۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

:: مقاومت مدنی منفی، هم استراتژی و هم تاکتیک | انتخابات مهم است؛ اما بدون آزادی، آگاهی و امانتداری در آرا، ممکن نیست

در دو نوشتار پیشین («مقاومت مدنی منفی، انفعال نیست» و «مقاومت مدنی منفی، براندازی هم نیست») تلاش شد تمایزات مقاومت مدنی منفی و انفعال سیاسی از یک سو و براندازی از سوی دیگر بیان شود. پرسشی که پاسخ یابی به آن موضوع نوشتار حاضر است این است که در جریان جنبش اجتماعی- اصلاحی سبز، آیا اتخاذ رویکرد مشارکت در انتخابات پیش رو نمی تواند به عنوان تغییر تاکتیک در نظر گرفته شود؟ برای پاسخ به این پرسش مهم، لازم است به یاد بیاوریم که منشأ گسترش جنبش سبز چه بود. توجه می دهم که از واژه ی «گسترش» استفاده می کنم و نه «پیدایش»، چرا که اعتقاد دارم اولا جنبش سبز مرحله ی تکامل یافته ی حرکت اجتماعی است که طی یک قرن اخیر، تحقق مطالبات اساسی مردم ایران را سرلوحه ی اهداف خود قرار داده و نهضت مشروطه خواهی، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد، انقلاب اسلامی و جنیش اصلاحات را در پیشینه ی هویتی خود دارد. استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت را می توان در شمار مهم ترین و بنیادی ترین این مطالبات دانست و نگاهی به ادبیات سیاسی دوران مشروطه تاکنون، گواه استمرار همراه با تکامل یافتگی آن است. درباره ی متکامل بودن جنبش سبز نسبت به حرکت های اجتماعی پیش از خود، در نوشتارهای بعد بیش تر خواهم گفت. ثانیا، بر خلاف تصور برخی تحلیل گران، جنبش سبز نه از فردای روز رأی گیری، بلکه دست کم از آغاز دوره ی تبلیغات انتخاباتی، به واسطه ی طرح این مطالبات در قالب یک خواست عمومی شکل گرفت. گفتمانی که موسوی و کروبی در سخنرانی ها، مصاحبه ها، برنامه ها (مانند برنامه ی «دولت امید»)، کلیپ ها و سفرهای انتخاباتی ارایه دادند، مطالبات آنچه آصف بیات «ناجنبش های اجتماعی» می نامد را به جنبش تحول خواهی و اصلاح طلبی گره زد و زمینه را برای حرکتی فراگیر فراهم ساخت. رشد سریع و خارج از انتظاری که هم نحبگان اصلاح طلب و هم حاکمیت طرفدار کاندیدای دولتی را بویژه در دو هفته ی منتهی به رأی گیری غافلگیر کرد، ناکافی بودن انجام سناریوی از پیش تعیین شده اقتدارگرایان برای تمسک به شیوه های تخلف و تقلب انتخاباتی را که در دوره قبل بکار گرفته بودند، برای تضمین انتخاب کاندیدای مورد نظرشان آشکار ساخت و در نتیجه، کودتای انتخاباتی در دستور کار دولتیان قرار گرفت. حضور آگاهانه ی مردم معترض در روزهای پس از اعلام نتایج اما، تسلط کامل و بی دردسر کودتاگران بر اوضاع را دچار مشکل کرد، به ویژه این که نامزدهای رقیب کاندیدای دولتی، بر خلاف دوره های قبل، در کنار مردم ایستادند و خواستار رسیدگی به تخلفات و تقلبات پبش، حین و پس از رأی گیری شدند. به بیان دیگر، جنبش سبز پس از ۲۲ خرداد با شعار «رأی من کجاست؟» تداوم یافت. این بدان معناست که جنبش سبز خواستار تحقق اصلاحات از طریق صندوق های رأی است، اما صندوق رأیی که نتایج اعلام شده مطابق آرای ریخته شده باشد و نه اراده های معطوف به قدرت و معتقد به مهندسی انتخابات. بنابراین، همانگونه که در نوشتارهای پیشین هم آمد، جنبش سبز، بازگرداندن اعتبار و اعتماد به صندوق رأی را هدف مهم خود می داند. این با تصور اصلاح طلبان تجدیدنظرطلب که گمان می کنند می توان پس از حضور در انتخابات و به دست گرفتن سکان قوه ی مجریه (احتمالی که باید درباره ی شانس وقوع آن بحث کرد) به اصلاح فرایند انتخابات دست زد، تفاوتی مهم دارد. انتخابات مانند هر مفهوم سیاسی دیگر، دارای مختصاتی است که بدون آن، دعوت به مشارکت شهروندان به اظهار نظر خود از طریق آراء، بی معنی خواهد بود. هیچ انتخابی که بدون آزادی و آگاهی صورت گیرد، انتخاب نیست و هیچ صندوق رأیی تا متعهد به امانتداری نباشد، صندوق رأی نیست. بازگرداندن اعتبار صندوق رأی به آن، از طریق اصلاح قانون انتخابات و تضمین حفظ بی طرفی آن در قبال تمایلات انحصارطلبانه ی کانون های قدرت میسر است و بس، و اصلاح فرایندهای انتخاباتی نیازمند پشتوانه ی عقلانیت جمعی است که برخاسته از یک وفاق ملی باشد. وگرنه، برای کسانی که خیال می کنند بدون محترم شمردن تنوع و تکثر موجود در جامعه می توان به اصلاحاتی هرچند جزئی در ساختار سیاسی کشور دست زد، چاره ای جز توسل به ایده ی مهندسی انتخابات، گرم کردن تنور انتخابات، و حداکثر، گشایش های سیاسی- امنیتی کنترل شده باقی نمی ماند. خواسته های جنبش سبز مبنی بر آزادی رهبران جنبش از حصر غیرقانونی و آزادی زتدانیان سیاسی را نیز باید به عنوان علامت حسن نیتی شمرد که انتظار می رود برای آغاز اصلاحات ساختاری، از سوی حکومت نشان داده شود. بنابراین، مقاومت مدنی منفی تا دستیابی به شرایطی که در آن، انتخابات به جایگاه اصلی خود بازگردد، فقط یک تاکتیک نیست، بلکه یک استراتژی برای دستیابی به چشم اندازی اطمینان بخش است. در شرایطی که ویژگی های اولیه ی یک انتخابات عادلانه و آزاد فراهم نیست، دعوت به مشارکت در انتخابات به مثابه دمیدن شیپور از دهانه ی گشاد آن خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر