۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

ارتش عراق بسرعت تجهیز می شود پایگاه نظامی امریکا علیه ایران در عراق باقی می ماند

ژنرال مارتین دمپسی، که قرار است رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا شود، در جلسه بررسی صلاحیتش در کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای امریکا گفت:
ایران به احتمال زیاد بزرگ‌ترین خطر برای صلح جهان و ثبات منطقه خاورمیانه است. با فعالیت‌های اتمی ایران و فعالیت‌های غیرمستقیم آنها در جنوب عراق، احتمال زیادی وجود دارد که ایران مرتکب اشتباه محاسباتی جدی درباره اراده آمریکا شود.
آمریکا ۴۶ هزار نیرو در عراق دارد و دولت عراق خواهان ادامه حضور آنها در عراق است. درحالیکه امریکا تاکنون اعلام داشته قصد خروج زمانبندی شده از عراق را دارد. اعلام خبر فروش 36 جنگده بمب افکن امریکائی به دولت عراق، احتمالا باید بخشی از توافق ها در مذاکرات دو طرف برای قدرتمند ساختن ارتش عراق تا پیش از خروج امریکائی ها از عراق باشد. این خروج، با ادامه استقرار و فعالیت پایگاه های امریکا در خاک عراق بی ارتباط است. پایگاه هائی که گفته می شود عمدتا روی اقدامات آینده علیه ایران متمرکز اند.

۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

از بیم انتخاباتی که به رای مردم نیاز باشد نماینده های مجلس با تخم کبوتر زبانشان باز شده

مهندس باهنر نایب رئیس مجلس چند هفته‌ پیش گفت «آقای احمدی‌نژاد سال 84 با آقای احمدی‌نژاد امروز شاید فرقی نكرده باشد فقط اطلاعات ما در باره ایشان بیشتر شده باشد. بحث دیگری كه آن موقع با ایشان داشتم این بود كه سئوال كردم در مجموعه اداره مملكت تئوری اقتصادی‌تان چیست؟ ایشان به این مضمون می‌گفت من كاری به تئوری و این حرف‌ها ندارم، من مهندسم و دنبال این هستم كه تولید در كشور راه بیفتد، به عنوان مثال عرض می‌كنم مثلاً ده هزار قندان می‌خواهم، اعلام می‌كنم هر كس بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر می‌سازد بیاید بسازد. من می‌خواهم این‌جوری مملكت را اداره كنم. ... همان‌جا عرض كردم كه مسائل اقتصادی مسائل پیچیده‌ای است و به همدیگر ارتباط دارند، یعنی در همین مثالی كه شما می‌زنید ما قندان را مجرد از استكان نمی‌‌توانیم بسازیم، نمی‌توانیم قندان را مجرد از اشتغال ببینیم، قندان را مجرد از تورم ببینیم؛ اینها مجموعه به‌هم پیچیده‌ای است كه همه روی هم اثر می‌گذارند. بنابراین برای اداره امور اقتصادی باید تئوری داشته باشیم. ... »
این حرف هائی که حالا مهندس باهنر می گوید و یا فاش می کند، حرف هائی است که یکبار شیخ مهدی کروبی نیز با طنز و به زیرکی گفت: ننه جون من هم میداند تورم چیه و گرانی شده!
2- حمید کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم گفت:
«ایمنی در نفت‌‌ رها شده است، مدیریت نیروی انسانی در حوزه نفت بسیار نگران كننده است و مربوط دانستن بی‌تدبیری و سوء مدیریت در وزارت نفت به «تحریم‌ها» اشتباه است. ... واگذاری پروژه‌ها و مقاطعه‌های كلان و بزرگ به شركت‌های خاص و مدیریت برخی افراد وابسته به جریان‌های مسئله دار اشتباه است. قراردادهای نفت و گاز بر خلاف قانون و بدون اطلاع مجلس بسته می‌شود.
3- حدود دو سال پیش موسوی گفت قراردادهای نفتی در دفاتر و وزارتخانه‌های غیرمرتبط منعقد می‌شود. و حالا تازه مجلسی ها زبانشان باز شده است.
4- احمد توکلی در نطق دوم مرداد خود در مجلس گفت:
«تخلف دیگر دولت عدم ارائه آمارها و گزارش سالانه از نرخ رشد اقتصادی و گزارش عملكرد بودجه و قانون هدفمند كردن یارانهها به مجلس است. آیا رئیس جمهور میخواهد مردم نفهمند كه مسئولان ضعیف بانك مركزی به دستور غیر قانونی او، اسكناس بیپشتوانه چاپ كردهاند و پول پرقدرت را روانه بازار كرده اند كه با ضریب ۵/۴ نقدینگی را زیاد می كند و فشار تورم را بر دوش مردم كوچه و بازار هر روز زیادتر می سازد؟»
5- حالا رهبر معظم برای این بلبشو «شورای حل اختلاف» تشکیل داده است و ظاهرا هاشمی رفسنجانی رفته به مشهد تا با آیت الله پرنفوذ، یعنی آیت الله طبسی که آقای خامنه ای پیش از انقلاب در مجالس مذهبی خانه او چای می گرداند مشورت کرده و برای این وضع آشفته و خودسری و یکه تازی خامنه ای، تا کار به فروپاشی نکشیده فکری بکند.

۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

:: بيانيه تحليلی فعال و پشتيبان جنبش زنان در اعتراض به خشونت فراگير عليه زنان در ايران

دامنه خشونت عليه زنان در ايران از اعمال خشونت جسمی و روانی تا جنسی و امنيتی و فرهنگی روز به روز وسعت و شتاب بيشتری می يابد به حدی که حجم اخبار منتشره در باب خشونت عليه زنان از دايره اخبار ممنوع و مصلحتی هم فراتر رفته است. در کنار اعمال سرکوب و بازداشت روز افزون زنان و مردان اعم از شهروندان عادی يا فعالان اجتماعی و سياسی، ايجاد نگرانی و ناامنی شهروندان با سايه سنگين حضور و ورود پليسی و امنيتی بر مکان های خصوصی و عمومی، اعمال مجدد سياست های دهه ۶۰ مانند تفکيک جنسيتی، کنترل پوشش دانشجويان و ايجاد دانشگاه های تک جنسيتی و اعمال سهميه بندی و بومی گزينی جنسيتی، چند واقعه دردناک اخير در باب تجاوزهای گروهی عليه زنان، اوج زن ستيزی و بی مسئوليتی مقامات نظامی و امنيتی و قضايی ايران را به نمايش گذاشت. تجاوز پديده ای تازه نيست، نه در کشور ما و نه ساير کشورهای جهان. همان طور که فمنيست ها و جنبش های ضد تجاوز در جهان نشان داده اند، اين پديده از ويژگی های جامعه مردسالار است که فرادستی مذکر را در فرايندی خشونت بار و مرعوب کننده عليه فرودستان، به ويژه زنان و نگه داشتن آنان در موقعيت ارعاب، ترويج می دهد. تجاوز، پديده ای مردانه است اما نه بدان معنا که همه مردان متجاوز هستند. مخاطبان متجاوزان عمدتا زنان هستند اما نه بدان معنا که مردان در معرض تجاوز قرار نمی گيرند. تجاوز، اعمال سلطه، کنترل و اعمال قدرت در جامعه ای خشن و مردسالار است و در مناسبات سياسی هم به کار گرفته می شود و قربانی می گيرد. تجاوز به تحريک جنسی متجاوز نيز ربطی ندارد و از کودک و نوجوان و مسن، غريبه و محارم را در بر می گيرد. آنچه مسئله تجاوز را ويژه ی جامعه ايران می کند، شکست برنامه های حاکميت ايران است که سعی داشت و دارد با اعمال رفتار کنترلی و خشونت آميز عليه زنان؛ با ترويج رياکاری و پنهان کاری، جامعه ای اسلامی/ ارزشی/ اخلاقی و خالی از خشونت را به نمايش عمومی بگذارد. حال آنکه اخبار تجاوز و خشونت جنسی – چه هماهنگ و چه سرريز شده – واقعيت را آشکار کرده است. تاسف بارتر آنکه در جايی که با فقدان مکانيزم های حمايتی و بازدارنده از تجاوز و خشونت عليه زنان و کودکان رو به رو هستيم؛ پليس و دستگاه قضايی به ترويج و تشويق خشونت می پردازند، ديگر دستگاه های حکومتی به جای همدردی با قربانيان خشونت و تجاوز و به جای مسئوليت پذيری در رشد و بروز آسيب های اجتماعی، قربانی را گناهکار می خوانند و سعی دارند بر وحشت زنان در عرصه عمومی و حتی خصوصی بيفزايند و زمينه حذف زنان را ازعرصه اجتماعی و مبارزات اجتماعی فراهم کنند. براستی در فقدان سيستم های حمايتی و بازدارنده، قربانيانی که به رغم ميل باطنی شان به بازگويی فرايند دردناک تجاوز می پردازند و يا از متجاوزان شکايت می کنند، شجاعتی ستودنی دارند. از همين روی با اقدام شجاعانه خود، از همگان می طلبند که در همراهی و همدردی با قربانيان تجاوز و عدم سکوت نسبت به ترويج بيشتر خشونت احساس مسئوليت کنند. اخبار سايت های رسمی از تجاوز گروهی به زنان و گاه منجر به قتل زنان در استان های اصفهان (تجاوز ۱۴ مرد به ۱۰ زن)، گلستان( تجاوز ۴ مرد به پزشک روستا و تجاوز منجر به قتل دختری توسط دو مرد) و خراسان خبرمی دهند و خبرها همچنان ادامه دارد. در پی تجاوز گروهی به زنی در اراضی اطراف روستای قوژد از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشمر؛ دادستان شهرستان کاشمر حتی پس از رسانه ای شدن خبر پاسخ دقيقی برای عدم پی گيری نداد و تنها اذعان داشت که «دادگاه کيفری همان شهری که پرونده تجاوزش رسانه‌ای شده ده‌ها مورد از اين پرونده‌ها در حال رسيدگی دارد.» و اگر اخبار تجاوز گروهی به زنان در خمينی شهر اصفهان منتشر نمی شد و امام جمعه کاشمر لب به اعتراض به نقش دستگاه قضايی و انتظامی نمی گشود، اکنون به دليل اين که پرونده شاکی خصوصی نداشت يا شاکی آن جرئت شکايت نداشت همه متهمان آزاد بودند. در حمله و تجاوز نظام يافته و گروهی به زنان در يکی از باغ های خمينی شهر اصفهان، در حالی که اهالی خمينی شهر ضمن تجمع در برابر دادگستری اين شهرستان خواستار پی گيری و برخورد جدی با اين افراد شدند، مسئولان قضائی نه تنها سکوت کردند بلکه حتی کوشيدند کليشه مردسالارانه ی«قربانی گناهکار است» را متوجه زنان شاکی، قربانی و خشونت ديده کنند. موضع گيری رسمی پليس و امام جمعه اصفهان مقصر جلوه دادن زنان به دليل نوع پوشش شان بود. امام جمعه خمينی‌شهر گفت:«آنها هم که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند آدم‌های عليه‌‌السلامی نبوده‌اند.»حتی رييس آگاهی اصفهان که خود مسئول امنيت شهروندان است اعلام کرد «اگر در اين حادثه خانم‌ها حداقل حجاب را در باغ رعايت کرده بودند، شايد مورد آزار و اذيت قرار نمی‌گرفتند.» اما دراين باره که چرا پليس به رغم اطلاع از ماجرا، ۴۵ دقيقه بعد در محل حاضر شد توضيح نمی دهد، مشابه همين صحبت را يکی از مسئولان دانشگاه مشهد در پی تجاوز و ضرب وشتم يکی از دختران دانشجو دانشگاه مشهد مطرح کرده بود و به جای تاکيد برقصور حراست دانشگاه گفته بود:«يک دختر بايد حجابش را رعايت کند تا در امنيت به سر برد و چنين مشکلاتی رخ ندهد.» اين ادعا ناشی از تفکری است که هرگونه مسئوليت مردان را در رفتار جنسی از آنان سلب و آنان را موجوداتی تصور می کند دارای شهوتی کنترل ناپذير که تابع هيچ اخلاقياتی نيستند، رضايت يا عدم رضايت طرف مقابل برايشان کمترين اهميتی ندارد؛ تنها راه پيشگيری از چنين اتفاقات عدم تحريک آقايان است و مسئوليت آن هم بر زنان است؛ حتی اگر ناگهان در خواب در خانه شان مردی به آنان حمله کند چون حجاب نداشته اند مسئولند. موارد تجاوز در سالهای گذشته نيز نشان می دهد که زنان با هر پوششی حتی چادر مورد تجاوز قرار گرفته اند. اين آقايان عاری از حس همدردی، با اين اظهارنظرها و با قساوت تمام نمک به زخم قربانيان می پاشند و فرهنگ تجاوز را تشويق می کنند. بدينگونه، تجاوز نه به عنوان جنايت بلکه بخشی از طيف طبيعی رفتار جنسی مردانه ترسيم می شود. تجاوز و خشونت جنسی ابعاد ديگری نيز دارد. ساليان درازی است که گزارش ها و شهادت های زيادی، هرچند به سختی، از اعمال خشونت و شکنجه های جسمی و جنسی و روانی عليه زندانيان سياسی اعم از زن و مرد، در بسياری از زندان های شهرهای ايران – به ويژه پس از خروج زندانی از ايران- منتشر شده، می شود و بسياری نيز همچنان ناگفته مانده است. تجاوز گاه به عنوای يک حربه سيستماتيک برای ارعاب به کار می رود. خشونت جنسی و جنسيتی نه تنها زنان که مردان را هم هدف قرار می دهد. فاجعه کهريزک، برخورد با دانشجويان کوی در زيرزمين ساختمان وزارت کشور نمونه هايی علنی شده از اين دست اتفاقات بودند. بسياری از جوانان - اعم از دختر و پسر – که در اعتراضات دو سال گذشنه بازداشت شده اند به ويژه آنان که شناخته شده نيستند و از دايره حمايتی کمتری برخوردارند روايت های دردناکی از اين ماجرا دارند. بسياری از آنان تاکنون يا وحشت از بازگويی داشته اند و يا چنان از نظر روانی به هم ريخته اند که نيازمند گذشت زمان برای شرح واقعه هستند و يا اساسا حتی به خاطر ترس از عواقب آن از افشای اين نوع خشونت وحشت دارند. انتشار شهادتنامه های گوناگون درسايت های حقوق بشری، همچنين ويدئويی در سايت کمپين بين المللی حقوق بشر ايران و شهادت نامه دختری ۲۲ ساله از آنچه بر او رفته است، نمونه ای از اين دست فجايع را نشان می دهد. * اعمال خشونت پليسی بر زنان، نمادهای عمومی تری نيزدارد، سال هاست که سياست ارشاد، تنبيه، توبيخ، تعزيز، ضرب و شتم زنان را عناوين گوناگونی چون طرح "مبارزه با بدحجابان"، "طرح عفاف"، "امنيت محور"، "تشديد امنيت اخلاقی"، يا "برخورد با مزاحمين نواميس"... هدف قرار داده و آنان را با برچسب هايی چون بی حجاب، بد حجاب، حالا بد پوشش و مانکن... موردخشونت و تحقير قرار می دهد. حتی تريبون های رسمی و مذهبی در خدمت گرفته شده اند و امامان جماعت و جمعه نيز از اين تريبون ها برای ابراز خشم خود با توصيف زنان به موجوداتی "درنده و گزنده" بهره می گيرند. اعمال اين سياست ها تاکنون به دليل بی توجهی و بی احترامی به حق زنان در انتخاب پوشش، نه تنها به رغم فشارهای نظامی عليه زنان پاسخ نداده بلکه جامعه را روز به روز جنسی تر و مقاومت زنان را در برابر برخوردهای پليسی بيشتر کرده است. يکی از دکترين های جديد برای مدافعان جنسی شدن جامعه اين است که «حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب تخيل جنسی را تحريک می‏کند و سبب می‏شود که مسئله جنسی معنادار شود و دچار بی‏معنايی نگردد» با همين ايدئولوژی هر روز هزاران مامور بايد مراقب تار مو، اندازه و رنگ روسری و شکل مانتو زنان باشند تا بر اساس ميزان تحريک پذيری شان، يا بخوانيد"تحريک تخيل جنسی شان" هم با نشاط شوند و هم دختران و زنان را شناسايی، توبيخ و تنبيه کرده و هر روز شهر را با حضور شان نظامی تر کنند و به ضرب اجبار و سرنيزه و حضور نظامی، ظاهر اسلامی جامعه را حفظ کنند، چه باک اگر زير پوست شهر هزاران زن و کودک قربانی خشونت جنسی و جسمی و روانی شوند. پرسش اينجاست: چگونه می توان آرامش و امنيت خاطر را به واسطه مامورانی در جامعه حاکم کرد که مشاهده خود آنان از شهروندان سلب امنيت می کند؟ آنان خود به الگوهای رفتاری و پوششی مناسبی برای حمله و تجاوز به زنان بدل شده اند، کم نبوده اند کسانی که زير نام مامور و بسيج با هيبت ظاهری مشابه بسيجی و انتظامی و لباس شخصی با ايجاد رعب و وحشت به زنان تجاوز کرده اند. حاکميت ايران می توانست و می تواند به جای تکرار الگوی تشويق و ترغيب و ارعاب و بازداشت و تحميل ارزش های اسلامی با سرنيزه بر دختران و پسران؛ به مقاومت علنی و يا حتی خاموش دختران و زنان در دفاع از حق انتخاب شان توجه کند، می توانست و می تواند به جای الگوگيری از سرکوب، والگودهی سرکوب به، ديگر کشورها، به آزادی انتخاب زنان در نوع پوشش احترام بگذارد. دليل اين همه اصرار برای حفظ ظاهر اسلامی جز اين است که حجاب زنان برای حاکميت ايران نه امر دينی و مذهبی که مسنله ای "سياسی" و" ناموسی" و "نماد اسلامی بودن" حاکميت است ولو به قيمت اعمال خشونت عليه زنان و ترويج خشونت جنسی و جسمی – روانی عليه زنان؟ مواردی که برشمرديم نمونه ای از تبعيض های اعمال شده بر زنان در ماه های اخير است. نهادهای قدرت در ايران، جدا از اختلافات و چالش ها برسر قدرت، در يک چيز اتفاق نظر دارند و آن هم ضديت با زنان از قربانی تا مجرم، از باحجاب تا بی اعتقاد به حجاب، از خانه دار تا شاغل و از بيسواد تا تحصيل کرده است: ما زنان و فعالان حقوق زنان، نسبت به خشونت نظام يافته عليه زنان اعتراض داريم، به تحقير وتوهين مدام و مجرم سازی از قربانيان خشونت اعتراض داريم و از حق زنان برای انتخاب نوع پوششان دفاع می کنيم. از مسئولان قضايی و امنيتی در ايران می خواهيم نسبت به اعمال خشونت جنسی و تجاوز در زندان ها و به زندانيان اعم از دختر و پسر پاسخ گو باشند. از ائمه جمعه و مسئولان قضايی و امنيتی می خواهيم در خصوص اتهاماتی که به زنان وارد می کنند، از توصيف زنان به درنده و گزنده تا متهم کردن زنان قربانی به تحريک مجرمان پايان داده و از زنان از همان تريبون هايی که زنان را مورد توهين و اهانت قرار می دهند عذر خواهی کنند از نهادهای قدرت در ايران، از نيروهای انتظامی و امنيتی و قضايی می خواهيم به جای نگرانی از تار موی زنان نگران جان و امنيت شهروندان باشند که به انحای مختلف مورد تهديد و خشونت قرار می گيرد، به آنچه در حيطه مسئوليت شان مربوط می شود عمل کنند نه اينکه در تشديد خشونت و آزار سهيم باشند. قربانيان خشونت ديده به مراقبت پزشکی و حمايتهای عاطفی و مددکاری همه ما نيازمندند، آنان مسئول آسيب های اجتماعی اعمال شده به خود نيستند. از جامعه پزشکی و مددکاری و همه شهروندان می خواهيم محترمانه، همدلانه و حمايتگرانه با قربانيان تجاوز برخورد کنند و آنان را برای بازگشت به زندگی عادی شان مدد رسانند از گزارشگر ويژه حقوق بشر، آقای احمد شهيد می خواهيم نسبت به تبعيض عليه زنان درايران توجه نشان دهد و ضمن ورود به ايران از نزديک با فعالان زنان در ايران ديدار و گفتگو کند در گام نخست ضمن اعتراض به وضعيت زنان در ايران، و همراهی با کمپين های جهانی زنان عليه خشونت جسمی،جنسی و پليسی، همبستگی مان را با مبارزات خواهرانمان در منطقه و سراسر جهان اعلام می کنيم و به نشانه اعتراض، دستبندهای بنفش به دست های خود می بنديم، و از آنان می خواهيم صدای ما در جهان باشند.

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

انفجار و ترور جمعی با کدام اهداف در نروژ صورت گرفت!

حادثه ای که از آستانه برگزاری مسابقه فوتبال زنان نسبت به وقوع آن هشداد داده بودند، سرانجام روز گذشته در نروژ روی داد. انفجار در ساختمان مرکز دولتی نروژ که وقوع آن را مشابه 11 سپتامبر و حمله به برج های دو قلوی امریکا در نیویورک دانسته اند.
در آستانه برگزاری مسابقه فوتبال زنان، برخی مطبوعات آلمان اشاره به اطلاعاتی کرده بودند که در باره حمله انفجاری به محل برگزاری این مسابقه در آلمان شده بود. در پایتخت آلمان "برلین" و یا شهر مرکزی جنوب آلمان "مونیخ".
آن واقعه روی نداد. یا خنثی شد و یا عاملین و آمرین آن صلاح ندانستند و یا نتوانستند آن را در آلمان اجرا کنند.
پیش از آن، امریکا نسبت به احتمال 11 سپتامبر تازه ای، و این بار در اروپا خبر داده بود. تلویزیون آی. بی. سی نیز سه روز پیش نسبت به احتمال حوادث انفجاری مرگبار در موسسات بزرگ دولتی در اروپا هشدار داده بود، از جمله در پالایشگاه‌های نفت و کارخانه‌های شیمیایی در اروپا.
علیرغم همه این هشدارها، واقعه ای که پیش بینی شده بود، در پایتخت نروژ "اسلو" روی داد و انفجار عظیم در مقر دولتی این کشور روی داد. همزمان با این انفجار، به فستیوال جوان حزب کارگر نروژ، که حزب حاکم در این کشور است حمله شده و شرکت کنندگان به رگبار مسلسل بسته شدند. شمار تلفات انفجار اسلو بالای 10 کشته اعلام شده که تجربه نشان داده، بتدریج اخبار دقیق تلفات را اعلام خواهند کرد تا جامعه دچار خشم و هیجان نشود. شمار تلفات جوان در محل فستیوال چند ده تن اعلام شده است.
اما واقعه مهم دیگر آنست که پلیس مستقیما در به رگبار بستن جوانان دست داشته است. امری که می تواند در باره انفجار مرکز دولتی نیز بزودی کشف و حتی اعلام شود.
بستن فضای سیاسی، ایجاد شرایط امنیتی در سراسر اروپا، دامن زدن به خشم مردم علیه مسلمانان- که تبلیغات غیر مستقیم پیوسته بر نقش آفرینی آنان در حوادثی از نوع حوادث روز گذشته نروژ متمرکز است- و سرانجام، حمله به کانونی که بعنوان مرکز فتنه در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس از آن یاد می کنند،(ایران) از اهداف حوادث روز گذشته نروژ است؟ بویژه که از چند روز پیش مطبوعات و رسانه های تصویری اروپا و امریکا روی مستقر شدن شماری از رهبران القاعده در ایران متمرکز شده و انواع ادعاها را دراین بار مطرح می کنند.

۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

:: خاتمی : جمهوری اسلامی یعنی اگر مردمان روزی حاکمان را نخواستند بدون درگیری و با مسالمت حاکم را برکنار می کنند

دل خوش مداربه چنین اسلامی


آقای خاتمی ازپیدایش قوم ایرانی درفلات ایران زمین ، برماشاهان خوب ویابدحکومت کردند،مادرسال 57بدلیل تبلیغات مسموم ومذموم آخوندهای ازخدابیخبربه انهااطمینان کردیم وپیش خودگفتیم که ملایان نمازخوانندروزه بگیرندمبلغ راستی ودرستی اندهرگزبه جان ومال وناموس این جماعت خیانت نمیکنند،دردوسال گذشته انگاری درخواب دیدم که همین آقایان نمازخوان روزه بگیردختران وپسران نوجوانمان رادرخیابانها به قصدکشتن کتک زدند وعده ائی رابه بهانه به زندان انداختن ودرزندان شکنجه کردن وکشتن وتجاوزکردن وهنوزیک عده جنازه درسردخانه های وزارت اطلاعات نگهداری میشودوبه خانواده های انهاتحویل داده نشده است . انچه که یزیدبرسراسرای کربلانیاورده بود، این نامسلمانان آوردند،شیعیان علی 1400سال است به مظلومیت حسین میگریندوبه دفن شبانه فاطمه اه میکشن وبرسرکول خودمیزنند.پس چرا؟برای شهدای مان چنین نکنیم . محرم من 23خرداد88 شروع میشودبمدت 10روزبرای نداها وسهرابهاوکامرانهاوبقیه مظلومان قرن21عزاداری میکنیم . امت شیعه صلح امام حسن رانمی پسنددازشجاعت حسین مفتخراند . آقای خاتمی تاظهورمختارقرن بیست ویکم چیزی نمانده است. واسطه بودن محمدخاتمی ورفسنجانی میان یزیدزمان زحمت بیهوده است . جداشدن ازحسین است . ماامت علی ابن حسین پس ازقصاص عادلانه ازمتجاوزان به مال وناموسمان خودنفرات قابل درهررشته راانتخاب ووکالت قانونی خودرادرقالب رای تقدیم میداریم . در32سال گذشته رحم ومروت اسلامی شماملت راشرمنده کردبه هیچ کدامتان اعتمادی واعتباری نمانده است .ودرکشورداری نمره صفردریافت کردید،قولهای داده شده سراب بودهم اکنون کشوردرحال نابودی است . تمام مخارج گندکاری های 32ساله ازجیب ملت بدبخت ایران است وتمام لذت 32ساله ازان شماست که بحول قوه خداوندازدماغتان بیرون میکشیم .

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

سرتیپ زاهدی فرمانده واحد ویژه سپاه در سوریه



سپاه پاسداران، یک واحد ویژه نظامی در سوریه دارد. این واحد که از سالها پیش در سوریه مستقر است در جریان سرکوب مردم معترض این کشور نقش بسیار فعالی داشت. قرارگاه عملیاتی این واحد وظیفه حمایت نظامی، اطلاعاتی و لجستیکی از حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی فلسطین را دارد. فرمانده این واحد بصورت محرمانه و با حکم رهبر جمهوری اسلامی تعیین می شود. با اولین جرقه های اعتراضی در سوریه، سرتیپ پاسدارمحمد رضا زاهدی، فرمانده سابق قرارگاه ثار الله که در تهران ماموریت حفظ امنیت پایتخت را برعهده داشت و در سال 1387 به فرماندهی این واحد منصوب شده و به محل اعزام شده بود، از تهران دستور گرفت که مستقیما در عملیات سرکوب معترضان سوریه وارد شود. برای کمک به عملیاتی که وی مامور آن شده بود چند نیروی ویژه ضد شورش که در سرکوب مردم در تهران نقش داشتند به دمشق اعزام شدند.
سرتیپ زاهدی از فرماندهان ارشد سپاه است که پیش تر فرمانده تیپ و لشکر ۱۴ امام حسین اصفهان بوده است. وی در فاصله سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ نیز فرمانده نیروی زمینی سپاه بود.

۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

انتخابات آزاد بدون بازگشت موسوی و کروبی به صحنه سیاسی ممکن نیست!




هاشمی رفسنجانی، در آخرین دیداری که داشته و در همین شماره پیک نت خبر آن را می خوانید، گفته یگانه راه حل برای جلب مشارکت مردم در انتخابات، برگزاری یک انتخابات آزاد است. این که او با چه استدلال ها و راهکارهای دیگری مسئله جلب مشارکت مردم و به حاشیه راندن باصطلاح تندرو ها را با کاربدستان اصلی حکومت و از جمله رهبر جمهوری اسلامی در میان گذاشته معلوم نیست. فعلا تا این حد از آنچه که پشت صحنه می گذرد از دهان رفسنجانی بیرون آمده است.
اما، جدا از آنچه هاشمی گفته، در برخی محافل سیاسی و مطبوعاتی صحبت های دیگری نیز زمزمه می شود. از جمله گفته می شود، محمد خاتمی در دیدارهای خصوصی خود، با علم بر این که گفته هایش یا شنود می شود و یا توسط دیدارکنندگان دهان به دهان شده و به گوش بالاتری ها خواهد رسید گفته است: به هیچ وجه، این بار، به این آسانی ها در انتخابات شرکت نخواهیم کرد. ما از همان انتخابات مجلس هفتم باید جلوی این هرج و مرج انتخاباتی می ایستادیم. بدون آزادی زندانی ها و فعالیت دوباره سیاسی و حزبی آنها و بازگشت آقایان موسوی و کروبی به صحنه هیچ انتخاباتی پیش نخواهد رفت.
گفته می شود در خلال دیدارهائی که خاتمی داشته و اعلام نظراتی که کرده و همچنین دیدارهائی که در هفته های گذشته هاشمی رفسنجانی داشته، چند دیدار از سوی بزرگان جناح راست با خاتمی انجام شده که محور گفتگوها، انتخابات آینده بوده است. خاتمی در همین دیدارها نیز، با علم بر این که حرف ها به بیت رهبری منتقل خواهد شد، روی مواضع خود برای آزادی زندانیان و گشایش فضای سیاسی کشور و به صحنه بازگشتن موسوی و کروبی تاکید کرده است. بویژه این که با توجه به نفوذ کلام موسوی و کروبی در میان مردم، تنها دراین صورت است که مردم به صحنه سیاسی کشور بازخواهند گشت.

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

از یک گزارش دریافتی شبکه اطلاعاتی ج. اسلامی را موساد مدیریت می کند!

این گزارش، حدود 10 روز پیش برای پیک نت ارسال شد. ما دراین مدت، چندین بار آن را با دقت خوانده و پس از بیرون کشیدن بخش هائی که آن را درجهت دفاع از تلاش تیم احمدی نژاد برای برقراری مناسبات با امریکا تشخیص دادیم و مواردی از این گونه، اکنون منتشر می کنیم. آنچه را منتشر می کنیم، بدون موضع گیری به نفع تیم احمدی نژاد و یا تیم خامنه ای و یا تیم سپاه و یا هر تیم دیگری است. بلکه صرفا آن اطلاعات تفسیری است که می تواند به واقعیات رویدادها در جمهوری اسلامی نزدیک باشد. بویژه در هدایت کودتای 22 خرداد و رویدادهای پس از آن. بخاطر حذف قسمت هائی که به آن اشاره کردیم، از ارسال کننده این گزارش پوزش خواسته و امیدواریم انگیزه ما برای پرهیز از برخی چاله چوله ها قابل درک باشد!

«اساسا موساد در دستگاه های امنیتی ما نفوذ نكردند، بلكه آن را چیدند و ساختند. حتی افشای آن كمكی به حل مسئله نمی كند، چون كسانی كه می بایست شناسایی و دستگیر شوند، خودشان هستند. به عبارتی، آنان می بایست خودشان را شناسایی و خودشان را دستگیر كنند كه طبعاً امری محال است. از این روی چون گذشته عده ای دیگر را كه چه بسا تماماً زیر سلطه شان نیستند، به عنوان نفوذی های موساد در رژیم معرفی و دستگیر می كنند
این اطلاعات به همراه تحقیقات اشخاص دیگری كه با سیستم اطلاعاتی كشور آشنایی و ارتباط داشتند، كه معطوف به تسلط موساد بود، در كنار اعلام شناسایی نفوذی های موساد در حزب الله لبنان، باضافه جنجال ارتباط برادران اوفر با ایران، آن هم طی سالیان متمادی كه نه تنها با تعجب مقامات اسرائیلی مواجه نشد، بلكه حتی آن را به دلایل امنیتی پنهان نیز كردند و مانع از ادامه تحقیقات شدند، در كنار مرگ مشكوك یكی از برادران "اوفر" تنها یك هفته پس از لو رفتن ماجرا، در حالی كه وكلایش می گفتند او مدت ها بود به بیماری سرطان دچار بود، اما اخیراً حالش كاملاً خوب بود، مجموعاً خطی را كه موساد در سیستم امنیتی كشورمان داشت لو می داد و عیان ساخت. حتی بسیاری از عملیات به ظاهر موفق سیستم های اطلاعاتی كشور، درست است كه به ضرر آمریكا بود، ولی به سود تندروهای اسرائیل بود و آنان بر سر منافع شان از هیچ كس دستور نمی گیرند.
با استناد به اطلاعات فوق، نگارنده مشغول نگارش مقاله ای هستم تا شرح دهم تیم موساد حتی با لو رفتن، منتظر نمی ماند تا به سراغ اش بروید و چه بسا خودشان به سراغ تان می آیند و حتی ممكن است، افرادی دیگر را برای رد گم كردن قربانی كند تا رفع اتهام از خود كرده باشد. بدین سبب، حتی دستگیری برخی از افراد كه به سرعت هم به ارتباط با موساد اعتراف كرده باشند، مشكوك است و می تواند با اعتراف گیری های تحت شكنجه و غیرواقعی صورت پذیرفته باشد. چون آنان برای سناریویی كه پس از لو رفتن شان باید اجرا شود، قبلاً دوره دیده اند و اصلاً غافلگیر نخواهند شد. مدت كوتاهی نگذشته بود كه دستگاه اطلاعاتی ایران اعلام كرد كه چند جاسوس سی. آی. ای را دستگیر كرده اند، كه بعداً معلوم شد، تعدادی دانشجو و محقق برای ادامه تحصیل به خارج بودند!
جاسوسی در یك كشور هرگز توسط اشخاصی خارج از سیستم های اطلاعاتی صورت نمی گیرد، چون اصلاً اطلاعات مهمی از آن طریق كشف نمی شود. امروزه دستگاه های شنود و نرم افزاری بسیار پیشرفته، بهترین اطلاعات را بدون هر گونه ریسك درز منتقل می سازند. از این روی تنها مدیریت نهادهای امنیتی مهم است كه توسط مهره ها انجام می شود، نه كسب اطلاعات از آن طریق. جالب تر این كه همان نفوذی های را كه مدتی پیش حزب الله لبنان ادعا كرده بود اعتراف كرده اند كه برای موساد جاسوسی می كردند، روز پیش اعلام كرد كه جاسوس سی. آی. ای هستند! یا به عبارتی، پس از مشورت با دستگاه امنیتی ایران، موساد به سی. آی. ای تغییر كرد! هدف از این مدیریت اطلاعات، همان رد گم كنی تیم موساد برای قلب واقعیت است تا وانمود كند كه از همه جور جاسوس در سیستم های اطلاعاتی هست كه گاه از سی. آی. ای و گاه از موساد یا ام. آی. 6 می تواند باشد، تا از این راه، چمبره خود بر سیستم های امنیتی كشور را كه حتی آمریكا نیز اطلاعاتش را از طریق آن - البته اطلاعات مدیریت شده آن- می گیرد، پنهان ساخته باشد!
اساساً این تیم كه در پشت تیم های روی صحنه است، مدیریت واقعی اطلاعات كشور را در دست دارد و ارتباط ایران با هر كشوری توسط آن مدیریت می شود تا منافع اسرائیل را تأمین كند و در مورد رابطه با آمریكا بسیار حساس است و به هیچ وجه حاضر نیست تیمی دیگر آنان را دور بزند و مستقیم با آمریكا رابطه برقرار كند، چون واسطه و رابط و تصمیم گیری باید برحسب منافع آنان باشد.
در جریان مذاكرات هسته ای موساد بدنبال آن است تا ایران با بریدن از هر نوع توافق، باعث شود كه قدرت های بزرگ پس از تحریم های اقتصادی و سیاسی، سراغ اقدامات نظامی بروند.
برای این كه سیستم امنیتی یك كشور عملاً در خدمت سیستم امنیت كشوری دیگر باشد، نیاز نیست تا جملگی جاسوسانی باشند كه آگاهانه برای بیگانگان كار كنند، كافی است تا سر گروه هر هسته مستقل یا سر شبكه ای كه سرگروه ها با آن وصل اند، عامل موساد باشند و از این روی تیم های اطلاعاتی متعدد كشور بدون این كه بدانند، سال ها در خدمت موساد باشند. چون طراحی سیستم امنیتی كشورمان بعد از انقلاب نیز نه چون سیستم های امنیتی آمریكا، بلكه همچون سیستم های امنیتی موساد، یعنی با هسته های مستقل كه حتی از یكدیگر خبر ندارند و سر گروه ها (معاونت ها) با هم در ارتباط اند و دستورات شان نیز با سر شبكه مستقیم است؛ آن هم ارتباط با یك كد. می دانید معنی این سخن چیست؟ یعنی كافی است همان كدی كه سال ها برایش خدمت می كردند، مهره اش تغییر كند و آنان مدام به این كد هك شده، اطلاعات داده و مهمتر از همه، بر طبق دستوراتش عمل كنند و عملاً سیستم امنیتی كشورمان با هزاران لایه های امنیت تنها با تغییر یك كد، كاملاً در خدمت سیستم امنیتی دشمن باشد. از این روی، برخی از مسئولان امنیتی دفاتر كه مقامات به آن ها اطمینان دارند، خود نمی دانند كه در خدمت تیمی هستند كه از موساد دستور می گیرد و چون پیروی از همین دستورات تاكنون باعث شده گروه آن ها بر سر كار بماند، برای ماندن بر قدرت ناگزیر به اطلاعات از این تیمی هستند كه مدیریت پنهان كشور را در دست دارد. بنابراین، مقامات تصور نكنند كه چون دوست های سالیان سال یا برادرشان یا شخصی كاملاً در خدمت نظام را كه از او مطمئن هستند، نمی تواند برای موساد یا سازمان امنیتی كشوری دیگر كار كند، بلكه كافی است تا سرشبكه تغییر كند تا همان شخص مطمئن بدون این كه خود بداند، سال ها در خدمت اسرائیل و منافع آن باشد.



در خبرها آمده بود كه اینك حتی حزب الله لبنان نیز به بسیاری از واسطه های ایرانی اطمینان ندارد و مستقیم با برخی از مقامات ایرانی حرف می زند. اما این نیز مشكلی را حل نمی كند، چون مقامات مربوطه، تخصصی روی مسائل امنیتی و كلیدی ندارند و گفتگوهای كلی و روضه های آقایان را همین تیم امنیتی حرفه ای است كه تبدیل به سوژه های تخصصی برنامه ها و عملیات خود می كنند و همواره آن كلی گویی های آقایان در قالب چندین سناریوی تخصصی این تیم های امنیتی رفته و حتی نتیجه را نیز كه معمولاً بر اساس چند شعار انقلابی و برداشت های سطحی از موفقیت صورت می گیرد، به عنوان اجرای فرامین به این مقامات گزارش هم می كنند.
باز تكرار می كنم: آنان نفوذ نكردند، بلكه مدیریت می كنند!
منبع خبر پیک نت

با توقیف کمپرسورهای گازی قلب پالایشگاه پارس جنوبی هدف تحریم های آلمان قرار گرفت

حتما بخاطر دارید چند وقت پیش به دلیلی که هیچوقت افشا نشد، حکومتهواپیمای صدر اعضم آلمان "آنگلا مرکل" را که قصد داشت جهت رفتن از ترکیه به هندوستان از آسمان ایران عبور کند دو ساعت معطل کرده و اجازه عبور نداد. حال از منابع موٍثق خبر می رسد که درنتیجه این بی تدبیری دولت آلمان دستور توقیف کمپرسورهای گازی را که قبلا توسط ایران از شرکت زیمنس خریداری شده و حکم قلب پالایشگاه را دارند صادرکرده و علاوه براقلام مختلفی که بخاطر مسئله تحریم از دریافت آنها محروم شده ایم، از ورود این کمپرسورها نیز به فازهای 17 / 18 جلوگیری شده است. این در حالی است که دولت وعده داده بود این فازها به علاوه فازهای 15/16 را تا آخر امسال راه اندازی کند. البته حساب فازهای 15/16 که توسط قرارگاه خاتم ساخته می شود بخاطر دست گشاده ای که به کیسه بیت المال دارد و تجهیزات مورد نیاز را از راههای مختلف با چند برابر قیمت خریداری کرده و از این راه سودهای کلانی بهجیب دلال های داخلی و خارجی سرازیر میکند، فرق میکند.

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

احمدی نژاد و فرمانده سپاه کاپیتان های دو تیم اند رقابت دو تیم دولت و سپاه در مسابقه پرسود قاچاق کالا

احمدی نژاد از ابتدای هفته ای که شروع شده، با حضور در چند مراسم و ایراد سخنرانی، عملا ضد حمله به مخالفان خود در بیت رهبری و میان فرماندهان سپاه و همچنین وعده های سر خرمن برای فریب مردم را شروع کرده است. آن ضد حمله، این فریب مردم را نیازمند است تا برای حمله متقابل، نیروئی را جمع کرده باشد.
ضد حمله با حضور در همایش مبارزه با قاچاق در کنار قاضی مرتضوی و پیش کشیدن اسکله های قاچاق شروع شد و فریب مردم با وعده هر ایرانی یک ویلای هزار متری.
درباره تقسیم زمین های ایران بین مردم و ساختن ویلاهای هزارمتری، خبر و تفسیر را بصورت مستقل در این شماره پیک نت می خوانید. درباره ضد حمله و طرح اسکله های قاچاق نیز، مهم تر از نشستن احمدی نژاد و قاضی مرتضوی در کنار هم و تکرار آنچه مهدی کروبی بارها در مقام ریاست مجلس ششم درباره اسکله های قاچاق گفته بود، اشاره آشکاری بود که احمدی نژاد به نقش سپاه در قاچاق و اسکله ها کرد. این اشاره را باید هشداری به فرمانده کل قوا، یعنی رهبر جمهوری اسلامی نیز تلقی کرد.
احمدی نژاد گفت: " اگر کالای دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی هم قرار است وارد کشور شود، می تواند از مرز قانونی وارد شود. نمی‌خواهم بگویم سهم قاچاق کالا معادل حجم قانونی جابه‌جایی کالاست، ولی نمی توان گفت خیلی کمتر از آن است. بین ۵۵ تا ۶۰ میلیارد نخ سیگار در ایران مصرف می شود که معادل ۲ هزار میلیارد تومان است. این رقم همه قاچاقچیان درجه یک دنیا را به طمع می اندازد، چه رسد به «برادران قاچاقچی» خودمان!"
بدنبال انتشار این سخنان، فرمانده کل سپاه پاسداران که اشاره احمدی نژاد را متوجه سپاه و بویژه "برادران خودمان" را اشاره به فرماندهان سپاه ارزیابی کرده بود، در واکنش، روز گذشته به خبرگزاری مهر که به خبرگزاری شهردار تهران "قالیباف" مشهور است گفت:
«سپاه مانند سایر نهادهای نظامی اسکله‌هایی نظامی در اختیار دارد. اما هیچگونه مبادله تجاری در آنها انجام نمی‌دهد. این بحثی انحرافی است که توسط افرادی که به نظر ما، ذینفع هستند، مطرح می‌شود.»
با این جمله، فرمانده سپاه توپ قاچاق را به زمین دولت پرتاب کرده و احمدی نژاد و دولت را در قاچاق ذینفع اعلام کرد!

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

بازهم کردستان شهرعاشقان آزادی:

کردستان شهراعدام های بیگناهان،شهر آزادیخوهان وطن ، کردستان شهرمظلومان، شهرخون ، بازهم هموطن کردستانی رابنام کامیل فتح‌الهی اهل شهرستان پاوە ماە پیش در تهران بازداشت و با تلفن بە خانوادە اطلاع می‌دهند کە توسط پلیس امنیت بازداشت شدە است. خانوادە کامیل خرداد ماە برای دیدن فرزندشان بە زندان می‌روند کە در نهایت اعلام می‌شود کە کامیل بە علت عفونت داخلی درگذشتە است. اما با پیگیریهای زیادتر معلوم شدە کە کامیل بر اثر زیادەروی در شکنجە جان باختە است. کامیل را در بهشت زهرا در ردیف ٣١، شمارە ٢٨ بە گور سپردەاند. خدایاصبرتاکی، تاکی ظلم ظالمان راتحمل کنیم اندک زمانی نمانده که تفنگم رابرسینه بفشارم رودرروی ظالمان بایستم وباصدای بلندفریادکشم ای نامسلمانان خجالت بکشیدوحیاکنید. دختران وپسران رادرخیابان کتک میزنید،دانشجویان فرهیخته کشوررابه بهانه زندانی میکنیدوبعدهم شکنجه وتجاوزمیکنید.ثروتهایمان رابه یغما میبرید،محاکمات سه دقیقه ائی وصدورحکم اعدام، وگورهای دسته جمعی ونسل کشی که جای خودرادارد،پاسخ دهیددرتاریخ هفت هزارساله ایران چنین سوابقی بوده است؟ دل خوشمداریدکه چندروزی برسرنیزه جوروستم تکیه زده اید، حکم میرانید،مطمئن باشیدعذابی بزرگ درانتظارشماخواهد بودچه دردنیاوچه درآخرت....

۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

انتشار گزارش مشترک وزارت کشور و سازمان امنیت آلمان تله وزارت اطلاعات برای آنها که جهت دیدار بستگان به ایران سفر می کنند!

وزارت کشور و سازمان امنیت داخلی آلمان، بصورت مشترک گزارش امنیتی سال ۲۰۱۰این کشور را منتشر کردند. در بخش مهمی از این گزارش ۳۳۵ صحفه ای، موقعیت گروه‌ها و فعالان سیاسی و مذهبی ایرانی در آلمان بررسی شده است. از جمله تلاش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای کسب اطلاعات از کسانی است که برای امور شخصی و یا فعالیت اقتصادی به ایران سفر می کنند.
دراین بخش قید شده است که وزارت اطلاعات ایران می کوشد همکاری شهروندان آلمانی که برای دیدار بستگان و یا امور شغلی به ایران سفر می کنند را برای همکاری با این وزارت‌خانه جلب کند. (در این بخش، جمله بندی به گونه ایست که معلوم نیست منظور آلمانی هائی است که به ایران سفر می کنند و یا ایرانیان شهروند آلمان شده که به ایران سفر می کنند. اما با توجه به تاکید گزارش بر "سفر به ایران برای دیدار بستگان"، باحتمال قریب به یقین منظور سفر ایرانیان به داخل کشور و بازگشت به آلمان باید باشد، زیرا آلمانی برای دیدار با بستگانش به ایران نمی رود و ضمنا به دشواری بتوان تصور کرد که نهادهای امنیتی ج. اسلامی، آلمانی ها را برای گفتگو احضار و تلاش کنند آنها را به منابع خبری خود تبدیل کنند! ضمنا در این گزارش روی "تلاش وزارت اطلاعات" تاکید شده، بنابراین منظور گزارش این نیست که هر ایرانی که به داخل کشور سفر می کند منبع اطلاعاتی جمهوری اسلامی می شود.)
این گزارش قید شده که وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران می کوشند از طریق پایگاه‌هایی که در آلمان دارند، برای کسب اطلاعات از وضعیت اعضای گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی در آلمان، در این گروه‌ها نفوذ کنند.
وزارت اطلاعات ایران همچنین سرگرم جمع‌آوری اطلاعات سیاسی، اقتصادی و علمی در آلمان است و بیشترین فعالیت‌های جاسوسی علیه آلمان نیز از طریق این وزارت‌خانه پیش برده می‌شود.
واحدهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در پوشش فعالیت‌های اداری در سفارتجمهوری اسلامی در برلین نقش مهمی را برعهده دارند. حتی کنسولگری‌های ایران موظف به پشتیبانی از واحدهای وزارت اطلاعات در آلمان هستند.
هم‌اکنون حدود ۲۷ گروه و جریان افراطی اسلام‌گرا در آلمان مشغول فعالیت هستند. شمار اعضای این گروه‌ها در مجموع حدود ۴۶۲۷۰ تن حدس زده می‌شود. برخی از این گروه ها برای تبلیغ تشییع در ارتباط نزدیک با دولت ایران قرار دارند. بزرگترین مراکز این نوع فعالیت در هامبورگ قرار دارد که هدایت آن با نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در اروپای مرکزی است.