۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

ماست و پنیر با آن درست نکنید شیرخشک نوزادی آلوده است، به بچه ها ندهید


"پری محصل فرد" عضو هیات مدیره مرکز همکاریهای امور دام در گفتگو با خبرنگار ایانا گفت: هرچند از ابتدای سال جاری دولت با اعمال تعرفه 90 درصدی از واردات شیر خشک به کشور جلوگیری کرده است، اما واقعیت آن است که واردات شیر خشک در قالب شیر خشک نوزادی به کشور همچنان ادامه دارد. فعلا حجم قابل توجهی از شیر خشک قاچاق از مرزهای شمالی کشور و از چین در قالب شیر خشک نوزاد با تعرفه 10 درصدی وارد کشور می شود.
نه آن مقام گفت و نه خبرگزاری ها اشاره کردند که این شیرخشک از چین وارد می شود و وارد کنندگان ایرانی که شرکت های وابسته به سپاه اند، بخش زیادی از شیرخشکی که اجازه توزیع آن در خود چین متوقف شده را به بهانه مقابله با تحریم ها وارد ایران کرده اند.
این شیر خشک پس از آن که در چین باعث بیماری 104 نوزاد و مرگ چند نوزاد شد تحت کنترل و بازبینی قرار گرفت و توزیع آن متوقف شد. 
شیرخشکی که وارد شد، به ادعای دولت با سوبسید دولتی جهت مصرف نوزادان پخش می شود. روی آنها نوشته شده  "تهیه شده از شیر گاو ". این شیر، نوعی پودر صنعتی است. مانند پنیر صنعتی که اخیرا مشخص شده در هلند تولید شده و در تمام اروپا توزیع می شود. طعم پنیر دارد، اما پنیر صنعتی است و بویژه در رستوران هائی که پیتزا تهیه می کنند مصرف می شود و در پیتزاهای ارزان و آماده ای که در فروشگاه های زنجیره ای در اروپا عرضه می شود نیز از همین پنیر استفاده شده است. دور از انتظار نیست که از همین نوع پنیر هم برای مقابله با تحریم ها وارد ایران کرده باشند.
گفته می شود در ایران، با استفاده از پودر شیر وارداتی و افزودن ماده ای بنام "ملانین" شیر و ماست و پنیر نیز تولید شده است.

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

فیلم را ببینید! مردم ایران به این فریاد و دعوت لبیک گفته بودند


عوارض انتخابات 22 خرداد و کودتائی که متعاقب آشکار شدن نتیجه واقعی آن صورت گرفت، رویدادی است که تا اعماق جامعه ایران رسوخ کرده است. آنها که دست به کودتا زدند، فراموش کردند که دوران سرکوب و بی خبر نگهداشتن مردم در جهان سپری شده است. شاه پس از کودتای 28 مرداد توانست مردم را بی خبر نگهدارد. ژنرال پینوشه در شیلی نیز پس از کودتا توانست چنین کند، در پاکستان و در کشورهای امریکای لاتین و افریقا چندین دهه توانستند چنین کنند. یعنی کودتا کنند، دست به جنایت بزنند و مردم را در بی خبری نگهدارند. اما این دوران حداقل از 10 سال پیش که اینترنت دیوار سکوت و سانسور را در عقب افتاده ترین کشورهای جهان شکست سپری شده است. چنان سپری شده که تلاش سیمای جمهوری اسلامی برای وارونه جلوه دادن واقعیات نیز به ضد خود تبدیل شده و مردم مبتذل ترین فرستنده های تلویزیونی خارج از کشور را به سیمای کودتا ترجیح داده اند و عظیم ترین دستگاه تبلیغات تصویری و صوتی و انتشاراتی حکومت – به اعتراف چندباره علی خامنه ای در سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه اش-  در برابر نفوذ تلویزیون بی بی سی به زانو درآمده است. آنها که در 22 خرداد دست به کودتا زدند، این تحول عظیم جهانی را دست کم گرفته و تصور کرده بودند با دروغ  صوتی و تصویری و نوشتاری می توانند مردم را فریب داده و در بی خبری نگهدارند. صدها فیلم از کودتای 22 خرداد و جنایاتی که متعاقب آن کودتاچی ها در خیابان ها مرتکب شدند و از دوران تبلیغات انتخابات 22 خرداد روی شبکه جهانی یوتیوب برای همیشه ثبت شده است. از جمله این فیلم کوتاه که مربوط است به سخنرانی آیت الله صانعی در دوران پیش از رای گیری و هنگام ملاقات با میرحسین موسوی .

۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

صف طویل اتومبیل ها در بمپ بنزین ها شمارش معکوس برای اعلام گران شدن بنزین



شمارش معکوس برای اعلام قیمت جدید بنزین در ایران آغاز شد. رئیس انجمن پمپ بنزین های جمهوری اسلامی روز گذشته گفت که دولت به این انجمن اعلام آماده‌باش کرده و خواسته تا در طول شب نیز پمپ بنزین ها دائر باشند زیرا در همین شب ها نرخ جدید اعلام می شود.
از آنجا که بیم دارند یکبار دیگر مانند سه سال پیش مردم در اعتراض به گرانی بنزین و نفت به پمپ بنزین ها حمله کرده و آنها را به آتش بکشند، واحدهای نظامی ویژه در کنار بمپ بنزین ها مستقر می شوند.
قرار است قیمت جدید بنزین، گازوئیل، نفت سفید، نفت کوره، گاز مایع، گاز طبیعی و برق به صورت ناگهانی اعلام شود. علاوه بر وحشت از شورش، وحشت از تورم سریع ناشی از افزایش قیمت سوخت و بالا رفتن قیمت تمام خدمات عمومی و مایحتاج عمومی نیز هم در میان مردم و هم در میان حاکمیت وجود دارد.
از روز گذشته، صف طویل در مقابل پمپ بنزین ها به امید پر کردن باک بنزین با بنزین 100 تومانی و 400 تومانی، قبل از گران شدن آن بوجود آمده است. خبرگزاری مهر شمار اتومبیل های این صف ها را بیش از ۶۰هزار اتومبیل تخمین زده است. بدلیل همین هجوم به پمپ بنزین ها برای پر کردن باک اتومبیل ها، زمان سوخت‌گیری هر اتومبیل بیش از یک ساعت گزارش شده است، درحالیکه در روزهای گذشته برای پر کردن باک اتومبیل فقط به 10 دقیقه وقت نیاز بود.

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

دادستان کل: اگر موسوی به بیانیه دادن ادامه دهد، با او برخورد می شود


غلامحسین محسنی اژه ‌ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه، با انتقاد از صدور بیانیه های سیاسی توسط میرحسین موسوی هشدار داد: "امثال این فرد اگر این رفتار خود را ادامه دهند با آنها برخورد خواهد شد". به گزارش خبرنگزاری فارس، آقای محسنی اژه‌ای با تاکید بر اینکه "قرار نیست این بیانیه صادر کردن‌ها روال عادی شود" گفت: "اینکه موسوی در آستانه آذرماه بیانیه‌ای صادر کرده و مجدداً در ادعاهای خود در زمان فتنه اصرار ورزیده است، تنها باعث شده تا برگ دیگری بر اعمال مجرمانه وی و پرونده او اضافه شود." میرحسین موسوی، از رهبران اصلاح طلبان، دو روز پیش در بیانیه ای حکومت ایران را مشابه حکومت "فرعون های مصر" دانست و به مخالفان دولت توصیه کرد تا برای "گسترش آگاهی" در جامعه از ایزارهایی چون اینترنت و "تماس چهره به چهره" استفاده کنند. مسئولان حکومت ایران و رسانه های نزدیک به آنان، با اشاره به متوقف شدن تظاهرات خیابانی مخالفان دولت ایران، معتقدند که حرکت اعتراضی مخالفان با موفقیت سرکوب شده است. واکنش به نامه مهدی هاشمی غلامحسین محسنی اژه ای در واکنش به بیانیه اخیر میرحسین موسوی گفت که "قرار نیست این بیانیه صادر کردن‌ها روال عادی شود" دادستان کل کشور در پاسخ به سوالی در مورد "سرنوشت مهدی هاشمی" پسر اکبر هاشمی رفسنجانی گفت که به محض ورود وی به ایران، به اتهامات او "مانند هر متهمی" رسیدگی خواهد شد. غلامرضا محسنی اژه ای تاکید کرد که اگر وی برای رسیدگی به اتهاماتش در مدت مشخص شده در احضاریه خود به دادگاه مراجعه نکند، "به محض ورود بازداشت خواهد شد و حکم جلب دارد". آقای محسنی اژه ای همچنین با اشاره به نامه سرگشاده ای که اخیرا از سوی مهدی هاشمی خطاب به او منتشر شده، مطالب ذکر شده در این نامه را رد کرد. وی در عین حال گفت که شک دارد که نویسنده نامه، مهدی هاشمی باشد و تنها تایید کرد نامه ای بدون امضا به دست وی رسیده که "در برخی از عبارات‌ تفاوت‌هایی با متن مندرج در سایت ها دارد". دو روز پیش، نامه ای از سوی مهدی هاشمی خطاب به غلامحسین محسنی اژه ای در رسانه های نزدیک به اصلاح طلبان منتشر شد که نویسنده آن تصریح می کرد اگر امکان حضور در دادگاهی "مستقل و مصون از تحمیل های نیروهای امنیتی" را داشته باشد، آماده محاکمه است. در ادامه نامه، با اشاره به حملات هواداران دولت به اکبر هاشمی رفسنجانی آمده بود: "هر بار که احتمال مراجعت اینجانب قوی شده است، شاهد اوج این شانتاژها بوده ایم و این خود نشان این است که این جریان دستش خالی است و مایل به برقراری این محکمه نیست و بی شک هدف اینها شخص اینجانب نیست، بلکه هدف پدر مظلوم من است." نحوه رسیدگی به "تخلفات دولت" دادستان کل کشور تاکید کرد که اگر مهدی هاشمی برای رسیدگی به اتهاماتش در مدت مشخص شده در احضاریه خود به دادگاه مراجعه نکند، "به محض ورود بازداشت خواهد شد و حکم جلب دارد" غلامحسین محسنی اژه ای در بخش دیگری از نشست خبری امروز، در پاسخ به سوال خبرآنلاین در مورد "تخلفات متعدد دولت" و "برنامه قوه قضائیه برای رسیدگی به این تخلفات و جلوگیری از تکرار آنها" گفت: "طبیعی است در زمان تصدی دولت های مختلف، گزارشهایی از تخلف به قوه قضائیه برسد که ممکن است همگی آنها، مجرمانه نباشد." وی همچنین افزود: "قوه قضائیه طبق عملکرد معمول و وظیفه قانونی خود، به تخلفات دولت که منجر به جرم شده باشد، رسیدگی قضایی خواهد کرد." روز گذشته، چهار نماینده مجلس در "کارگروه حل اختلاف با دولت" در نامه سرگشاده ای به دبیر شورای نگهبان، ضمن تشریح "تخلفات" دولت محمود احمدی نژاد از قوانین، پیشنهاد کردند که تشکیلات جدیدی تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی برای رسیدگی به این "تخلفات" تشکیل شود. این نمایندگان، در نامه خود نوشتند که تاکنون "با ملاحظه شرایط خاص سیاسی و با نصب العین قراردادن اوامر مکرر مقام معظم رهبری دایر بر تعامل میان دولت و مجلس شورای اسلامی، از تعقیب ضمانت های اجرائی سنگین چون سئوال و استیضاح رئیس جمهوری صرف نظر کرده اند". کارگروه حل اختلاف دولت و مجلس، با عضویت نمایندگانی از دو قوه و شورای نگهبان و به دستور رهبر جمهوری اسلامی، برای رسیدگی به اختلافات رئیس جمهوری و قوه مقننه تشکیل شده و قرار است نتیجه کار خود را به آیت الله خامنه ای گزارش کند.

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

پیام میرحسین موسوی بمناسبت 16 آذر اگر بصیرت داشتند به سوی مردم باز می گشتند

اشاره: متاسفانه تجربه کهریزک و کوی دانشگاه و زیر گرفتن بی پناهان با اتومبیل پلیس و از پل پائین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فروکردن و خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیدن و دل بستن به تجمع های مهندسی شده و فرمایشی، جلوی روی ماست و نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.
مستبدان نمی دانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
به نظر من، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است». راز این همه احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند، این همه اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، این همه ترس از رسانه های آزاد، این همه واهمه از تجمع حتی آرام و مسالمت جویانه منتقدان و معترضان، و نیز این همه تلاش برای بیگانه نمایی دوستان مردم و انقلاب، و روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران، این همه هراس از هرآنچه با عقلانیت جمعی پیوند دارد و این همه پرهیز از هر آنچه با برنامه ریزی و مدیریت دانش محور مرتبط است آیا درهمین نیست؟
 
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویان همراه جنبش سبز،
دوستان جوان و پرمهر و شجاع هموطن،
سلام و درود بر شما باد
در آستانه ماه آذر -ماه دانشجو- در یادآوری ایستادگی ها و مبارزات شما برای پاسداری از حقوق ملت ایران و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، لازم دیدم چند کلمه از باب قدردانی و احترام برای شما عزیزان بنویسم، به ویژه آنکه امکان دیدار مستقیم با شما کم شده است.
در دوسال اخیر، در ملاقات هایی که با شما داشته ام و یا در نامه ها و یادداشت هایی که فرستاده اید، همواره شاهد دغدغه های شما درباره آینده ایران عزیز و جنبش سبز آزادیخواهانه مردم ایران بوده ام. و البته از شما نیز جز این انتظار نیست، چرا که در سرزمین ما، دانشجو همواره ی تاریخ دیده بان بیدار مخاطراتی بوده است که جامعه ایرانی را تهدید می کرده است و در این راه خود نیز، به گواهی تاریخ، از خطرهای بزرگ در راه دفاع از مردم و ملت استقبال کرده است. و مگر نه این است که ۱۶ آذرماه هرسال یادآور حادثه تلخی است که در آن، دانشجویان هوشیار و پیشتاز این دیار، که در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی حامی آن دهان به اعتراض گشوده بودند، به خاک و خون کشیده شدند؟ در آن روز مستبدان و خودکامگان تصور می کردند که بعد از آن سرکوب و کشتار، دهان انتقاد و اعتراض برای همیشه بسته خواهد ماند؛ خطایی که همه کسانی که به پیروزی برپایه ارعاب تکیه می کنند مرتکب می شوند، و چه بد تکیه گاهی است ابزارسرکوب برای بقای چند روز بیشتر.
 
 
مستبدان نمی دانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
مستبدان، روز به روز تنهاتر می شوند و به همه چیز و همه کس گمان بد می برند، دوستان دیروزشان را از خود می رانند، و هر انتقاد و نصیحتی را توطئه ای برای نابودی خویش می پندارند. و بدتر آنکه منافع خودشان را مساوی با منافع ملی می گیرند و در چنین وضعی ناچار به سلاح داران تکیه می کنند، و به دنبال کسانی می گردند که چشم و گوش بسته از آنها فرمان برند و سایه شک و تردید نسبت به افکار و اعمال آنها را حتی برای لحظه ای از دل نگذرانند.
مستبدان در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند، آنقدر گرد خویش می چرخند که از شنیدن همهمه سقوط کاخ خودکامگی و خودرایی باز می مانند و زمانی بیدار می شوند که بسیار دیر است برای بازگشت به آغوش مردم.
آنان نمی دانند که دهان و گوش و چشمان مردمان را شاید بتوان از گفتن و شنیدن و دیدن بازداشت، اما اندیشیدن موهبتی الهی است که دروازه های خلوتگاه آن به روی زورمندان بسته است. راز این همه احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند، این همه اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، این همه ترس از رسانه های آزاد، این همه واهمه از تجمع حتی آرام و مسالمت جویانه منتقدان و معترضان، و نیز این همه تلاش برای بیگانه نمایی دوستان مردم و انقلاب، و روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران، این همه هراس از هرآنچه با عقلانیت جمعی پیوند دارد و این همه پرهیز از هر آنچه با برنامه ریزی و مدیریت دانش محور مرتبط است آیا درهمین نیست؟ و سرانجام، مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم الاعلی». و این آخری به گواهی تاریخ بدترین جنبه جباریت است. یعنی واجب است که اطاعت کنید و سوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سوال قرار گیریم. آیا قانون گریزی های گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی وعدم تمکین در مقابل رای مردم و گریز از انتخابات های آزاد و رقابتی غیرگزینشی و بستن روزنامه ها جز این معنی می دهد که عده ای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم می دانند؟
مگر امام رحمت الله علیه در سال ۵۹ نگفت «همه روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است. همین رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید. بروید مشغول کار خودتان بشوید.»
ودر سال ۶۰ نیز فرمودند:
«البته دزدها از قانون بدشان میاید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می آید»
وهم ایشان بودند که در جواب نامه صریح نمایندگان مجلس در مورد انحراف نظام از حدود قانون اساسی گفتند که همه باید به قانون برگردیم.
۱- چنین است دوستان عزیز که امروز، به واسطه به کارگیری شیوه غلط خریدن فرصت های زودگذر از طریق ایجاد بحران های پیاپی، هزینه های سنگینی بر مردم ما تحمیل می شود، تا با تمسک به شیوه از پیش شکست خورده فرار به جلو، تحکیم مناسبات فرقه ای با الگوی «اطاعت محض یا اخراج»، برانگیختن کینه های ناشی از شکاف عمیق تر شده میان فقرا و اغنیا، این قدرت چندروزه چند روزی بیشتر در دست قدرتمندان باقی بماند.
روندی که می بایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم -مردمی که به دولتمردان به دلیل انتخابات پر از تخلف و تقلب و دستکاری رایانه ای آرا بدبین شده بودند- و با تکیه بر خرد جمعی واستفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت می گرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده می شود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است. همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند.
صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.
پرسش بزرگ مردم ما از آنها این است که اگر به راستی بر این حقایق آگاهید و می شنوید نظر کارشناسان را که متفق اند اجرای این طرح به شکلی که شما تهیه کرده و اجرا می کنید جز خسارت های مادی و انسانی و تشدید بی عدالتی، دستاوردی در بر ندارد، چرا این همه اصرار بر چشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم، با توزیع بخشی از پولی که از دست آنان ربوده اید، می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت بر سرسفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟ نمی اندیشید که حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی را آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کار بگیرید، سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته می توانند با پراکندن پرسشها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند؟
۲- شاید قرار است که به این بهانه، باز هم آب گل آلود شود و کسانی باز هم به جای پاسخگویی، راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام و ایجاد بحران های شدید در این کشور را دنبال کنند. امروز بیش از همیشه شاهد دشمن دشمن کردن دست اندر کاران، به عنوان جزئی از استراتژی پیروزی از طریق ترساندن هستیم. پیش از این شاهد بوده ایم که به گواه تصاویری که ضبط شده است، مأموران امنیتی و افراد موسوم به لباس شخصی، خودروها و موتورسیکلت ها را می سوزانند، شیشه ها را خرد و ساختمان ها را تخریب می کنند، و با بی شرمی، معترضان را متهم به انجام آن می کنند. آیا برای آنهایی که به راحتی کارناوال راه می اندازند و برای مأموران دولتی کلاه گیس و آرایش ها و لباس های جنس مخالف فراهم می کنند، دشوار است که این بار هم تحت عنوان فتنه سبز یا سرخ یا هر عنوان دیگری، آشوب های ساختگی بر پا کنند و آن را وسیله ای برای فریب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسویه حساب های جدید سیاسی قرار دهند؟
متاسفانه تجربه کهریزک و کوی دانشگاه و زیر گرفتن بی پناهان با اتومبیل پلیس و از پل پائین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فروکردن و خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیدن و دل بستن به تجمعهای مهندسی شده و فرمایشی، جلوی روی ماست و نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
۳- همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.
هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.
۴- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقمندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.
به نظر من، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است». گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماس های چهره به چهره، بالابردن توانمندی ها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتگو در جمع های کوچک حقیقی یا مجازی و با توسعه شبکه های اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبش های مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون، می توانند بخشی از تلاش های ما و نه همه آن باشد.
می توان با معرفی نظری و عملی اسلام رحمانی و تبری از افکار و اعمالی که به نام دین رواج یافته و با سرچشمه های وحیانی و سیره پیشوایان دینی بیگانه است، جلوی نهادینه شدن رفتارهای نابهنجاری را که دولتمردان و صاحب منصبان برای بقای قدرت خود استخدام کرده اند، گرفت.
یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی کند. یادمان باشد که شعار «دروغ ممنوع» در روزهای پرشکوه پیش از انتخابات، چگونه از جان مردم خسته از دروغ های پیاپی قدرتمندان برخاست و فضای این دیار را فراگرفت. یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه اخلاق بنیادی که در آن همه انسانها بتوانند به قله های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است. و یادمان باشد که در این راه، شکست نیست، اما صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است. یادمان نرود که همه باهم می گفتیم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.
۵- یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جزو وظایف همه ماست. در این میان جا دارد در ماه آذر، «ماه دانشجو»، از دانشجویان در بند یاد شود؛ دانشجویانی که راه سه شهید اهورائی ۱۶ آذر را فراموش نکرده و نشان داده اند که در راه نیل به جامعه ای عادلانه و آزاد و متعلق به همه ایرانیان، از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند.
و سرانجام آن که چه کسی است که نداند سه میلیون دانشجوی آگاه کشور بزرگترین سرمایه جنبش سبز است؟ جنبشی که همراهان آن بی شمارند و هریک به نوعی رهبر این جریان عظیم مردمی هستند.

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

سبزهای گمنام/ناتوانی خانواده داشاب از تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیونی/فرزند سه ساله به دلیل دوری از پدر بیمار شده است

چکیده : خانواده داشاب می گویند که توان تودیع چنین وثیقه سنگینی را برای یک مرخصی چند روزه ندارند . فرزند سه ساله داشاب به دلیل دوری از پدر بیمار شده است و هر روز سراغ پدرش را می گیرد. این در حالی است که حتی تلفنهای بند 350 زندان اوین مکانی که داشاب در آن نگهداری می شود هم مدتهاست قطع است و دادستان تهران اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها و از جمله فرزندان کوچک زندانیان این بند نمی دهد.رجبعلی( بابک ) داشاب که از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته محسوب می شود تاکنون موفق به استفاده از حق مرخصی نشده است.با اینکه برای این زندانی وثیقه ۶۰۰ میلیونی تعیین شده اما خانواده تاکنون موفق به تودیع آن نشده اند.به گزارش کلمه، خانواده داشاب می گویند که توان تودیع چنین وثیقه ای را برای یک مرخصی چند روزه ندارند . فرزند سه ساله داشاب به دلیل دوری از پدر بیمار شده است و هر روز سراغ پدرش را می گیرد. این در حالی است که حتی تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین، مکانی که داشاب و بسیاری دیگر از زندانیان حوادث پس از انتخابات در آن نگهداری می شود، از مدتها پیش قطع است و دادستان تهران اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها و از جمله فرزندان کوچک زندانیان این بند نمی دهد.داشاب توسط قاضی صلواتی ، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج سال کاهش یافت.وی دانش آموخته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی است.

۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

صدا و سیمای ج. اسلامی در گرداب ورشکستگی ملی

رهبر و دولت می‌خواهند تلویزیون را در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند. مردم دربرابر این سیاست تبلیغاتی مقاومت می کنند. پرسنل و کارکنان تلویزیون متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را می خواهند حفظ کنند.
نتیجه رویارویی این سه عامل بر یکدیگر در نهایت به آن خروجی می شود که شاهدیم. رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از این خروجی ناراحت باشند از بی تاثیری این خروجی بر مردم ناراحتند و از این که تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از باصطلاح "سران فتنه" قانع كند عصبانی اند. تلویزیونی که مردم آن را نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد.

تلویزیون جمهوری اسلامی در هفته‌های اخیر بحث روز شده است. همزمان با انتقاد اعضای دولت احمدی نژاد و نامه تشکل‌های مفت خور به اصطلاح بسیجی به رهبر، حجت الاسلام اسلامیان از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از نارضایتی اعضای این جامعه از وضعیت تلویزیون خبر داد. به گفته وی علی خامنه‌ای در دیدار با اعضای این جامعه گفته است: " آقا فرمودند: من به مسئولان صدا و سیما خیلی تذکر می‌دهم ولی با همه این تذکرات دردمندانه، این خروجی صدا و سیماست."
مشکل در کجاست؟ تلویزیون جمهوری اسلامی که 24 ساعته در خدمت تملق رهبر و تبلیغ سیاست‌های دولت و حمله به مخالفان و توجیه سرکوب و سانسور و شکنجه و کشتار است، پس مقام رهبری و این آقایان از چه ناراحتند و چرا این مقدار را هم کم می‌دانند؟
مسئله اساساسی در اینجاست که حکومت از نظر مشروعیت در بحران است و تلویزیون نیز همچون بزرگترین رسانه و دستگاه تبلیغات دولتی خود متاثر از این بحران است. علی خامنه‌ای تصور می‌کند که چون "فصل الخطاب" است پس "خروجی" تلویزیون را هم او می‌تواند تعیین کند. در حالیکه چنین نیست. "خروجی" تلویزیون جمهوری اسلامی در شرایط کنونی تحت تاثیر سه عامل تعیین می‌شود:
1- سیاستی که رهبر و دولت می‌خواهند در چارچوب مشروعیت دادن به حكومت كودتا و جعل و تحریف خبر به آن تحمیل کنند.
2- مقاومتی که توده مردم دربرابر حکومت کودتا و سیاست تبلیغاتی آن می‌کنند و خواهان آگاهی و خبررسانی واقعی هستند.
3- نارضایتی پرسنل و کارکنان تلویزیون که متاثر از مقاومت مردم و فشار وارد به حکومت حدی از استقلال را در این میان می‌توانند برای خود بدست آورند.
نتیجه رویارویی و تاثیر این سه عامل بر یکدیگر بصورت یک تناسب قوا در می‌آید که عامل اختلال و بحران در کارکرد تلویزیون و در عین حال تعیین کننده نهایی خروجی و میزان تاثیر این خروجی می‌شود. در واقع رهبر و دولت احمدی و جامعه مدرسین قم بیش از آنکه از خروجی تلویزیون ناراحت باشند از بی تاثیری آن بر مردم ناراحتند. مشكل آنان این است كه چرا تلویزیون نمی تواند مردم را به حقانیت حكومت كودتا و جدا شدن از "سران فتنه" قانع كند.
براثر این وضع مثلا یک سایت‌های اینترنتی با هزینه گاه چند ده هزار تومان و با یاری چند تن اداره می‌شوند به کابوس حکومت و رقیب تلویزیون تبدیل شده است. برای نمونه در جریان سفر اخیر رهبر به قم، دفتر رهبری ادعا کرد که سایت‌های اینترنتی "بیگانه" سخنان رهبر در مورد "میکروب" بودن مردم را تحریف و بزرگ کرده‌اند. سخن بر سر درست و غلط بودن این ادعا نیست، سخن بر سر این است که دفتر خود رهبر، دستگاه عظیم و عریض و طویل تلویزیون جمهوری اسلامی با هزاران کارمند و صدها میلیارد تومان بودجه را که هفته‌ها در خدمت تبلیغ این سفر بوده با چند سایت و رسانه اینترنتی مقایسه می‌کند و تلویزیون را ناتوان تر از آنها می‌بیند.

تلویزیون جمهوری اسلامی مهمترین دستگاه تبلیغاتی برای توجیه دولت و چاپلوسی و بزرگ کردن رهبر و حمله و توهین به مخالفان و کسب مشروعیت حکومت است. مشکل اساسی درست در همینجاست که این دستگاه برای آنکه بتواند وظیفه خود را بدرستی انجام دهد باید مخاطب داشته باشد و مردم به آن نگاه کنند و اگر نگاه کردند به آن اعتماد کنند. این دو وظیفه در شرایطی که بحران سراپای حکومت را فرا گرفته با یکدیگر در تناقض قرار گرفته‌اند. در این شرایط تلویزیون جمهوری اسلامی ناگزیر سیاستی میانه را در پیش گرفته، یعنی باز کردن نسبی فضا در عرصه غیرسیاسی و اجتماعی، بستن کامل آن در عرصه سیاسی. اینکه تلویزیون باوجود تذکرات "دردمندانه" رهبر، ناگزیر از مدارا با بسیاری از هنرمندان و کارگردانان سینما و مشابه آنان است، بدلیل اندیشه‌های والای گردانندگان تلویزیون نیست، بلکه از آنروست که برای جلب مخاطب به آنان نیاز دارد. ولی از سوی دیگر چون اساس سیاسی و خبری این دستگاه بر دروغ و تحریف بنا شده، تلاش برای جلب و استفاده از اینگونه نیروهای مستقل نیز گرهی نمی گشاید و فقط به تضادها در بالا دامن می‌زند و بحران را عمیق تر می‌کند. بحران مشروعیت حکومت تا آن اندازه عمیق است که تلویزیون جمهوری اسلامی حتی چند دقیقه هم نمی تواند به مخالفان حکومت اجازه صحبت بدهد که اگر نه اعتماد مردم، لااقل مخاطب جلب کند. همان یک مورد برنامه مناظره تلویزیونی پس از انتخابات نیز با مخالفت رهبر روبرو شد که مدعی شد مردم صلاحیت و بصیرت کافی برای شنیدن بحث آزاد از تلویزیون را ندارند.
تضادها و محدودیت‌های استفاده حکومت از شبکه‌های تلویزیونی نظیر فارسی وان نیز در همینجاست. این شبکه‌ها می‌توانند مردم را به خود سرگرم کرده و بنا بر محاسبه حکومت از سیاست دور کنند. ولی از سوی دیگر مخاطبان تلویزیون جمهوری اسلامی را از او می‌گیرند.
تلویزیون جمهوری اسلامی با بستن درهای خود بر روی حقیقت و بر روی مخالفان كودتا، در واقع درهای خود را بر روی مردم بسته است. تلویزیونی را هم که مردم نگاه نکنند با یک جعبه چوبی در گوشه اتاق تفاوتی ندارد. بحران تلویزیون بحران بی اثر شدن تبلیغ برای حکومتی است که از نظر مردم مشروعیت ندارد. با رفتن این فرد و آمدن دیگری این بحران خاتمه نمی یابد. این حکومت کودتاست که باید برود.

راه توده 292 15.11.2010

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

با تصویب مجلس دست احمدی نژاد از جیب بانک مرکزی در آمد!

مجلس، پس از یک رای گیری، با اکثریت آراء احمدی‌نژاد را از ریاست مجمع عمومی بانک مرکزی کنار گذاشت. همچنین اختیار انتصاب رئیس کل بانک مرکزی و قائم‌مقام وی نیز که تاکنون از اختیار رئیس جمهور بود از او سلب شد و به مجمع عمومی بانک تفویض شد.
این دو مصوبه مجلس ۱۰۶ رای موافق، ۸۵ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع داشت.بموجب مصوبه جدید مجلس، دادستان کل کشور و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اتاق ایران به ترکیب هفت نفره اقتصاددان مجمع عمومی بانک مرکزی اضافه شدند و این مجمع از این پس 11 عضو دارد.
محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی، که به نمایندگی از دولت در جلسه مجلس حضور یافته بود از مخالفان تصویب این پیشنهاد بود. او گفت که با این مصوبه استقلال بانک مرکزی خدشه‌دار می شود و ورود ۷ نفر از بخش خصوصی در برابر ۴ نماینده دولت در این مجمع به صلاح اقتصاد و کشور نیست.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این مخالفت اظهار داشت که این افراد نمایندگان بخش خصوصی نیستند و اقتصاددادن‌های باتجربه‌ای هستند که توسط دولت معرفی و توسط مجلس تأیید می‌شوند.
جلوگیری از آسیب‌های ناشی از وابستگی بانک مرکزی به دولت از دلائل مصوبه جدید مجلس اعلام شده است.
ضمنا یکی از دلایل تغییر ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی تحریم های سازمان ملل و همچنین تحریم های ویژه امریکا و اروپا که پیامد آن مصادره اموال بانک مرکزی به عنوان اموال دولتی است اعلام شد.
استقلال سیاست‌های پولی از سیاست‌های مالی دولت نیز از جمله دلائل دیگر این مصوبه اعلام شده است. تاکنون سیاست‌های پولی کشور در خدمت سیاست‌های مالی دولت بوده است.
از جمله دلائل دیگری که برای مصوبه جدید بیان شده بازگرداندن استقلال بانک مرکزی دربرابر صندوق بین‌المللی پول و محافل اقتصادی دنیاست.
مجلس همچنین تصویب کرد که نرخ ارز در پنج سال آينده ، بر خلاف آنچه که تاکنون انجام می شده با توجه به «رقابت‌پذيری در تجارت جهانی» و «تورم داخلی و خارجی» تعيين شود.
نرخ سود سپرده‌های بانكی نیز بايد با توجه به نرخ تورم تعیین شود.

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

اشکال در واریز یارانه نقدی و گرانی ۲۹ قلم کالا در آستانه هدفمندی یارانه‌ها



جرس: در آستانه اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها و پیش از این که مردم اجازه برداشت یارانه‌های نقدی واریز شده به حسا‌ب‌هایشان را داشته باشند، قیمت‌ کالاهای مورد نیاز مردم، روز به روز در حال افزایش است.

به گزارش فارس، در چند روز اخیر قیمت ۲۹ کالا افزایش یافته است که در میان آن‌ها اقلامی چون تخم‌مرغ، برنج، سبزی‌های تازه، حبوبات و میوه‌جات دیده می‌شود.

بر اساس این گزارش که تغییر قیمت‌ها را در هفته منتهی به 21 آبان نشان می‌دهد، بهای تخم مرغ با 1.5 درصد افزایش نسبت به هفته قبل شانه‌ای 2840 تا 3400 تومان در میادین شهرداری و 3507 تومان در سطح شهر به فروش رفت که این رقم نسبت به هفته مشابه ماه قبل هم با افزایش 2.4 درصدی همراه بود.

بر اساس این گزارش در گروه برنج نیز، قیمت تمام اقلام این گروه افزایش 0.3 درصدی نسبت به هفته قبل داشتند به طوری که برنج وارداتی غیر تایلندی به قیمت کیلویی 1945 تومان، برنج داخله درجه یک 2954 تومان و برنج داخله درجه دو 1939 تومان در بازار عرضه شد و هر کدام به ترتیب در هفته گذشته با رشد 2.1 درصد، 0.1 درصد و 0.8 درصد مواجه شدند. همچنین قیمت برنج نسبت به هفته مشابه ماه قبل یک درصد رشد داشته است.

همچنین در هفته گذشته قیمت سبزی‌های تازه با رشد 10.3 درصد و حبوبات با رشد 5.6 درصد رکورد بیشترین افزایش را شکستند.

در گروه حبوبات بهای تمام اقلام این گروه به ویژه نخود نسبت به هفته قبل افزایش یافت. این چندمین هفته است که بهای حبوبات سیر صعودی دارد به طوری که قیمت گروه حبوبات نسبت به هفته قبل 5.6 درصد، نسبت به ماه قبل 10.6 و نسبت به سال قبل 22.1 درصد افزایش نشان می‌دهد.

گرانترین کالای این گروه لوبیای قرمز به قیمت کیلویی 2625 تومان با 1.2 درصد رشد قیمت عرضه شد، در حالی که ارزانترین آن نخود با قیمت 2069 تومان و 12.4 درصد گرانتر از هفته قبل است.

قیمت انواع حبوبات در واحد کیلو در هفته گذشته به شرح زیر گزارش شده است: (درصد رشد قیمت) نخود 2069 تومان (12.4)، لپه نخود 2203 (4.8)، عدس 2262 (5.4)، لوبیا چیتی 2529 (2)، لوبیا چشم بلبلی 2504 (6.2)، لوبیا سفید 2188 (3.5) و لوبیا قرمز 2656 تومان (1.2).

در گروه سبزی‌های تازه نیز قیمت تمام اقلام این گروه به ویژه بادنجان و کدو سبز نسبت به هفته قبل افزایش یافت، به طوری که بادنجان با 53.3 درصد رشد به میانگین قیمت 1070 تومان و کدوسبز با افزایش 33.6 درصد به قیمت 1017 تومان در سطح شهر تهران به فروش رسید.

در این هفته لوبیای سبز پرچمداری بالاترین قیمت گروه را از خیار گرفت و به قیمت هر کیلوگرم 1200 تومان عرضه شد که 24.6 درصد رشد قیمت نسان می دهد. در کل میانگین افزایش قیمت در این گروه 10.3 درصد بود که نسبت به ماه قبل با 18 درصد و نسبت به هفته مشابه سال قبل با 44.9 درصد رشد همراه بود.

در هفته گذشته خیار با قیمت 1154 تومان، گوجه فرنگی 900 تومان، سیب زمینی 630 تومان، پیاز 580 تومان و سبزیهای برگی 524 تومان عرضه شد و این سبزی‌ها به ترتیب افزایش قیمت 9.2 درصد، 20.3 درصد، 4.8 درصد، 2.8 درصد و 0.4 درصد داشته اند.

طی هفته گذشته در گروه میوه های تازه، قیمت پرتقال درجه یک، لیمو شیرین و انگور کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه به ویژه خربزه و انار افزایش داشت. در کل قیمت میوه نسبت به هفته قبل افزایش 1.4 درصدی را تجربه کرد اما نسبت به هفته مشابه ماه قبل با یک درصد کاهش قیمت همراه بود.

گران‌ترین میوه این گروه گلابی به قیمت میانگین کیلویی3012 تومان و ارزانترین هندوانه به قیمت 353 تومان در سطح شهر تهران بوده است.


قیمت سیب قرمز تخم لبنان کیلویی 1528 تومان، سیب زرد تخم لبنان 1446، پرتقال درجه یک 2898، پرتقال درجه دو 1483، نارنگی 1764، لیمو شیرین 1412، انار 2053، انگور 1533 و خربزه 976 تومان در سطح شهر تهران بوده است.

در هفته گذشته خربزه با افزایش 11.7 درصدی و بعد از آن انار با رشد 6.6 درصدی همراه بود، پرتقال درجه دو و لیمو شیرین هم تفاوت معنی‌داری نسبت به هفته قبل نداشت.

قبوض برق بعد از هدفمند کردن یارانه‌ها یک‌ماهه صادر می‌شود

معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی گفت: در حال حاضر قبوض برق به صورت دوماهه صادر می‌شود و افزایش ۴ هزار تومانی قبوض نیز در جریان هدفمند کردن یارانه‌ها، برای دو ماه اعمال خواهد شد.

به گزارش مهر، محمد بهزاد با اشاره به تاکید احمدی‌نژاد مبنی‌بر صدور قبوض برق بعد از اجرای قانون به صورت یکماهه، افزود: چنانچه وزارت نیرو بخواهد قبوض برق را به صورت یکماهه توزیع کند، باید تمامی امکانات قرائت کنتورها و توزیع قبوض را دو برابر کند.

وی افزود: وزارت نیرو به دنبال راه حلهایی است که بتواند قبوض را به صورت یکماهه صادر کند، اما این امر نیاز به فراهم آوردن تمهیداتی دارد.

اشکال در واریز یارانه به حساب تهرانی‌ها

در حالی که پایتخت‌نشینان آخرین گروه بودند که قرار شد مبلغ
۴۰۵۰۰ تومانی یارانه در روز ۲۱ آبان به حساب‌شان واریز شود، امروز دبیرخانه ستاد استانی هدفمند کردن یارانه‌های استان تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که "با توجه به واریز مبالغ یارانه‌ها به حساب سرپرستان خانوار ممکن است اشکالاتی در واریز به‌وجود آمده باشد که جای هیچ‌گونه نگرانی نبوده و این اشکالات قابل رفع است."

در این اطلاعیه آمده است: در صورتی که شماره حساب سرپرست خانوار در سامانه تأیید شده است، مبلغ یارانه مرحله اول به حساب سرپرست خانوار واریز شده است. در صورت وجود هرگونه مغایرت در خصوص تعداد اعضای خانوار و تعداد اعضای اعلامی از سوی مرکز آمار، افراد می توانند در آذر به اصلاح اطلاعات اقتصادی خانوار خود اقدام کنند.

دبیرخانه ستاد استانی هدفمند کردن یارانه‌های استان تهران همچنین عنوان کرده است: در صورتی که حساب اعلامی سرپرست خانوار از 6 ماه پیش تاکنون غیرفعال بوده، مبالغ یارانه به حساب اعلامی واریز نشده و افراد باید به شعب بانک‌های مربوط مراجعه کنند.

۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

سکوت مشترک حکومت و دوستانش اعدام فتاحیان و سکوت درباره اتهام و دلیل دستگیری او




   

"احسان فتاحيان" در زندان مرکزی سنندج به دار آویخته شد و تلاش های چند کانون حقوق بشر برای جلوگیری از این اعدام بی نتیجه ماند. وی در گورستانی در شهر کرمانشاه به خاک سپرده شد و از برگزاری مراسم ختم وی در مسجد بقیه الله شهرک کارمندان کرمانشاه نیز جلوگیری شد.

در روزهای پیش از اعدام و پس از اعدام فتاحیان، اخبار متفاوتی از سوی کانونی بنام فعالان حقوق بشر مخابره شد و از جانب حکومت نیز پیشتر خبرکوتاهی درباره محاکمه فتاحیان اعلام شده بود. نه حکومت و نه فعالان حقوق بشر، هیچکدام دقیقا اعلام نکردند که اتهام فتاحیان چه بوده و چرا به اعدام محکوم شده است.

پیشتر نیز در ارتباط با اخباری از این دست ما نوشتیم که یکی از ایرادهای بزرگ این نوع خبرها که حتی روی کارزار دفاع از زندانی محکوم به اعدام تاثیر میگذارد، سانسور وابستگی سازمانی و دلیل بازداشت و محاکمه کسی است که قصد نجات وی را از اعدام دارند. اعلام "یک فرد کُرد" و یا "یک فعال کُرد"، "یک معلم کُرد" و از این نوع اصطلاحات که در واقع برای فرار از بیان ماجرا و در نوع خود، سانسوری است اضافه بر سانسور حکومتی به یک شیوه خبری تبدیل شده است. حتی این که فرد اعدام شده وابسته به سازمان "کومله" در کردستان بوده نیز هنوز بیان واقعیت نیست. باید دانست چه فعالیتی کرده است؟ به چه اتهامی و در چه شرایطی و درکجا دستگیر شده و کیفرخواست او چه بوده است.

این نوع سانسورهای "خودی ها" عملا باعث می شود تا هر کس گوشه چشمی هم به سازمان هائی نظیر "کومله" داشته و یا دارد، عملا متهم باشد. چنان که دوستانش هم از بیان این وابستگی می گریزند تا پرونده او را سنگین نکنند. این درحالی است که خلاف آن را باید رفتار کرد. یعنی می توان عضو کومله هم بود و در کردستان هم حضور داشت اما این حضور و عضویت الزاما به معنای مبارزه مسلحانه نیست و نباید باشد، مگر فرد در جریان زد و خورد مسلحانه دستگیر شود که تازه در چنین شرایطی هم باید مسئله از دید حقوقی بررسی شود. همین است که می گوئیم پنهان کردن اتهام، پرونده و حتی جرم چه از جانب حکومت و چه از جانب فعالان سیاسی دور و نزدیک به فردی مانند فتاحیان عملا کمکی به وضع او نمی کند.

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

ابداع جدید رژیم؛ محاکمه ی دانشجویان در دادگاه های نظامی !


دانشجویان این روزها بعد از احضار و بازجویی در دادگاه های نظامی محاکمه می شوند. اقدامی که برای اولین بار در جمهوری اسلامی انجام می شود. دانشجویان معتقدند که جای شاکیان و متهمان در دادگاه رسیدگی به متهمان کوی دانشگاه تهران تغییر کرده و این دانشجویان هستند که به جای متهمان محاکمه و زندانی می شوند
پاورقی
درزمان شاه فقیدچهارتن ازفعالان سیاسی بنام خسروگل سرخی وعلی اصغربدیع زادگان وکرامت الله دانشیان ومحمدحنیفنژادرادستگیرکردن وبناشدکه دردادگستری شاه محاکمه شوندازانجائی که دادگستری شاه تشکیل شده بودازقضات پاکدامن وانهاازمحاکمه سرباززدندند،شاه مجبورشدکه پرونده این چهارتن رابه دادگاه نظامی بفرستدانهادردادگاه ازکارخودندامت خواهی نکردنددرنتیجه اعدام شدند.حالابایدمطالعه کرددردادگستری که مثل آب خوردن حکم اعدام صادرمیکندچراپرونده به دادگاه نظامی احاله شده است .منظورچیست؟

خــــودکشی دو زندانی دیگر در زندان مخوف گوهردشت کرج

شرایط قرون وسطایی در زندان گوهردشت کرج باعث خودکشی 2 زندانی گردید بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در اثر فشارهای طاقت فرسا شب گذشته 2 زندانی در بند 2 زندان گوهردشت کرج اقدام به خودکشی نمودند که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی به موقع یکی از آنها جان باخت. جمعه شب 21 آبان ماه دو زندانی بی دفاع در 2 سالن بند2 زندان گوهردشت کرج به دلیل فشارهای طاقت فرسا و شرایط قرون وسطایی حاکم بر زندان و برای رهایی یافتن از این شرایط اقدام به خودکشی نمودند که یکی از آنها به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و انتقال به موقع به بهداری زندان جان باخت. زندانی خان علی طاران 57 ساله که در سالن 6 بند 2 زندان گوهردشت کرج بود اقدام به خودکشی نمود که منجر به مرگ وی شد.او 4 سال بود که در زندان بسر می برد و محکوم به اعدام بود. زندانی دیگری از سالن 2 بند 2 زندان گوهردشت کرج که اخیرا دستگیر و به زندان منتقل شده بود. اقدام به خودکشی نمود او در حال حاضر در بهداری زندان در وضعیت وخیمی بسر می برد. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد شرایط قرون وسطایی برای زندانیان در زندانهای ولی فقیه علی خامنه ای را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواهان اقدامات عملی برای پایان دادن به این شرایط در زندانهای ایران است. همه خبر

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

یونسکو از برگزاری مراسم ''روز فلسفه'' در ایران صرفنظر کرد

کمتر از ۲ هفته مانده به زمان تعیین شده برای برگزاری جشن “روز فلسفه“ در ایران توسط یونسکو، این سازمان از تصمیم قبلی خود عقب نشینی کرد. این سازمان از سال ۲۰۰۲ تاکنون هر سال جشن روز فلسفه را در کشورهای مختلف برگزار کرده است. در سال ۲۰۰۸ و بی سر و صدا ایران به عنوان میزبان این جشن در سال ۲۰۱۰ انتخاب شده بود. اما رفته رفته و پس از درز خبر، مخالفتها با این تصمیم آغاز شد. این تصمیم به ویژه پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ ریاست جمهوری در ایران و سرکوب شدید و سانسور بی سابقه ای که به دنبال آن اتفاق افتاد، به شدت بحث برانگیز شد و کشورهای زیادی مخالفت خود را با برگزاری این جشن در کشوری که رفتارهایش در تضاد کامل با اهداف این سازمان قرار دارد را اعلام کردند. دانشگاهیان زیادی اعلام کرده بودند که در صورت برگزاری این مراسم در ایران، آن را بایکوت خواهند کرد. اتحادیه اروپا و آمریکا از مدیر کل جدید این سازمان خواسته بودند که این مراسم را در ایران لغو کند. آنها به موارد متعدد بازداشت، نقض حقوق بشر و تبعید به ویژه پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ اشاره و گفته بودند که این مراسم توسط تندروهای حاکم بر ایران برگزار خواهد شد. همچنین آنها در نامه مخالفت خود به تصمیم اخیر وزارت علوم مبنی بر تجدید نظر در برخی دروس علوم انسانی از جمله فلسفه برای اطمینان حاصل کردن از مطابقت آنها با قوانین اسلام، اشاره کرده بودند. مراسم اصلی در ایران قرار بود از ۲۱ تا ۲۳ نوامبر برگزار شود که لغو گردید اما برنامه های جانبی دیگری در کشورهای دیگر برگزار خواهد شد.

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

تعطیل خط تولید و اخراج کارگران "تاپ خودرور" زیر بلدوزر تحریم ها له شد

سلام. خسته نباشید- با تشكر از زحمات شما. از خدمتتان استدعا دارم به داد كاركنان شركت تاپ خودرو برسید.
شركت تاپ خودرو از مجموعه شركت های ایران خودرو است كه مثلا نماینده انحصاری دایملر آلمان (مرسدس بنز) در ایران بوده و حدود 500 دستگاه خودروی بنز كلاس E تولید كرده است. حالا با توجه به تحریم های ایران و سوء مدیریت مدیران این شركت در حال تعطیلی است. از مجموع 200 كارمند این شركت فقط 30 کارمند باقیمانده و بقیه را اخراج كرده اند.
در این موقع سال کجا می توان كار پیدا کرد؟
به داد ما برسید. با گرانی و كرایه خانه و گوشت و مرغ و تورم و ... و حذف سوبسیدها (هدفمند كردن یارانه ها) چه كنیم؟

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

سخنان بحث برانگیزسید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله درباره تمدن ایرانی

در دو سه روز اخیر ویدئویی از یکی از سخنرانیهای تلویزیونی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سایت یوتیوب منتشر شده که واکنش بسیاری از کاربران ایرانی شبکه اینترنت را برانگیخته است. ویدئو شامل بخشهایی از دو سخنرانی جداگانه سید حسن نصرالله است که سال گذشته در زمانهای متفاوتی ایراد شده و در نیمه نخست ویدئو که بخش بحث برانگیز آن است، صدا و تصویر با یکدیگر هماهنگ نیستند و همین باعث شده که بسیاری در اصالت آن تردید کنند و آن را دروغ و جعلی بپندارند. هرچند، متن این اظهارات در سایت اینترنتی المنار، متعلق به حزب الله لبنان وجود دارد و قابل دسترسی است. ترجمه سخنان بخش نخست ویدئو این است: " ... شاید منظور، ایران باشد اما در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است که درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوری اسلامی، امام سید خامنه ای قریشی هاشمی، فرزند پیامبر خدا و فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست که عرب بودند. شاید منظور ایران باشد ...". در بخش دوم ویدئو که صدا و تصویر با یکدیگر هماهنگ می شود، سید حسن نصرالله سخنانی در مورد حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران بیان می کند: "... در چند هفته اخیر، بعضیها رؤیای پایان انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را در ایران در سر پروراندند اما این رؤیاها سراب است. این ایرانی که خیلیها در دنیا رخدادهای اخیرش را بزرگنمایی کردند، من امروز به شما تأکید می کنم که این ایران، نظام و حکومت و مردم و نخبگانش به برکت وجود رهبری حکیم، شجاع، رحیم، مدیر و مدبر، رهبری تاریخی که جناب امام سید خامنه ای – سایه اش پاینده باد – است، و به برکت حضور تاریخی سی ساله مردم، امروز نیرومندتر از پیش از بحران خارج شده و همین گونه که هست خواهد ماند ...". آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است دفاع از هویت عربی بخش اول سخنرانی که به فرهنگ و تمدن ایران مربوط می شود برای طیف گسترده ای از ایرانیان، ناخوشایند و غیرقابل قبول بوده است؛ بیشتر ایرانیان، تمدن خود را آمیزه ای از اسلامیت و ایرانیت می دانند، بسیاری اساساً با اسلامی دانستن این تمدن مخالفند و ایرانیانی هم هستند که اساساً با عناصر اسلامی در فرهنگ و تمدن ایرانی مخالفت می ورزند. از سوی دیگر، سید حسن نصرالله و دیگر مقامات حزب الله معمولاً در موضعگیریها و سخنرانیهایش می کوشند که وارد مسائل داخلی ایران نشوند و همچنین، توجه به اصطلاحاتی که در سخنان دبیرکل حزب الله به کار رفته و شرایط زمانی که این سخنان بیان شده می تواند نکاتی را در مورد اظهارات او روشنتر سازد. حزب الله لبنان تقریباً همه روزه در مطبوعات عربی و به صورت پی در پی در اظهارنظرهای بسیاری از سیاستمداران عرب به عنوان نیرویی "آلت دست" برای توسعه قدرت و نفوذ ایران در خاورمیانه مطرح می شود. انتقادی که بر سخنان سید حسن نصرالله وارد می شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادی رهبر کنونی و پیشین ایران برای یافتن ریشه های عربی در حکومت جمهوری اسلامی و تقویت موضع خود در برابر کسانی است که او را در خدمت اهداف ایرانی و غیراسلامی می بینند. بسیاری از سیاستمداران عرب این دیدگاه را مطرح می کنند که ایران در پس ظاهری اسلامی و شیعه، در واقع به دنبال احیای شاهنشاهی باستانی پیش از اسلام خود است که حتی اگر نام اسلامی داشته و به جای شاهنشاه، ولی فقیه در رأس آن باشد، منافع "توسعه طلبانه" و "ایرانی" خود را بر اسلام ترجیح خواهد داد و چه بسا برای تأمین این منافع با آمریکا و اسرائیل هم از در سازش یا حتی اتحاد وارد شود. در سالهای اخیر که مقامات ایرانی بر خلاف گذشته گاه به ستایش شخصیتهای ایرانی پیش از اسلام می پردازند یا از ایرانی شدن اسلام در کشورشان سخن می گویند، این گونه اظهارنظرها در برخی مطبوعات عربی به عنوان نشانه ای برای تقویت فرضیه احیای ایران پیش از اسلام مطرح می شود. سید حسن نصرالله در زمانی سخنان مربوط به تمدن ایرانی را بیان کرده که به دلیل فضای انتخاباتی لبنان، انتقاد از ارتباط حزب الله با ایران و متهم کردن این حزب به ابزار احیای شاهنشاهی ایرانی اوج گرفته بود و وی در پاسخ به این انتقادات و اتهامات، بر هویت عربی و اسلامی حزب الله پای فشرده، اسلامی بودن کشور حامی این حزب یعنی ایران را برجسته کرده و تبار عربی رهبر کنونی و رهبر پیشین ایران را هم شاهد گرفته است. اگر در ویدئویی که در سایت یوتیوب منتشر شده، بخشهای قبلی سخنان سید حسن نصرالله هم گنجانده می شد، تحلیل اظهارات و یافتن انگیزه آن به شکل روشنتری امکانپذیر می شد. اینکه با وجود گذشت بیش از شانزده ماه از اظهارات سید حسن نصرالله، ویدئوی سخنان بحث برانگیز او در شرایطی منتشر می شود که رویارویی حزب الله با رقیبانش وارد دوران اوج تازه ای شده و فشار بر این حزب شدت گرفته است، نشانه ای است از اینکه ارتباط حزب الله با ایران تا چه حد به عنوان پاشنه آشیل و نقطه آسیب پذیر این حزب به کار می رود و تکیه بر هویت عربی برای حزب الله تا چه اندازه اهمیت دارد. تمدن پارسی یا ایرانی؟ نکته دیگر در عباراتی است که سید حسن نصرالله در سخنانش به کار برده است. وی منکر وجود پارسی سازی (به عربی: تفریس) و تمدن پارسی (الحضارة الفارسیة) در ایران شده است؛ در متون عربی، عبارت الحضارة الفارسیة برای تمدن ایران پیش از اسلام به کار می رود و نویسندگان در اشاره به فرهنگ و تمدن ایران پس از اسلام یا فرهنگ کنونی ایران، این عبارت را به کار نمی برند. انکار تفریس یا پارسی سازی هم به معنی تکذیب دیدگاه آن دسته از سیاستمداران و نویسندگان عرب است که می گویند حکومت ایران به سمت زدودن اسلام و احیای شاهنشاهی پارسی پیش می رود. بسیاری از سیاستمداران عرب این دیدگاه را مطرح می کنند که ایران در پس ظاهری اسلامی و شیعه، در واقع به دنبال احیای شاهنشاهی باستانی پیش از اسلام خود است. اینکه فرهنگ و تمدن امروز ایران تا چه حد ایرانی است و تا چه حد اسلامی، موضوع مناقشه برانگیزی است که دیدگاههای مختلفی در مورد آن وجود دارد اما اینکه فرهنگ و تمدن این کشور آمیزه ای از هر دو عنصر ایرانی و اسلامی است، اصلی بدیهی و پذیرفته شده است؛ معمولاً کسی به انکار این واقعیت برنمی خیزد که هم عناصر سرزمینی و هم عنصر مذهبی از مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده هر فرهنگ و تمدنی اند و تنها اهمیت این مؤلفه ها نسبت به یکدیگر است که در کشورهای مختلف با هم تفاوت دارد. سید یا عرب؟ انتقاد دیگری که بر سخنان سید حسن نصرالله وارد می شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادی رهبر کنونی و پیشین ایران برای یافتن ریشه های عربی در حکومت جمهوری اسلامی و تقویت موضع خود در برابر کسانی است که او را در خدمت اهداف ایرانی و غیراسلامی می بینند. آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای با وجود اینکه خود را از تبار پیامبر اسلام می دانند اما هیچکدامشان هیچگاه خود را عرب معرفی نکرده و پیوستگی اجدادی با خاندان پیامبر اسلام را به عنوان تفاوت خود با ایرانیانی که تبار عربی ندارند مطرح نساخته اند. اگر با استدلال سید حسن نصرالله قرار باشد رهبران ایران را عرب فرض کرد و با این فرض، ادعایی سیاسی را به کرسی نشاند، چه بسا با اطلاع از تبار اجدادی دیگر رهبران جهان و با همین استدلال، ادعاهای ضد و نقیض و عجیب و غریبی از وابستگی کشورها و جریانهای سیاسی به یکدیگر مطرح شود.