا ۶۰ موجی از مصادره اموال توسط همه نهادهایی که نوعی نیروی مسلح داشتند، از سپاه پاسداران گرفته تا کمیته ها و حتی نیروهای حراست خود بنیاد، به راه افتاد که به شکل گیری پرونده های زیادی در دادگاه های آن زمان توسط شاکیان منجر شد. در درون حاکمیت نیز منازعه بر سر این که اموال و املاک مصادره شده در اختیار چه کسی باشد به سرعت بالا گرفت. در نخستین منازعه آقای هویدا حذف شد و علینقی خاموشی که از چهره های متنفذ مورد حمایت بازاریان نزدیک به آقای خمینی بود جایگزین هویدا شد. اگر اکنون به اسناد بنیاد و گزارش هایی که درباره آن منتشر می شود نگاه کنید نامی از آقای هویدا نیست. در دومین منازعه این بحث در درون شورای انقلاب مطرح شد که بسیاری از آنچه به عنوان اموال خانواده پهلوی مطرح شده و در اختیار برخی از آنان بوده توسط وزارت دربار خریداری شده در نتیجه نه در شمار اموال خانواده پهلوی بلکه اموال دولت است. برای حل این منازعه از زمان ریاست جمهوری محمدعلی رجایی اداره این اموال با انتصاب آقای رجایی به ریاست بنیاد به رییس دولت سپرده شد. سنتی که تا زمان رهبری آقای خمینی و نخست وزیری میرحسین موسوی ادامه داشت اما از زمان آغاز رهبری آقای خامنه ای به این سنت پایان داده شد و بنیاد مستضعفان عملا از دولت جدا شد. و آقای خامنه ای با صدور حکم ریاست برای محسن رفیق دوست عملا بنیاد را از نظر سازمانی به نهاد رهبری متصل کرد.درپی این تحول به سرعت به اکثر پرونده های شکایتی که از سال ۵۸ علیه بنیاد مستضعفان وجود داشت توسط قوه قضاییه ای که آن هم زیر نظر رهبر بود، پایان داده شد. از آن زمان به بعد هیچ گونه نظارت قانونی دولتی بر بنیاد وجود ندارد و عملا هیچ نهاد دولتی نمی تواند نظارتی بر بنیاد داشته باشد. از نظر مالیاتی نیز شرکت های زیرنظر بنیاد تا سال ۱۳۸۰ مالیاتی نمی پرداختند. این در حالی است که تا سال ۹۳ به طور رسمی فقط ۸ درصد از سود بنیاد صرف به اصلاح محرومیت زدایی می شده است یا به تعبیر دیگر در اختیار مستضعفان قرار می گرفته است. آقای سعیدی کیا می گوید از زمان او مقرر شده است تا ۳۰ درصد سود بنیاد صرف محرومیت زدایی شود. همچنین گزارش های آقای سعیدی کیا نشان می دهد از زمانی که او در سال ۱۳۹۳ به ریاست بنیاد منصوب شده اقدام هایی برای افزایش شفافیت انجام شده است. اما همه این اقدام ها داوطلبانه است یعنی اگر بنیاد از هر بخش آن سرباز بزند هیچ دستگاه نظارتی دولتی نمی تواند به هیچ تخلفی رسیدگی کند. مرور تاریخ بنیاد مستضعفان نشان می دهد که به تدریج این بنیاد به بنیادی ساکت تبدیل شده است که لازم نیست درباره هیج امری پاسخگو باشد. به نظر می رسد اکنون نیز نگاه ناظران بر رفتار رییس بنیاد ادامه همین رویه است. بر اساس چنین نگاهی محتمل به نظر می رسد که بنیاد همچنان از پذیرش مسوولیت مالکانه درباره حادثه پلاسکو خودداری کند و سر در لاک سکوت ببرد. سکوتی که بنیاد مستضعفان را به بنیاد سکوت و ابهام تبدیل کرده است. با دیگران به اشتراک بگذارید: