۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

ارتش مصر با احترام به حقوق مشروع مردم به زور متوسل نمی شود

جرس: ارتش مصر طی بیانیه ای قول داده است که علیه تظاهرکنندگانی که خواستار برکناری رژیم حسنی مبارک هستند به زور متوسل نشود و گفت که به "حقوق مشروع مردم" احترام می گذارد.


این بیانیه پیش از تظاهرات بزرگی که برای روز سه شنبه برنامه ریزی شده است صادر می شود. همچنین درخواست اعتصاب عمومی در این روز مطرح شده است.
همزمان عمر سلیمان معاون رئیس جمهور مصر گفت که آقای مبارک از او خواسته است دیالوگی با احزاب سیاسی برای اصلاح قانون اساسی را شروع کند.
پیشتر آقای مبارک اصلاح کابینه را برای جلوگیری از اعتراضات تازه اعلام کرد که طی آن حبی العدلی وزیر کشور عمدتا منفور مصر کنار گذاشته شد.

سرپیچی از مقررات منع تردد
به گزارش بی بی سی، ارتش مصر در بیانیه ای که رسانه های این کشور منتشر کردند نوشت: "خطاب به مردم بزرگ مصر، نیروهای مسلح شما، با اذعان به حقوق مشروع مردم... علیه مردم مصر از زور استفاده نکرده و نخواهد کرد."
این گزارش می افزاید: "اعلامیه ارتش پس از درخواست مخالفان برای تظاهرات یک میلیونی در روز سه شنبه در مرکز قاهره صادر شد. اکنون به پایان رسیدن حکومت 30 ساله آقای مبارک بیش از پیش محتمل به نظر می رسد."
درخواست تجمع میلیونی سه شنبه در حالی مطرح می شود که به دلیل اجرای مقررات منع رفت و آمد حرکت قطارها متوقف شده و پروازهای داخلی لغو شده است.
از سوی دیگر دوشنبه شب، عمر سلیمان معاون رئیس جمهور مصر به تلویزیون دولتی گفت که آقای مبارک از او خواسته است گفت و گو با همه احزاب در مورد تغییرات در قانون اساسی را فورا شروع کند.
او می گوید که در بعضی از حوزه ها که شواهد نقض مقررات در انتخابات پارلمانی سال گذشته در آنها وجود داشته، انتخابات تازه برگزار خواهد شد.
آقای سلیمان می گوید که رئیس جمهور در چند روز آینده سیاست های تازه دولت را اعلام خواهد کرد. "اینها شامل سیاست های روشن و قطعی برای اجرای تعهداتش در یک چارچوب تسریع شده به شکلی است که اعتماد را به اقتصاد مصر بازگرداند.... و فورا به اولویت ها یعنی رسیدگی به بیکاری، مبارزه با فقر و فساد و دستیابی به توازنی لازم میان درآمدها و قیمت ها بپردازد."

۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

کودتاچی های ایران درباره مصر و تونس آدرس عوضی میدهند

نسلی که در تونس و مصر و اردن و مراکش و یمن به خیابان آمده، در مرز 30 سالگی است و فریادش علیه گرانی و بیکاری و استبداد است. شکل و شمایل این جنبش خیابانی، بیش از آن که به انقلاب 57 ایران علیه شاه شبیه باشد، به جنبش سبز شبیه است و نسلی که در خیابان های این کشورهاست، آنچه را که خوب بخاطر دارد جنبش سبز است و نه حوادث 32 سال پیش ایران را که کوچکترین خاطره ای از آن ندارد و اساسا به دنیا نیآمده بود که اکنون خاطره ای داشته باشد. نمایش فیلم های انقلاب ایران هم در سیمای جمهوری اسلامی ممنوع است.
کودتاچی ها و روحانیون حامی و سازمانده کودتای 22 خرداد که زیر فشار جنبش خیابانی در کشورهای خاورمیانه قرار گرفته و از آغاز دوباره جنبش خیابانی در ایران وحشتزده اند، مرتب آدرس انقلاب سال 57 را میدهند. از جمله آیت الله مصباح یزدی که دیروز آدرس عوضی داد و گفت حوادث مصر به تقلید از انقلاب 57 است.
در واقع، هرکدام از مقامات جمهوری اسلامی که اکنون درباره تحولات مصر و تونس و یمن و مراکش و اردن چنین ارزیابی ارائه میدهند، از وحشت مشابهت این جنبش با جنبش سبز است. از آیت الله نوری همدانی تا آیت الله مصباح و احمدی نژاد و بقیه.

۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

مردم خاورمیانه بیخود علیه حذف یارانه ها انقلاب کرده اند فرمانده نیروی انتظامی مذاکرات اتمی ترکیه را شنود کرد!

احمدي نژاد: امروز همه‌ي ملت‌ها ايران را متعلق به خود مي‌دانند و پيشرفت ملت ايران موجب دلگرمي آنهاست./ایسنا
احمد ‌خاتمي، عضو مجلس خبرگان: قانون هدفمندي يارانه‌‌ها توسط مردم و براي رفاه حال آنها به اجرا در ‌آمد و استقبال ملي را نيز به همراه داشت./فارس
صطفي محمدنجار، وزير كشور: در حال حاضر ایران قدرت نخست منطقه است و بدون حضور ايران هيچ تصميمي در منطقه گرفته نمي‌شود./فارس
آيت الله نوري همداني: مردم سال گذشته كه سال پالايش كشور بود فتنه‌گران را از صحنه حذف كردند./فارس
اسماعيل احمدي مقدم، فرمانده نيروي انتظامي: در مذاکرات استامبول، غربي ها به دنبال باج خواهي از ايران بودند./ایسنا


مستقیم ترین صراط
صراط استبداد است!
علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه: جرم كسانی كه مقابل سید علی ایستادند، از جرم مقابله با روح‌الله سنگین‌تر است./فارس
محمود احمدی‌نژاد: اگر قانون هدفمند كردن یارانه‌ها بطور كامل اجرا شود فقیری در كشور نمی‌ماند./ایسنا
احمد خاتمی، عضو هیات رییسه مجلس خبرگان: جوان‌ها از ولایت فقیه جدا نشوند زیرا این صراط، صراط مستقیم است./ایسنا
بانک مرکزی: گوشت قرمز و سفید ارزان شد./آخرین نیوز

۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

آتش فشان انقلاب علیه فقر، بیکاری و استبداد اشپیگل شماره 4 ـ ترجمه رضا نافعی

راهپیمائی روز گذشته مردم در پایتخت مصر “قاهره “، به سوی میدان “تحریر” و مقابل مجلس مصر، علیرغم خشونتی که پلیس و نیروهای امنیتی برای مقابله با آن به کار بردند، از سوی خبرگزاری ها بعنوان حرکت بزرگ مردم مصر برای اصلاحات گزارش شد. محمد البرادعی رئیس سابق آژانس انرژی اتمی که اکنون به سخنگوی جنبش اعتراضی مردم مصر تبدیل شده، در روزهای گذشته از حکومت مصر خواسته بود در مقابل مردم دست به خشونت نزنند و اجازه بدهند مردم راهپیمائی مسالمت آمیز خود را برگزار کنند. او بدین ترتیب، نه تنها از راهپیمائی روز گذشته مصر حمایت کرده بود، بلکه عملا مردم را به این راهپیمائی دعوت کرده بود.
آنچه را می خوانید بخشی از مصاحبه ایست که البرادعی ، با اشپیگل ( 4) در باره اوضاع مصر و تظاهرات روزگذشته کرده بود:
«فرهنگ ترس، که رژیم مبارک گسترش داده بود شکسته است. .. در کشوری که در آمد 40 در صد از مردم آن کمتر از یک دلار است، فریاد “نان می خواهیم” قابل درک است. خواست مردم تامین نیاز های اولیه است، عمیق تر از آنچه در تونس شاهدیم. ما اکنون در مصر با احتمال انقلاب تهی دستان و نومیدان روبرو هستیم.
اشپیگل می نویسد : “در آمد کارگران نساجی در تونس، که اکثرا زن هستند، ماهی 40 دلار است. در حالی که طبق قانون، حداقل دستمزد باید 120 دلار باشد. ولی در برابر فشار سرمایه گذاران خارجی چاره ای باقی نمی ماند، جز پذیرش همین 40 دلار …”
تازه همین نان بخور و نمیر هم برای همه نیست. دولت های عربی مامور اجرای اوامر صندوق بین المللی پول هستند. حذف یارانه ها و خدمات اجتماعی از شرایط بی برو برگرد صندوق بین المللی پول برای وام دادن به کشور های متقاضی است. چرا که سرمایه گذاران بین المللی بتوانند با حداقل مخارج به حداکثر سود دست یابند. یکی دیگر از شرائط صندوق و سرمایه گذاران ممنوع بودن تشکیل اتحادیه های کارگری و احزاب مدافع منافع کارگران است (از جمله در ایران). راه حلی که بنظر حکام این کشورها برای مقابله با اعتراضات کارگران رسیده ایجاد دستگاه های امنیتی وسیع و بکار بردن شدت عمل و زندان و شکنجه است. مثلا در تونس نیروی نظامی آن مجموعا کمتر از 35 هزار نفر است ولی نیروی پلیس و دستگاههای امنیتی آن 170 هزار نفر ـ برابر با نیروی پلیس فرانسه، در حالی که جمعیت فرانسه 6 برابر بیش از جمعیت تونس است. با این همه، تمام این پیش بینی ها و تدابیر مخوف و زندان ها و شکنجه ها و شکنجه گران، در روز واقعه ــ روزی که مردم به خشم آمدند ــ موثر نیفتاد و بن علی و خاندان کلاش و چپاولگرش از ترس مردم فراری شدند.
اشپیگل می نویسد:
چهارشنبه پیش که رهبران کشور های عربی در شرم الشیخ گرد هم آمدند، جای بن علی، برای نخستین بار، در این مجمع خالی بود. مهمانداران (مصری ها) بسیار به خود زحمت دادند که در دستور کار کنفرانس از آنچه در تونس رخ داده سخنی به میان نیاید، که البته بی فایده بود. عمر موسی، دبیرکل اتحادیه عرب و نخستین سخنران گفت: “انقلاب تونس فاصله زیادی با ما ندارد، مردم عرب هیچ گاه تا این حد خشمگین و سرخورده نبوده اند. فقر بیکاری و رکود اقتصادی روح مردم عرب را درهم شکسته است”.
مبارک، رئیس جمهمور مصر که بعد از او رشته سخن را بدست گرفت، حتی یک کلام هم از تونس نگفت. او در باره اهمیت همکاریهای اقتصادی سخن راند و گفت این شرط امنیت ملی است.
یعنی نفی وقیحانه واقعیتی که عمر موسی قبل از او با صراحت تمام آنرا مطرح کرد. واقعیت این است که وضع برخی از 21 کشور عربی و فلسطین حتی از تونس هم بد تر است.
اهالی این کشور ها جوان هستند و ناراضی. از 325 میلیون جمعیت کشورهای عربی سن 53،4 در صد ، یعنی 190 میلیون نفر آنها ، زیر 24 سال است که تقریبا سه چهارم آنها بیکارند. حرفه ای که آموخته اند اغلب به کارشان نمی آید، چون چنین مشاغلی در جامعه وجود ندارد. سن ازدواج از 35 و 40 به بالاست . در کشورهائی چون مصر که حقوق بشر، میلیون ها بار، زیر پا گذاشته می شود، طول عمر 9 تا 15 سال کمتر از آلمان است.
دولت های آنان فاسد، رشوه خوار و پیر هستند…غرب هم اینها را می داند باوجود این درکنار این آقایان ایستاده و از آنها حمایت می کند.
مثلا رژیم الجزائر از نظر وزارت خارجه آمریکا رژیمی است “شکستنی” و “بطرز بی سابقه ای رشوه خوار”. پرزیدنت عبد العزیز بوته فلیکا ، 73 ساله، ” منزوی ” است و رابطه با واقعیت را از دست داده است”. اینها گزارش های دیپلمات های آمریکا از الجزائر به وزارت خارجه آمریکا ست که ویکی لیکس منتشر ساخته است. از قرار معلوم بوته فلیکا سعی می کند ، برادر خود، سعید را که 20 سال از او جوانتر است، بجای خود بنشاند. ولی این کشور روی آتشفشان نشسته است. مردان جوان خشمگین هستند . دو راه بیشتر در پیش رو ندارند : در وطن ماندن و به مرگ تدریجی مردن یا دل به دریا زدن و در دریا مردن، شاید هم احتمالا از مدیترانه گذشتن و به اروپا رسیدن. هر هفته قایق های مسافربری قاچاق از بندر عنابه حرکت می کنند، مملو از مسافر، که اکثرا جوان هستند ــ پزشگ، وکیل دعاوی، بیکاران، حتی نخبگان هم فرار می کنند:”
سفیر آمریکا از مراکش نیز گزارش های مشابهی فرستاده است. دهها نفر فارغ التحصیلان دانشگاه برای این که به استخدام دولت در آیند، در انتظار نوبت چادر می زنند. سه سال پیش چند نفر از آنها، که امید را از دست داده بودند، قصد خود سوزی کردند، که نجاتشان دادند. در کشور سلطان محمد چهارم، رشوه خواری بخشی از کار اداری است. در لیبی، کشور قذافی، وضع بسیار بدتر از آنست که بنظر می رسد . قذافی شرمنده کارهای ناپسند پسران خود است.
تا کی مردم عرب از موریتانی گرفته تا یمن و از سودان تا سوریه حاضرند خفت ها را تحمل کنند. آیا تونس آغاز پایان حکومت های خود کامه عربی نیست؟
در اردن و یمن هزاران نفر به خیابان ها ریختند و خواستار کناره گیری پادشاهان دو کشور شدند. حکومت شیخ نشین ثروتمند کویت، که نفت دارد، و اهالی بومی آن از دهها سال پیش، حساب شده زیر فشار گذاشته می شدند، برای جلوگیری از اعتراض های خیابانی ، 3500 دلار به حساب یک یک شهروندان حواله کرد.
دو پدیده در شورش تونس، امید بخش اصلاح طلبان عرب شده است. یکی این که خود مردم تونس فرمانروای خود کامه را سرنگون کردند ــ نه چون عراق در سال 2003 که یک ارتش غربی صدام را سرنگون کرد. دوم این که : این جنبش خود جوش بود. یعنی نه سازمان یافته بود و نه چون انقلاب ایران در سال 1979 تحت رهبری یک شخصیت با جاذبه. تا کنون کارشناسان سیاسی معتقد بودند که شرط اولیه برای سرنگون کردن توام با موفقیتِ یک حاکم خودکامه در خاور نزدیک ، وجود یک رهبر با جاذبه است.
با این همه ، اکثر کارشناسان امور خاور نزدیک در بیان این که آیا آنچه رخداده ، آغاز بهار عربی است، هم نظر نیستند.
در مورد عربستان سعودی مانند تونس تعداد جوانان سرخورده و بیکارش زیاد است. دولت های کشور های فقیرتر عربی که تکیه گاهشان دستگاههای امنیتی شان است، پس از انقلاب تونس چندان احساس امنیت نمی کنند. هفته پیش سلاطین نفت در شرم الشیخ در نظر گرفتند، 2 میلیارد دلار برای ایجاد کار و کمک به جوانان دراختیار تمام کشور های عربی بگذارند. آتشی که برخاسته، با 2 میلیارد دلار خاموش می شود؟

۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

اظهارات رئیس جمهوری دررشت :من نوکرملت ایران هستم!

آقای احمدی نژادملت ایران نوکرنامشروع نمیخواهد،شمابرامده ازرای ملت نیستید.شمالیاقت نوکری ملت راندارید،شماچگونه نوکری هستیدکه بازورسرنیزه، وتهدیدملت ایران، اموال ملت رابه دیگران میبخشیدوهم به یغما میبرید،درموقع اعتراض ملت، انهارابه زندان میاندازیدوشکنجه میکنیدوحتی به زندانیان تجاوزنیزشده است. که بایددرصنف نوکری کلاهتان رابالابگذارید.نوکرهمیشه حرف اربابش راگوش میکند.شماگوش که نمیکنیدهیچ طلبکارهم هستید.شمامیخواستیدکشوراسرائیل راازروی کره زمین محوکنید.شماایران رانابودکردیدوعلاوه براینکه جوانانش رابیکاروزندانی وکارخانه هایش راتعطیل کردید، نوخبه گانش راازکارمحروم وفراری ازوطن کردید،کدام نوکرنسبت به اربابش چنین خیانتی روامیدارد،که شمارواداشته اید.اگرراست میگوئیددرآمدکل کشوررادریکسال شمسی بین ملت بطورمساوی وشفاف تقسیم کنیدتاسن ازدواج به چهل سال نرسدوشش میلیون متعلقه درکشورنباشدوبه خاطرلقمه نانی زنان کشوربه خودفروشی اقدام نکنند.اگرتاامروزدوام آورده ایدازپخش گونی گونی پول دردهات وشهرستانها بوده است .شماتاکی قادریدگداپروری کنید.شمادریک کارموفق بوده ایددراین 31سال مستضعفان رانابودوبکلی معدوم نموده اید، قشرمتوسط رابه روزسیاه نشاندی چرا؟ بخاطراینکه حکومت راسیصدسال قبضه کنی ودرمقابل تکه نانی جلوی ملت سکوت انهاراخریداری کنی واسوده به چپاول وتناول مشغول شوی ونسل اندرنسل حاکم شوی زهی خیال باطل حاکمیت دروغین وپوشالی شماپایان یافته وسرنوشت شمامثل تمام دیکتاتورهای جهان رقم خواهد خورد.سبزباشیدواستوارسحرنزدیک

۱۳۸۹ بهمن ۲, شنبه

در راستای تداوم فشارها بر اساتید منتقد : لغو کلاس های دكتر محمد شریف استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبائی !

در ادامه فشارها و اِعمال محدودیت ها بر اساتید و اعضای هیئت علمیِ منتقد دولت، منابع خبری گزارش دادند که کلیۀ كلاسهای دكتر محمد شریف استاد حقوق دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، از ترم آینده در هر سه مقطع كارشناسی‏ كارشناسی ارشد و دكترا حذف شده است. به گزارش منابع خبری جرس، دستور این اقدام که در راستای حذف و تصفیۀ اساتید منتقد صورت گرفته، از سوی مقامات بالای دانشگاه به اداره آموزش‏‏ دانشكده ابلاغ شده است. گفتنی است هفته گذشته تعدادی از روسای دانشگاههای دولتی سراسر كشور‏ درنامه ای سرگشاده از اقدامات صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در بازنشستگی اجباری اساتید و "استخدام اساتید جوان"، حمایت كرده بودند. این در حالی است که مدیریت این ریاست انتصابی بر دانشگاه علامه، انتقاد واعتراض بسیاری از دانشجویان واساتید را طی سال های اخیر برانگیخته است وبسیاری از اساتید صاحب نام از تدریس در این دانشگاه محروم شده اند. بر اساس این گزارش، نمونه ای دیگر از اقدامات شریعتی این است که وی در مهرماه گذشته، كلیه كلاسهای دكتر محمدرضا ضیائی بیگدلی استاد حقوق بین الملل عمومی و نویسنده كتاب مرجع این رشته در ایران كه بدلیل شان بالای علمی و با گذشت دو سال از بازنشستگی به تدریس ادامه می داد، حذف کرد و به شیوه توهین آمیزی اتاق كار این استاد برجسته حقوق، از وی گرفته شد. همچنین در ماههای اخیر بازنشستگی دكتر مهدی طیب در دانشكده زبان و ادبیات فارسی كه واكنش های گسترده ای را برانگیخت تا جایی كه ٧۵ نماینده مجلس طی نامه ای به کامران دانشجو گفته بودند كه نحوه رفتار دانشگاه علامه طباطبایی با مهدی طیب، عضو هیئت علمی این دانشگاه و بازنشستگی اجباری اساتید و سکوت تائید آمیز وزیر علوم ابهاماتی در نحوه مدیریت این وزارتخانه برای نمایندگان مجلس به وجود آورده است. این نامه كه به امضای افرادی مانند مرتضی آقاتهرانی، احمد توکلی، احمدرضا دستغیب، ابراهیم نکونام و بسیاری از نمایندگان دیگر رسیده بود‏، همراه با با پیوست ٢٣ صفحه ای در مورد قطع یکسال و نیم کلیه پرداختیها به این استاد، عدم پرداخت مطالبات مهدی طیب از دانشگاه از دو سال و سه ماه قبل تا کنون و تعرض به حریم وی بود. امضا كنندكنندگان نامه هشدار داده بودند كه در صورت سکوت تائید و عدم برخورد با تخلفات مذکور از سوی آن وزارت اقدامات بعدی نمایندگان نظیر سئوال و استیضاح پابرجا خواهد بود. لازم به ذکر است دکتر شریف از اساتید دگراندیش حقوق و حقوقدان منتقد دولت می باشد، که وکالت چند تن از زندانیان سیاسی را نیز بر عهده داشته است.

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

در فضای کنونی کشور،کاربران اینترنتی و وبلاگ نویسان باید تزریق روحیه کنند نه ایجاد ناامیدی!

نمی دانم چرا ما ایرانیان در شرایط خاص، بد عمل می کنیم. در ورزشگاها وقتی تیممان خوب بازی می کند و تهاجمی است بسیار تشویق می کنیم، وقتی تیممان وضعیتش به هم می ریزد و یا گل می خورد و نیاز به تشویق و تزریق روحیه دارد، در سکوت فرو می رویم. همین اخلاقمان در زندگی و در مسائل اجتماعی هم به خوبی نمود دارد. در مبارزات اجتماعیمان همین رویه را به عینه دیده ایم. حکومت هم به خوبی این را می داند و از این ضعفمان به خوبی استفاده کرده و جو ناامیدی را میانمان دامن زده است. در جامعه ای که قشر تحصیل کرده اش چنین یاس و ناامیدی به سراغش می آید، از بقیه مردمش چه انتظاری می توان داشت؟ نزدیک به یک سال است ما کاربران در بیشتر موارد تزریق ناامیدی کرده ایم. اطلاع رسانی در مورد زندانیان جنبش و رنج و دردشان کار خوبی بوده و تنفر و خشم مردمی را چندین برابر کرده است ولی در کنار این گونه لینکها و موضوعات داغی که ایجاد کردیم کمتر به تشویق و تزریق روحیه پرداختیم. چه بسیار افرادی هستند که شاید تا به حال بالاترین را ندیده باشند ولی تا به امروز مشغول شعار نویسی در شهرها می باشند. باید روحیه را در این افراد دید، کسانی که بعد از یک سال و نیم هنوز امید دارند و ادامه می دهند. آنها نه می گویند چرا موسوی فلان نکرد، چرا کروبی بیسار. آنها عملگرا هستند و به وظیفه خود بدون خستگی و به طور مستمر ادامه می دهند. دوستان ما کاربران اینترنتی وظیفه داریم به جامعه تزریق روحیه کنیم. یادم می آید زمانی که در بالاترین اتحاد بود، زمانی که روحیه بود، همین روحیه را به جامعه منتقل می کرد و می دیدیم بیشترین بازدید کننده را داشت. بیاییم دعواهای پیش پا افتاده را به کناری بگذاریم. بیاییم با منطق، انصاف و صداقت نقشه راهمان تا دموکراسی و آبادی ایران را ترسیم کنیم. عهد کنیم ناامیدی را از خود بیرون کنیم. راه موفقیت در هیچ زمینه ای کوتاه نیست، میانبری هم ندارد. به یاد داشته باشیم پیروزی هایی که سخت به دست آیند پایدارتر هستند و شیرین تر.

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

چه کسی تقصیر بیشتری دارد؛ مردم یا دولت؟

چکیده :رسانه‌های به نام ملی و در واقع دولتی تبلیغ می‌کنند که مردم مقصرند، چون انرژی را هدر می‌دهند، از خودروهای بی‌کیفیت شخصی‌شان استفاده می‌کنند، بنزین مصرف و ترافیک درست می‌کنند، هوا را آلوده می‌کنند، دائم گناه می‌کنند و باعث زلزله می‌شوند، حجاب را رعایت نمی‌کنند و باعث خشکسالی می‌شوند، فرزندانشان را طوری تربیت می‌کنند که زیاد از حد نان مصرف کنند و...

کلمه – گروه اقتصادی: این روزها یک اتهام دیگر به فهرست اتهامات مردم ایران افزوده است: آنها متهم می‌شوند که اسراف‌کارند، صرفه‌جویی نمی‌کنند و هرچقدر هم دولت کارآمد است! باز نمی‌تواند از پس تامین مایحتاج این ملت برآید.
این همه‌ی اتهام نیست؛ رسانه‌های به نام ملی و در واقع دولتی تبلیغ می‌کنند که مردم مقصرند، چون انرژی را هدر می‌دهند، از خودروهای بی‌کیفیت شخصی‌شان استفاده می‌کنند، بنزین مصرف و ترافیک درست می‌کنند، هوا را آلوده می‌کنند، دائم گناه می‌کنند و باعث زلزله می‌شوند، حجاب را رعایت نمی‌کنند و باعث خشکسالی می‌شوند، فرزندانشان را طوری تربیت می‌کنند که زیاد از حد نان مصرف کنند و …
اینها که سهل است؛ آیا همان اولی واقعیت دارد؟ آیا اتلاف منابع انرژی، تقصیر ملت است و با صرفه‌جویی از نوع کم مصرف کردن، مشکلات حل می‌شود؟ یا آنکه دولت مقصر اصلی است؟ در سطرهای آینده، چند عدد و رقم ساده در زمینه میزان اتلاف چند نوع انرژی بررسی شده است تا مشخص شود که مقصر اتلاف انرژی و تضییع منابع ملی، دولت است یا مردم مظلوم؟ تا مشخص شود که آیا دولت در لحن طلبکارانه‌ای که به تازگی در این زمینه اختیار کرده، محق است یا خیر.
همه‌ی عدد و رقم‌هایی که در این محاسبات مورد استفاده قرار گرفته، از آمارهای رسمی و دولتی اخذ شده است.
نقش دولت در اتلاف برق: تلفات برق در کشور ۲۳ درصد است. این درحالی است که استاندارد جهانی برای تلفات برق، بین هفت تا هشت درصد است. این یعنی ۱۵ درصد تلفات شبکه‌ی برق ناشی از سوء مدیریت در ایجاد یک شبکه‌ی برق است. مصرف برق سالانه کشور حدودا ۲۲۵ میلیارد کیلووات ساعت است که ۱۵ درصد آن حدودا ۳۴ میلیارد کیلووات ساعت بوده و با قیمت متوسط هر کیلو وات ساعت ۴۵ تومان (قیمت غیر یارانه‌ای جدید) میزان ضرر وارده از این ناحیه حدودا ۱٫۵ میلیارد دلار در سال است.
نقش دولت در اتلاف آب: مصرف آب کشور حدود ۹۸ میلیارد متر مکعب در سال است که حدود ۳۰ درصد آن در شبکه‌ی توزیع گم می‌شود! بدین معنی که بخشی از آن در لوله‌های فرسوده شرکت آب هرز می‌رود و بخشی از آن هم توسط کسانی مصرف می‌شود که شرکت آب نمی‌تواند پولی از آنها بگیرد. بنابر این حدود ۲۹ میلیارد متر مکعب آب کشور هدر می‌رود که با احتساب قیمت متوسط غیر یارانه‌ای ۲۵۰ تومان برای هر متر مکعب از این محل کشور دچار ۷٫۲ میلیارد دلار ضرر سالانه می‌شود.
نقش دولت در اتلاف گاز: در ایران روزانه ۵۴ میلیون مترمکعب گاز در میدان‌های نفت و گاز و مشعل پالایشگاه‌ها و بدون کوچک‌ترین استفاده‌ای سوزانده می‌شود که این رقم معادل مصرف گاز یک روز در کشور ترکیه است. اگر ارزش این میزان گاز همراه را با قیمت گاز وارداتی ترکمنستان (۱۷۰ دلار به ازای هر هزار متر مکعب) محاسبه کنیم، متوجه می‌شویم که هر روز “نه” میلیون دلار گاز در کشور سوزانده می‌شود که سالی حدود ۳ میلیارد دلار ضرر مالی دارد. با این مقدار گاز، با شیوه gtl میتوان روزانه ۴۰ میلیون لیتر تمیزترین گازوییل و بنزین دنیا را تولید کرد، اما با بی‌تدبیری دولت هدر می‌رود.
نقش دولت در اتلاف بنزین و گازوئیل: تکنولوژی خودروهای تولیدی در کشور با تکنولوژی روز دنیا فاصله‌ی زیادی دارد و این موجب شده که مصرف آنها بالا باشد. مطالعات وزارت نفت حاکی از آن است که تا ۵۰ درصد از مصارف فوق با اعمال راهکارهای مناسب از جمله جایگزینی روش‌های تولید خودرو با تکنولوژی روز، قابل صرفه‌جویی و کاهش است. با وجود مصرف روزانه حدود ۷۰ میلیون لیتربنزین، می‌توان نتیجه گرفت که به دلیل فعالیت خودروهای بی‌کیفیت تولیدی، سالانه حدود ۱۲ هزار میلیون لیتر بنزین در کشور هدر می‌رود که با احتساب قیمت ۷۰۰ تومانی، به خاطر این سوءمدیریت سالانه حدود ۸٫۴ میلیارد دلار ضرر به کشور وارد می‌شود. مصرف روزانه گازوییل نیز حدود ۱۱۵ میلیون لیتر است که حداقل ۵۰ درصد آن به دلیل کیفیت پایین کامیون‌های تولید داخل یا وارداتی هدر می‌رود. این رقم در سال به ۲۱ هزار میلیون لیتر می‌رسد که با احتساب قیمت جدید ۳۵۰ تومانی سالانه حدود ۷٫۳ میلیارد دلار به کشور ضرر وارد می کند.
نقش دولت در اتلاف نفت خام: ۵۴ میلیون از ۶۰۴ میلیون بشکه نفت خام خوراک سالانه پالایشگاه‌های ایران تبدیل به سوخت و ضایعات می‌شود؛ این یعنی ۹ درصد از کل خوراک پالایشگاه‌ها. استاندارد جهانی برای ضایعات و سوخت پالایشگاه‌ها تنها پنج درصد است و اگر ما به این استاندارد برسیم، ۲۶٫۵ میلیون بشکه در بخش سوخت و ضایعات صرفه‌جویی داشته‌ایم. با نفت بشکه‌ای ۷۵ دلار، سالانه ۲ میلیارد دلار از این محل به کشور ضرر می‌رسد.
نقش دولت در اتلاف محصولات نیروگاهی: راندمان فعلی نیروگاه‌ها ۳۴٫۵ درصد است که اگر این عدد مطابق استانداردهای جهانی به ۴۰ درصد برسد، سالانه ۴۷ میلیون بشکه در خوراک مصرفی این نیروگاه‌ها صرفه‌جویی می‌شود. با این میزان تلفات (با قیمت متوسط نفت ۷۵ دلار) سالانه ۳٫۵ میلیارد دلار به کشور ضرر وارد می‌شود.
اینها آمارهای رسمی است. واقعیت قاعدتا تلخ‌تر از عددهایی است که بر روی کاغذ می‌آید. اطلاعات ذکر شده در بالا، نشان می‌دهد که متاسفانه سالانه ار محل حامل‌های انرژی بالغ بر ۳۲ میلیارد دلار به مردم لطمه وارد می‌شود.
حال، جالب است که دولت به جای آنکه به فکر تدبیری برای جلوگیری از این ضررهای هنگفت باشد، با انداختن تقصیرها به گردن مردم، قصد دارد بار اقتصادی بی‌کفایتی خود را هم بر دوش مردم بگذارد. آیا افکار عمومی از سوء مدیریتی که پشت طلبکاری دولت پنهان شده، خبر دارند؟

۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

مهدی کروبی: یک هفته پس از فوت آقای خمینی مخالفان ولایت فقیه شدند طرفداران ولایت مطلقه!

مهدی كروبی در مصاحبه ای که در "سحام نیوز" منتشر شد، اوضاع امروز جمهوری اسلامی را با دوران دیکتاتوری و اختناق شاهنشاهی مقایسه کرد و گفت که دیکتاتوری، دیکتاتوری است و تاج و عمامه نمی شناسد. در همین مصاحبه، کروبی به ماه های پراز توطئه، در سال آخر عمر آیت الله خمینی اشاره کرد. از جمله تغییر قانون اساسی و گنجاندن ولایت مطلقه در آن. وی همچنین گفت که دوران نسبت دادن بحران های داخلی به نظام شاهنشاهی گذشته و یا امریکا و اسرائیل پایان یافته است. باید به خود نگاه کرد و مشکل را در خود یافت. کروبی درپاسخ به کسانی که در این هفته ها بالای منبر رفته و گفته اند باصطلاح فتنه از 20 سال پیش شکل گرفته بود گفت:
«اگر آقایان می دانستند مقدمات به تعبیر آنها فتنه از 20 سال قبل بسترسازی شده چرا طی این سالها حرفی از فتنه نبود و چرا جلوی پیشرفت آن را نگرفتند؟ در سالهای گذشته ناکارآمدی و کوتاهی ها را به رژیم فاسد شاه استناد می کردند و حالا سرمایه ای همچون آمریکا و اسرائیل بدست آورده اند تا تخلفات، اشتباه ها و کم کاریها را از توطئه های آنها بدانند و دائم از واژه های جنگ نرم، محارب، ستون پنجم، بی بصیرت، مردود، مفسد و وطن فروش در سخنرانی هایشان استفاده کنند.
مشکلات امروز ریشه 20 ساله دارد، این واقعیت است. برای مثال باید برگشت و ایجاد تغییرات خاص در قانون اساسی را بررسی کرد. 20 سال پیش، یعنی سال 68، امام رحلت کردند و جانشین او توسط خبرگان انتخاب شد . ما در اثناء بازنگری قانون اساسی بودیم و خوشبختانه توسط امام مواردی از بازنگری مشخص شده بود. اما بعداً با تغییری که در قانون اساسی بوجود آمد به اختیارات رهبری اضافه شد. یک هفته به حرمت فوت امام بازنگری تعطیل شد و بعد که مجدداً شروع کردیم متوجه شدیم که یک مرتبه همه چیز عوض شده. به یكباره ظرف یك هفته برخی افراد ولایتشان قوی شد و اصرار داشتند که بر اختیارات ولایت فقیه در قانون اساسی اضافه شود! (اشاره به شیخ محمد یزدی که درعرض یک هفته از مخالفت با اختیارات ولایت فقیه تبدیل به طرفدار دو آتشه ولایت فقیه شد. هاشمی رفسنجانی تاکنون چند بار تهدید به انتشار نامه شیخ محمد یزدی در این ارتباط کرده اما تاکنون آن را منتشر نکرده است.) پس از رحلت امام نیز فشارها علیه طرفداران خط امام و محدود کردن خط امام شروع شد.
اکنون وقتی من حرف های ایشان(جنتی) را می شنوم یاد حرفهای شاه می افتم. آقای جنتی ادعای اعلیحضرتی شاه را دارد که به جای تاج، عمامه بر سر دارد. عملکرد انسانها مهم است و الّا عمامه با تاج، کت و شلوار با قبا و لبّاده که ملاک نیست! حداقل شاه دین مردم را ابزار صحبت های خود نمی کرد ولی متاسفانه ایشان با لباس روحانیت و از جایگاه نماز جمعه دستور می دهند! آیا اینچنین با تغییر رژیم فاسد به جمهوری اسلامی می خواستند به مردم خدمت کنند؟ در صورتی که بنیانگذار انقلاب می فرمودند مردم ولی نعمت ما هستند و باید به آنها خدمت کرد حتی در واکنش به رهبر خطاب کردنشان نیز می گفتند بنده خدمتگزار مردم هستم.
عملكرد و مدیریت 20ساله است كه كار كشور را به اینجا رسانده است. متاسفانه آقایان فكر كردند با امنیتی كردن جامعه و بستن روزنامه ها و زندان كردن دانشجویان و خبرنگاران و بازنشستگی اجباری اساتید و زندانی کردن فعالین سیاسی- مدنی و حقوق بشر و وارد كردن نظامیان به انتخابات و فضای سیاسی كشور می توانند مملكت را اداره كنند. همه این روش ها و سركوب ها و ایستادن در مقابل رای و نظر مردم و نادیده گرفتن حقوق بر حق آنان باعث شد كه در سال88 این جنبش اعتراضی راه بیافتد و مردم برای مطالبه حقوق خود خون دادند، به زندان رفتند و هزینه دادند تا نگذارند انقلابی را كه برایش مبارزه كردند، به آسانی از مسیر خارج گردد. این مدیریت شما(رهبری خامنه ای) بود كه این اتفاق را رقم زد. شماها به دنبال امنیتی کردن فضای جامعه هستید. گویا از این فضا بهره ای خاص میبرید. فشار شدیدی را به مردم وارد می كنند و بار این سوء مدیریت بر روی دوش مردمی است كه از فشارهای اقتصادی، بیكاری و تورم در تنگنا هستند.
دراین مصاحبه به مستنداتی تاریخی در ارتباط با مجلس و باز شدن چتر قدرت روی تمام ارگان ها و نهادها و تبدیل جمهوری به دیکتاتوری شده که مطالعه و پیگیری آن را توصیه می کنیم.

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

نامه حمایت آمیز حدود هزار تن از دانشجویان پلی تکنیک از مجید توکلی

نامه حمایت آمیز حدود هزار تن از دانشجویان پلی تکنیک از مجید توکلی

جرس: در پی آزار و تهدید و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به خانواده مجید توکلی، که منجر به درخواستِ این دانشجوی بازداشتی از مردم و رسانه ها جهت قطع ارتباط موقت با خانواده وی گردید، گروه زیادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، ضمن نگارش نامه ای خطاب به توکلی، از وی و خانواده اش اعلام حمایت کردند.

مجید توکلی، فعال دانشجویی زندانی، هفته گذشته طی انتشار نامه ای در محکومیت فشارهای وارده بر خانواده اش، خاطرنشان کرده بود "برای حفظ سلامت خانواده ام می خواهم تا مدتی تمامی دوستان، از دانشجویان و خبرنگاران تا فعالان سیاسی و مدنی و رهبران جنبش در ایران، از هر گونه ارتباط و به ویژه تماس و تلاش برای مصاحبه با خانواده ام خودداری نمایند ."

به گزارش منابع دانشجویی، ٩۶٣ نفر از دانشجویان پلی تکنیک با امضای نامه ای خطاب به توکلی، خاطرنشان کرده اند:

با سلام و درود فراوان به تو آزاد مرد جنبش دانشجویی
ما حدود هزار نفر از دانشجویان امیر کبیر بر آن شدیم تا با نوشتن نامه ای پیرامون مسائل پیش آمده برای شما و خانواده گرامیت حمایت همه جانبه خودمان را از شرف جنبش دانشجویی ،افتخار پلی تکنیک و اسطوره مردم ایران عرض کنیم.

مجید عزیز ما طبق خواسته تو رابطمه هان را با خانواده ات کم کردیم و می خواهیم از تو که بدانی که تک تک نوشته هایت که از زندان می رسد برایمان با ارزش و مهم است.

مجید عزیزمان همه ما با تو و خانواده ات هستیم و همراه تو.آنها خواستند صدایت را خفه کنند اما تو با روح بزرگت و پایداری بر خواسته ات،صدایت را بار دیگر تبدیل به فریاد کردی و این حرمت شکنان را زیر سوال بردی.....و این را بدان که همه ما صدای تو و خانواده رنج کشیده ات هستیم؛و در هر کجای این زمین که باشیم با تو عهد بستیم که آهسته و پیوسته تا آزادی شما قهرمانان و ایرانی‌ سبز و آباد در کنارتان باشیم.

شاید به گوشت رسیده باشد که دانشجویان پلی تکنیک به پاس بزرگ مردی هایت پارکی را در دانشگاه بنام تو نهادند.
این نامه با توجه به شرایط خاص فقط به امضای ٩۶٣ نفر از دانشجویان پلی تکنیک رسید که به علت بگیر و ببند های دانشگاه از انتشار اسامی معذوریم ولی آن را برای مجید بایگانی کرده ایم. امیدواریم فراز هایی ازین نامه به گوشت رسیده باشد مجید استوار.

در پایان از گروه ها و تشکل های دانشجویی و دانشجویان عزیزمان در سراسر ایران و جهان درخواست واکنش به ظلم وارده به مجید توکلی و خانواده محترمش را داریم.
ما همدل و همجنس و همآواز مجیدیم
ای شام سیه ما فلق صبح سپیدیم
دی ماه 1389
دانشجویان سبز دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک تهران

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

مهدی کروبی در مصاحبه با اعتمادملی:عملکرد انسانها مهم است و الّا عمامه یا تاج ملاک نیست!

یک هفته به حرمت فوت امام بازنگری تعطیل شد و بعد که مجدداً شروع کردیم متوجه شدیم که یک مرتبه همه چیز عوض شده، عده ای که بر اختیارات ولایت فقیه اشکال می گرفتند، نق می زدند؛فرمان ارشادی و مولوی را مطرح می کردند. بیکباره ظرف یکهفته ولایتشان قوی شد و اصرار داشتند که بر اختیارات ولایت فقیه در قانون اساسی اضافه شود لذا متوجه شدیم که این فضای یک هفته قبل برای ولایت فقیهی که بنیانگذار و خالق نظام و رهبر انقلاب بوده دیگر نیست که البته فقط در بعضی موارد موفق شدند که این موضوع نکات بسیار مهمی در بر دارد که نمی خواهم وارد این بحث شوم. دومین مسئله اینکه شروع کردند به آزار دادن و محدود کردن جریان خط امام، که می خواستند آن را حذف کنند. آقای هاشمی پس از اینکه برای ریاست جمهوری انتخاب شدند برخی از وزرا را کنار گذاشتند و حتی بعضی از آنها که ۱۰ تا ۱۲ روز به پایان کارشان مانده بود در مجلس استیضاح کردند. در واقع می خواستند با استیضاح و عدم رای اعتماد؛ به آنها از نظر حیثیتی آسیب بزنند تا در آینده، قدرت نفوذ در سیاست را نداشته باشند. در آن زمان تنها جایی که تغییر نکرد مجلس بود و حالا می خواستند مجلس را نیز زیر فشار بگذارند. لذا به صورت وحشتناک شروع کردند به فضا سازی بر علیه بعضی از افراد و بتدریج درگیری هایی هم در مجلس شروع شد. و چون بنده هم رئیس مجلس بودم از شرح آن در این فرصت خودداری می کنم که آن نیاز به توضیحات مبسوطی دارد. یک سال پس از رحلت امام و آن تغییر و تحولات، انتخابات مجلس خبرگان دوم باید انجام می شد که همه چیز بر اساس اصل ۱۰۸ قانون اساسی با خود خبرگان است و مقدمات انتخابات سال ۶۹ با چند نکته عجیب همراه بود. نکته اول اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب همه جلسات مثل تدوین و بازنگری قانون اساسی، قرائت وصیت نامه امام (ره)، انتخاب رهبری و جلسات سالیانه خبرگان در محل مجلس شورای اسلامی انجام می شد اما این بار که بنده رئیس مجلس بودم این جلسه آنجا تشکیل نشد حتی کارکنان مجلس هم تعجب کردند پس اولین کاری که کردند محل برگزاری جلسه را تغییر دادند لذا باعث تضعیف مجلس شدند. دومین کاری که کردند با شتاب یک طرح دو فوریتی در باب تایید صلاحیت افراد را تصویب کردند. یعنی قبلاً بر این روال بود که کسی که می خواست ثبت نام کند باید اساتید حوزه آن را تائید می کردند.لذا خبرگان جلسه ای تشکیل دادند و تصویب کردند که تایید صلاحیت افراد را بدهند به دست شورای نگهبان که این دو اشکال مهم داشت؛ اول اینکه اعضای شورای نگهبان منصوبین خود رهبر هستند و از طرفی اعضای خبرگان می خواهند رهبر را تعیین و نظارت بر عملکرد وی داشته باشند.

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

فرقهٔ مطلقیه، تهدیدی برای امنیت ملی

یکشنبه, ۲۶ دی, ۱۳۸۹

چکیده :نویسنده «تلقی و تعدی» فرقهٔ در حالِ ظهور مطلقیه را، به رهبری یادآور می‌شود و با یادآوری سنت معصومین علیهم السلام در برخورد با غالیان و پیشگیری از شکل گیری «فرقه غالیه» از او می‌خواهد تا نسبت به عملکرد این «مردان فراقانونی، فراشرعی و فرا اخلاقی که خود را منتسب به شما معرفی می‌کنند» بازنگری...

کلمه- داریوش محمدی: چندی پیش سایت جرس اقدام به انتشار نامه‌ای کرد که توسط یکی از فرماندهان ارشد نیروی هوایی سپاه خطاب به رهبری نوشته شده بود. این سردار سپاه، در این نامهٔ «قابل تامل» با «فرماندهی کل قوا» از ظهور فرقهٔ جدیدی با عنوان «فرقهٔ مطلقیه» سخن گفته بود و در معرفی این فرقه، نمونه‌های روشنی را از رفتار‌ها و سیاست‌های آنان آورده بود.

بنا به روایتِ این مقام ارشد نظامی؛ «فرقهٔ مطلقیه» جلوه‌گر گروهی نسبتاً جدید از «حامیان نظام» است که «در باطن اعتقادی به ولی فقیه ندارند» اما در ظاهر «آنقدر به شخص ولی فقیه قداست و ربانیت می‌بخشد» تا هر گونه نقد و بررسی رفتار او را «غیر ممکن و یا پرهزینه» سازد و سپس با انتسابِ خود – و فقط خود – به این «ولی فقیه قدسی و ربانی»، او را به ابزاری برای «پوشش اعمال و رفتار غیرقانونی» خود تبدیل می‌کنند.

هر چند نشانه‌هایی که این سردار سپاه برای «آئین فرقهٔ مطلقیه» بر می‌شمرد، «چندان جدید» به نظر نمی‌رسند و این روز‌ها در تمام سطوح و به وفور قابل مشاهده‌اند، اما «رویکرد این مقام ارشد» به «خطرات و تهدیدهای» این فرقه «بر بستر امنیت ملی» قابل اعتنا و «استدلال آمده» در متن نامه، بسیار شایان توجه است.

آن گونه که در این نامه آمده است: اگر چه «اصل نظام ولایت فقیه از اصول نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است» و به عنوان «یک اصل در کنار سایر اصول نظام» قابل طرح است، اما «شخص ولی فقیه بدلیل وجود مکانیزم جابجایی و تغییر جز اصول نظام نبوده و ارکان حقوقی و افراد حقیقی کشور باید این آمادگی را داشه باشند که در مقابل تغییر قانونی ولی فقیه مقاومت و کارشکنی نکنند»؛ لذا «هیچ ارگان و فردی حق ندارد آنقدر به شخص ولی فقیه قداست و ربانیت بخشد که بررسی عملکرد و احتمالا إعمال قانون، برای کشور غیر ممکن یا پرهزینه گردد».

به عبارت دیگر، نویسندهٔ نامه می‌گوید «قدسی کردن ولی فقیه» نه تنها قانونی نیست، بلکه «اعطای این مقامِ ربانی به رهبری نظام» خلاف منافع ملی است. زیرا در این صورت، «بررسی عملکرد رهبری و اعمال قانون در خصوص شخص ولی فقیه» هزینهٔ سنگینی را بر دوش مملکت خواهد گذاشت. مثلاً اعمالِ قانونی نظارت مجلس خبرگان، اخطار به رهبری و یا بر کناری احتمالی او می‌تواند به «تهدید کلِ نظام» تعبیر و یا منجر شود؛ در حالی که حقیقت ِقانون اساسی غیر از این است و واقعیت ِ اعمالِ قانون غیر از این باید باشد.

این مقام ارشد نظامی، بر «همین بستر امنیتی»، خطاب به رهبری نظام می‌گوید «هر گونه دفاع از شما دفاع از فردی قانونی است که با وظایف مشخص برای حفظ و پایداری اصول نظام جمهوری اسلامی ایران تحت نظارت خبرگان منتخب ملت در حال انجام وظیفه است».

نویسنده در پایان نامه، باز هم «تلقی و تعدی» فرقهٔ در حالِ ظهور مطلقیه را، به رهبری یادآور می‌شود و با یادآوری سنت معصومین علیهم السلام در برخورد با غالیان و پیشگیری از شکل گیری «فرقه غالیه» از او می‌خواهد تا نسبت به عملکرد این «مردان فراقانونی، فراشرعی و فرا اخلاقی که خود را منتسب به شما معرفی می‌کنند» بازنگری کند.

نگارنده – فارغ از نام‌ها و نشانه‌ها – مطالعه و تعمق و تدبر در «محتوای این نامه» را به همهٔ کسانی که «دغدغهٔ امنیت ملی» دارند، اکیداً پیشنهاد می‌کند و به عنوان شاهدی گویا بر محتوای این نامه مخاطبان را به تامل در «بی‌پروایی فرقهٔ مطلقیه در بازی با منافع ملی» جلب می‌کند.

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

بن علی رفت، علی ماند و حوضش

سید ابراهیم نبوی
سقوط دولت لبنان و سقوط حکومت تونس در مورد بسیاری از کشورها که با بحران عدم کارآمدی مواجهند زنگ خطرست

زین العابدین بن علی پس از یک درگیری نه چندان طولانی از تونس رفت. گفته شده است فرانسه به او پناه نداد و ناچار به سوی کشوری در حاشیه خلیج فارس رفت. نخست وزیر تونس که جانشین رئیس جمهور شده است، بلافاصله با اعتراض مردم مواجه شد و از او خواسته اند که استعفا دهد.


طبیعتا جامعه ایرانی به دلیل اینکه حکومت ایران بیش از یک سال است که جمعیت کثیری از مردم را به زندان انداخته، با اعتراضات میلیونی مواجه بوده و تا مرز سقوط پیش رفت و با اعمال خشونتی سنگین، هنوز هم نتوانسته است، بر ناآرامی ها غلبه کند، با این سووال مواجه است که چرا تغییر حکومت در تونس با این سرعت اتفاق افتاد، اما امکان تغییرات در ایران با همه اتفاقات رخ یافته هنوز فراهم نشده است.


دادن یک نظر مبتنی بر اطلاعات اولیه از سوی کسی که کارشناس مسائل آفریقا و یا بطور خاص تونس نیست، کاری دشوار است و حتی اگر نظری هم داده می شود، هیچ قطعیتی برای تائید آن وجود ندارد. از همین رو این نوشته را تنها به معنای آغاز یک گفتگو برای شناختن وضع تونس و مقایسه وضع خودمان با آن انجام می دهم.


شباهت ها


اول، زین العابدین بن علی، جانشین حبیب بورقیبه یکی از بزرگترین رهبران آفریقا بود. او 23 سال به عنوان رئیس جمهور حکومت کرد و در انتخابات 2009 با 63 درصد آرا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. آیت الله علی خامنه ای، جانشین آیت الله خمینی یکی از بزرگترین رهبران سیاسی آسیا و جهان اسلام است. او 22 سال قبل به عنوان رهبر برسر کار آمد و در آخرین انتخاباتی که در سال 2009 رخ داد، رئیس جمهور منتخب او محمود احمدی نژاد با 63 درصد آرا در یک کودتای انتخاباتی برای بار دوم قدرت را به دست گرفت.


دوم، تونس یک کشور با جمعیت مسلمان ولی اهل سنت است، چهار دانشمند بزرگ تونسی ایرانی تبار هستند و تعداد زیادی از خیابانهای تونس به نام بزرگان فرهنگ ایران مانند حافظ و مولوی و خیام و ابن سینا و رازی و فارابی نامگذاری شده است. تونس نیز مانند ایران با حمله نظامی مسلمانان به دین اسلام درآمد، اما حکومت تونس یک حکومت لائیک و غیر دینی است. ایران یک کشور مسلمان شیعه است و سیستم آن جمهوری اسلامی است. قوانین دینی در ایران رعایت می شود.


تفاوت ها


اول، حکومت زین العابدین بن علی، اگرچه حکومتی استبدادی بود، ولی ماهیتا حکومتی غربگرا بشمار می آمد و حتی در ماههای اخیر، در کابینه فرانسه میان کمک نظامی و امنیتی به این کشور یا مخالفت با روشهای استبدادی آن، اختلاف وجود داشت. یکی از مهم ترین تفاوت های حکومت تونس و ایران، در این بود که فشارهای جهانی بر حکومت تونس موثر بود و در دوران اعمال جنایت و خشونت علیه مردم، دولتهای جهان و سازمان ملل به حکومت تونس فشار آوردند و از جنبش مردم تونس علیه حکومت حمایت کردند. حکومت ایران علیرغم فشارهای جهانی هرگز در مقابل فشارهای جهانی برای کاهش خشونت علیه مردم و یا رعایت حقوق بشر کوتاه نیامد و حتی با بسیاری از دولتها دچار تیرگی روابط شد.


دوم، مساحت تونس یک دهم ایران، جمعیت این کشور یک هفتم ایران یعنی ده میلیون نفر است. 65 درصد جمعیت هفتاد و پنج میلیونی ایران در شهرهای بزرگ زندگی می کنند.


سوم، تعداد نشریات در تونس محدود است، دانشگاه تونس پنجاه سال قبل ساخته شده، تلویزیون تونس نیز در سال 1996 ایجاد شده و دو شبکه عربی زبان دارد. در ایران تعداد نشریات از صد سال قبل وجود داشته و سابقه طولانی مطبوعات وجود دارد، دانشگاه در ایران هشتاد سال سابقه دارد و بیش از ده میلیون طبقه متوسط تحصیلکرده در ایران وجود دارد، تلویزیون در ایران در سال 1335 وجود دارد، و در حال حاضر حداقل هشت شبکه فارسی و چند شبکه غیر فارسی حکومتی در داخل، و حدود چهل شبکه تلویزیونی فارسی بیرون از ایران وجود دارد.


چهارم، دولت تونس از مدتها با مشکل عدم کارآمدی مواجه است و از چند ماه قبل به دلیل بیکاری فراوان، مشکل مسکن و اشتغال و گرانی، به شورش علیه دولت دامن زده شده است. اعتراضات علیه حکومت آرام بوده و 80 نفر در طول اعتراضات آرام مردم که در هفته گذشته بسرعت به خشونت کشیده شد کشته شدند. تک تیراندازها عامل اصلی کشتار مردم بودند. بزرگترین جمعیت معترضان علیه دولت تونس جمعیتی حدود هشت هزار نفر بود. در ایران مشکل اصلی مردم با تقلب انتخاباتی آغاز شد، اما دلیل آن ناکارآمدی دولت بود، مشکل بیکاری، مسکن و اشتغال و گرانی به همین شکل در ایران هم وجود دارد، اما جنبش بزرگتر یک جنبش سیاسی است. در اعتراضات علیه حکومت ایران حداقل چهار بار در یک سال و نیم گذشته جمعیت بالاتر از دو میلیون نفر به خیابان رفته و بین 80 تا صد نفر از مردم کشته و بیش از 5000 نفر زندانی شدند.


پنجم، سیستم سیاسی تونس یک سیستم ساده جمهوری است که یک پارلمان در کنار رئیس جمهور، نخست وزیر با 25 وزارتخانه قرار دارد. سیستم سیاسی ایران، سیستمی پیچیده است، سه قوه مجریه و مجلس و قوه قضائیه زیر نظر یک رهبر قرار دارند، مجلس خبرگان و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز این سه قوه را کنترل می کند.


ششم، در تونس پس از گسترش نارضایتی ها، رئیس جمهور در مرحله اول، وزیر کشور را به عنوان عامل کشتار برکنار کرد، بعد از مدتی کابینه را منحل کرد و قول داد در انتخابات بعدی 2014 شرکت نکند، بخاطر اعمال خشونت از مردم عذرخواهی کرد، سپس خانواده اش از کشور خارج شدند، آنگاه خودش از کشور فرار کرد و کشور را به دست نخست وزیر داد. در ایران، پس از اعتراض مردم به تقلب های انتخاباتی، رهبر ابتدا رقبای انتخاباتی را از قدرت برکنار کرد، خودش دستور اعمال خشونت را داد و از اعمال کنندگان خشونت حمایت کرد، در مقابل اعتراض مجلس به آنان دستور سکوت داد، اعلام کرد که مخالفان حق شرکت در انتخابات بعدی را هم ندارند.


هفتم، دولت تونس از حکومت دینی برای توجیه رفتارهای خود براساس توجیهات دینی استفاده نمی کند. دولت ایران مخالفانش را دشمنان خدا و پیامبر می نامد و آنان را به عنوان محارب محسوب می کند. درآمد اصلی تونس از کشاورزی، توریسم، معادن و نفت و گاز است. تونس حتی عضو اوپک هم نیست و نفت در اقتصاد تونس تاثیر مهمی ندارد. در ایران درآمد اصلی کشور از محل فروش نفت و گاز تامین می شود، به همین دلیل هر گونه ناکارآمدی هر دولتی تا سالها بخاطر وجود نفت پنهان می ماند و اگر دولتی ناکارآمد باشد، فقط نفت بیشتری را تلف می کند.


هشتم، در تونس آزادی های اجتماعی بطور عادی وجود داشت و به همین دلیل امکان اعتراض و تاثیر اعتراض فراوان تر از ایران بود. در ایران نبودن آزادی های اجتماعی خود یکی از موضوعات اعتراض علیه حکومت بود و هست.


حکومت زین العابدین علی، مانند حکومت الجزایر و ایران، دچار بحران ناکارآمدی است، اگرچه این شانس را ندارد که از منابع عظیم نفتی الجزایر یا ایران استفاده کند و به همین دلیل ناکارآمدی آن بسرعت در سفره نفتی مردم منعکس می شود. اما به نظر می رسد که سقوط دولت لبنان از یک سو، و سقوط حکومت تونس از سوی دیگر، در مورد بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی و آفریقایی که با بحران عدم کارآمدی مواجهند زنگ خطری باشد. این زنگ خطر همزمان با اجرای طرح هدفمند یارانه ها باید در گوش های مسوولان حکومت ایران هم به صدا درآمده باشد.
منبع جرس

۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

احمدی نژاد: دیدید چقدر آسان از بحث هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد !

جرس: درحالیکه هنوز تبعات اجتماعی و اقتصادیِ حذف سوبسیدها و جهش قیمت ها آشکار نشده، محمود احمدی نژاد با ادعای "اجرای موفق هدفمند كردن یارانه‌ها"، اظهار داشت "برخی می‌گفتند این طرح خیلی خطرناك است، علاوه بر اینكه دولت می‌رود باید مراقب باشیم كل نظام ساقط نشود كه بنده گفتم اشتباه می‌كنید چرا كه ملت ایران را نمی‌شناسید، که چه ظرفیت عظیمی دارد... دیدید چقدر آسان از هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد و این از عنایات خداوند و امام زمان بود. " به گزارش فارس، محمود احمدی‌نژاد صبح پنجشنبه ٢٣ دی ماه، طی سخنانی در نشست مسئولان ستادهای فناوری‌های راهبردی، با بیان اینكه "امروز یكی از بهترین‌ روزهای عمر من است"، گفت: امروز كارهایی را دیدیم كه بعضی‌ از آنها شاید آرزوی تاریخی بودند ." وی همچنین گفت "در كار علمی اگر بنا باشد همان مسیری را كه دیگران رفته‌اند، برویم همیشه از آنان عقب هستیم. كی می‌توانیم پیشرفت كنیم؟ ما می‌توانیم با نگاه و روش خودمان جلو بیفتیم كه این شدنی است البته هر كار ارزشمندی زحمت دارد و این نهضت و تجدید حیات را باید غنیمت شمرد ." وی اجرای هدفمند كردن یارانه‌ها را "موفق" خواند و مدعی شد "برخی از آقایان می‌گفتند هدفمند كردن یارانه‌ها كار خیلی خطرناكی است، علاوه بر اینكه دولت می‌رود باید مراقب باشیم كه كل نظام ساقط نشود كه بنده گفتم اشتباه می‌كنید چرا كه ملت ایران را نمی‌شناسید. آنها ظرفیت عظیمی دارند و دیدید چقدر آسان از بحث هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد و این از عنایات خداوند و امام زمان بود. " وی با بیان اینکه "باید به جایی برسیم كه هیچ ایرانی پیدا نشود كه خود را در دنیا دست دوم بپندارد"، گفت: باید به قله‌های پیشرفت برسیم و این پیشرفت نه اینكه استكبار و سلطه‌گری بلكه كمال‌جویی و خداجویی است...

۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

موسوی: سبز بودن ما به این معنا نیست که می خواهیم همه را به رنگ خود در آوریم

اقتدارگرایان در ده روز نخست دی ماه، با لحنی عصبی و تهاجمی تر از قبل به تخریب شخصیت های جنبش سبز پرداختند. آن‌ها در این روزها با موجی از شعار و توهین در قالب سخنرانی، مصاحبه، یادداشت و … علیه هواداران جنبش سبز و همچنین میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی به میدان آمدند. تا جایی که صدا و سیما در بخش‌های مختلف خبری خود شعار مرگ بر خاتمی، موسوی و کروبی را به وضوح پخش کرد. هواداران دولت حتی خود را به جای خدا و ائمه معصوم نیز نشاندند و عنوان کردند که موسوی و خاتمی و کروبی توسط خدا هم بخشوده نخواهند شد. آن‌ها در مقام داوری تا جایی پیش رفتند که مدعی شدند میرحسین موسوی، نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس، روز قیامت و اسلام را باور ندارد. میرحسین موسوی اما در برابر این همه توهین و ناسزا فقط سکوت کرد. بسیاری از هواداران جنبش سبز در این مدت پرسیده اند که چرا موسوی در برابر این تهاجم وسیع موضعی نگرفته است؟خبرنگار کلمه به همین مناسبت در گفت و گویی کوتاه پرسش هایی را در این مورد با وی مطرح کرده است.موسوی در پاسخ به سوالات کلمه، راه و روش تبلیغاتی اقتدارگرایان را متعلق به دوران قدیم دانسته و گفته است «آنها از شگردهایی استفاده می کنند که در رژیم های توتالیتر، شبیه شوروی دوران استالین و یا رومانی زمان چائوشسکو، استفاده می شد.» وی ضمن بی اثر خواندن این تبلیغات گفته است «این ده روز فرصت خوبی برای شناخت ملت ما از ماهیت این آقایان بود. این همه دروغ و تهمت نشان داد که اسلام حضرات چگونه اسلامی است.» موسوی در این مصاحبه یک بار دیگر بر مطالبات بیانیه هفدهم خود تاکید کرده و خطاب به اقتدارگرایان اعلام کرده است: «شما امثال بنده را ندیده بگیرید و خودتان بی اعتنا به ما زندانیها را آزاد و اعلام کنید که پایبند به همه اصول قانون اساسی هستید و رسانه ها را آزاد کنید، انتخابات آزاد غیر گزینشی داشته باشید. خواهید دید افق روشن خواهد شد… اگرنه سرکوب، سطح مطالبات را بالا خواهد برد.»

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

فردوسی‌پور: از کی تا حالا آپارتمان 10 سال ساخت 70 متری شده یک خانه اعیانی؟

روزنامه وطن امروز گزارشی از اموال سرقتی خانه مجری 90 نوشته که با یک حساب سرانگشتی رقمی میلیاردی می‌شود! آفتاب: عادل فردوسی‌پور در گفت‌وگویی با خبرآنلاین از گزارشی که درباره سرقت از منزلش در یکی از روزنامه‌ها منتشر شده، انتقاد کرد. روزنامه‌ای که مدیر مسئول آن کسی است که روزگاری در سمت مدیر روابط عمومی سازمان ورزش بارها با عادل فردوسی‌پور درگیری پیدا کرده بود بعد ازگذشت دو سال از دزدی، روزنامه وطن امروز گزارشی از اموال سرقتی خانه مجری 90 نوشته که با یک حساب سرانگشتی رقمی میلیاردی می‌شود! آقا انگار گزارشگرها خیلی از ما خبرنگاراها پولدار ترند. دزدی که خانه‌ات را زده بوده حسابی میلیاردر شده! حالا واقعا قضیه چی بوده؟ راستش نمی‌دانم این آمار و ارقام را از کجا آوردند. خانه اعیانی در سعادت‌آباد! چطور یک آپارتمان70 متری 10 سال ساخت در پونک باختری شده یک خانه اعیانی با فرش‌های ابریشمی! در حالی‌که تنها دو تا تخته فرش 3 متری بوده. 40 میلیون هم انگار پول نقد داشتی و 10000 یورو! این ادعا صحت ندارد. آخر کدام آدم عاقلی 40 میلیون پول نقد را در خانه نگه‌داری می‌کند؟ حدود 1600 دلارو 300 یورو ازحق ماموریتم به چین را دزدیدند. نکته جالب عکس انگشتر عجیب و غریب چاپ شده در روزنامه بود که اصلا وجود خارجی نداشت. دزدهای خانه‌ات را که خیلی وقت بود گرفتند چرا این خبر یک دفعه منتشر شد؟ دزدان خانه را 6 ماه بعد از دزدی بازداشت کردند. راستش من هم ازطریق همین روزنامه از برگزاری دادگاه با خبر شدم و تا الان هم کسی از مسئولان اطلاعی به من نداده است. راستی آن موقع چیزی که خیلی در مطبوعات پخش شد، بحث دزدی لپ تاپت بود. بله.لپ تاپ شخصی من هم به سرقت رفت که تا به حال به من برگرداده نشده است. آیا فکر می‌کنی هدفی برای نوشتن این گزارش وجود داشته؟ نمی‌دانم. ولی این حق را برای خود محفوظ می‌دانم که پیگیری لازم را انجام دهم.

۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

نسرین ستوده به 11 سال زندان محکوم شد وحشت ستاد کودتا از یک وجب عقب نشینی

نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری، در دادگاه کودتای 22 خرداد به ۱۱ سال زندان و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. (البته به این شرط که کودتاچی ها تا 20 سال دیگر هم در ایران حاکم باشند!)
تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عدم رعایت حجاب اسلامی در فیلم سخنرانی جرم های خانم ستوده اعلام شد. درحالیکه اتهام واقعی او بنیانگذاری کانون مدافعان حقوق بشر در ایران و قبول وکالت دانشجویان قربانی تهاجم به خوابگاه ها، قتل های زنجیره ای و فعالیت در جمعیت های مدافع برابری حقوق زن و مرد در جمهوری اسلامی است! همچنین، وی وکالت خانم شیرین عبادی را درایران برعهده دارد.
اعتصاب غذای نسرین ستوده، یکی از خبرسازترین اعتصاب غذاهای زندانیان در دوران پس از کودتای 22 خرداد است و ستاد کودتا با این محکومیت، سعی دارد به زندانیان مقاوم سیاسی در زندان ها این پیام را برساند که جز تسلیم در برابر اراده کودتاچی ها، هیچ راه حلی وجود ندارد و کودتا یک وجب به عقب بر نمی دارد. این پیامی است که همه حکومت های کودتائی در سراسر دنیا آن را برای مدتی که از نیم وجب عقب نشینی وحشت داشته اند سر داده اند. که البته عمر آنها نیز دوام نیآورده و بسیار کوتاه تر از کمترین دوران محکومیت زندانیان بوده است.

۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

سوابق افراد کمتر شناخته شده این لیست، برای ثبت در تاریخ کودتای 22 خرداد باید منتشر شود این 72 تن بصیرت کودتائی داشتند!

روحانیونی که بصیرت
فتوای قتل و ترور دارند!

ایشان محمد تقی رهبر است. یعنی فامیلش "رهبر" است، نه این که رقیب "رهبر" باشد. بعد از کنار گذاشتن آیت الله طاهری اصفهان، امام جمعه اصفهان شد و بعد هم آمد به مجلس هشتم و شد رئیس فراکسیون روحانیون این مجلس. از افراد با بصیرتی است که در لیست 72 نفر جای گرفته است. 72 نفر صدر اسلام همراه امام حسین کشته شدند، اما این 72 نفر، نه تنها زنده اند، بلکه قصد جان 72 میلیون جمعیت ایران را هم دارند!
لیست روحانیونی که فتوای قتل و ترور درجمهوری اسلامی صادر کردند به 72 نفر نمی رسد، اما محمدتقی رهبر، مانند آیت الله جنتی و آیت الله مصباح یزدی ... افتخار حضور در هر دو لیست را دارند.
این گزارش از قتل های زنجیره ای، که ادامه قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 بود را به نقل از "ویکی پدیا" حوصله کنید و از اینجا بخوانید تا گذشته یک وقت فراموشتان نشود و اسم افراد یادتان نرود!

=============================================================================


سوابق افراد کمتر شناخته شده این لیست، برای ثبت در تاریخ کودتای 22 خرداد باید منتشر شود
این 72 تن
بصیرت کودتائی داشتند!

خبرگزاری بی نیاز از معرفی "فارس"، به تقلید از شمار یاران امام حسین در کربلا، لیست 72 تن از روحانیون و فرماندهان سپاه را که به بصیرت علی خامنه ای لبیک گفته و با کودتای 22 خرداد به جنگ ملت رفتند را منتشر کرد.
همین خبرگزاری اعلام کرد که یک انجمن نوظهور بنام "انجمن دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران" از این 72 بصیر تجلیل کرد.
درمیان این 72 بصیر، علاوه بر اعضای متقلب شورای نگهبان، فرماندهان کودتاچی و امام جمعه ها برگزیده علی خامنه ای... نام شماری از روحانیونی که در 30 سال گذشته فتوای قتل صادر کرده اند – مانند مصباح یزدی، جنتی، محمدتقی رهبر - و همچنین مجریان این فتواها که برخی از آنها نماینده مجلس و فرمانده بسیج شده اند – مانند سردار نقدی - دیده می شوند. شماری از این بصیران، بازجوها و شکنجه گران و حتی دست آلوده های اصلی فاجعه کهریزک اند. امثال حسین فدائی در این لیست است. پدر روح الامینی را هم در این لیست گنجانده اند، تا از خون فرزندش بگذرد!
این افراد بصیر، که هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و شماری از روحانیون بلند پایه قم و مشهد و اصفهان علیرغم همه فشارهائی که به آنها وارد آمد، حاضر نشدند در کنار آنها قرارگرفته و بصیر کودتا فرموده شوند عبارتست از:

۱ - آیت ا... نوری همدانی ۲ - آیت ا... محمد یزدی ۳ - آیت ا... مصباح‌یزدی ۴ - آیت ا... مهدوی کنی ۵ - آیت ا... علم الهدی ۶ - آیت ا... خزعلی ۷ - آیت ا... جنتی ۸ - حجت الاسلام پناهیان، سخنران ۹ - حجت الاسلام حمید رسایی، نماینده ۱۰ - حجت الاسلام روح الله حسینیان، نماینده ۱۱ - حجت الاسلام سید احمد خاتمی، امام جمعه ۱۲ - حجت الاسلام رحیمیان، نماینده رهبری دربنیاد شهید ۱۳ - حجت الاسلام حسین سوزنچی، نویسنده ۱۴ - حجت الاسلام مهدی طائب، سخنران ۱۵ - حجت الاسلام محمدیان نماینده، رهبری در دانشگاه‌ها ۱۶ - حیدر رحیم پور ازغدی، روزنامه نگار ۱۷ - حسن رحیم پور ازغدی، نویسنده ۱۸ - سردار عزیز جعفری، فرمانده سپاه ۱۹ - سردار باقرزاده، ترویج آثار دفاع مقدس ۲۰ - حسن عباسی، سخنران ۲۱ - کوچک زاده، نماینده ۲۲ - علیرضا زاکانی، نماینده ۲۳ - امیرحسین ترکش دوز، نویسنده ۲۴ - حسین کچویان، عضوشورای انقلاب فرهنگی ۲۵ - حداد عادل، نماینده ۲۶ - زهره الهیان، نماینده ۲۷ - حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی، نماینده ۲۸ - حسین فدایی، نماینده ۲۹ -غلامحسین الهام، مشاور رییس‌جمهوری ۳۰ - سعید قاسمی، سخنران ۳۱ - عبدالحسین روح الامینی، فعال سیاسی ۳۲ - عباس سلیمی‌نمین، نویسنده ۳۳ - خانم فروز رجایی‌فر، فعال سیاسی ۳۴ - محمدصادق کوشکی، نویسنده ۳۵ - حمیدرضا مقدم‌فر، مدیرعامل خبرگزاری فارس ۳۶ - محمدجواد لاریجانی، معاون قوه قضایی ۳۷ - حشمت الله قنبری، سخنران ۳۸ - حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان ۳۹ - محمدحسین صفار هرندی، مشاور سپاه ۴۰ - سید علیرضا مرندی، نماینده ۴۱ - ولی الله همت )برادر شهید همت) ۴۲ - سعید حدادیان، مداح ۴۳ - شجاعی زند، نویسنده ۴۴ - وحید جلیلی، روزنامه نگار ۴۵ - مسعود رضایی، نویسنده ۴۶ - وحید یامین‌پور، مجری ۴۷ - سید نظام الدین موسوی، مدیرمسئول روزنامه جوان ۴۸ - حسین قدیانی )وبلاگ قطعه ۲۶) ۴۹ - پرویز امینی )نویسنده کتاب جامعه شناسی ۲۲ خرداد) ۵۰ - حمیدرضا اسماعیلی )نویسنده کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت) ۵۱ - محمدحسن روزی‌طلب، روزنامه‌نگار ۵۲ - خانم فاطمه رجبی، نویسنده ۵۳ - خانم اصلانی )سازمان بسیج دانشجویی) ۵۴ - خانم لاله افتخاری، نماینده ۵۵ - ابوالقاسم طالبی، فیلمساز ۵۶ - علی محمد مودب ۵۷ - علیرضا قزوه، شاعر ۵۸ - فرج ا... سلحشور، فیلمساز ۵۹ - علی معلم دامغانی، شاعر ۶۰ - مرتضی امیری اسفندقه، شاعر ۶۱ - سید محمد مرندی، مناظره کننده ۶۲ - علیرضا افتخاری، خواننده ۶۳ - سرباز روح الله رضوی ) دانشگاه علم و صنعت) ۶۴ - امید حسینی )وبلاگ آهستان) ۶۵ - یاسر جلالی ) مستند یزدان تفنگ ندارد) ۶۶ - محسن اردستانی )مبارزکلیپ ۶۷ - محمدرضا دهشیری )مستند ایران سبز ) ۶۸ - میثم محمد حسنی )وبلاگ دوئل( ۶۹ - جمشید جم (خواننده سرود یار دبستانی) ۷۰ - فرزاد جمشیدی، مجری ۷۱ - محمد مهدی، سیار شاعر ۷۲ - عاطفه سمایی، فعال زن

۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

درپاسخ به خطیب دروغگوی نماز جمعه تهران

درخطبه امروزجنتی دروغهای زیادی به چشم وگوش میخورد.امیدوارم که این پیردغل بازیک بارهم که شده به عاقبت دروغهای خودفکرکندوکارهای خودراارزیابی کند،درفردای روزقیامت وضعیت او چه میشود.
آقای جنتی درخطبه اول میفرمایدکه آقای پاپ اعظم سوادتاریخی نداردومابزورشیعه نشدیم . لطفامراجعه بفرمائیدبه تاریخ طبری ویاتاریخ ابن خلدون ویاتاریخ بخارا مطالعه فرمائیدتاروشن شود،دردربارساسانیان، برزرتشتیان چه گذشت .وقوم آریائی راچه کسانی بازوروتعهدیدشیعه کردند.
آقای جنتی فرمودندکه درادیان مسحیت کشتارهای مردم خیلی وحشیانه تربوده وانهاامروزبه ماگیرحقوق بشری میدهند،درحالی که مانبودیم که درخیابانهای تهران درمقابل اعتراض ملت به تقلب آرا، انهارابه رگباربستیم ،مانبودیم باماشین ناجاازروی مردم گذشتیم ومانبودیم درفجایع کهریزک ماانهارابه قتل نرساندیم، این مانیستیم که میلیاردهادزدی کردیم ونمایندگان ملت هم حق سئوال کردن ازوزرای دزد،دولت نامشروع را ندارند.(باکوراشیریاخط بازی میکنی کلک).
آقای جنتی فرمودن به کوری چشم دشمنان ،خدای دزدان وآدمکشان وتجاوزکاران کمک کرد.که فتنه توسط ملت سرکوب شود،امروزدیگرنفس کشی موجود نیست . آقای جنتی گیرم که تمام حرفهای شماکاملا درست باشد. پس چرایک روزرابه مخالفهای خوداختصاص نمیدهیدتابیایندحرف دلشان رابزنند،مگرشمابرنده این جریانات یکساله واندی نیستیدپس اجازه دهیدگروهی ناچیزپابه میدان بگذارندوموردمضحکه خاص وعام قرار گیرند،بروندپی کارشان .اگرحرفهایت درست است لطفایک تستی بزنید.برای روحیه دادن به قوای مضمحل شده اصولگرایان بدنباشد.
آقای جنتی این حقیقت راهنوزنمیداندکه اسلام ناب محمدی ساخته بدست شما ، قدسی بودن روحانیت دغل بازاطراف شما، کاملازیرسئوال رفته هرحرفی که میزنندبایستی مستندبه مدارک غیرقابل انکارباشد.منطبق بامنطق وعقلانیت باشد.ملت دیگرحاظربه گوش دادن بهرچرندیات نیست .حتی اجتهادپویای قم هم حاظربه همکاری باجنتی نشدندوآنها براعمال ضداسلامی شمااعتراض دارند.آقای جنتی شمایاطبق گفته پسرت دچارکم عقلی شده ائی؟ ویاسرت رازیربرف کرده وازخرابی بغدادبی اطلاع هستی، امیددارم هرچه زودترطوبه کنی وبه راه ملت برگردی من هرچه فکرمیکنم فتنه ترازشماهاکس دیگررا سرا غ ندارم شماهابخاطردروغ اول میلیونهادروغ دیگربافته ایدمسئله راتوجیح کنید،هنوزکسی به شماباورواعتماد ندارد.ماپیروزیم چون حق باماست.

۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

مردم سنندج به نیروهای سرکوب اسلامی حمله کردند

درگیری مردم با نیروهای سرکوب اسلامی در میدان آزادی بدنبال تجمع اعتراضی مردم برای جلوگیری از اعدام حبیب لطیفی روز شنبه 4 دیماه در شهر سنندج که عملا رژیم اسلامی را وادار به عقب نشینی نمود، از یک سو یک فضای مملو از همبستگی و هیجان در میان مردم و از سوی دیگر یک حکومت نظامی اعلام نشده از سوی رژیم اسلامی در شهر سنندج حاکم است. رژیم اسلامی کاملا روحیه همبستگی و خشم مردم را درک کرده و از این رو بسیار در هراس است. برای مقابله با اعتراضات احتمالی مردم، رژیم اسلامی نیروهای سرکوب خود را در شهر رها کرده و آنها مردم را مورد اذیت و آزار قرار می دهند. امروز چهارشنبه پانزده دیماه ساعت 13 و 15 دقیقه نیروهای سرکوب اسلامی در میدان آزادی قصد دستگیری یک عابر را داشتند. این فرد در مقابل دستگیری مقاومت می کند و با صدای بلند به مامورین اعتراض می کند. نیروهای سرکوب جوان را با باتوم مورد ضرب و شتم قرار می دهند و در چشمانش اسپری فلفل می پاشند. مردمی که در محل حضور داشتند با مشاهده این صحنه سریعا نیروهای سرکوب را محاصره می کنند، جوان را فراری می دهند، باتوم ها را از دست مزدوران درمی آورند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. نیروهای سرکوب دست به تیراندازی می زنند که در نتیجه آن متاسفانه یک کودک 12 ساله از ناحیه زانو زخمی می شود. تعدادی کودک مجروح را سریعا به بیمارستان انتقال می دهند. و بقیه نیروهای مزدور را مورد بازدید بدنی قرار می دهند و کارت شناسایی مزدوری که آن کودک را مجروح کرده بود، توقیف می کنند. نام این فرد پوریا فقیه سلیمانی، گروهبان کلانتری 11 در انتهای شهرک سعدی است. بدنبال این واقعه مهم و تحسین برانگیز، شهر سنندج ناآرام و ملتهب است. رژیم اسلامی در شهر حالت فوق العاه اعلام کرده و در تمام خیابان ها و میدانهای اصلی شهر نیروهای سرکوب خود را مستقر کرده است. مردم آزادیخواه و مبارز سنندج! مقاومت و اعتراض شما به نیروهای سرکوب اسلامی تحسین برانگیز است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری به شما بخاطر شجاعت و همبستگی تان درود می فرستد. باید این فضای اعتراض و مقاومت را زنده نگاه داریم. نباید اجازه دهیم که رژیم اسلامی این چنین بی محابا مردم را مورد اذیت و آزار قرار دهد و همه ما را در یک زندان بزرگ اسیر نماید. تنها با اعتراض جمعی و متحد می توانیم این رژیم را عقب بنشانیم. هرگاه متحد و همبسته عمل کرده ایم، موفق شده ایم رژیم را عقب بنشانیم. اما این رژیم سرکوب و اعدام همواره پس از عقب نشینی بشکل دیگری یورش می کند. باید هشیار باشیم. باید متحد و همبسته باقی بمانیم. باید متشکل شویم. رژیم اسلامی از مردم متشکل و سازمانیافته بشدت در هراس است. تا زمانیکه حرکات ما مجزا و خودانگیخته است، این رژیم با تحمل یک عقب نشینی موقت، بلافاصله به ما حمله می کند. باید در سازمان های خود متشکل شویم: در شوراهای محلات، شوراهای کارگری، دانشجویی، محصلین، شوراهای سرخ ها. این تنها راه عقب نشاندن رژیم تا سرنگونی آنست. مرگ بر جمهوری اسلامی آزادی، برابری، حکومت کارگری زنده باد جمهوری سوسیالیستی حزب اتحاد کمونیسم کارگری 15 دیماه 1389- 5 ژانویه 2011

۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

زهرا رهنورد، در ادامه دیدارهای نوبتی با مادران و همسران قربانیان کودتای 22 خرداد .

زهرا رهنورد، در ادامه دیدارهای نوبتی با مادران و همسران قربانیان کودتای 22 خرداد که به خاک سپرده شده اند و یا در زندان ها بسر می برند، به دیدار مادر سهراب اعرابی رفت. او در این دیدار گفت:
ما تا پای جان برای احیای ارزشهای انقلاب اسلامی و آزادی ایستاده ایم. این کشور متعلق به همه ملت از هر طبقه و قشر و با هر عقیده و اندیشه ای است و من و دیگر همراهان جنبش سبز برای آزادی

همه ملت تلاش می کنیم. و دیگر شهدای جنبش در رگ های ایمان ما می جوشد و سلحشوری زنان و مردان زندانی فرا راه ماست. پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی نیز در این دیدار با اشاره به تهدیدهای اخیر علیه خانواده شهدای جنبش سبز گفت: این تهدیدها بر عزم و اراده ما برای ادامه راه فرزندان شهیدمان می افزاید.

۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

استعفای سردبیر روزنامه شرق تحت فشار نهادهای امنیتی

بنا به گزاش منابع خبری، احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق که پس از گذراندن ٣ هفته بازداشت، چهارشنبه هفته گذشته از زندان آزاد شد، تحت فشار نهادهای امنیتی تصمیم به استعفا از سمت خود گرفته است. به گزارش جرس، غلامی گفته که از این پس قادر به ادامه همکاری نخواهد بود و مایل است سردبیری روزنامه به فرد دیگری واگذار شود . استعفای احمد غلامی از سردبیری روزنامه شرق در حالی است که هادی حیدری کاریکاتوریست این روزنامه نیز پس از آزادی از زندان در هفته گذشته اعلام کرده که دیگر قصد همکاری با شرق را ندارد. در همین حال برخی گزارشهای رسیده به جرس حاکی از این است که سایر اعضای بازداشتی روزنامه شرق نیز از سوی بازجویان تحت فشار هستند که در صورت آزادی به فعالیت خود در این روزنامه خاتمه دهند. در حال حاضر سه عضو دیگر روزنامه شرق یعنی کیوان مهرگان، فرزانه روستایی و ریحانه طباطبایی، کماکان در بازداشت به سر می برند. عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران اتهام غلامی و سایر بازداشتی های این روزنامه را اقدام علیه امنیت اعلام کرده و به تازگی نیز در اظهار نظری مدعی گردید که بازداشتی های روزنامه شرق در تدارک نوشتن اطلاعیه ای علیه نظام بوده اند.

۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

نفس دولت را بگیرید تا بتوانیم نفسی تازه کنیم!

از قضا دولت و نظام، 30 میلیارد دلار کسر بودجه دارند. دولت احمدی نژاد بنزین آلوده، گازوییل و چندین قلم کالا و خدمت اساسی را به 10 برابر قیمت رسانده و به مردم میفروشد. سپس نصف عایدات آن را با منت و به قول خامنه ای بعنوان "هدیه نظام " به حساب مردم می ریزد و نصف آن را می گذارد در جیبش و یا می دهد به لات ها تا آدم حسابی ها را بدزدند و بزنند و ببرند اوین. هوای شهرها شده سم ناب و قیمت سم را هم از جیب مردم مسموم بر میدارند تا کاروان بسیجی های چاقوکش به سلامت بلولند.
چه باید کرد ؟ از بی پول شدن و مسموم شدن، چگونه خود را نجات دهیم؟ اعتصاب چاره خوبی است ولی هماهنگی می خواهد. دیگر، کار کردن درآمد چندانی هم باقی نخواهد گذاشت که از اعتصاب بترسیم. رانندگان کامیون در بندرعباس و جاهای دیگر دست از کار کشیده اند و کسی هم نتوانسته با آنها کاری بکند. از همه مهمتر، نخریدن بنزین است و نسوزاندن بنزین آلوده در ماشین ها. پس چطور سر کار برویم؟ پاسخ اتوبوس است، همشهری گرامی. چون ما کرایه تاکسی نداریم بدهیم، یا بنزین لیتری 700 تومان بخریم و مهمتر از آن سوختن بنزین آلوده دارد ما را خفه میکند. خوشبختانه چون اتوبوس و مترو هم کم است، دیر به سر کار میرسیم. چرخی که برضد ما می چرخد بهتر که کند و دیر بچرخد . اصلا نچرخد. آخرش یکجوری آدم باید نارضایتی اش را از بی پولی و خفگی و خفقان نشان بدهد. کافی است کمی از ماشین های شخصی پیاده شویم . باید با هم باشیم. اتوبوسی و مهربان شویم. اعتصاب همینجوری آغاز مبشود: با کم کاری و سرپیچی. این گرانفروشی و بنجل فروشی دولت را باید کساد کنیم تا ورشکسته شود. کم کم میتوانیم برای نخریدن هماهنگ شویم. با دیر پرداختن قبض آب شروع کنید و با هماهنگی همسایه ها، ماه بعدش را نپردازید. وقتی دیدید جرات قطع کردن آب را ندارند، با نپرداختن قبض گاز و برق ادامه دهید تا دخلشان بخشکد. پول به جیب دولت و پاسدار نریزید. آی کارمندان دولت، برایش کم کاری کنید. همراه خصوصی ها، پولتان را ذخیره کنید. قبض ها را ندهید. ماشین های شخصی را پارک کنید. سوار اتوبوس شوید و دیر برسید. هوا را پاک کنید. دولت دزد را پیاده کنید. نفسش را بگیرید و نفسی تازه کنید.

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

"عدو" شد، سبب خیر نجات موقت چغندر قند و نیشكر در ایران

سلام- در سال 84 و 85 كل شكر تولیدی- از چغندر قند و نیشكر حدود 1.4 تا 1.5 میلیون تن بود( مصرف حدود 2 میلیون تن) با واردات سالی 2 تا 3 میلیون تنی در سال مقدار شكر تولیدی در سال 88 به حدود 300 هزار تا 400 هزار تن رسید و تقریبا بیشتر 52 كارخانه قند به علت عدم تولید چغندر قند خوابید. در سال های قبل بخش خصوصی و دولتی و نیز بعضی از كارخانه های قند برای جلوگیری از تعطیلی كارخانه شان شكر خام با قیمت حدود 300 تومان در كیلو گرم ( قیمت جهانی شكر خام) وارد كرده و بعد از تیدیل به شكر سفید در بازار مصرف می كردند. در سال 88( اواخر سال) و سال 89 از یك طرف بر اثر فشار تولید كنندگان چغندر قند و از طرفی با افزایش تقریبا دو برابر قیمت جهانی شكر دیگر واردات به صرفه نبود و در نتیجه كشت و كار چغندر قند و نیشكر در سال 89 رونق گرفت و پیش بینی می شود امسال – 89- تقریبا تولید شكر به حدود 1 تا 1.1 میلیون تن (البته با توجه به اینكه سال زراعی 89-88 سال نسبتا خشكی بوده است) برسد. در مجموع به نظر می رسد كه فشار های مختلف چه از طریق نمایندگان و مجلس و چه وزارت جهاد كشاورزی در این جریان تاثیر معینی داشته اند.