۱۳۹۱ مهر ۲۹, شنبه

زن کُشی در پاکستان به نرَمی شلیک - به سختی مرگ! کاملیا انتخابی فرد


تابستان گذشته در کابل بودم. رادیوی محلی آهنگهای درخواستی پخش می کرد. آواز بهشتی زن خواننده پشتو زبان اتاق نشیمن را پُر کرده بود. لطیف، نگهبان خانه به سوی رادیو رفت و صدای آن را زیاد کرد. در حالی که آواز را زیر لب زمزمه می کرد، با چشمانی اشک آلود و پر غم زیر لب گفت: مثل بلبل خوش آواز بود… کشتندنش… طالبان او را کشتند. آواز و زیبایی او را نمی توانستند تحمل کنند. لطیف از قوم پشتون نیست. تاجیک و فارس زبان است اما موزیک خوب را ستایش می کند و از طرفداران این خواننده زن پشتو است.
کنجکاو شده و آمدم روی اینترنت نام خواننده زن جوان- غزاله جاوید- را جستجو کردم. دوماه پیشتر، یعنی در تیر ماه  کشته شده بود. وقتی عکسهای پیکر بی جان وی را در سردخانه نگاه دیدم قلبم از اَنده فشرده شد. موژه های چشمان زیبا و درشت وی چون بال های پروانه روی هم خوابیده بودند. تنها ۲۴ سال داشت و در ابتدای شهرت و درخشش هنری وی را به گورستان سپردند. وی جرمی نابخشودنی مرتکب شده بود- صدایش را در معرض شنود عموم قرار داده و برای آمدن صلح در شهر آشوب زده اش « دره سوات» در پاکستان فعالانه تلاش می کرد.

غزاله و فامیل وی در سال ۲۰۰۸ به دنبال حمله طالبان و اشغال شهرشان از آنجا به پیشاور گریخته بودند. در پیشاور غزاله رفت دنبال هنری که عاشق آن بود. کم کم مشهور شود. وی به سرعت نه تنها جای خود را در خانه های مردم پاکستان باز کرد بلکه فراتر از مرزهای کشورش شهرت وی به افغانستان و کشورها عرب حوزه خلیج فارس رسید.
در سال ۲۰۱۰ هنگامی که از ازدواج محرمانه شوهرش آگاه  شد، از دادگاه پاکستان درخواست طلاق کرد و در کمال شگفتی دادگاه طلاق وی را از همسرش تایید کرد. در جامعه محافظه کاری مانند پاکستان، یک زن مطلقه که زندگی اجتماعی وسیعی نیز داشته باشد در معرض تهدید جانی است. و همچنان که به نظر می آمد در نوزدهم ماه زوئن ۲۰۱۲ خودرویی که وی همراه پدرش در آن سوار بود با رگبار گلوله آبکش شد. دو مرد موتورسوار که به آنها شلیک کرده بودند از محل فرار کرده و غزاله و پدرش را غرق در خون گذاشتند.

آوازهای غزاله معمولا درباره صلح بود و در آنها آرزوی آرامش برای پاکستان را داشت. این ترانه ها همچنان در یوتیوپ قابل دسترسی است و طرفداران عزادار وی هچنان نوشته هایی درباره غم نبود وی می نویسند.
اما این فاجعه دنباله دار است:
طالبان تلاش کردند تا دختر چهارده ساله ای را نیز از میان بردارند- "ملاله یوسف زی" نیز دختری از "دره سوات" پاکستان بود. سه شنبه دو هفته قبل پاکستان از خبر ترور این دختر نوجوان تکان خورد. مردی نقابدار اتوبوس مدرسه ملاله را متوقف کرد و ملاله را در میان دیگر دختران دانش آموز یافته و سر او را هدف گرفته و شلیک کردند. سخنگوی طالبان مسئولیت این حمله را بعهده گرفته و تاکید کرد که ملاله هدف اصلی این حمله بوده است. « او الگوی آموزش در بین دختران شده بود.»

دختران جوان به ساده ترین دلیل، یعنی رفتن به مدرسه کشته می شوند. این آرزوی بزرگ - آرزوی تحصیل- همچنین یک ترس و وهم بزرگ برای  زنان و دختران پاکستان و افغانستان است. در مناطقی که قانون قبیله و قوم حاکم بر قانون مدون و رسمی کشور است. جنایتکاران و افراطیون به نام شریعت اسلام، جنایت می کنند.

من به عنوان یک خبرنگار دفعات بی شماری به افغانستان رفته ام و به غیر از اوقاتی که به صورت اتفاقی در میانه یک حادثه تروریستی و یا درگیری قرار گرفته ام، هیچوقت احساس خطر جدی نکرده ام. اما هربار که به پاکستان رفته ام احساس نا امنی داشته ام. روزنامه نگارانی که این منطقه را پوشش می دهند به درستی می دانند که خطر اصلی کجاست. بعضی نقاط در پاکستان وجود دارند که بسیار خطرناکتر از افغانستان هستند.

غزاله و ملاله تنها دخترانی نیستند که به قربانی جنایت و عقب ماندگی فکری و مذهبی شدند. طالبان بسیاری را به نام باورهای تکان دهنده و خوفناک جاهلیت خود کشته اند. زنان روزنامه نگاری از افغانستان که صدایشان را به گوش جامعه رسانده بودند و در زمینه صلح و حقوق زنان فعال بودند در دوازده سال گذشته از پای در آمده اند. در بین این زنان شجاع  که جان خود را از دست داده اند، گوینده تلویزیون و رادیو، بازیگر تئاتر و سینما، روزنامه نگار و حتی سیاستمدار نیز دیده می شود.  اخیرا در استان پروان در چهار کیلومتری شهر کابل، طالبان در میدان شهر زنی را تیرباران کردند. مرداد ماه گذشته خانم حنیفه صافی سیاستمدار برجسته در یک بمب گذاری داخل خودروی حامل وی کشته شد. خانم صافی ریاست وزارت امور زنان در شهر غزنی را بعهده داشت و برای سالیان متوالی رهبری جنبش های حقوق مساوی برای زن و مرد را عهده دار بود.

ملاله هنوز زنده است- مانند امید برای یک آینده بهتر برای زنان- اما بیهوش. با سرسختی با مرگ می جنگد در حالی که سوء قصد کنندگان تهدید کرده اند که در صورت زنده ماندن وی بار دیگر او را ترور خواهند کرد.
دوست افغان من، که در گذشته مجاهد بوده و در ائتلاف شمال علیه طالبان می جنگید می گویدوقتی آنها ( طالبان) می توانند دشمنان خود را با چاقو سر بریده و با زجر بکشند، کشتن با گلوله یک جور پذیرایی نَرم است که تنها برای بانوان در نظر گرفته شده است

هافینگتون پُست- ۱۹ اکتبر ۲۰۱۲  
پیک نت 29  مهر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر